فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴⚡️عجب وداعی با پیکر شهید #آرمان_علی_وردی بوده💔
خوشا به سعادتت آرمان
🔻متن یکی از 👇هموطنان برای #شهید
🔺 وقتی بدن عریانت رو دیدم ذهنم رفت سمت کهنه پیراهن
وقتی انگشتر نیمه شکستَت رو دیدم یاد انگشت و انگشتر افتادم 😭
وقتی دیدم به بدن زخمیت لگد میزنن یاد اون لحظه ای افتادم که دیدن هیچی ندارن با سنگ و عصا میزدن!
تو چیکار کردی که اینقدر به راه و شیوه ارباب پر کشیدی؟
🔺اللهم الرزقنا شهادت فی سبیلک
#ایران_تسلیت
#برخورد_قاطع_با_اغتشاشگران
#زن_زندگی_شهادت
#حجاب_قانونی
#لبیک_یا_خامنه_ای
#اللهم_عجل_لوليک_الفرج
مرکز تعالی مدیران انقلاب اسلامی
🔴⚡️ماجرای یک انشای انگلیسی
🔺زینب ۱۲ساله است. مثل خیلی از بچههای امروز به کلاس زبان انگلیسی میرود. او تنها دختر چادری آموزشگاهشان است.
🔺بیش از ۴۰ روز در و دیوارهای آموزشگاه را پر از شعارهای مختلف «مرگ» دیده و طاقتش تمام شده. به تازگی اعتراف کرده که از چند روز قبل با خودش الکل میبرده و قبل و بعد از کلاس، وقتش را به پاک کردن شعارها میگذرانده. البته هر که از پشت سرش رد میشده، ناسزایی نثارش میکرده که با سکوت زینب ما مواجه میشده.
🔺 #دانشآموز_اصیل و دلاور ما برای اعتقادش هم دیوار پاک میکند، هم فحش میشنود. اما لب به ناسزا باز نمیکند. این است تفاوت این بچهها با بعضیهای دیگر. این بچهها دانشآموخته کلاس قهرمانی حاجقاسم هستند...
🔺 معلم کلاس زبان به بچهها تکلیف داده که انشایی (writing) بنویسند و یک شخصیت بزرگ را معرفی کنند. زینب که انگار ناسزاها به او کارگر نیفتاده، تصمیم میگیرد از آرمان بگوید؛ «#آرمان_علی_وردی». او میخواهد باز هم در قامت یک انسان فرهیخته و عاقل، اعتقادش را با کلمات بیان کند.
🔺مادرش که میترسد در آموزشگاه بلایی سر دخترش بیاورند، مخالفت میکند! اما در نهایت راضی میشود. زینب مینشیند به نوشتن و چه نوشتنی... #روضهٔ_انگلیسی شنیدهاید؟ آن هم از زبان یک زینب ۱۲ساله؟...
🔺زینب میداند نوشتن چنین متنی و خواندنش بین کسانی که فقط شعار «آزادی» میدهند یعنی چه. ولی کار خودش را میکند. انشایش را سر کلاس میخواند و بر خلاف انتظارش، استادش که تفکرات ضدانقلاب دارد در حالی که اشک در چشمهایش جمع شده، ایستاده برایش دست میزنند.
مرکز تعالی مدیران انقلاب اسلامی