18.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #رضوان_رمضان
🌷 مناجاتخوانی #سیدرضا_نریمانی
🔸 کلیپ بیپناه
▶️ (بنده غرق گناهت آمده...)
🔸مراسم مناجاتخوانی ماه رمضان
⚜️ @taammolat74
🔰 مرگاندیشی جمعی
✍️ حامد قدوسی
🔸کرونا فاصله بین زندگی، بیماری، زمینگیری و حتی مرگ را به شکل مضحک و بیسابقهای کوتاه کرده است، گاهی در حد یک چشم به هم زدن، چیزی که شاید فقط در زمان جنگ این قدر وسیع و محتمل بود. زمان بمباران و موشکباران بود که طرف نشسته بود خانهاش و ناهار میخورد و ده دقیقه بعد زیر آوار بود.
🔹همیشه از مرگهای الکی و قابل اجتناب در تاریخ عصبانی میشوم. از آن نفری که اگر پنج دقیقه زودتر خانهای را خالی یا جلسهای را ترک میکرد، گیر نیروهای امنیتی نمیافتاد و الان زنده بود. از آن کسی که روز قبل از ساختن دیوار برلین یا سقوط پایتخت در ویتنام و کامبوج شهر را ترک نکرد و فردایش موقع فرار کشته شد. از آن طیارهای که هزار کیلومتر را از جنوب میکوبد و میآید و در کهریزک و دم فرودگاه زمین میخورد. از آن مینهایی که زیر پای کاوه گلستان و مرتضی آوینی منفجر شدند و میتوانستند نیم متر آنطرفتر باشند. از آن ساختمانی که لحظه آخر سرراه طیاره خبرنگاران ظاهر شد و میتوانست کمی کوتاهتر باشد. ولی مگر اینها دست خود آدم است؟ این همه آدمی که در تصادف ماشین کشته میشوند، اگر یک ثانیه دیرتر و زودتر از آن نقطه رد میشدند شاید الان بین ما بودند.
🔸کرونا الان خیلی از ما را برده است درست وسط چنین موقعیتهایی: بیدفاع در مقابل ویروس ریزی که نمیدانیم از کجا وارد میشود و بیاطمینان از آینده. شاید مرگ بعضی از ما را یک اتفاق ساده در حد باز و بسته شدن نا به جای در آسانسور یا سرفه کردن نفر جلویی در صف خرید دستمال کاغذی رقم بزند. مرگی خیلی ساده، پیش پا افتاده و بیشکوه که میشد با سی ثانیه این طرف و آن طرف بودن از کنارش رد شد یا دچارش شد.
🔹البته شاید هم باید قدر بدانیم که فرصت داریم که چنین موقعیت متزلزل و بیدفاعی را در زندگی تجربه میکنیم. چند روز دیگر که قضیه که تمام بشود احتمالا بیشترمان بر میگردیم به همان اطمینان زیاد از خود و موقعیت برتر بشریمان و کنترلمان بر اوضاع. شاید الان تنها فرصتی در زندگی خیلیهایمان باشد که یک مرگاندیشی فردی و جمعی را یک بار به عینه تجربه کنیم.
⚜️ @taammolat74
🔰کارناوال لایوهای سلبریتیها در اینستاگرام
✍️ حمیدرضا دانشناری (جرمشناس)
🔘 بخش ۱ از ۲
🔸لایوهای این روزها در اینستاگرام کمی عجیب و غریب شده! بهطوریکه انسان درین فضا گم میشود: تتلو، ندا یاسی/ ندا یاسی، دنیا جهانبخت/ پویان مختاری، دنیا جهانبخت/ نیلی و ...
1️⃣.در این روزها ساختار حاکم بر جامعه ایرانی محل تلاقی سنتها، ارزشها و هنجارهای معارض است. دوگانه معارض سنت- مدرنیته، همگنی جامعه را با چالش مواجه کرده و به همین دلیل وضعیتی آنومیک را به وجود آورده است. سرگردانی ناشی از دوره گذار به عالم سایبر نیز سرایت کرده و با شکلگیری آنومی مجازی، اعضای جامعه تکلیف خود در فضای سایبر را به درستی درک نمیکنند.
2️⃣. کارناوال در آرای باختین جلوه چندصدایی و گفتگومحوری است. کارناوال مکانی برای تضارب آرا و شنیده شدن صدای افرادی است که تاکنون صدای آنها نادیده گرفته شده است. با این حال، صدای کارناوال مبتنی بر ایدئولوژی نیست، بلکه استدلالات بدنی توام با تمسخر و رقص ماهیت آن را شکل میدهد. امروزه متاثر از رشد فناوری ارتباطات میتوان کارناوال مجازی را مفهومپردازی کرد. شاید بخشی از حضور چشمگیر مردم در لایوها در بطن کارناوال مجازی توصیف شود. با این حال، چون در کارناوال مجازی، افراد حاضر در لایو امکان رقص و استدلالات بدنی را ندارند، با هجویات و گروتسک (ادبیات جنسی) به استقبال یکدیگر میروند.
3️⃣. در اکثر قریب به اتفاق لایوها، استفاده از عبارات نامتعارف و الفاظ رکیک مشاهده میشود. آنچه که در نظام کیفری ایران، جرایمی چون قذف و توهین را شکل میدهد. با این حال، شدت استفاده از این الفاظ به نحوی است که گویا فحش به بخشی از فرهنگ عمومی این افراد تبدیل شده است. به همین دلیل، میتوان گزاره مشهور 《جرم به مثابه فرهنگ》 در جرمشناسی فرهنگی را در این قالب تبیین کرد. به عبارت دقیقتر و بهتر، فرهنگ ناسزاگویی، بخشی از سبک زندگی این افراد شده است.
4️⃣. گفتمان امیر تتلو در مقام توجیه استفاده از الفاظ رکیک با اندیشه های پست مدرنِ کثرتگرا همسو میشود - فارغ از آنکه تتلو با پست مدرنیسم آشنا هست یا خیر؟ - وی که رهبر اصلی جریان عادیسازی فحش است، نتیجه این امر را کاهش خشونت و قتلهای ناموسی در جامعه ایرانی میداند. به همین دلیل، وی به صراحت میگوید وقتی من به مادر دیگری فحش میدهم، منظورم ارتکاب فعل زنا توسط وی نیست.
[ادامه دارد...⬇️]
⚜️ @taammolat74
🔰کارناوال لایوهای سلبریتیها در اینستاگرام
✍️ حمیدرضا دانشناری (جرمشناس)
🔘 بخش ۲ از ۲
🔸فرایند قبحزدایی از فحش و ناسزا با ایدئولوژی و استدلال تتلو - البته با زبان خودش! - همراه است. به عبارت دقیق، گفتمان تتلو، فحش و ناسزا را یک برساخت اجتماعی تعریف میکند.
5️⃣. استقبال چشمگیر مردم از لایوها و رکوردزنی لایو تتلو/ ندا یاسی بخش دیگری از حقایق جامعه را مشخص کرد. جامعهای که تتلو و ندا یاسی را فالو نمیکند اما در لایوهای آنها حاضر میشود. کوته بینی است اگر کرونا و قرنطینه را عامل بالا بودن افراد حاضر در لایو در نظر گیریم؛ زیرا در حالتهای دیگر هم افراد جامعه، مشتاق به حضور در این عرصهها هستند. با این حال، چند دلیل مهم در گرایش مردم به حضور در لایو این افراد وجود دارد.
5-1. انحطاط اخلاقی جامعه: بدون شک ساختار جامعه اخلاقگرا حضور در مکانهای مملو از فحش/ توهین و ناسزا را برنمیتابد. اخلاق سایبری نیز در اصول کلی با اخلاق حقیقی در یک راستا قرار میگیرد. لذا، سقوط اخلاقی جامعه حضور چشمگیر مردم را توجیه میکند.
5-2. فرار از محدودیتهای زندگی رسمی: شاید فشار بیش از حد وارد بر مردم در بطن زندگی رسمی بهانهای برای حضور در لایوها باشد؛ فضایی با گمنایی بالا و حضور افرادی با ویژگیهای مشترک. در این عرصه، مردم برای گریز از محدودیتها، سرکوبها و ... وارد این فضا میشوند و به دور از الزامات زندگی در جامعه رسمی، 《زندگی دوم/ حقیقی/ واقعی》 خود را به نمایش میگذارند.
5-3. خوشی، لذت و سرگرمی بخش جداییناپذیر زندگی انسان رفاهزده پستمدرن است. به همین دلیل، فرایندهای لذت، خوشی، تفریح و سرگرمی همواره مدنظر انسان است. به لطف فضای سایبر، افراد میتوانند سلبریتیها را در لایو ببینند و همزمان برای آنها پیام ارسال کنند.
🔵حضور در لایوها و دیدن افراد محبوب/ سلبریتی در کنار ابراز احساسات، توهین به رقبا و ... همگی میتوانند برای افراد لذتبخش باشند. در مقام جمعبندی باید به این نکته اساسی اشاره کرد که محبوبیت/ سلبریتی شدن تتلو، پویان مختاری و ... به جامعهای برمیگردد که از آنها حمایت میکند.
⚜️ @taammolat74
🔰 شبکههای اجتماعی و اضطراب درونی
🔸ما بیست و چهار ساعت شبانه روز در معرض رسانهها و اخبار هستیم و هیچ راه گریزی نیز در برابر آنها نداریم. از سوی دیگر بسیاری از کارهای خود را از طریق اینترنت انجام می دهیم. بنابراین چنین تصور می شود که به طور کامل بر زندگی خود مسلط هستیم و کنترل تمام و کمال زمان و مکان را در اختیار داریم.
🔹اما واقعیت این است که انسانها برحسب نوع مواجهه شان با فناوری، گاهی برده و گاهی وابسته آن میشوند. در نتیجه نمیتوانند تعادل کاملی میان باورها، احساسات و محیط اجتماعی خویش پدید بیاورند و همین موضوع به اضطراب و نگرانی های روزمره آنها دامن میزند.
🔸در جامعه ای بحران زده، همه ما دوست داریم خوشبخت زندگی کنیم. اما مشکل از آنجا شروع میشود که هر یک از ما بدون در نظر گرفتن ابعاد اجتماعی، محیطی و دنیوی، فقط به دنبال خوشبختی خودمان هستیم. در شبکههای اجتماعی حتی اگر پیام های کاملا خصوصی هم برای یکدیگر بفرستیم باز هم به آن صمیمیت لازم بین دو فرد نخواهیم رسید.
🔹شبکه های اجتماعی حس مقایسه را در ما زنده می کنند، در واقع به طور ضمنی و پنهان روی رفتار دیگری متمرکز می شویم. معمولا تصویر دیگری در ذهن ما ارزش بیشتری پیدا می کند و در نتیجه قضاوت نادرستی از خود یا حتی دیگران خواهیم داشت. در واقع، هنجارهای اجتماعی در دنیای مجازی، ابعاد روانی به دنبال دارد که می تواند به روابط اجتماعی واقعی ما صدمه بزند و در برخی موارد حتی منجر به انزوا و گوشه گیری اجتماعی شود.
💠این کتاب در پی بیان جنبههای منفی فناوری نیست، بلکه میخواهد با راهکارهای خود نشان دهد که چگونه میتوان در زندگی تعادل به وجود دارد. چگونه میتوان از اینترنت، تلفن همراه و شبکه های اجتماعی در زندگی روزمره استفاده کرد و در عین حال دچار مشکلات کمتری شد.
کتاب «من مضطرب» بدین موضوع میپردازد که چه رفتارهایی منشا تولید اضطراب هستند و آنها را تشدید میکنند. در پایان این کتاب، راهکارهایی برای زندگی بهتر در دنیایی پر از اضطراب و استرس ارائه میدهد و بخش پایانی کتاب پیشنهادهایی میدهد که باعث بهبود کیفیت زندگی ما می شود. در نهایت میتوانیم با آرامش بیشتر و ناراحتی کمتری زندگی کنیم.
📚 من مضطرب (با دلشوره و نگرانی های روزمره مان چه کنیم؟) / استفانی برتولون
⚜️ @taammolat74
📮 قیمت پراید نزدیک به ۹۰ میلیون رسید!
سکه رسید به ۶ میلیون تومان!
دلار هم شد ۱۶ هزار تومان!
+ آقای تاجزاده یادته گفتی اگه روحانی نمیومد پراید میرسید به ۶۰ میلیون؟؟ سکه میرسید به ۳ میلیون و دلار به ۱۲ هزارتومان؟ آقای تاجزاده دروغهایی که گفتی رو یادته یا بیشتر یادت بندازیم؟؟
✍️ محمد پازوکی
⚜️ @taammolat74
39.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #رضوان_رمضان
🌷 مناجاتخوانی #محمد_معتمدی
🔸 اشعاری از فیض کاشانی
▶️ (دل و دین و عقل و هوشم همه را بر آب دادی...)
🔸 مناجاتخوانی ماه رمضان
⚜️ @taammolat74
🔰مدرنیته،سرمایهداری، رمانتیسم
🔸در دوران پیدایش بورژوازی و انباشت سرمایه این طبق به دنبال تسخیر جهان به واسطهی پول و سرمایه بود و ازاین طریق هرچیزی را بدل به کالایی میکرد که با پول به تصرف خود در میآورد ازآنجمله بود اثار هنری.
🔹اما رمانتیسیسم جنبشی سودایی بود که پرخاشگرانه در برابر این تمامیتخواهی سرمایهداری جدید ایستاد. و نخستین جرقههای آن در آثار روسو شکل گرفت تاایتمه در نهایت در انتقادات شدید نووالیس و فردریش شلگل بدل به آتشی گسترده گردید و این درحالیست که پایگان اصلی رمانتیسیسم خرده بورژوازی بود اما تمام قد در برابر ارزشهای جهان سرمایهداری ایستاد و ارزشهای سه گانهی آزادی، برابری و برادری انقلاب فرانسه را در مقابل ارزشهای سرمایه داری جدید چه کلاسیسیسم در هنر و چه روشنگری در تفکر نهاد.
🔸 هنرمند رمانتیک ناراضی از دستاوردهای حیات بورژوا یعنی بیگانگی انسان باخود، و طبیعت و دیگری در قالب جز_من، مادی شدن روابط انسانی و انزوا و تنهایی بشر مدرن به روزگاران خوش دوران قدیم و آرامش حیات بدوی در طبیعت چشم میدوخت. مهمترین تجربهی بشری در مکتب رمانتیسیسم تنهایی و نقصان فرد در اثر تقسیم کار و چندپارگی حیات وی و فردیت او در روابط اجتماعی اش در میان انبوهی از منهای دیگر تحت عنوان جز_من، بودکه بدین ترتیب باعث بوجود آمدن ذهنگرایی و خودآگاهی قویای گردید که آمیخته با سرگشتگی و احساس طرد شدگی بود.
⚜️ @taammolat74
🔰 افسانۀ پراید
✍️مهدی تدینی
🔘 بخش ۱ از ۲
🔸پراید افسانه است و این ادعا نه طنز است و نه کنایه، نه سخره و نه ریشخند. پراید عین افسانه است. اگر باور ندارید مجالم دهید تا بازگویم «افسانۀ پراید» را...
🔹تاریخ قتلگاه آدمیانی است که برای افسانهها جانفشانی کردهاند؛ سر دادهاند، اما تا واپسین قطرۀ خون، قلبشان بَهرِ افسانهای تپیده است. افسانهها بزرگترین قاتلان تاریخند و چه بسیارند فِسانههایی که سررشتۀ آیینها شدند و آدمیان هزارهزار از برایشان جان فشاندند.درست مانند پراید که جانها سر وفاداری به آن از دست رفته است،چنانکه پراید در کشتار سرسپردگان با «افسانهها» برابری میکند.پس پراید ویژگی اصلی افسانه را که خونریزی است،دارد.
🔸افسانهها فقط مایۀ خونریزی نیستند. افسانه اگر در تاریخ مدرن ظهور کند خونریز میشود؛مانند افسانۀ نژاد آریاییـژرمن که آتش جنگی جهانی و شعلۀ کورههای آدمسوزی از دهان آژیدهاکیِ آن زبانه کشید، یا افسانۀ جامعۀ بیطبقه مانند کمون آغازین که سودای کمونیسم بود و داس برداشت به گندمزار جامعه تاخت و هر سری میان سرها بلندتر بود، گردن زد، تا افسانۀ جامعۀ بیطبقه شکل گیرد.
🔹افسانهها افزون بر این،وقتی پیشاتاریخی و دیرینهاند، دلربا و هویتسازند. یعنی افسانهها هویت میسازند و هویت هر مردمی در نهایت به چند افسانه میرسد. پراید هم همین قدر «هویتساز» است.برای تعریف «اقتصاد»، «اقتصاد سیاسی»، «وضع جامعه»،«سرشت تولید»و بسیاری عناصر دیگر در ایران، چه نمادی بهتر«پراید»میتوان یافت. همه چیز ما، از سیاست و جامعه تا فرهنگ و اقتصاد در شمایل قدسی پراید متجلی است، چنانکه باید گفت:«پراید هویت ماست»و بیراه نیست اگر اقتصادمان را پرایدیستی بنامیم.
🔸دیگر ویژگی افسانهها این است که ماندگاری عجیبی در فرهنگها دارند و همواره و به اشکال مختلف میمانند؛ از شکلی به شکلی درمیآیند و با گذر زمان خود را از نو در ذهن جمعیِ مردم یک فرهنگ بازسازی میکنند. افسانهها هم در «یک» فرهنگ دچار دگردیسی و ماندگار میشوند و هم در «چند» فرهنگ به اشکال متنوع و مشابه زنده میماند.
🔹برای مثال، در افسانههای نوردیک(اسکاندیناوی و ژرمن)قهرمانی است به نام هیلدِبراند که با سپاه پسرش، هادوبراند، روبرو میشود. پسر نمیداند هیلدبراند پدرش است و او را به نبرد میخواند و هیلدبراند ناگزیر در نبردی تنبهتن پسرش را میکشد و غم سنگینی بر دلش مینشیند(شباهت این افسانۀ شمال اروپایی به رستم و سهراب عجیب نیست؟)
⚜️ @taammolat74
🔰 افسانۀ پراید
✍️مهدی تدینی
🔘 بخش ۲ از ۲
🔸بگذریم...از افسانۀ پراید میگفتم... پراید هم همینقدر افسانهای است، چون هم ماندگار است و هم از شکلی به شکل دیگر درمیآید و درشکل دگردیسیشده بازمیگردد.در بدترین حالت، تنۀ ماشین را از پشت صندلی رانند برمیدارند و میشود وانت! این ماندگاری و توان دگردیسی اگر افسانهای نیست پس چیست؟
🔹دیگر ویژگی افسانهها این است که اغلب همۀ مردمان آن فرهنگ با آنها آشنایند.بعید است کسی دستکم چند داستان شاهنامه را نداند و بعید است هر آلمانی چند پرده از افسانۀ نیبِلونگِن را نداند و چینیها هم نیازی به یادآوری افسانه ندارند،همان اژدهای افسانهای خود را در دولتشان نگاه داشتهاند. از جهت آوازه، پراید از هر افسانهای افسانهایتر است.در گسترۀ ایران، سوراخسُمبهای هست که پرایدی سفید، چون قویی باوقار،آرمیده نباشد؟ نقاطی از ایران که هنوز آب و گاز و برق نرفته است،پراید رفته است! درست مانند افسانهها که پیش از رسیدن تمدن در هر منطقهای وجود داشته است،در هر کَپرنشین و دهکورهای.
🔸افسانهها عیاری تمامناشدنی دارند. هیچ چیز باعث نشد«افسانهها»از رونق بیفتند.نه دین و دینداری،نه رنسانس و روشنگری، نه علم و علمباوری.عیار افسانهها در گذر زمان کاهش نیافت، چهبسا چون افسانهها جنبۀ زینتی گرفتند، ماندگاتر و گرامیتر هم شدند؛ مانند طلا...طلا هزار سال بگذرد، طلاست؛بیبها که که نمیشود، ارزش عتیقه هم میگیرد،حتی اگر فقط برای زینت اندام باشد.شگفتا که پراید هم همین است.
پراید بیستوهفت سال پیش (۱۳۷۲) که آمد، دو میلیون تومان بود و امروز قیمتش به رغم گذر سه دهه، سی تا سیوپنج برابر شده و همچنان برای اکثریت جامعه همانقدر دستنیافتنی است که سه دهۀ پیش بود! نه از عیارش کم شد و نه از قدر و قیمتش... افسانهای نیست آیا؟
🔹از دیگر ویژگیهای افسانهها این است که گاه از سرمنشأ خود، یعنی جایی که نخستین بار آفریده شدهاند، فاصله میگیرند، میچرخند و میگردند و در نقطهای بس دور از خاستگاه خود منزل میکنند و فرهنگی را شکل میدهند. درست مانند پراید ما که به سفارش شرکت آمریکایی فورد ساخته شد و از ۱۹۸۶ در آمریکای شمالی فروخته میشد، اما چند دست گشت و کشتی سرگردانیاش بر ساحل ما لنگر انداخت.
💠 این است افسانۀ پراید و مایی که به قول حافظ «چون ندیدیم حقیقت ره افسانه» زدیم...
⚜️ @taammolat74
🔰 کاهش فالوئرهای کانالهای تلگرامی مخالف جمهوری اسلامی پس از شیوع کرونا
🔸باتوجه به التهابات روزهای اولیه شیوع کرونا، کانالهای تلگرامی مخالف جمهوری اسلامی، اعتماد بخشی از کاربران فضای مجازی خصوصا کاربران تلگرامی را کسب کردند و همین امر باعث افزایش فالوئر آنها شد. اما دادهها نشان میدهد که افزایش فالوئر آنها دوام نداشته است و آنها مدتی بعد با ریزش مخاطب رو به رو شدند.
🔹 بررسی سرویس دادهکاوی ایرنا بر روی فالوئرهای کانالهای تلگرامی #بیبیسی فارسی،#ایران_اینترنشنال، #منوتو، #آواتودی- علی جوانمردی و کانال تلگرامی #مملکته نشان میدهد که این کانالها باوجود جذب اولیه مخاطب در روزهای آغازین شیوع کرونا، نتوانستند مخاطب خود را حفظ کنند که این امر بیش از همه در کانال بی بی سی فارسی مشهود است.
▪️ اولین عامل ریزش مخاطب این کانالها، آمار بالای ابتلاء و مرگ و میر در سایر کشورها، از جمله کشورهای صنعتی، بود که دشواری مدیریت کرونا را نشان میداد.
▫️ عامل دوم به مدیریت خوب کرونا در کشور بازمیگردد.
این امر با یافتههای نظرسنجیها نیز همخوانی دارد / ایرنا
⚜️ @taammolat74
🔰 فرار از دانشگاه
چگونه علوم انسانی در جامعه مدنی به گردش افتاد؟
✍️ محسن آزموده
🔸از نیمه دوم دهه ۱۳۸۰ خورشیدی به تدریج در ایران نام موسساتی در ایران بر سر زبانها افتاد که کارشان برپایی جلسات و کلاسهایی با موضوع آموزش علوم انسانی بود. این موسسات با عناوین جذابی چون «پرسش»، «رخداد تازه» و... یا چهرههایی را برای تدریس و سخنرانی دعوت میکردند که به هر دلیل در دانشگاهها جایی نداشتند یا مباحثی را در شاخههای گوناگون علوم انسانی اعم از فلسفه، علوم اجتماعی، علوم سیاسی، روانشناسی، هنر و... مطرح میکردند که در دانشگاهها و موسسات رسمی عنوان نمیشد.
⚜️ @taammolat74 👇👇👇