🔰سویه خطرناکِ ناپیدای اومانیسم
(در نقد نگاه امانیستی دکتر ملکیان و رضا بابایی)
✍️محمدمهدی حاتمی
🔸رضا بابایی و مصطفی ملکیان، دو تن از روشنفکران معاصر، یکی در نحله روشنفکری دینی، و دیگری در نحله روشنفکری معنوی، یکی از معیارهای اصلی و نهایی در تصمیمگیری را "محاسبه میزان درد و رنج وارد بر انسانها" معرفی میکنند. در این نگرش، آنچه از رنج انسانها میکاهد، خوب؛ و آنچه بر رنج انسانها میافزاید، بد است! در تقریری ضعیفتر، دستکم، وارد کردن رنج غیرضروری بر انسانها، بد است!
🔹امانیسم، جنبشی فلسفی- فرهنگی است که تعریف دقیق، صریح و همه اجماعی ندارد؛ اما میتوان گفت تقدم انسان بر سایر هستندهها، ویژگی مشترکِ روایتهای مختلف اومانیسم است.
🔸برای ما، که در جهانِ انسانی زیست میکنیم و علایق، خواستهها، اهداف، نیازها، دردها، لذتها و… انسانها را بهتر از هر موجودِ دیگری درک میکنیم؛ همراهی با اومانیسم و دفاع از آن خوشآیند و چه بسا روشن و کارگشا است. لذا سخنانی از جمله سخنان امثالِ بابایی و ملکیان، و آباء غربی ایشان، به مذاقمان خوش مینشیند. امّا در مقابلِ چنین نگرشی، من مدعیام اومانیسم سویهی خطرناکِ ناپیدایی دارد که میتواند نهایتاً به نابودی انسان و طبیعت منجر گردد.
🔹ادعای تقدم انسان بر سایر موجودات به نحو علیالاطلاق، خطرناک و مخرب است. ما انسانها، گاهی برای آنکه لذتِ کوچکی را کسب، یا از رنجِ کوچکی احتراز کنیم؛ صدماتِ زیادی را به طبیعتِ گیاهی و جانوری وارد میکنیم. دامنهی این صدمات چنان وسیع و خطرناک است که ما انسانها، گونههای گیاهی و جانوری زیادی را از بین بردهایم و حیاتِ سایر موجودات ذیحیات غیرانسانی را با چالشهای مرگآور مواجه ساختهایم.
🔸از طرفِ دیگر، این تخریب نهایتاً علیه انسان، عمل میکند؛ زیرا ما انسانها، حیاتی مستقل از سایر موجوداتِ هستی نداریم. و در یک زنجیرهی به هم پیوسته با سایر موجودات، زندگی میکنیم. تخریب طبیعت و کشتارِ حیوانات، نهایتاً بریدن شاخهای است که انسان بر آن خانه ساخته است.
♦️ راهکارِ رهایی از سویهی خطرناکِ ناپیدای اومانیسم، دستکم در یک جنبهی آن، اینست که انسان به جای اینکه خود را مقدّم بر سایر هستندهها بداند؛ به خویشتن به مثابه یک جز غیرقابلِ انفکاک از کلِ هستی نظر کند؛ و در محاسبه آنچه خوب و بد است؛ نه فقط درد، رنج، لذت، خوشی انسانی، بلکه احترام به مطلقِ حیات را در نظر بگیرد و روابط خود را بر اساسِ احترامِ مطلق به حیات اعم از انسانی، حیوانی و گیاهی تنظیم کند، البته شرح و بسط، چنین رویکردی نیاز به نوشتهها و گفتههای بیشتر و مبسوطتری دارد.
⚜️ @taammolat74
بسم الله الرحمن الرحیم.pdf
1.1M
📘 دانلود pdf | آخرین قطعه از پازل اندیشه دکتر سروش
▪️ مصاحبه مجمع عالی حکمت اسلامی با دکتر جوارشکیان
▪️ 23 صفحه
🔹دکتر عباس جوارشکیان دانشیار و مدیر گروه فلسفه و حکمت اسلامی دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد است. او تحصیلات دانشگاهی مقطع دکتری فلسفه و حکمت اسلامی خود را در دانشگاه تربیت مدرس به اتمام رساند. او چندی پیش در مجمع عالی حکمت اسلامی شعبه مشهد سخنرانی در نقد مصاحبه اخیر دکتر عبدالکریم سروش با عنوان «خدا به هر دردی نمیخورد» که بعد از شیوع ویروس کرونا در کشور ایراد شده بود، پرداختند.
🔹نقد بسیار خوب و مفصلی است که خلاصه آنرا در فایل pdf میخوانید. او با نگاه به منظومه فکری دکتر سروش در این چندین سال، به نقد سخنرانی اخیرشان پرداخته است. دکتر جوارشکیان میگوید: به نظر میآید در این مصاحبه، جناب دکتر سروش چون قبلا تکلیف نبی و امام و دین و قرآن و فقه و علوم و معارف دینی را مشخّص کرده اکنون به سراغ آخرین و مهمّترین محور باقیمانده از دیانت یعنی خدا آمده و نسخهای مدرن را برای متدیّنین عرضه میدارد که نقش خدا را نیز از عرصههای زندگی بشر حذف و صرفاً به موضوعی برای دوستی و عشقورزی در لحظات تأمّلورزی فیلسوفانه و احوال عارفانه تبدیل میکند نه خدای زندگی و عمل، نه خدای حاضر و همراه و فاعل در همۀ لحظات و موقعیّتها.
⚜️ @taammolat74
🔉 فایل صوتی| اضطرار به حجت
🔶 سخنرانی| حجت الاسلام علی صفایی حائری(ره)
🔹قسمت هفتم
🔹🔹انتظار از حجت موجب تحول در زندگی می شود ؛ سوال اینجاست که چگونه تحول صورت می گیرد و با چه وسیلهای می توان به تحول رسید؟!
...اضطرار به حجت، افتقار به خدا را در بر می آورد؛ به عبارت ساده تر امام شناسی فقر الی الله را می آورد. از آن طرف هم، خدا استغناء از انسان دارد و در عین استغناء، اشتیاق به ما»🔹🔹
⚜️ @taammolat74 👇👇👇
4_5913549799084262934.mp3
9M
🔊 فایل صوتی | اضطرار به حجت
سلسله سخنرانی حجت الاسلام #علی_صفایی حائری (ره)
🔸تفسیر سوره تکاثر
🔸اگر بلا می تواند تعلق ها را بزند و انسان را برای مقامی که برای او در نظر گرفته اند آماده کند و او را به آن اطمینان برساند ، از این طرف نعمت ها و فتنه ها می تواند انسان را به خود مشغول کند. تکاثر راه و رفتن و مقصد را از تو می گیرد و تو را مشغول می دارد.
🔸تکاثر با الها و سرگرمی همراه می شود و باعث می شود انسان مشغول شود تا راه را فراموش کند و مقصد را فراموش کند و از اینها محروم شود در حالی که بلا او را آماده می کرد.خودش را می شناخت، ضعف هایش را می شناخت. سالک را بیدار می کرد. هم مذکّر بود و به مقصد توجه می داد و تعلقات را می زدود و اخلاص را بیدار می کرد.
🔸اگر بخواهیم فتنه نعمت ها ما را به خود مشغول نکند که متکاثر بشویم و تکاثر ما را مبتلا به لهو و لعب و خوض نکند باید جد نعمت و مسئولیت نعمت را بفهمیم و با بلا تمحیص بشویم و الا در نعمت ها فرو می رویم.
🔗 برای شنیدن جلسه قبل اینجا کلیک کنید.
⚜ @taammolat74
🌸 #بهار_عاشقی
🌷🌷🌷
حجاب چهره جان میشود غبار تنم
خوشا دمی که از آن چهره پرده برفکنم
چنین قفس نه سزای چو من خوش الحانیست
روم به گلشن رضوان که مرغ آن چمنم
#حافظ
⚜️ @taammolat74
🔰دکتر حاتم قادری، سروش، سریعالقلم و ملکیان و سایر مدعیان روشنفکری، در اولین روز مواجهه پساکرونا، با چه سؤالی مواجه میشوند؟
✍️ دکتر مجتبی زارعی عضو گروه علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس طی یادداشتی به اظهارات اخیر حاتم قادری از اساتید دانشگاه مدرس پاسخ داد و با اشاره به این اظهارات نوشت: سوالی برای من مطرح شد؛ این که چرا برخی معدود مدعیان اندیشهورزی همانند دکتر قادری این روزها در میانه همدلی ملت و دولت به کارهای چریکی و پارتیزانی روی آورده و با همدستی و گفتوگوی عاشقانه با رسانه روسیاهی همانند بیبیسی یعنی همکاران سابق عبدالمالک ریگی به دشنام و متهم سازی نظام و شکستن همبستگی ملی میپردازند!؟
👌پاسخ من این است که:
🔰- اولا این افراد به اصل خود برگشته اند آنگاه که به عنوان انتظامات و نیروهای رادیکال و افراطی و با مشی برخاسته از چپ سوسیالیستی بر ورودی دانشگاه می ایستادند و جوانان دانشجو را بخاطر عدم سنخیت با فکر و ظاهر خود مجازات می کردند!
🔰- ثانیا و مهم تر این که، امثال ایشان در این دهه، مخترع #الهیاتی بودند که البته در دویست سال اخیر بارها و بارها از سوی هم قطاران شان مونتاژ و با دست مالی هاشان به عنوان "اکسیر غرب" به جامعه دانشجویی کشور انشاء و #دیکته و می شد، الهیاتی که خدا، قرآن، وحی، شریعت و الگوهای راستین در آن العیاذ بالله به اموری بی مصرف و مهمل تقلیل داده شده اما به عوض، #الهیات_علم زده ی غرب سیاسی با لباس برهان قاطع، سر دست گرفته شده و دانشجویان و جوانان دانشگاهی را مدام به #مهاجرت فکری و عملی به سوی این کعبه ی جایگزین فراخواندند!
👌اما دکتر قادری، دکتر سریع القلم، و آقایان دکتر سروش و جناب ملکیان در اولین جلسه کلاسی پسا کرونا با این پرسش بنیادین و شکننده دانشجویان حقیقت یاب مواجه خواهند شد که ببخشید استاد! چرا علم تا این اندازه در اداره بهنگام امور ناتوان بود و چرا در الهیات مونتاژی تجویزی شما و نیز در فرودگاههای شهر فرنگ و مدرن شما، دولت های مدرن به دزدی از یکدیگر روی آورده و ضمن بازگشت به وضع طبیعی هابز ( وضعیت توحش و هرج و مرج) به جنگ ماسک ها می پردازند و شهروندانش نیز برای قاپیدن دست مال های توالت حماسه ها آفریده اند!؟
️ 💥و دکتر قادری بخصوص از این #عملیات_کشف_ذهن به خوبی آگاه است از این رو و از الان با کمک #بی_بی_سی روسیاه و هم دست داعش، دارند برای ذهن با هوش جوانان دانشجو، سوالاتی برای فرار تولید می کنند!
🔰و این است تحولات اندیشگانی اولین روز بازگشایی دانشگاههای ایران که شکلی فرایندی، مومنانه تر و عمیق تر از تعطیلی های اجباری با اصطلاح انقلاب فرهنگی در صدر انقلاب ایران دارد و همه ترس دکتر قادری و هم قطارانش همین است و بس!
🔰آری! و حالا دوباره چپ ها ی شبه سوسیالیست، پروژهای مهم را برای مبارزه با فرایند بیداری جامعه دانشجویی و دانشگاهی و این بار برای اختفای چهره ی جدید غرب با کمک بی بی سی و دیگر رسانه های شیطان شروع کردند! فرار به جلو!؟
👈👌....اما کیست که نداند فروپاشی الهیات جدید شما و تخریب و ویرانی ویترین ساخته شده و بزک کرده ی شما از آمریکا و اروپا در پسا کرونا و علم و دموکراسی سکولار آن قدر شدید و سریع بود که فقط با فروپاشی بلوک شرق قابل قیاس بوده و از صنعت یونانی - جدلی سوفسطاییان جدید هم کاری ساخته نیست!
⚜ @SchoolofEconomics
⚜ @taammolat74
🔰اورجینالیته معماری ایران اسلامی
✍ محمد سلیمی
🔸امروزه سخن از معماری اسلامی-ایرانی کمی غریب می نماید. چرا که سخت افزارهای موجود و از آن مهمتر نرم افزارِ جوامع، قابلیت تحقق عینی اش را ندراند.
🔹فارغ از جدال های نظری در امکان سنجی این نوع معماری، باید در کمّ و کیف به روز رسانی آن، سخن راند؛ چرا که بشر، سازه هایی با اسلامیت و ایرانیت را به خود دیده است؛ شوربختانه سالهاست که جامعه ایرانی-اسلامی پیشروی اش در هنر-صنعت معماری را رها کرده و به موجودی پیرو بدل شده است.
🔸معماران مسلمان باید به دنبال ارائه مدلهای نو و البته منطبق با اقتضائات روز باشند. آن هم در قد و قواره خانه ها و شهرهایی برای زیستن.
🔹نقش نهادهای علمی در تبیین چهارچوب های نظری این مساله کم از معماران نیست. بنابراین ضرورت ها و اقتضائات را نمی توان نفی کرد. همچنین نمی توان به معماری غیر اورجینال و غیر بومی تن داد.
🔸در نتیجه باید به یک مدیومی در معماری رسید که بتوان پسوند اسلامی-ایرانی را به آن افزود.
به راستی اورجینالیته ایران اسلامی در حوزه معماری چیست؟!
#معماری_اسلامی
⚜ @taammolat74
📮از شیخ بهایی پرسیدند:
سخت می گذرد چه باید کرد؟
گفت:خودت که می گویی
سخت "می گذرد"
سخت که نمی ماند!
پس خُدا رو شکر که
می گذرد و نمی ماند...
⚜ @taammolat74
🔰فرادستی یا هژمونی چیست؟
تسلطی از سلطهجويی بورژوازی
🔸اولین بار مفهوم هژمونی را آنتونی گرامشی برای این سبک از تسلط به کار برد، مفهومی برای توصیفِ تسلط طبقهای از جامعه که بر مابقی طبقات جامعه صورت میگردد ولی متفاوت از تسلطهای دیگر است، چرا که نه با زور صرف بلکه با اعتقاد به صحت و درستی آن و کاملاً با اشتیاق و از روي میل صورت میگیرد.
🔹گروه فرادست و مسلط، از نظر اقتصادی فقط جامعه را تحت نظارت خود نمیگیرد، بلکه شیوهی نگرش خود را به جوامع و انسانها به عنوان بهترین نظر تزریق و القاء میکند.
🔸سرمایهداری و بورژوازی در واقع بین اندام زیبا و منازل و وسایل شیک و زیبا و خریدهای انبوه با شعور، فهم و دوست داشتنی بودن انسانها رابطهی معنادار برقرار میکند. باورهایی از این دست که فقط زنان زیبا جواهرات را دوست دارند، زنان با سلیقه از دکورها و وسایل خانهشان تشخیص داده میشوند، جهزیههای بزرگ نشان دهندهی دختران مهم و عزیز خانواده است، جواهرات سنگین هدیههایی از جنس عشقهای اصیل است، برای تشخیص شخصیت یک فرد به کفشهای او نگاه کنید، هر شخصی برندشناس نیست، جتلمنها را از ساعتها و ادکلنهای خاص بشناسید و ...
🔹در واقع بین تمام این کالاها و اشیاء با روان و روح و شخصیت معنی میسازند و به خورد جامعه میدهند، زیبایی را به گونهای تعریف کردهاند که متناسب با سود و فروش محصولات خود باشد و دردناک اینجاست که طبقهای که قربانی این سیستم و تبعات آن است خود حامي و طرفدار سیستم میشود. او از وضعیت دفاع میکند و معناهای بیشتری هم خود به معناهای ديگرش میافزاید.
♦️هژمونی در واقع سلطهجویی ذهنی و مادی سرمايهداری و مبارزه با آن مهمترین قدم برای تغییرات ريشهای است.
⚜ @taammolat74
🌷🌷🌷
خدای من...
کمی پایین بیا
و روی این نیمکت کنارم بنشین
کمی دستم را بگیر
کمی شانههایم را بفشار
کمی از گریههایم را تماشا کن
میدانی؟
عجیب گرفتهام
رهایم نکن...
⚜ @taammolat74
🔰 سعدی در عصر خشونت
✍ احسان رضایی
🔸معمولاً وقتی اساتید فن از #سعدی حرف میزنند از شعر و هنر او میگویند. فوقش گاهی در مورد اطلاعات زندگی او و اینکه از فلان بیت میشود فهمید که سعدی چه کار کرده و چند سالش بوده یا نه.
🔹اما یک چیز مهم در مورد سعدی که معمولاً یادمان میرود، این است که سعدی این اشعار مثل قند خودش را در یکی از سختترین دورانهای حیات ملت ایران سروده است. سعدی در عصر پرآشوب حملۀ مغول زندگی میکرد. عصری پر از خشونت.
🔸جایی در ابتدای باب پنجم از «بوستان» سعدی دربارۀ یک دوست اصفهانیاش میگوید که «جنگاور و شوخ و عیار» بوده و «نه در مردی او را نه در مردمی/ دوم در جهان کس شنید آدمی» و خلاصه خیلی کارش درست بوده.
🔹 سعدی میگوید وقتی بعد از یک مدت بیخبری رفیقش را دوباره دیده، دیده تمام موی سرش سفید شده: «چو کوه سفیدش سر از برف موی/ دوان آبش از برفِ پیری به روی». سعدی علت را میپرسد و جوان میگوید «جنگِ تَتَر» او را به این روز انداخته و بعد سعدی تصویری هولناک از ایلغار مغولها (احتمالاً جنگ رمضان ۶۲۵ در حوالی اصفهان) به دست میدهد.
🔸منظور اینکه سعدی با چنین وحشت دایمی روزگار میگذرانده و احتمالاً بسیاری از سفرهای متعددش برای دور شدن از جنگ بوده. اما چیزی که سعدی در آن زمانۀ عسرت به دست داده، اصلا شباهتی به دورانش ندارد. سعدی کتاب «گلستان» را دقیقاً در سال ۶۵۶ نوشت، همان سالی که بغداد، شهر عاشقی و جوانیِ او به دست مغول سوخت و سعدی معتقد بود که «آسمان را حق بُوَد گر خون بگرید بر زمین».
🔹 سعدی در چنین حالی، در ستایش عشق و زیبایی و خوبی نوشته است. همان طور که دیگر شاعر بزرگ ما، حافظ هم درست همزمان با وقتی که تیمور داشت از سرهای کشتگان مناره میساخت، آن غزلیات شاهکار را سرود. این روزها که با همهگیری کرونا و مصایبش دست به گریبان هستیم، گاهی به سعدی و حافظ فکر میکنم. به آن ذهنهای روشنی که در سختترین لحظات هم باور داشتند که «زندگی زیباست»
⚜ @taammolat74
🔰 ژورنالیست ها از جان حوزه چه میخواهند؟
✍ سعید شربیانی
🔸ژورنالیسم حیات خود را در حل نشدن مساله میداند. ژورنالیستها از فهم درست مساله بیزارند. چرا که فهم درست مساله مقدمه حل آسان مساله است.
🔹ماموریت ژورنالیسم مشغول کردن انسانها به حل مسایل ساختگی است. ژورنالیست ها با نقاب مسوولیت به انجام ماموریت خود مشغولند.
🔸ژورنالیستها از مشغول کردن آدمها به مسائلی که ساخته دست آنهاست لذت میبرند. ژورنالیسم نوعی سادیسم نیز هست دیگر آزاری با مسائلی که واقعا مساله نیستند.
🔹#اولوا_الابصار ژورنالیسم را می شناسند و به ژورنالیست ها همان گونه مینگرند که لایقند. شأن بزرگان برتر از ژورنالیسم است.
تنها افراد میانمایه اند که از بودن در کنار ژورنالیستها خوشحالند. ظاهرش آنست که ژورنالیستها در کنار آنهایند.
🔸سیره ژورنالیستها بر همین پایه است. مینمایند که در کنارت هستند در حالی که تو در کنار آنهایی. بزرگان هیچ گاه در کنار کسی قرار نمیگیرند مگر آنکه بزرگتر باشد. هنر ژورنالیستها این است که کسی را بزرگ کنند ودر کنارش بایستند و با او عکس بگیرند مصاحبه کنند و... .
🔹اما بزرگی که خود و دیگران او را به بزرگی شناختهاند نیازی به ژورنالیستها ندارد. انسانهای خُرد که سودای بزرگی دارند تمنای خود را از ژورنالیست ها میطلبند. آنها ژورنالیستها را به اندرونی خود راه می دهند تا بلکه در کنار آنها به نان و نوایی برسند غافل از آنکه پیشتر #شکار_ژورنالیسم شده اند.
🔸ژورنالیستها با این وعده که آنها را بزرگ خواهند کرد به اندرونی آنها راه پیدا میکنند و اینگونه از دل اندرونی برای بیرونی ها مساله میسازند.
🔹 ژورنالیسم با اندرونیات بیوت ارتزاق میکند. با مساله سازی مباحث اندرونی تغذیه میکند و اینگونه روز به روز فربهتر نیز میشود.
♦️ژورنالیسم نوعی خاله زنک بازی مدرن است اما چون مدرن است مثل هر پدیده مدرن دیگر زشت نیست. از ژورنالیسم بیشتر در حوزه هنر و ورزش شنیدهایم. اما چندی است که پای نوع مبتذل آن به حوزه نیز باز شده است. فهم رابطه حوزه و ژورنالیسم دارای ظرافت هایی است.
🔸بزرگان حوزه به احترام بزرگی خویش از ژورنالیسم در پرهیزند پس ژورنالیستها به سراغ چه کسانی در حوزه میروند؟ پای ژورنالیسم را چه کسانی به حوزه باز کرده است؟
ژورنالیسم با کدام عنصر حوزوی رابطه دوستانه دارد؟ ژورنالیست ها در حوزه به دنبال انجام کدام ماموریت هستند؟
🔹به نظر می رسد آنان که سودای بزرگی در سر دارند شکار اول این جریان ژورنالیسم هستند.
ژورنالیسم با زبان گویای بی زبانی به آنها وعده میدهد، وعده بزرگ شدن. بزرگ سازی میکنند و بعد بزرگان خودساخته را به جان هم می اندازند. اما چرا نمیدانند راه بزرگ شدن، دست کم در حوزه این نیست.
🔸این را ژورنالیست ها نمیدانند، چون حوزه را نمیشناسند. چون حوزه را با فوتبال و سینما اشتباه گرفته اند. فکر کرده اند حوزه هم جای #سلبریتی_بازی است. سلبریتی ها احمقاند چون بازیچه ژورنالیستهایند. اما از آنها بدتر کسانی اند که در حوزه به دنبال سلبریتی بازی اند. راه بزرگ شدن را طیفی از حوزوی ها چرا نمیدانند؟ همین قدر بدانند که بودن در کنار ژورنالیست ها آنها را در خُردی نگه خواهد داشت.
🔹 لهو و لعب کار ژورنالیستهاست. اهل حوزه باید با چشم پوشی از چشم بندی ژورنالیست ها، به دنبال بزرگانی بگردند که ژورنالیست ها هیچ گاه به سراغ آنها نخواهند رفت و از آنها اسمی به بزرگی نخواهند برد.
🔸آنان که آرزوی تعالی و بزرگی در سر دارند باید به خودسازی علمی و معنوی بپردازند. برای پیشینیان جز این نبوده برای ما هم جز این نیست و مباد که در آینده نیز جز این باشد.
⚜ @rozaneebefarda
⚜ @taammolat74