✍️ در اقتصاد، از دو روشِ شناخته شده ی #قیاسی و #استقرائی برای شکل دادن به نظریه های اقتصادی استفاده می شود. مبنای اصلیِ این دو روش، همان قیاس و استقراء منطقی است.
روش استقراء؛ از جزء به کل رسیدن، با مشاهده واقعیات خارجی است و در اقتصاد، ابزار آن بیشتر #آمار و #اقتصادسنجی است. روش قیاسی؛ عبارت از روش استدلال عقلی و انتقال از معلول به علت، یا برعکس می باشد.
🔰 علی ای حال، برای شکل گیریِ یک نظریه ی اقتصادی در اقتصادِ خردِ متعارف، مراحل ذیل طی می شود:
1️⃣ فرض ها یا اصول مسلّم؛ اساسا نظریه بر اساس آنها بنا شده و چارچوبِ اولیه نظریه را می سازند.
2️⃣ فرضیه؛ نتایج و قواعد به دست آمده از فرض ها در موردِ یک پدیده اقتصادی است که از روابط و دلایل منطقی، فرضیه اقتصادی شکل می گیرد.
3️⃣ نظریه؛ که با آزمونِ تجربیِ یک فرضیه اقتصادی و با تاییدِ نسبیِ روابط و قواعد ارائه شده در آن، بوسیله مشاهده و تحقیقات تجربی در مورد پدیده های خاص اقتصادی، نظریه ی اقتصادی بوجود می آید.
🔸️ از اینرو، اقتصادِ متعارف، یا باید از حیثِ #نظریه مورد انتقاد واقع گردد، و یا #روابط_علّی و یا نیز نقدِ به #مبانی، #فرض_ها و #اصول_مسلّمِ این علم صورت گیرد.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
@taammolatenazari