📚 کتاب #دولت_و_بازار، فصلِ اول [بخش یکم]
🔰 در ابتدای فصل اول کتاب، مؤلف محترم مقدماتی بیان می دارند و سپس به تاریخچه ی دوگانه ی #تجارت_آزاد و #حمایت_گرایی که مهمترین چالش نظری ِ پیش روی اقتصاددانانِ قرن پانزدهم تا کنون بوده است می پردازد. مفروضِ همه ی نظریه پردازانِ هر دو طیف، تامینِ منافع کشورها و پیشرفت اقتصادیِ آنهاست. مؤلف کتاب در فصل اول بنا دارد دیدگاه های متفکرینِ هر دو طیف را بیان نموده و سپس به نقادی آنها بپردازد.
🔰 ابتدا به بیانِ دیدگاه های دو تن از متفکرینِ معتقد به #بازار_آزاد یعنی #آدام_اسمیت و #دیوید_ریکاردو پرداخته و آنها را نقادی می کند و سپس در ادامه به بیانِ دیدگاه های متفکرینِ #حمایت_گرایی همچون #فردریک_لیست می پردازد.
🔰 از جمله نقاط قوتِ کتاب حاضر، ارجاعات و منابع خارجی و داخلی است که در بیانِ مطالبِ کتاب مورد استفاده قرار گرفته است. و نیز نگاهِ سیاست گذارانه ی مؤلف در بیان مطالبِ اقتصادی به خواننده کمک می کند تا درکی واقع بینانه تر نسبت به اقتصاد بین الملل و اقتصاد ایران داشته باشد.
🔰 در ادامه این سلسله یادداشت ها در فصلِ اول، دیدگاه های متفکرین #بازار_آزاد و #حمایت_گرایی را بیان نموده و نقد های وارده بر آن را ذکر خواهیم کرد.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
📚 کتابِ #دولت_و_بازار؛ فصلِ اول، بخش هفتم [پایانی]
🔰 آنچه در سلسله یادداشت های گذشته به سمع و نظر رسید، پیرامون اندیشه ی قائلانِ به #تجارت_آزاد و #بازار_آزاد بود. اکنون در این یادداشتِ پایانی از فصلِ اول، اجمالا به #حمایت_گرایی که به نحوی مقابلِ "تجارت آزاد" می باشد، مطالبی تقدیم می گردد. اگر نظریاتِ مدرنِ "تجارت آزاد" به دنبالِ #توصیفِ تجارت هستند، نظریاتِ مدرنِ حمایت گرایی جنبه ی #تجویزی دارند و رویکردِ #حمایت_از_تولید_داخلی را نه بر مبنای مفروضات و ساده سازی روابط، بلکه بر مبنای الگوگیری از تجاربِ عملیِ کشورهای پیشرفته، تجویز و توصیه می کنند.
🔰 #مرکانتیلیستها؛ طیفی از اقتصاددانانِ قرن ۱۵ تا ۱۸ میلادی بودند که اساسِ ثروت و قدرت را در ذخایرِ #پول، #طلا و #نقره می دانستند. ایشان، نخستین مجریانِ #حمایت_گرایی بودند. بحث در بابِ مبانیِ فکری این مکتب هم بسیار است که از آن می گذریم. بنا شد در کنارِ بیانِ اندیشه ی بزرگانِ #مکتب_کلاسیک به بیانِ مخالفانِ ایشان همچون #فریدریک_لیست و مکتبِ تاریخیِ آلمان هم بپردازیم.
🔰 اجمالا انتقاداتِ #فریدریک_لیست به #مکتب_کلاسیک را در موارد ذیل می توان خلاصه نمود:
1️⃣ انتقاد به وجودِ قوانینِ اقتصادیِ جهان شمول مبتنی بر فردگرایی؛ مثالِ نقضِ "لیست" در این زمینه عدمِ جهان شمول بودنِ منافعِ ناشی از آزادیِ تجاریِ مورد نظر "اسمیت" و دیگر کلاسیک هاست.
2️⃣ انتقاد دوم لیست، مربوط به نگرشِ مادی گرایانه ی "مکتب کلاسیک" بود. از نظر وی، قدرتِ مولّدِ یک ملت، شاملِ فرهنگ، مذهب و عناصرِ مهم دیگری است که رابطه ی این عناصر با یکدیگر، تنها یک رابطه ی مادی و فنی نیست.
3️⃣ همچنین او معتقد بود؛ زندگی، بسیار فراتر از #ارزش_مبادله و #ارزش_مصرف است؛ که این شعارِ اصلیِ کلاسیک ها بود.
4️⃣ لیست، هدفِ "علم اقتصاد" را حرکت برای حل و فصلِ مسائل و مشکلاتِ ملی می دانست و دیدگاهِ خصوصی نگرِ کلاسیک ها را در این رابطه رد می کرد.
5️⃣ و نهایتا او برای #حضور_دولت_در_اقتصاد، اهمیتِ زیادی قائل بود و موقعیتِ هر کشور در امورِ اقتصادی را به اعمالِ سیاست های اقتصادیِ دولت مرتبط می ساخت.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
📚 کتابِ #دولت_و_بازار؛ فصلِ سوم، بخش دوم
🔰همانطور که سابقا ذکر شد، #تصرف_بازارِ مستعمره و #غارت_منابع دو هدفِ اساسیِ استعمار می باشد. قبل از آنی که در باب #استعمار_فرانو نکاتی عرض شود؛ ضرورت دارد انواع استعمار اجمالا مشخص و تبیین گردد.
🔰استعمار به طور کلی به سه بخش تقسیم می گردد:
1️⃣ #استعمار_کهن: نوعی از استعمار است که طی آن قدرت های بزرگ از طریقِ تسخیرِ نظامی و حضورِ فیزیکی بر کشورها مسلط می شدند و خود بر آنها حُکمرانی می کردند و به غارت و چپاول منابع و ثروت ها می پرداختند.
2️⃣ #استعمار_نو: بر خلافِ استعمار کهن، استعمارگران از طریقِ اشغال نظامی بر مستعمره مسلط نمی شوند، بلکه حکومت های بومی که یا گماشته استعمار هستند و یا تحت فشار و تهدید، زیر بارِ "قراردادهای استعماری" می روند و از طریقِ پذیرش و اجرای قراردادها و قواعدِ استعماری، #بازار و #منابعِ کشور خود را در اختیار بیگانگان قرار می دهند.
3️⃣ #استعمار_فرانو: نوعِ سوم و جدیدِ استعمار که عاملانِ واسطِ آن، نه حاکمان نظامی و نه دیکتاتورهای دست نشانده، بلکه #نخبگان_فراملیتی_نئولیبرال هستند. این نخبگان عاملانِ دست نشانده ی استعمار نیستند، اما به ارزش ها و قواعدِ استعماری باور و اعتماد دارند و در کشور خود آنها را پیاده می کنند. این نخبگان؛ عمدتا در نظام های آموزشیِ دولت های استعمارگر تربیت شده اند و از طریقِ هضمِ کشور خود در نظم های استعماری نظیرِ #رژیم_های_بین_المللی و #جهانی_سازی، زمینه ی تصرف بازار و غارتِ منابع کشورشان به دست استعمار گران را فراهم می کنند.
🔰بنابراین، با توجه به شواهد و مؤیداتِ موجود، یکی از ویژگی های مهم عصرِ استعمارِ فرانو این است که؛ استعمارگر در این مقطع، مراحل توسعه را پُشت سر گذاشته و به پیشرفت رسیده است. این مزیت، یک امکان مهم به این کشورها داده و آن اینکه برای تسلط بر #بازار_جهانی، نه لزوما نیاز به اشغال کشورها دارند و نه حتی وجودِ دیکتاتورهای شریک. #استعمارگران پس از طیِ مراحل توسعه، زمانی که مطمئن شدند دیگران حتی اگر بتوانند در بازار آنها حضور یابند، توانِ رقابت با محصولاتِ آنها را ندارند، ادعای غلط بودنِ مسیر گذشته ی خود را مطرح کرده و خواستارِ #آزاد_سازی_تجاری و توقفِ #حمایت_گرایی از تولیدِ داخلی در جهان شدند.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari