#بخش_اول؛ چرا غربشناسی؟
قال الصادق عليه السلام: "الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لَا تَهْجُمُ عَلَيْهِ اللَّوَابِسُ"
✍️ اولین دلیل لزومِ شناخت غرب، نفس ارزشمندی شناخت است. چرا که هر چه شناختِ ما از محیطِ پیرامونِ مان دقیقتر باشد، تحلیل ما در مورد مسائل و موضوعاتِ گوناگون، دقت و عُمقِ بیشتری خواهد داشت. اگر فضای جهانی معاصر به گونهای بود که غرب برای خود زندگی میکرد و ما برای خودمان، نهایت یک دیالوگی بین ما بود، یعنی در نهایت یک گفتگو و تبادل نظری با هم داشتیم، غربشناسی برای ما خیلی ضرورت نداشت، اما اینگونه نیست. تمدنِ غرب، خاصتا غربِ مدرن، رقیبِ تمدنیِ ماست، از اینرو ضرورت دارد از جهاتِ گوناگون مورد تأمّل و نظر قرار گیرد.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
@taammolatenazari
#بخش_دوم؛ چیستیِ معنای غرب و سیرِ تطوّراتِ آن
✍️ قبل از آنی که بخواهیم پیرامونِ #غرب به تفصیل مطالبی به سمع و نظر برسانیم، روندِ منطقیِ بحث حُکم می کند؛ ابتدائا غرب به درستی معنا شود و سپس سایر مطالب، ذیلِ تعریفی که ارائه شد مطرح گردد، تا بدین سبب دچار مغالطه ی اشتراک لفظی در گفتار نشویم.
🔸️ هنگامی که صحبت از #غرب و #غربشناسی می شود؛
۱) گاه معنای "غربِ جغرافیایی" به ذهن متبادر می شود؛ یعنی فُلان نقطه ی جغرافیایی از کره ی زمین.
۲) و گاه معنای "غربِ سیاسی" که تعبیرِ رایجِ سال های جنگ سرد است؛ که بلوکِ غرب؛ شاملِ اردوگاه کشورهای اروپای غربی و ژاپن و آمریکای شمالی که دارای رژیم های سرمایه داریِ لیبرال و سوسیال دموکراتیک بودند، می شود، که مقابلش بلوکِ شرق؛ یعنی رژیم های سوسیالیستی و در رأس آنها رژیمِ شوروی که پیروِ ایدئولوژیِ مارکسیستی بود، می باشد.
۳) و گاه مُرادِ ما از غرب؛ "غربِ تاریخی-فرهنگی" می باشد، که ما وقتی صحبت از غرب می کینم؛ دقیقا همین معنای سوم مد نظرمان می باشد.
🔰 از اینرو، #غرب_تاریخی_فرهنگی؛ مجموعه ای است که از حدودِ قرن ۷ قبل از میلاد در یونانِ باستان ظاهر شده و تدریجا بسط پیدا کرد و فراگیر شد.
🔻 در این بخش، اجمالا باید گفت: در تاریخ و پیدایی و بسطِ غرب، سه دوره ی کلی را می توان از هم متمایز کرد:
۱) غربِ باستان [۷ ق.م - ۵ میلادی]
۲) غربِ قرون وُسطی [۵ میلادی - ۱۴ میلادی]
۳) غربِ مدرن؛ مدرنیته [۱۴ میلادی تا کنون]
هر یک از این تطوّراتِ تاریخیِ تمدنِ غرب، مختصات مربوط به خود را دارد که در بخش های بعدی به آنها خواهیم پرداخت.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
@taammolatenazari
#بخش_سوم؛ عصرِ امّت واحده و افولِ آن
✍️ تاریخِ حیاتِ بشر بنا به آیات و روایاتِ دینی، ابتدائا مبتنیِ بر توحید بوده است؛ "كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً" این دوران همان عصرِ امت واحده است و جامعه ی دینی واحدی وجود داشته است. در عصرِ امت واحده؛ انسان نسبتِ حضوری و شهودی با حقیقت داشته و بشر به فطرتِ متعالیِ خود نزدیک بوده است. به تعبیر دیگر؛ عصر امت واحده، عصری بود که، سنّت های قُدسی و معنوی بر زندگیِ آدمیان حاکم بود.
🔸️ اما این روزگار کمالِ آغازین، دچار هبوط معنوی و تاریخی گردید و آدمیان تدریجا اسیرِ شرک و اختلاف و ستیز شدند و تدریجا عهدِ نخستین فراموش گردید و آدمیان گرفتارِ حجابِ ناشی از فروبستگیِ ساحتِ قُدسی گردیدند. هر چند حجاب های آغازین غلیظ نبود، اما تدریجا بر دامنه و گستره و شدت آن افزوده شد و بدین سان عصرِ امت واحده و جامعه ی معنویِ آغازین پایان یافت و عهدِ تفکرِ #میتولوژیک یا #اسطوره ای آغاز شد.
🔸️ تفکر اسطوره ای همانندِ تفکر دینی "غیب باور" بود، اما فاقدِ جوهر توحیدی. جهان نگریِ اسطوره ای -میتولوژیک- مبتنی بر خدایانِ متعدد و نحوی نسبتِ انضمامی میانِ انسان و طبیعت بود. باری، اینگونه شد که اقوامِ مختلف در مقاطعِ متفاوتِ تاریخی از عهدِ شرقی و معنویِ خود فاصله گرفتند. یونانیانِ باستان در فاصله ی قرن ۸ ق.م به بعد، پیشگامِ عبور از تاریخِ شرق و قرار گرفتن در ذیلِ تاریخِ غرب بوده اند.
🔸️ پ.ن: شرق هم به مانندِ غرب، معانیِ مختلفی دارد. از اینرو هنگامی که گفته می شود #شرق؛ مراد همان شرقِ تاریخی-فرهنگی است که بشر در ساحتِ "امت واحده آغازین" و سپس تفکر میتولوژیک و اسطوره ای زیست می نموده و ادوار تاریخی سپری گشته است.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
@taammolatenazari
#بخش_چهارم؛ مختصاتِ غربِ یونانی-مسیحی
✍️ قبل از آنی که واردِ مباحثِ مربوط به دورانِ مدرن؛ غربِ مدرن؛ مدرنیته و مشخصه های آن شویم، ضرورت دارد، خصیصه های غربِ باستان و غربِ قرونِ وُسطی اجمالا به سمع و نظر برسد، تا درکِ دقیقتری از مدرنیته به دست آید. ما برآنیم تا در این سلسله یادداشت ها، چکیده ی هر دوره ی تاریخیِ غرب را به استحضار برسانیم. از اینرو در پایان برای مطالعاتِ تفصیلی، منابعِ برجسته ی داخلی و خارجی معرفی خواهد شد.
اولا: غربِ یونانی، بیشتر بر عقلِ جُزوی تاکید می کند.
ثانیا: باطن فلسفی و متافیزیک زده داشته است.
ثالثا: تدریجا از ظواهرِ دینی و میتولوژیک و اسطوره ای فاصله گرفته و ماهیتِ آشکارا غیردینی خود را عیان می کند.
رابعا: نحوی خودبنیادی یا انسان محوریِ پنهان در این دوران نهفته است که در دوره ی غرب قرون وسطی هم تحتِ لوای تفسیرها و تأویل های بعضا بشرانگارانه همچنان مستور است و در عصرِ جدید؛ مدرنیته، به وجه غالب و آشکار تفکرِ غربی بدل می گردد.
خامسا: در غربِ قرون وسطی، غالبا عقلِ متافیزیکیِ یونانی، در پیوند با نحوی مفهومِ فلسفی و نه حضوری و شهودیِ خدا استوار بود و جوهر دینیِ تعالیمِ حضرت مسیح علیه السلام را به نحوی یونانیتِ نقابدار، تأویل می کند.
سادسا: با غلبه یافتنِ عنصرِ یونانیت بر عنصر مسیحیت ممسوخ، تفکر غربی هر چه بیشتر، به صورِ معرفت شهودی و اشراقی بی اعتنا می گردد و در پایانِ قرون وسطی، زمینه های شکل گیریِ نحوی نگاه کمّی اندیش و محاسبه گرانه تدریجا در آن پدید می آید.
سابعا: با پایان یافتنِ قرون وسطی در حدود قرن چهاردهم و پانزدهم میلادی، و آغازِ رنسانس و عهد مدرن، تاریخِ غرب واردِ دوره ی جدیدی تحت عنوان مدرنیته می شود که به آن خواهیم پرداخت.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
@taammolatenazari
📚 منابعِ مطالعاتیِ غربِ باستان و قرون وسطی
✍️ به جهتِ مطالعاتِ تفصیلی پیرامونِ غربِ باستان و قرون وسطی، کتاب های دَستِ اول ذیل به علاقه مندان پیشنهاد می گردد، که بدین قرار است:
1️⃣ پیرامونِ شناختِ بنیان های فکری-فلسفیِ غرب و تطوّراتِ آن
الف) تاریخ فلسفه غرب -دوره ی ۹ جلدی- اثر فردریک کاپلستون
ب) سیر حکمت در اروپا، اثر محمد علی فروغی
2️⃣ پیرامونِ شناختِ فضای فرهنگی-اجتماعیِ غربِ باستان و قرون وسطی
الف) ایلیاد و اُدیسه، اثر هومر، ترجمه سعید نفیسی(بهترین ترجمه)
ب)مطالعه ی آثارِ شاعران و نمایشنامه نویسانِ غربِ باستان، همچون: هسیود(شاعر یونانی)، آیسوخولوس، سوفوکلس و آریستوفان؛ نمایشنامه نویسان و کمدی نویسانِ برجسته این دوره ی تاریخی (نشر نی، برخی آثار ایشان را داراست)
پ) کتابِ انجیل ها؛ منظومه ی ادبی اثر اوتفرید، راهبِ قرن ۹ میلادی
ت) سرودِ اسکندر، اثر لامپرخت، کشیش و شاعرِ قرنِ ۱۱ و ۱۲ میلادی
پ.ن: بزودی پیرامون مدرنیته -غربِ مدرن- و مختصاتش خواهیم گفت...
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
@taammolatenazari
تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست
راهرو گر صد هنر دارد، توکل بایدش
#حافظ
@taammolatenazari
#بخش_پنجم؛ چیستیِ واژه و معنای مدرنیته
✍️ قبل از بیانِ مختصاتِ مدرنیته و تطوّراتِ آن، ضرورت دارد اجمالا واژه ی مدرنیته از حیث لغت، واکاوی شود و سپس تعریفی از آن ارائه گردد و آنگاه به ویژگی ها و خصوصیاتِ آن پرداخته شود.
🔸️ واژه ی مدرن Modern از لفظِ لاتینیِ Modernus و از قیدِ Modo مشتق شده است. در زبانِ لاتین Modo به معنای "به تازگی، تازه، اخیرا، این اواخر، گذشته ای بسیار نزدیک" بوده است. در سال ۱۴۶۰ میلادی کلمه ی مدرن؛ Modern به معنای "امروزی" در زبان فرانسه به کار می رفته است.
🔸️ باری، هنگامی که سخن از #مدرنیته می رود، معنا و مُراد از آن چنین است: " یک اُفقِ تاریخی-فرهنگی و یک عالَم و رویکردی است به انسان و جهان، که به طور ماهوی با غربِ قرون وسطی و غربِ باستان و عالَمِ دینی تفاوت دارد." از اینرو، ضرورت دارد؛ مختصاتِ دوران کنونی به درستی شناخته شود تا با عُمق و دقتِ ژرف تری در ساحتِ فردی و اجتماعیِ زندگیِ انسانِ معاصر، تصمیم گیری و تصمیم سازی صورت گیرد.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
@taammolatenazari
قال الحُسَین علیه السلام: اَيَكُونُ لِغَيْرِكَ مِنَ الظُّهُورِ ما لَيْسَ لَكَ حَتّى يَكُونَ هُوَ الْمُظْهِرَ لَك؟!
آيا غير تو، داراى آنچنان ظهورى است كه تو را نباشد تا بخواهد ظهور تو را وانمود سازد؟!
#عرفه
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
@taammolatenazari
دَم به دَم از تو غمی می رسد و من شادم
بَند بر بَند من افزاید و من آزادم
عیدِ قربانِ من آن دَم که فدای تو شوم
کاش صد جانِ دگر باشد و آن می دادم
#عید_بندگی
@taammolatenazari
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُعَمَّرِ بْنِ خَلاَّدٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا اَلْحَسَنِ اَلرِّضَا عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَقُولُ: لَيْسَ اَلْعِبَادَةُ كَثْرَةَ اَلصَّلاَةِ وَ اَلصَّوْمِ إِنَّمَا اَلْعِبَادَةُ اَلتَّفَكُّرُ فِي أَمْرِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.
الامام الرضا علیه السلام: عبادت، به زیادیِ نماز و روزه نیست، بل عبادت؛ انديشيدنِ در امر خداست.
[الکافی، ج ۲، ص ۵۵]
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
@taammolatenazari
✍️ شریعتی و اندیشه اش؛ درست یا غلط، بخشی از تاریخِ پر التهابِ معاصر ماست. از اینرو ضرورت دارد وجوه اندیشه اش، منصفانه بررسی و ارزیابی شود. بعد از اتمام مطالعاتم در مورد آثار ایشان، چکیده ی آن را در کانال قرار خواهم داد.
پ.ن: فایل ضمیمه شده، گفتگویی است اجمالی با یکی از دوستان پیرامونِ مرحوم دکتر علی شریعتی.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
@taammolatenazari
یکی هست و هیچ نیست جُز او
وحده لا اله الا هو
#هاتف_اصفهانی
@taammolatenazari
✍️ دست نوشته های بالا، چکیده ی کلامِ دلسوزان و بزرگانِ انقلاب، پیرامونِ مرحوم دکتر علی شریعتی می باشد. اجمالا نوع نگاه و برخوردِ معقول و منصفانه ی این حضرات با شریعتی را مقایسه کنید با سایرین، تا ان شاء الله سر فرصت به بررسی آثار و افکارِ ایشان بپردازیم.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
دکتر شریعتی جستجوگری در مسیر شدن.pdf
650.9K
✍️ فایلِ PDF صد و بیست و سه صفحه ای پیش رو، تحتِ عنوانِ "شریعتی، جستجوگری در مسیر شدن" اثر آیت الله شهید بهشتی رو اکیدا پیشنهاد دارم مطالعه بفرمایید، تا با نوعِ نگاه و برخوردِ ایشان با شریعتی آشنا شوید.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
هله ای تجلی عارفان، تو چه مطلعی تو چه منظری
هله ای موله عاشقان، تو چه شاهدی تو چه دلبری
که ندیده ام به دو دیده ام، چو تو گوهری چو تو جوهری
چه در انبیاء چه در اولیاء، نه تو را عدیلی و همسری
به کدام کس مثلت زنم، که بود مثال تو یا علی
#فؤاد_كرماني
@taammolatenazari
🔸️ قال رسول الله -صلي الله عليه و آله- : لا يقبل الله ايمان عبد الا بولايته علي -عليه السلام- و البرائة من اعدائه.
رسول گرامی اسلام فرمودند: خداوند متعال ایمان بنده ای را قبول نمی کند، مگر به ولایت و دوستی علی علیه السلام و دوری و بیزاری از دشمنان آن حضرت.
منبع: بحارالانوار، ج ۲۶، ص ۲۲۹ - کشف الغمه، ج ۱، ص ۱۱۲
پ.ن: الحمدلله الذی جعلنا من المتمسكين بولاية علي بن أبي طالب و الائمة المعصومين عليهم السلام.
#عيد_الله_الأكبر
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
@taammolatenazari
غدیرِ امسال رو متفاوت تر از هر سال، تو محله مون برگزار کردیم :)
#عيد_الله_الأكبر
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
@taammolatenazari
#بخش_ششم: مختصاتِ مدرنیته
✍️ سابقا در بخشِ پنجم به مفهوم شناسیِ واژه ی مدرن پرداختیم و معنای اصطلاحی آن را از نظر گذراندیم. اکنون باید گفت: با ظهورِ مدرنیته، آدمی بیش از پیش از فطرت و هویتِ معنوی خود دوره شده و بصورتِ سوبژه ی نفسانیت مدارِ خودبنیادی در تضادِّ استیلاجویانه با طبیعت و دیگر افراد بشر قرار می گیرد. بنابراین، از نتایج و توابعِ ذاتیِ مدرنیته، رواجِ نسبی انگاریِ اخلاقی و معرفت شناختی، سطحی گرایی و ظاهربینی، شیوع ابتذال و انحطاط در روابطِ مابینِ آدمیان و بویژه روابطِ میان زن و مرد و کالا شدنِ مناسباتِ انسانی است. اساسا مدرنیته، موجبِ بحرانِ مستمر و آزارنده و از خودبیگانگیِ [alienation] آدمیان می گردد.
🔸️ از اینرو؛ قبل از بیانِ مختصاتِ دوران مدرن، به این جمله مارشال برمن در کتاب تجربه مدرنیته نظرتان را جلب می نمائیم: "مدرن بودن، یعنی زیستن در یک زندگیِ سرشار از معمّا و تناقض. مدرن بودن یعنی اسیر شدن در چنگِ سازمان های بوروکراتیکِ عظیمی که قادر به کنترل و غالبا قادر به تخریبِ همه اجتماعات و ارزش ها و جانها هستند."
🔻 اما مختصاتِ دوران مدرن [مدرنیته]
۱) بشرانگاری یا اومانیسم Humanism
۲) تاکید و تکیه بر عقلِ جزویِ نفسانیت مدارِ استیلاجو [عقل مدرن] Rationalism
۳) اعتقاد به اصل پیشرفتِ تاریخی
۴) اصالتِ علم جدید Scientism
۵) جداکردنِ اخلاق از تار و پودِ عالَم
۶) تکنولوژیِ جدید و نظامِ تکنوکراسی Technocracy
۷) سکولاریزم و سکولاریزه کردنِ امور secularism
۸) بوروکراسیِ پیچیده ی مدرن Bureaucracy
۹) نیهیلیسم؛ صفتِ ذاتیِ مدرنیته nihilism
۱۰) سرمایه سالاری Capitalism
۱۱) اعتقاد به قانون گذاری توسطِ عقلِ جزویِ بشری و حقِّ حاکمیتِ بشری
پ.ن: بزودی، یکایکِ مواردِ مذکور؛ تفصیلا توصیف و تبیین خواهند شد.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
@taammolatenazari
✍️ مواجه ی انتقادی با #غرب و خنثی سازیِ مشهوراتِ مدرنیستی، مستلزمِ شناختِ بنیان های فکریِ آن و متزلزل ساختنِ مبانیِ آن است.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
@taammolatenazari
ای که به عشقت اسیر، خیلِ بنی آدمند
سوختگانِ غمت، با غَم دِل خُرّمند
هرکه غَمَت را خرید، عِشرت عالَم فروخت
با خبرانِ غمت، بی خبر از عالَمند
#فؤاد_کرمانی
@taammolatenazari
🔸️ قابل توجه مرثیهخوانان سیدالشهداء (ع)
📚 شهید مطهری (ره) به نقل از کتاب «لؤلؤ و مرجان» نوشته حاج ملاحسین نوری، میگوید: «يك مردى رفت خدمت مرحوم صاحب مقامع - فقیه، اصولی و رجالی شیعه در قرن سیزدهم - و گفت من ديشب خواب وحشتناكى ديدم.
گفت چه خواب ديدى؟
گفت: خواب ديدم كه با اين دندانهاى خودم گوشتهاى بدن امام حسين عليه السلام را دارم مىكَنم.
اين مرد عالم لرزيد، سرش را پايين انداخت، يك مدتى فكر كرد، گفت: شايد تو مرثيهخوان هستى؟
گفت: بله آقا.
گفت: ديگر بعد از اين يا اساساً مرثيهخوانى را ترك كن يا از كتابهاى معتبر نقل كن.
تو با اين دروغهايت دارى گوشت بدن امام حسين را با اين دندانهاى خودت مىكَنى. اين لطف خدا بوده كه لااقل در اين رؤيا به تو نشان بدهد.
اگر كسى تاريخ عاشورا را بخواند، مىبيند از زندهترين و مستندترين و پرمنبعترين تاريخهاست. ما احتياجى [به اين دروغها] نداريم. حالا گذشته از اين كه اصلًا دروغ جعل كردن كار غلطى است، احتياجى نيست، آن قدر راست هست كه همانها را اگر بگوييم كافى است.
منبع: مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى، حماسه حسينى ۱ و ۲، ج ۱۷، ص ۹۶
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
@taammolatenazari