11.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦ شورای نگهبان تضمین کننده جمهوریت و اسلامیت نظام
─┅•❀💠❀•┅─
💠 خطبه های نماز جمعه شهرستان فردیس
🔹 خطبه دوم
🔹به امامت:
• حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید ابراهیم حسینی
• امام جمعه شهرستان فردیس
🗓 ۲۳ تیر ماه ١۴٠٢
🌐 سایت:
https://emamjomefardis.ir/
✔️ ایـتــا:
💻 @namazjomefardis
✨﷽✨
✳️ اسلام از نفاق ضربه میخورد، نه کفر!
✍ به تعبیر بعضی بزرگان، #اسلام در تمام این تاریخ هزاروچهارصد سالهاش، در هیچ جبههی رویارویی شکست نخورده است. خطر این است که اسلام مثل #پوستین_مغلوب و وارونه پوشیده شود و زننده شود تا بتوانند به آن خیانت کنند و آن را زیر پا بگذارند.
در شکل و محتوا هرگز اندیشهی #مذهب بهدست #ضدمذهب از صحنه خارج نشده است ولی وقتی ابوسفیان بهظاهر تسلیم میشود و از آن سوی خندق به این طرف خندق میآید و کسی که خانهاش بیست سال کانون توطئه علیه اسلام بوده، #تظاهر میکند که من هم اسلامی شدم و شام بهدست فرزندش یزید- عموی آن یزید و برادر معاویه- فتح میشود و پسرش فاتح اسلامی لقب میگیرد و پسر دیگرش معاویه، جزو کاتبان وحی و خال المؤمنین نامیده میشود، بعد از این است که اینان میتوانند شکستی را که در #بدر خورده بودند، اینک در #صفین جبران کنند و به شکلی عمیقتر و جدیتر در #کربلا تلافی کنند؛ یعنی پسر همین #معاویه، پسر همان #علی علیهالسلام را به جرم مخالفت با دولت قانونی اسلامی!! به خاکوخون میکشد.
اینکه پیامبر فرمود هیچوقت اسلام به علت کمبود نیرو شکست نخواهد خورد، بلکه با همین شیوهها شکست میخورد و هرگز اسلام از #کفر ضربه نمیخورد بلکه از #نفاق ضربه میخورد، نمونهی بارز آن همین وقایع بود.
👤 استاد رحیمپور ازغدی
📚 از کتاب حسین عقل سرخ
هدایت شده از تلنگر بیداری دانشگاهیان بیدار
1_1139691938.mp3
2.12M
💯 علامه مصباح :
بیعت با حضرت مسلم بیعت با حضرت سید الشهدا بود.
بیعت با ولی فقیه با بیعت با حضرت مسلم فرقی نمی کند.
ما معتقدیم ولی فقیه در این عصر مانند حضرت مسلم است نسبت به سیدالشهداء ع. و بیعت با ولی فقیه مثل بیعت با سید الشهدا است.»
.
#مرحوم_علامه_آیت_الله_مصباح
#ولایت_فقیه
#عاشورا
#مسلم
👆🔴پلیس امنیت اخلاقی در حال انجام تکلیف قانونی
#اقتدار پلیس برای ایجاد #محیط_مساعد برای رشد فضیلت ها (نه رذیلت ها) و مقابله با #جرائم_مشهود و مظاهر فساد و تباهی
#لازمه_تحقق_ارزش_هاست.
❇️طبق اصل سوم قانون اساسی،
نظام یک نظام لیبرال عاری از تکلیف نیست بلکه یک #نظام_تکلیف_محور است.
📣بند اول اصل سوم قانون اساسی استراتژی توأمان ایجابی و سلبی نظام را در زمینه اخلاقی بعنوان #تکلیف_نظام مقرر داشته است:
💐ایجاد محیط مساعد برای رشد فضیلت ها
و
🔴 مبارزه با مظاهر فساد و تباهی
📣 اصل ۴۰ قانون اساسی :
" هیچ کس نمیتواند #اعمال_حق خویش را وسیله #اضرار_به_غیر یا #تجاوز_به_منافع_عمومی، قرار دهد."
🔴#اعمال_حق آری! اما،
#اضرار_به_غیر ممنوع!
#تجاوز_به_منافع_عمومی ممنوع!
+++++
#بی_حجابی
#اعمال_اقتدار_لازمه_تحقق_ارزش_هاست
#پلیس_امنیت_اخلاقی
#اصل_چهل_قانون_اساسی
هدایت شده از کیهـــان آنلاین
#گفت_و_شنود
🔹خودم میدونم!
🔻نشانی ما در پیامرسانهای سروش، آیگپ، ایتا
@kayhannewspaper
🔴#لوازم_تأمین_امنیت_عمومی
#آیت_الله_کعبی در دیدار فرمانده انتظامی استان قم:
امنیت عمومی حق مردم است و جمهوری اسلامی نظامی مقتدر است که در تأمین امنیت و آرامش روحی و روانی مردم و حفظ هنجارهای اجتماعی، کوتاه نمیآید و با اقتدار حافظ امنیت عمومی و سلامت اجتماعی است.
برای مقابله با جنگ ترکیبی دشمن باید صاحب قدرت ترکیبی بود و در حوزههای اجتماعی،اقتصادی و امنیتی به گونهای باشیم که مردم قدرت نظام را در مقابله و حتی هجوم به برنامههای دشمن احساس کنند.
❇️باید از ظرفیتهای مردمی در کنار پلیس استفاده شود؛ چرا که پلیس به تنهایی نمیتواند مأموریتهایی به این مهمی را آن گونه که مورد انتظار است، به انجام برساند.
تجربه نشان داده است که طراحیهای دشمن در ماه محرم و صفر، به واسطه حضور مردم از بین میرود.باید از ظرفیت دانشگاهها و آموزش و پرورش در این مدت استفاده کرده و تهدیدها را به فرصت تبدیل کنیم.
تبلیغ، اولویت اول است و اگر تبلیغ را جدی نگیریم،دچار استحاله فرهنگی خواهیم شد.
استحاله فرهنگی مانند سیل و طوفانی است که در صورت وقوع آن،آسیبهای جبرانناپذیری به دنبال خواهد داشت.حجم آتش توپخانه فرهنگی دشمن علیه جوانان و نوجوانان،بیسابقه است و در اثر استفاده از ابزاری مثل فضای مجازی و هوش مصنوعی، شتاب زیادی دارد
وی تقویت ایمان، اخلاق و آداب عمومی، تحکیم بنیاد خانواده، مبارزه با فقر، فساد و تبعیض، حل معضلات معیشتی مردم، #اراده قاطع برای مبارزه با جرایم سازمانیافته و #حمایت هدفمند از آمران به معروف و ناهیان از منکر را از #لوازم_تأمین_امنیت عمومی و اجتماعی و تحقق سلامت روحی و روانی جامعه ارزیابی کرد
هدایت شده از مهدوی زادگان
🖌 چرا اندیشه ورز غرب باور ایرانی توانایی گفتگوی آکادمیک را ندارد؟
دیشب بطور اتفاقی در شبکه چهار سیما برنامه شیوه را دیدم. موضوع برنامه " فروپاشی اجتماعی؛ پروژه یا واقعیت" بود که برای بحث درباره آن، دو جامعه شناس دانشگاهی شناختهشده دعوت شده بودند. انتظار بیننده جویای معرفت این است که شاهد برنامه ای علمی جذاب و دانش افزا باشد. ولی متأسفانه این برنامه چنین انتظاری را برآورده نکرد. چون مناظره و گفتگو در چارچوب مبحث علمی اصلا پیش نرفت. تمام گفتگو معطوف شده بود به مساله فروپاشی در ایران. آن هم مساله فروپاشی سیاسی که موضوع گفتگو نبود و نه مسأله فروپاشی اجتماعی.
جامعه شناس غرب باور در این برنامه از همان ابتدا به گونه ای انضمامی غیر علمی ( سخن غیر چارچوب دار آکادمیک ) وارد بحث شد. گویی اساساً چنین موضوع علمی با مسائل ایران بعد انقلاب گره خورده و نمی توان منتزع از ایران بحث را پیش برد. در حالی که موضوع گفتگو انضمامی نبود. لابد در غرب هم این موضوع به انضمام مسائل ایران مطالعه می شود.
فرضاً بپذیریم که بحث علمی در قالب مباحثه انضمامی نیز متصور است. اما علمیت چنین بحثی تنها با پرداختن مسائل یک جامعه شکل نمی گیرد. در بحث نظری به یک نمونه جامعه شناختی بسنده نمی کنند.
باز فرضاً که از این شرط هم کوتاه بیاییم اما از جامعه شناس مدعی پیشکسوت بودن در این رشته، انتظار نمی رود که در سطحی نازل و عامیانه، به گونه ای که از هر دری بی محابا و عاری از پشتوانه تحقیق، سخن بگوید. بطوری که بیشتر مطالب وی را در محاورات عامیانه رایج در مترو و کوچه و بازار می شنویم و از آن عبور می کنیم.
البته ممکن است که این امر را نشانه ی ارتقای افکار عمومی دانست. اما بطور قطع نشانه ی تراز علمی بالا برای استاد دانشگاه نیست. چون فرض این است که استاد دانشگاه جلوتر از جامعه می اندیشد و نه همراه یا پیرو آن. اگر استاد دانشگاه در اندیشه ورزی جلودار نباشد، باید رکود علمی دانشگاه را اعلام کرد.
به هر روی، قابل پیش بینی بود که پرداختن به مسائل ایران آن هم به زبان عامیانه نگذارد گفتگویی علمی و کلاسیک پا بگیرد و احساس خسران کنیم.
اگرچه جامعه شناس طرف مقابل گفتگو سعی در ارائه بحث نظری داشت، اما متأسفانه او به دلیل سخنان ژورنالیستی طرف دیگر، نتوانست مسیر بحث را در چارچوب گفتگوی علمی پیش ببرد. علیرغم اینکه پاسخ های ایشان چارچوب دار و منطقی بود. البته وظیفه حفظ گفتگو در چارچوب موضوع بر عهده مجری برنامه است. شاید اگر مجری برنامه فردی متخصص و مجرب تر بود، گفتگو مسیر بهتری را طی می کرد.
اما غرض اصلی نگارنده این نیست که یک برنامه گفتگوی بظاهر علمی را نقد و بررسی کنم. بلکه مقصود طرح مساله ای اساسی تر درباره گروه خاصی از اصحاب اندیشه ورز است که اصولاً نمی توانند غیر سیاسی یا غیر انضمامی طرح بحث و نظریه پردازی کنند. آنان از هر دری که وارد شوند به بحث درباره ایران بعد انقلاب ختم می شوند. حال، پرسش این است که چرا این دسته از جامعه شناسان ایرانی اینگونه اند؟ چرا نمی توانند کلاسیک گفتگو کنند؟ چرا نمی توانند فارغ از گرایش های سیاسی به مبحث علمی بپردازند؟
پاسخ های متعددی برای این پرسش مهم مطرح است. یک دلیل آن مربوط به سیطره ایدئولوژیکی بر حوزه علوم انسانی و اجتماعی نظام آموزش عالی است که مانع تفکر آکادمیک در دانشگاه های ایران شده است.
دلیل دیگر، فقر تفکر فلسفی در میان این دسته از اصحاب اندیشه ورز دانشگاهی است. فقر اندیشه فلسفی موجب می شود که مدرس دانشگاه در پرداختن های انضمامی به افراط کشیده شود و از مباحث نظری فاصله بگیرد. اندیشمندان انگلیسی آمریکایی یا پوزیتیویست ها. به دلیل فقر تفکر فلسفی با این مساله بیشتر درگیرند.
اما مهمترین دلیل این است که اساساً بن مایه این دسته از اساتید دانشگاهی سیاسی بودن شان است. اینان بالعرض فکرت اندیش اند و بالاصاله سیاست ورزند. سیاست ورزانی که برای سیادت در قدرت به کسب دانش رو آورده اند. آنان برای اعمال قدرت به حداقلی از شبه مرجعیت علمی نیاز دارند. برخی از آنها بعد کسب حد اقل های امتیاز علمی به میدان سیاست باز می گردند تا مستقیما اعمال قدرت کنند. اما برخی دیگر در دانشگاه مانده اند و تکثیر شدند. اینان به جای آنکه میدان سیاست را علمی کنند، محیط علمی و دانشگاهی را سیاسی کردند.
طبیعی است که فارغالتحصیلان برنامه آموزشی این جماعت دانشگاهی بیشتر سیاست ورز باشند تا اندیشه ورز در علوم انسانی و اجتماعی. به گفته آن خردمند دلسوز فرهنگی، کار اینان تربیت دانشمند علوم انسانی نیست بلکه کارشان تربیت تکنوکرات میدان سیاست است. لذا آنچه اینان می آموزند علم نیست بلکه شبه علم است که به کار بازی قدرت می آید و بس.
✍ داود مهدوی زادگان
👇👇👇
@mahdavizadegan