هدایت شده از تحلیل سیاسی و جنگ نرم
تناقض بزرگ دولت :
برجام، معتبر است یا باطل؟!
✍️ سیاست آقای روحانی و وزارت خارجه در قبال برجام، کاملا متناقض شده است و چون جمع نقیضین محال است، بنابراین یک سوی این سیاست واقعیت دارد و سوی دیگر آن، غیر واقعی است.
🔹دولت یک سیاست اعلامی به ویژه در داخل دارد، مبنی بر این که از برجام خارج نمی شود و به هر قیمتی پای آن می ماند. این موضع البته موجب شده غرب در نقض پیاپی برجام گستاخ شود.
♦️دولت و وزارت خارجه اما یک سیاست اِعمالی دارد که نقض سیاست اعلامی است. و آن این که، هر چه در داخل در مقابل نصیحت دلسوزان مبنی بر اقدام متقابل در مقابل نقض کلی برجام مقاومت می کند، در خارج اتفاقا به سادگی از پافشاری بر مفاد برجام کوتاه می آید و مدام عقب نشینی می کند!
🔹برجام -خوب یا بد- توافق منعقد شده است و نمی توان مجددا درباره آن مذاکره و چانه زنی کرد و امتیاز جدید داد. روحانی و ظریف و عراقچی هم در بیان، همین را می گویند اما در عمل، سرگرم مذاکره دوباره بر سر برجام و واگذاری تعهدات جدید در ازای وعده تعلیق تحریم ها هستند.
♦️این مذاکرات در سفر ظریف به نیویورک با طرف آمریکایی انجام شد که به خاطر نخوت طرف مقابل و آگاهی از انفعال طرف مقابل، نتیجه ای جز توهین نداشت.
🔹در عین حال روحانی و تیم ظریف چند ماه است که برای تنازل طرف ایرانی و واگذاری امتیازات جدید (نظیر دائمی کردن بند موسوم به غروب و دائمی کردن برخی نظارت ها و محدودیت های هسته ای) با دولت بدعهد فرانسه مذاکره می کنند.
♦️مذاکره دوباره، امضا و به رسمیت شناختن ابطال برجام از سوی طرف ایرانی است. و این در حالی است که تیم روحانی- ظریف می پذیرند تمام آن تعهدات را به علاوه برخی تعهدات جدید به انجام برسانند و در مقابل، وعده های نسیه تر و کمتر از تعهدات غرب در برجام را دوباره بخرند! آن هم از اروپای "آقا اجازه" (به تعبیر آقای روحانی) که مواضعش هیچ اعتباری ندارد.
🔹دولت و وزارت خارجه، یک بار باید تکلیف خود را با برجام معلوم کنند. اگر باطل شده می دانند، بگویند و اجرای تعهدات ایران را هم متوقف کنند. اگر هم معتبر می دانند،حق ندارند دوباره درباره افزایش تعهدات ایران و کاهش تعهدات غرب مذاکره کنند. نمی شود برجام را برای داخل، تبدیل به #متن_مقدس کرد اما در خارج، زیر پای دشمن گذاشت و لگد مال شدنش را محترم شمرد!
#محمد_ایمانی
هدایت شده از محمد ایمانی l مصاف عقل و جهل
تحریف، برای انتقام از امام؛
نقشه ای که در لندن طراحی شد
🔹سایت «جرس» به عنوان ارگان اتاف فکر فتنه سبز در لندن، در تاریخ 5 خرداد 1392، مقالهای تحت عنوان «آیتالله خمینی در برابر آیتالله خمینی» منتشر کرد. این مقاله خواستار انتقام از امام و رهبری به واسطه تحریف مکتب امام (ره) توسط امثال خاتمی و موسوی شده بود:
🔻"ما محتاج نظریهای مناسب با فضای سیاسی برای گذار هستیم. این گذار باید بر گسل شکاف میان اطرافیان آیتالله خمینی رخ دهد. یک دسته از شاگردان آیتالله خمینی همراه آقای خامنهای هستند. دسته دیگر در عوض، چند سال است (خصوصا پس از جنبش سبز) به دموکراسیخواهی [!!] نزدیک میشوند.
🔻در این دسته موسوی و کروبی و خاتمی و هاشمی و برخی اعضای بیت خمینی هستند. استراتژی ما باید مانور روی این شکاف باشد. در این دید نباید با آیتالله خمینی همان معاملهای را کرد که با آقای خامنهای میکنیم. آقای خمینی را باید به عنوان بخشی از تاریخ نقد کرد، منتها توجه کرد که او به همراه بیتش همچون متنی است که دو قرائت هرمنوتیکی کاملا متضاد از آن میشود کرد...
🔻البته که دموکراسی تعریف مشخصی دارد و یحتمل، دموکراسی دینی بیمعناست. با این حال آقای خمینی و مجموعه سخنان او در وضعیت کنونی سیاست ایران، حکم #متن_مقدس قرآن یا انجیل را دارد. در قرآن و انجیل هم آیاتی داریم که به خونریزی و قتل تشویق میکند و هم آیاتی که به رحمت و بخشش و نوعی انسانگرایی توصیه میکند.
🔻یک راه برخورد این است که نگاهی ذاتگرا داشته باشیم و بگوییم این متون کلا تولیدکننده خشونتاند. یک راه دیگر هم همین است که همچون نواندیشان دینی بر آیات انسانگرایانه این متون مقدس بیشتر تاکید کنیم و به عنوان مثال آیات جهاد و خونریزی را تاویل کنیم (مثلا آنها را فقط مربوط به زمان خاص نزولشان بدانیم) در یک جامعه مذهبی روش دوم بیشتر جواب میدهد"!
🔹جرس در ادامه مینویسد:
🔻«محتملا در وضعیت خاص ایران تا اطلاع ثانوی آیتالله خمینی حکم #متن_مقدسی را دارد که باید آن را به نفع خود تأویل کرد. هیچ اندیشیدهایم چرا عده زیادی در میان اندیشمندان دنیا از لاک گرفته تا مارتین لوتر و سروش و مجتهد شبستری کوشیدهاند بگویند دین با دموکراسی یا حقوق بشر سازگار است، به جای اینکه بر تضاد این دو به نحوی ذاتگرایانه انگشت نهند؟
🔻یکی از توجیههای مهم این رویکرد آن است که توجه شود دین از منظر هویتی برای بسیاری از انسانها مهم است، و بر این اساس بهتر است دموکراسیخواهان یا حقوق بشر دوستان بهجای آنکه خود را در برابر دین قرار دهند، از نیروی آن استفاده کنند. هکذا است داستان آقای خمینی در وضعیت بغرنج کنونی ما در ایران...
🔻قرار نیست دموکراسی را با معیار خاتمی و هاشمی بسنجیم. البته که دموکراسی معیارهایی مستقل دارد. بلکه قرار است کوشش کنیم شکاف را عمیقتر کنیم.
🔻در این نگاه اصلاحطلبانی چون هاشمی یا خاتمی در حال شدن و تغییر به واسطه فشار از سوی بدنه حامیشان نگریسته میشوند نه هویتهایی لزوما ثابت. برای این شدن و تغییر البته آنان را باید مورد خطاب قرار داد و نقد کرد.»
@IMANI_mohammad