چند شب پیش وقتی کاروان
کنار درختی توقف کرد🌳
سرها را آویختند به شاخههای درخت
تا کمی نیزه دارها استراحت کنند؛
دخترک سه ساله کاروان
دستهای کوچکش را بلند کرد به سمت سر بابا؛🫳
شاخه پایین آمد، #رقیه_بابایش را بوسید؛
از بابایش قول گرفت زود #سراغش بیاید ...😭
پدر مهربان و غریبم
کاش من هم #رقیه وار شما را میخواستم؛
کاش دعاهای من هم #رنگ_صداقت داشت؛
اگر اینطور بود وقتی دستهایم
شما را تمنا میکرد خالی برنمیگشت .😔..
🖤#به_آبلههای_پاهای_رقیه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🤲