توی شعرش به حضرت مادر شکایت آورده بود
که قبر بچه های شما چرا این همه پراکنده است؟
امام شعر دعبل را که شنید اشکش جاری شد
فرمود :میخواهی یکی دو قصیده هم من اضافه کنم
که قصیده ات کامل بشود؟
دعبل با اشتیاق گفت: بله یابن رسوالله.
شروع کرد بداهه سرودن:
و قبر بطوس یالها من مصیبه
الحت علی الاحشاء بالزفرات
الی الحشر حتی یبعثالله قائماً
یفرج عنا الغم و الکربات ......
دعبل عجیب و غریب امام را نگاه می کرد
قبری از اهل بیت توی طوس سراغ نداشت ...
#امام_رضای_دلم
@tabtil_ir
https://eitaa.com/tabassom_fatemeh