eitaa logo
اشعار طباطبایی ندوشن(امید)
174 دنبال‌کننده
864 عکس
799 ویدیو
29 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
رنگِ تازه همیشه ؛ یک ، دو ، سه -- آمارهای تکراری و  زندگی شده : تکرارهای تکراری همیشه کات ؛ سَرَم  رفت این چه بازی شد ؟! کبوتر و لبِ دیوارهای تکراری شماره های  مسلسل ، اگر غلط نکنم روایتی ست ز هشدارهای تکراری و  تا همیشه ی  دنیا ، همیشه لبریز است درختِ حوصله  از  سارهای تکراری صلاح  نیست  اگر  دستِ غیب  بردارد ز  دوشِ ثانیه ها ، بارهای  تکراری بیا  تو  را  به خدا ، طرحِ  بهتری  بزنیم و رنگِ  تازه  بر  این  کارهای تکراری سید فضل الله طباطبایی ندوشن (امید) شهریور ۱۳۸۰ / یزد کتاب "همسایه با سکوت " / ص ۳۷ @tabatabaeinodoushan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مردان خدا مرامشان سِر پوشی ست در مسلکشان شیوه ی مردم جوشی ست در پاسخ یاوه گویی بدخواهان گویند : " جواب ابلهان خاموشی ست " سید فضل الله طباطبایی ندوشن (امید) @tabatabaeinodoushan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از آوای ندوشن 📡
رنگِ تازه همیشه ؛ یک ، دو ، سه -- آمارهای تکراری و  زندگی شده : تکرارهای تکراری همیشه کات ؛ سَرَم  رفت این چه بازی شد ؟! کبوتر و لبِ دیوارهای تکراری شماره های  مسلسل ، اگر غلط نکنم روایتی ست ز هشدارهای تکراری و  تا همیشه ی  دنیا ، همیشه لبریز است درختِ حوصله  از  سارهای تکراری صلاح  نیست  اگر  دستِ غیب  بردارد ز  دوشِ ثانیه ها ، بارهای  تکراری بیا  تو  را  به خدا ، طرحِ  بهتری  بزنیم و رنگِ  تازه  بر  این  کارهای تکراری سید فضل الله طباطبایی ندوشن (امید) شهریور ۱۳۸۰ / یزد کتاب "همسایه با سکوت " / ص ۳۷
ماجرای رؤیای صادقه شاعر یزدی و استاد شهریار چند روز بعد از بیست و هفتم شهریور ماه ۱۳۶۷ ( روز درگذشت سید محمد حسین بهجت تبریزی متخلّص به«شهریار» ) بود؛ آن زمان دومین سالی بود که بنده به اتفاق همسر و فرزندانم در «شهرستان مهریز» ساکن بودیم. غروبِ آن روزِ مذکور... https://sobhesabat.ir/2guUK
■هوالباقی■ غزلی از استاد سخن " سید محمد حسین بهجت تبریزی " (شهریار) 《زندان زندگی》 تا هستم ای رفیق ندانی که کیستم روزی سراغ وقت من آئی که نیستم در آستان مرگ که زندان زندگیست تهمت به خویشتن نتوان زد که زیستم پیداست از گلاب سرشکم که من چو گل یک روز خنده کردم و عمری گریستم طی شد دو بیست * سالم و انگار کن دویست چون بخت و کام نیست چه سود از دویستم گوهر شناس نیست در این شهر "شهریار" من در صف خزف چه بگویم که چیستم ؟! * --- ظاهرا مرحوم شهریار این غزل عاری از امید را در سن چهل سالگی یا حول و حوش چهل سالگی سروده اند۰ تاریخ تولد ایشان 1285 خورشیدی می باشد ؛ و تاریخ سرودن این شعر به احتمال زیاد 1325 خورشیدی ۰ روحشان شاد و یادشان گرامی ۰ @tabatabaeinodoushan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 ۲۷ شهریور، روز شعر و ادب فارسی و بزرگداشت استاد شهریار گرامی باد 🌸🌸🌸 ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ 🆔 eitaa.com/joinchat/447611083Ce54b05b25c