[#خاطره_ها`]
دل توی دل هیچ کدام مان نبود، مضطرب و نگران قدم میزدیم و دست ها را به هم می ساییدیم می ترسیدیم که نکند پرواز مشکلی پیدا کند و زحمات این مدت ها همه به باد رود، مهم تر از آن اینکه نکند برای امام اتفاق ناگواری بیفتد و رهبر انقلاب را از دست بدهیم. این ترس ها مانند خوره به جانمان افتاده بود اما خبر ورود امام به فرودگاه را که دادند انگار آب خنکی ریخته باشند آسوده و راحت شدیم. سختی تمام این مبارزات و شکنجه ها با تماشای لبخند امام تمام شد حالا همگی شوق بودیم و شور...🕊️🌱
_من هم مانند همان جوان دیروز ام. جوان روز اول انقلاب؛ با چهل و اندی سال فاصله که شوق و پایداری را از آن ها ارث گرفته ام.✨
همان جوانی که برای انقلاب و کسب رضایت ولی خون میداد اما من #رأی_میدهم برای تدوام همان آرمان دیروز❤️🩹
#رای_اولی_ها
#انتخابات
🔺@tabeen113