هدایت شده از دکتر فاطمه اکبری
#ارسالی_شما
#روایت_یک_تفاوت
سوالی سخت ذهنم رو درگیر کرده..
من خاله، یک فرشته زمینی هستم که مبتلا به لکودیستروفی از نوع شدید هستش..
تا ۸ ماهگی وضعیت عالی و حتی فوق عالی بود..
ولی متاسفانه از مرداد ماه ورق برگشت و هر روز شاهد از کارافتادن تک تک اعضا شدیم..تا ۳۰ ام اذر ماه که اخرین ضربه با کاهش هوشیاری و لخت شدن کل بدن و الان نابینایی این فرشته مواجهه شدیم و با توجه به فرموده پزشکان به همین زودی این فرشته دیگر صدای ما رو هم نخواهد شنیدو...بگذریم که در این ۵_۶ ماه چه زحمت هایی پدر و مادرش کشیدن و تلاش کردن تا بهترین کار درمان و گفتار درمان و...این فرشته رو ویزیت کنن تا از شرایط حمایتی خوبی برخوردار بشه که متاسفانه سرعت پسرفت بیش از حد انتظار بود..
و الان فرشته نازنین خانه ما با پگ معده تغذیه میشه و حتی روده کارکرد معمولی خودش رو هم از دست داده..
مطمئنم شرایط خواهرم را با تک تک سلول هایتان درک و لمس میکنید..
در این مدت بیشتر در بیمارستان بودیم تا خانه..من انجا علاوه بر مهمان خانه خودمان،فرشته های دیگری رو هم با انواع بیماری ها دیدم که سالها با بدترین شرایط در حال زندگی کردن هستن..
آیا به نظر شما زجر کشیدن یک انسان،و ذره ذره اب شدن ان جلوی دیدگان پدر ومادرش کار خوبی هستش؟
هنوز هم معتقد هستید اینگونه بچه ها باید پا در زمین بگذارند و با انواع از زجر از این دنیا بروند؟
پس فلسفه علم پزشکی و حتی خود علم سونو بارداری برای چه چیزی هستش؟
اگر قرار باشد جنینی با شدیدترین اسیب ها به دنیا امده و زجر کش شود پس چرا سونو انجام میگیرد؟
بی صبرانه منتظر پاسخ شما هستم✨
https://eitaa.com/fatemehakbari00