💐#دوست_شهید_من
🌹شهید مدافع حرم #شهید_زکریا_شیری
3️⃣ قرض برای جهیزیه
🔹زکریا کمی به فکر فرو رفت و گفت: دست و بال من هم زیاد باز نیست . خرج و مخارج زیاده ولی شاید بتونم یه کم پول قرض بگیرم تا کار این بنده خدا راه بیفته. گفتم: مگه واجبه وقتی خودمون پول نداریم؟
زکریا گفت: اونا که دستشون به جایی بند نیست ما قرض میگیریم بعد خودمون خرد خرد پول مردم رو برمی گردونیم. ان شاءلله هر وقت پول رو جور کردم خودت با اون خانوم و دخترش برو هرچی دوست داشتن برای جهیزیه بخرین.
🔹دو سه روزی از این ماجرا گذشت. داشتم برای نماز مغرب به مسجد میرفتم که زکریا صدایم کرد. مقداری پول را که داخل یک نایلون پیچیده بود به دستم داد و گفت: این پول رو میدی به همون خانم که برای جهیزیه دخترش کمک می خواست. تعجب کردم. مشخص بود که پول کمی نیست. با نگرانی پرسیدم: مادر از کی قرض گرفتی مطمئنی کم نمیاری؟
لبخندی زد و گفت: از یه بنده خدایی قرض گرفتم.قرار شد چند ماهه بهش برگردونم.نگران نباش ضامن کار خیر خود خداست.از هر دست بدی از همون دست پس میگیری. پیشانی اش را بوسیدم و گفتم: خدا ازت راضی باشه. خیر ببینی از جوونیت. همین امشب با اون خانم هماهنگ می کنم که فردا با دخترش بریم بازار خرید کنیم.
زکریا گفت:نه.پیش خودم فکر کردم اگه اون خانوم بدونه کی کمکشون کرده هر وقت مارو ببینه شرمنده و خجالت زده میشه. این پول رو جوری بزار توی سجاده نمازش که اصلاً متوجه نشه از کجا اومده.
🔹تکبیرة الاحرام نماز که گفته شد چند لحظه صبر کردم همه قامت بستند. آرام جلو رفتم و پول رازیرجانماز آن خانم گذاشتم و رد شدم.
📚#کتاب_کاش_برگردی
@tablig313