هدایت شده از واحد فضای مجازی استان لرستان
#یک_آیه، یک داستان
قَالُوا إِنَّكُمْ كُنتُمْ تَأْتُونَنَا عَنِ الْيَمِينِ(28)
قَالُوا بَل لَّمْ تَكُونُوا مُؤْمِنِينَ(29)...
فَأَغْوَيْنَاكُمْ إِنَّا كُنَّا غَاوِين(32) ...
[ ﭘﺲ ﭘﻴﺮﻭﺍﻥ ﮔﻤﺮﺍﻩ ﺑﻪ ﭘﻴﺸﻮﺍﻳﺎﻥ ﮔﻤﺮﺍﻩ ﻛﻨﻨﺪﻩ ]ﻣﻰﮔﻮﻳﻨﺪ : ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﺧﻴﺮﺧﻮﺍﻫﻲ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﻣﺎ ﻣﻰﺁﻣﺪﻳﺪ[ﻭﻟﻲ ﻛﺎﺭﺗﺎﻥ ﺟﺰ ﻓﺮﻳﺐ ﻭ ﻧﻴﺮﻧﮓ ﻧﺒﻮﺩ !]
ﻣﻰﮔﻮﻳﻨﺪ : [ﻣﺎ ﺭﺍ ﺗﻘﺼﻴﺮﻱ ﻧﻴﺴﺖ] ﺑﻠﻜﻪ ﺧﻮﺩ ﺷﻤﺎ ﺍﻫﻞ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻧﺒﻮﺩﻳﺪ...
... ﭘﺲ ﻣﺎ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﮔﻤﺮﺍﻩ ﻛﺮﺩﻳﻢ ; ﺯﻳﺮﺍ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﮔﻤﺮﺍﻩ ﺑﻮﺩﻳﻢ.
(صافات/28تا32)
🔹🔸🔹
🔹 روباهی در حادثهای دمش را از دست داد.
🔸 روباههای گله از او پرسیدند: دمت چه شد؟
🔹 روباه دمبریده با حیلهگری گفت: خودم قطعش کردم.
🔸همه با تعجب پرسیدند: چرا؟ دم نداشتن بسیار بد است و اکنون زیباییت را از دست دادی.
🔹 روباه گفت: خیر! حالا آزادم و سبک؛ احساس راحتی میکنم! وقتی راه میروم فکر میکنم که دارم پرواز میکنم.
🔸 یک روباه دیگر که بسیار ساده بود، رفت و دم خود را قطع کرد چون درد شدیدی داشت و نمیتوانست تحمل کند، نزد روباه دمبریده رفت و گفت: تو گفته بودی سبک شدهام و احساس راحتی میکنم. من که بسیار درد دارم!
🔹 دمبریده گفت: صدایش را درنیاور! اگر نه تمام روز روباههای دیگر به ما میخندند! هر لحظه ابراز خشنودی و افتخار کن تا تعداد ما زیاد شود و الا تمام عمر مورد تمسخر دیگران قرار خواهیم گرفت ... همان بود که تعداد دمبریدهها آنقدر زیاد شد که بعداً به روباههای دمدار میخندیدند.
🔸🔹و إن تُطِع أکثَرَ مَن فی الأرضِ یُضِلّوکَ عَن سبیلِ الله🔹🔸
📚معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه
🌐 btid.org