اعتکاف آزران هشتاد و پنج نفر
به اضافه بیست و هفت شهید که در جمع معتکفین حاضر وناظر بودند جمعا صددو نفر
سی نفر برادر
پنجاه و پنج نفر خواهر
بیست و دو نفر دانش آموز پسر
بیست و دو نفر دانش آموز خواهر
بیهوده قفس را مگشایید پری نیست
جز مُشتِ پر از طائر قدسی اثری نیست
در دل اثر از شادی و امّید مجویید
از شاخه بشکسته امید ثمری نیست
گفتم به صبا دردِ دل خویش بگویم
امّا به سیه چال، صبا را گذری نیست
گیرم که صبا را گذر افتاد، چه گویم؟
دیگر ز من و دردِ دل من خبری نیست
امّید رهایی چو از این بند محال است
ناچار به جز مرگ، نجاتِ دگری نیست
ای مرگ کجایی که به دیدار من آیی؟
در سینه دگر جز نفس مختصری نیست
«تا بال و پرم بود قفس را نگشودند
امروز گشودند قفس را که پری نیست»