✳️ زنده شدن پسر پادشاه چین با دعای امام حسن مجتبی علیهالسلام
✍ آیا امام حسن مجتبی(ع) در سفری اعجازآمیز به چین رفته و در آنجا مردگانی از اطرافیان پادشاه آنجا را زنده کردند؟👇👇👇
https://www.islamquest.net/fa/archive/fa75244
#داستان #امام_حسن_علیه_السلام #کرامت
🎁 برای دسترسی به مطالب تبلیغی
بپیوندید👇👇👇
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
@tabligheslam
✳️ رفتار کریمانه امام حسن مجتبی (علیه السلام) با مرد شامی هتاک
🍃 وَ مِنْ حِلْمِهِ مَا رَوَى اَلْمُبَرَّدُ وَ اِبْنُ عَائِشَةَ : أَنَّ شَامِيّاً رَآهُ رَاكِباً فَجَعَلَ يَلْعَنُهُ وَ اَلْحَسَنُ لاَ يَرُدُّ فَلَمَّا فَرَغَ أَقْبَلَ اَلْحَسَنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَسَلَّمَ عَلَيْهِ وَ ضَحِكَ فَقَالَ أَيُّهَا اَلشَّيْخُ أَظُنُّكَ غَرِيباً وَ لَعَلَّكَ شَبَّهْتَ فَلَوِ اِسْتَعْتَبْتَنَا أَعْتَبْنَاكَ وَ لَوْ سَأَلْتَنَا أَعْطَيْنَاكَ وَ لَوِ اِسْتَرْشَدْتَنَا أَرْشَدْنَاكَ وَ لَوِ اِسْتَحْمَلْتَنَا أَحْمَلْنَاكَ وَ إِنْ كُنْتَ جَائِعاً أَشْبَعْنَاكَ وَ إِنْ كُنْتَ عُرْيَاناً كَسَوْنَاكَ وَ إِنْ كُنْتَ مُحْتَاجاً أَغْنَيْنَاكَ وَ إِنْ كُنْتَ طَرِيداً آوَيْنَاكَ وَ إِنْ كَانَ لَكَ حَاجَةٌ قَضَيْنَاهَا لَكَ فَلَوْ حَرَّكْتَ رَحْلَكَ إِلَيْنَا وَ كُنْتَ ضَيْفَنَا إِلَى وَقْتِ اِرْتِحَالِكَ كَانَ أَعْوَدَ عَلَيْكَ لِأَنَّ لَنَا مَوْضِعاً رَحْباً وَ جَاهاً عَرِيضاً وَ مَالاً كَثِيراً فَلَمَّا سَمِعَ اَلرَّجُلُ كَلاَمَهُ بَكَى ثُمَّ قَالَ أَشْهَدُ أَنَّكَ خَلِيفَةُ اَللَّهِ فِي أَرْضِهِ اَللّٰهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسٰالَتَهُ وَ كُنْتَ أَنْتَ وَ أَبُوكَ أَبْغَضَ خَلْقِ اَللَّهِ إِلَيَّ وَ اَلْآنَ أَنْتَ أَحَبُّ خَلْقِ اَللَّهِ إِلَيَّ وَ حَوَّلَ رَحْلَهُ إِلَيْهِ وَ كَانَ ضَيْفَهُ إِلَى أَنِ اِرْتَحَلَ وَ صَارَ مُعْتَقِداً لِمَحَبَّتِهِمْ.🍃
🌿امام حسن علیهالسلام، سوار بر مرکب می رفت که با مردی از اهل شام مواجه شد. مرد شامی شروع به لعن و نفرین کرد. امام، سخنان زشت و دشنام های ناروای او را تحمل کرد تا اینکه مرد شامی، سخنانش تمام شد.
امام به او سلام کرد و لبخند زد و فرمود: « ای مرد! گمان می کنم در این شهر غریب باشی و شاید هم مرا به اشتباه گرفته ای؟ حالا اگر از ما رضایت بطلبی، از تو راضی می شویم و اگر چیزی از ما بخواهی، به تو می بخشیم. اگر راه گم کرده ای، راهنمایی ات می کنیم. اگر گرسنه ای، تو را سیر می کنیم. اگر لباس نداری، تو را می پوشانیم. اگر نیازمندی، تو را غنی می کنیم. اگر از جایی رانده شده ای، تو را پناه می دهیم. اگر خواسته ای داری، بر می آوریم. اگر توشه سفرت را پیش ما آوری و مهمان ما باشی، برای تو بهتر است و تا هنگام رفتن از تو پذیرایی می کنیم، چون که خانه ما وسیع و امکانات مهمان نوازی مان فراهم است.
وقتی مرد با این برخورد کریمانه حضرت مواجه شد و سخنان شیوا و دل نشین آن بزرگوار را شنید، پیش از آنکه سخنی بگوید، اشک از گونه هایش لغزید و گفت: «شهادت می دهم که تو خلیفه خداوند بر روی زمین هستی. خداوند داناتر است که رسالتش را در کدام خانواده قرار دهد، تا این لحظه شما و پدرتان منفورترین خلق خدا نزد من بودید و اکنون شما را محبوب ترین فرد روی زمین می دانم».
بعد از آن، همراه امام حسن(ع) راهی خانه آن حضرت شد و تا روزی که در مدینه بود، در مهمان سرای حضرت پذیرایی می شد و از دوستان و ارادت مندان خاص اهل بیت(ع) گشت.🌿
📚 بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۳۴۴
#داستان #امام_حسن_علیه_السلام #حلم
#اخلاق
🎁 برای دسترسی به مطالب تبلیغی
بپیوندید👇👇👇
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
@tabligheslam
✳️ اخلاق کریمانه امام حسن علیهالسلام
🍃کان للحسن بن علیّ علیه السّلام شاة تعجبه فوجد ما یوما مکسورة الرّجل فقال للغلام: من کسر رجلها؟ قال: أنا، قال: لم؟ قال: لأغمنّک، قال الحسن: لافرحتک أنت حرّ لوجه اللّه تبارک و تعالی.
و فی روایة أخری: قال: لأغمّن من أمرک بغمّی، یعنی أنّ الشّیطان أمره أن یغمّه.🍃
👤 موفق بن احمد خوارزمی در کتاب مقتل الحسین(ع) روایت کرده:
✍امام حسن(ع) گوسفندی داشت که بدان علاقه داشت، روزی مشاهده کرد که پای آن گوسفند شکسته شده، به غلامش فرمود: چه کسی پای این گوسفند را شکسته؟
پاسخ داد: من!
فرمود: چرا؟
گفت: می خواستم تا شما را غمگین کنم!
امام(ع) فرمود: اما من تو را خوشحال خواهم کرد، و تو در راه خدا آزادی!
و در روایت دیگری است که فرمود:
«لاغمن من امرک بغمی »
من نیز غمگین می کنم آن کسی(شیطان) را که به تو دستور داده تا مرا غمگین کنی.
📚احقاق الحق، ج ۱۱، ص ۱۱۷
#داستان
#امام_حسن_علیه_السلام
#حلم
#اخلاق
🎁 برای دسترسی به مطالب تبلیغی
بپیوندید👇👇👇
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
@tabligheslam
✳️ لباس بهشتی برای امام حسن و امام حسین علیهماالسلام
🍃وَ رُوِيَ عَنْ بَعْضِ اَلثِّقَاتِ اَلْأَخْيَارِ : أَنَّ اَلْحَسَنَ وَ اَلْحُسَيْنَ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ دَخَلاَ يَوْمَ عِيدٍ إِلَى حُجْرَةِ جَدِّهِمَا رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَالاَ يَا جَدَّاهْ اَلْيَوْمُ يَوْمُ اَلْعِيدِ وَ قَدْ تَزَيَّنَ أَوْلاَدُ اَلْعَرَبِ بِأَلْوَانِ اَللِّبَاسِ وَ لَبِسُوا جَدِيدَ اَلثِّيَابِ وَ لَيْسَ لَنَا ثَوْبٌ جَدِيدٌ وَ قَدْ تَوَجَّهْنَا لِذَلِكَ إِلَيْكَ فَتَأَمَّلَ اَلنَّبِيُّ حَالَهُمَا وَ بَكَى وَ لَمْ يَكُنْ عِنْدَهُ فِي اَلْبَيْتِ ثِيَابٌ يَلِيقُ بِهِمَا وَ لاَ رَأَى أَنْ يَمْنَعَهُمَا فَيَكْسِرَ خَاطِرَهُمَا فَدَعَا رَبَّهُ وَ قَالَ إِلَهِي اُجْبُرْ قَلْبَهُمَا وَ قَلْبَ أُمِّهِمَا فَنَزَلَ جَبْرَئِيلُ وَ مَعَهُ حُلَّتَانِ بَيْضَاوَانِ مِنْ حُلَلِ اَلْجَنَّةِ فَسُرَّ اَلنَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ قَالَ لَهُمَا يَا سَيِّدَيْ شَبَابِ أَهْلِ اَلْجَنَّةِ خُذَا أَثْوَاباً خَاطَهَا خَيَّاطُ اَلْقُدْرَةِ عَلَى قَدْرِ طُولِكُمَا فَلَمَّا رَأَيَا اَلْخِلَعَ بِيضاً قَالاَ يَا جَدَّاهْ كَيْفَ هَذَا وَ جَمِيعُ صِبْيَانِ اَلْعَرَبِ لاَبِسُونَ أَلْوَانَ اَلثِّيَابِ فَأَطْرَقَ اَلنَّبِيُّ سَاعَةً مُتَفَكِّراً فِي أَمْرِهِمَا فَقَالَ جَبْرَئِيلُ يَا مُحَمَّدُ طِبْ نَفْساً وَ قَرَّ عَيْناً إِنَّ صَابِغَ صِبْغَةِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ يَقْضِي لَهُمَا هَذَا اَلْأَمْرَ وَ يُفَرِّحُ قُلُوبَهُمَا بِأَيِّ لَوْنٍ شَاءَا فَأْمُرْ يَا مُحَمَّدُ بِإِحْضَارِ اَلطَّسْتِ وَ اَلْإِبْرِيقِ فَأُحْضِرَا فَقَالَ جَبْرَئِيلُ يَا رَسُولَ اَللَّهِ أَنَا أَصُبُّ اَلْمَاءَ عَلَى هَذِهِ اَلْخِلَعِ وَ أَنْتَ تَفْرُكُهُمَا بِيَدِكَ فَتُصْبَغُ لَهُمَا بِأَيِّ لَوْنٍ شَاءَا فَوَضَعَ اَلنَّبِيُّ حُلَّةَ اَلْحَسَنِ فِي اَلطَّسْتِ فَأَخَذَ جَبْرَئِيلُ يَصُبُّ اَلْمَاءَ ثُمَّ أَقْبَلَ اَلنَّبِيُّ عَلَى اَلْحَسَنِ وَ قَالَ لَهُ يَا قُرَّةَ عَيْنِي بِأَيِّ لَوْنٍ تُرِيدُ حُلَّتَكَ فَقَالَ أُرِيدُهَا خَضْرَاءَ فَفَرَكَهَا اَلنَّبِيُّ بِيَدِهِ فِي ذَلِكَ اَلْمَاءِ فَأَخَذَتْ بِقُدْرَةِ اَللَّهِ لَوْناً أَخْضَرَ فَائِقاً كَالزَّبَرْجَدِ اَلْأَخْضَرِ فَأَخْرَجَهَا اَلنَّبِيُّ وَ أَعْطَاهَا اَلْحَسَنَ فَلَبِسَهَا ثُمَّ وَضَعَ حُلَّةَ اَلْحُسَيْنِ فِي اَلطَّسْتِ وَ أَخَذَ جَبْرَئِيلُ يَصُبُّ اَلْمَاءَ فَالْتَفَتَ اَلنَّبِيُّ إِلَى نَحْوِ اَلْحُسَيْنِ وَ كَانَ لَهُ مِنَ اَلْعُمُرِ خَمْسُ سِنِينَ وَ قَالَ لَهُ يَا قُرَّةَ عَيْنِي أَيَّ لَوْنٍ تُرِيدُ حُلَّتَكَ فَقَالَ اَلْحُسَيْنُ يَا جَدُّ أُرِيدُهَا حَمْرَاءَ فَفَرَكَهَا اَلنَّبِيُّ بِيَدِهِ فِي ذَلِكَ اَلْمَاءِ فَصَارَتْ حَمْرَاءَ كَالْيَاقُوتِ اَلْأَحْمَرِ فَلَبِسَهَا اَلْحُسَيْنُ فَسُرَّ اَلنَّبِيُّ بِذَلِكَ وَ تَوَجَّهَ اَلْحَسَنُ وَ اَلْحُسَيْنُ إِلَى أُمِّهِمَا فَرِحَيْنِ مَسْرُورَيْنِ فَبَكَى جَبْرَئِيلُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ لَمَّا شَاهَدَ تِلْكَ اَلْحَالَ فَقَالَ اَلنَّبِيُّ يَا أَخِي جَبْرَئِيلُ فِي مِثْلِ هَذَا اَلْيَوْمِ اَلَّذِي فَرِحَ فِيهِ وَلَدَايَ تَبْكِي وَ تَحْزَنُ فَبِاللَّهِ عَلَيْكَ إِلاَّ مَا أَخْبَرْتَنِي فَقَالَ جَبْرَئِيلُ اِعْلَمْ يَا رَسُولَ اَللَّهِ أَنَّ اِخْتِيَارَ اِبْنَيْكَ عَلَى اِخْتِلاَفِ اَللَّوْنِ فَلاَ بُدَّ لِلْحَسَنِ أَنْ يَسْقُوهُ اَلسَّمَّ وَ يَخْضَرَّ لَوْنُ جَسَدِهِ مِنْ عِظَمِ اَلسَّمِّ وَ لاَ بُدَّ لِلْحُسَيْنِ أَنْ يَقْتُلُوهُ وَ يَذْبَحُوهُ وَ يُخْضَبَ بَدَنُهُ مِنْ دَمِهِ فَبَكَى اَلنَّبِيُّ وَ زَادَ حُزْنُهُ لِذَلِكَ.🍃
📚 بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۲۴۵
#داستان
#امام_حسن_علیه_السلام
#امام_حسین_علیه_السلام
#روضه
🎁 برای دسترسی به مطالب تبلیغی
بپیوندید👇👇👇
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
@tabligheslam
مطلب تبلیغی
✳️ لباس بهشتی برای امام حسن و امام حسین علیهماالسلام 🍃وَ رُوِيَ عَنْ بَعْضِ اَلثِّقَاتِ اَلْأَخْي
✳️ لباس بهشتی برای امام حسن و امام حسین علیهماالسلام
🌿از برخى نيكان مورد اعتماد نقل شده كه: روز عيدى حسن عليه السّلام و حسين عليه السّلام به اتاق جدّشان رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله وارد شده عرض كردند: «پدر بزرگ امروز روز عيد است و كودكان عرب با لباسهاى رنگارنگ خود را آراسته و لباس نو پوشيدهاند، ولى ما لباس نو نداريم. ما برای آن خدمت شما رسيدهايم»
پيامبر صلّى اللّه عليه و آله به حال آنان انديشيد و گريست، در خانه لباسى كه مناسب آنان باشد نداشت و صلاح نديد كه آنان را ردّ كرده، و آزرده خاطر كند، از اين رو به خداوند رو آورد و به حضرت پروردگار عرض كرد: «خدايا! دل شكسته آنان و مادرشان را بهبود فرما». در اين هنگام جبرئيل از آسمان فرود آمد در حالى كه دو لباس سفيد از جامههاى بهشتى همراه داشت.
پيامبر صلّى اللّه عليه و آله خوشحال شد و به حسن عليه السّلام و حسين عليه السّلام فرمود: اى دو سرور جوانان اهل بهشت، جامههاى خود را بگيريد كه خيّاط قدرت ازلى آنها را اندازۀ اندام شما دوخته است.
حسن عليه السّلام و حسين عليه السّلام چون لباسها را سفيد ديدند عرض كردند: «پدر بزرگ! اين لباسها چگونه است با اينكه همۀ كودكان عرب لباسهاى رنگارنگ پوشيدهاند» پيامبر صلّى اللّه عليه و آله مدتى در انديشه خاموش ماند، پس جبرئيل عرض كرد! اى محمّد صلّى اللّه عليه و آله شاد و خوشحال باش كه رنگرز رنگ الهى اين مهمّ را سامان مىدهد و دل آن دو را به هر رنگى بخواهند شاد مىكند. اى محمّد صلّى اللّه عليه و آله! فرمان ده تا طشت و آفتابهاى بياورند.
چون طشت و آفتابه آماده شد جبرئيل عرض كرد: اى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله! من بر اين لباسها آب مىريزم و شما با دست خود آنها را بمال، به هر رنگى كه بخواهند رنگ مىشود. پس پيامبر صلّى اللّه عليه و آله جامۀ حسن را در طشت نهاد و جبرئيل بر آن آب مىريخت. پيامبر صلّى اللّه عليه و آله رو به حسن كرد و فرمود: نور ديدهام! مىخواهى لباست چه رنگى باشد؟ عرض كرد: سبز.
پيامبر صلّى اللّه عليه و آله در آن آب لباس را با دست خود به هم ماليد، به قدرت الهى همچون زبرجد سبز، سبز نيكو شد. آن را از طشت بيرون آورده به حسن داد و او آن را پوشيد. سپس جامۀ حسين را در طشت نهاده جبرئيل شروع كرد آب بريزد، پيامبر به حسين كه پنجساله بود رو كرد و فرمود: نور ديدگانم مىخواهى لباست چه رنگى باشد؟ عرض كرد: «پدر بزرگ! سرخ». پيامبر صلّى اللّه عليه و آله آن را در آن آب به هم ماليد و آن لباس همانند ياقوت سرخ، سرخ رنگ شد. حسين آن را پوشيد و پيامبر صلّى اللّه عليه و آله شادمان گشت.
حسن و حسين خوشحال و شادان رو به مادر خود كردند، در اين هنگام جبرئيل از ديدن اين ماجرا (متأثر شده) گريست، پيامبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: برادرم! در چنين روزى كه فرزندانم خوشحالند مىگريى و غمگينى؟ تو را به خدا علّت گريه خود را برايم بگو. جبرئيل عرض كرد: اى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله بدان كه انتخاب فرزندانت، طبق اختلاف رنگ (سرنوشت نهايى آنان در اين دنيا) است حسن تو را ناچار زهر مىخورانند و بدن او از شدّت مسموميت سبز رنگ خواهد شد. و حسين تو را مىكشند و سر مىبرند و بدن او از خونش رنگين خواهد شد. پيامبر صلّى اللّه عليه و آله از شنيدن اين ماجرا گريست و بر اندوهش افزوده شد.🍃
📚 بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۲۴۵
#داستان
#امام_حسن_علیه_السلام
#امام_حسین_علیه_السلام
#روضه
🎁 برای دسترسی به مطالب تبلیغی
بپیوندید👇👇👇
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
@tabligheslam
✳️ مسابقه امام حسن و امام حسین علیهماالسلام
✅ چگونه میان کودکان قضاوت کنیم؟
🍃وَ رُوِيَ فِي اَلْمَرَاسِيلِ: أَنَّ اَلْحَسَنَ وَ اَلْحُسَيْنَ كَانَا يَكْتُبَانِ فَقَالَ اَلْحَسَنُ لِلْحُسَيْنِ خَطِّي أَحْسَنُ مِنْ خَطِّكَ وَ قَالَ اَلْحُسَيْنُ لاَ بَلْ خَطِّي أَحْسَنُ مِنْ خَطِّكَ فَقَالاَ لِفَاطِمَةَ اُحْكُمِي بَيْنَنَا فَكَرِهَتْ فَاطِمَةُ أَنْ تُؤْذِيَ أَحَدَهُمَا فَقَالَتْ لَهُمَا سَلاَ أَبَاكُمَا فَسَأَلاَهُ فَكَرِهَ أَنْ يُؤْذِيَ أَحَدَهُمَا فَقَالَ سَلاَ جَدَّكُمَا رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لاَ أَحْكُمُ بَيْنَكُمَا حَتَّى أَسْأَلَ جَبْرَئِيلَ فَلَمَّا جَاءَ جَبْرَئِيلُ قَالَ لاَ أَحْكُمُ بَيْنَهُمَا وَ لَكِنَّ إِسْرَافِيلَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمَا فَقَالَ إِسْرَافِيلُ لاَ أَحْكُمُ بَيْنَهُمَا وَ لَكِنَّ أَسْأَلُ اَللَّهَ أَنْ يَحْكُمَ بَيْنَهُمَا فَسَأَلَ اَللَّهَ تَعَالَى ذَلِكَ فَقَالَ تَعَالَى لاَ أَحْكُمُ بَيْنَهُمَا وَ لَكِنَّ أُمَّهُمَا فَاطِمَةَ تَحْكُمُ بَيْنَهُمَا فَقَالَتْ فَاطِمَةُ اُحْكُمُ بَيْنَهُمَا يَا رَبِّ وَ كَانَتْ لَهَا قِلاَدَةٌ فَقَالَتْ لَهُمَا أَنَا أَنْثُرُ بَيْنَكُمَا جَوَاهِرَ هَذِهِ اَلْقِلاَدَةِ فَمَنْ أَخَذَ منهما [مِنْهَا] أَكْثَرَ فَخَطُّهُ أَحْسَنُ فَنَثَرَتْهَا وَ كَانَ جَبْرَئِيلُ وَقْتَئِذٍ عِنْدَ قَائِمَةِ اَلْعَرْشِ فَأَمَرَهُ اَللَّهُ تَعَالَى أَنْ يَهْبِطَ إِلَى اَلْأَرْضِ وَ يُنَصِّفَ اَلْجَوَاهِرَ بَيْنَهُمَا كَيْلاَ يَتَأَذَّى أَحَدُهُمَا فَفَعَلَ ذَلِكَ جَبْرَئِيلُ إِكْرَاماً لَهُمَا وَ تَعْظِيماً.🍃
🌿روزى امام حسن و امام حسين عليه السلام در حال نوشتن بودند. امام حسن به امام حسين گفت: «خط من از خط تو بهتر است.» امام حسين عليه السلام گفت: «نه، خط من بهتر از خط توست.» نزد مادرشان حضرت فاطمه س رفتند و گفتند: «بين ما داورى كن.» مادر نمىخواست هيچيك از آنها را ناراحت كند، براى همين گفت: از پدرتان بپرسيد. آن دو نزد پدرشان رفتند و از او پرسيدند. امام على عليه السلام هم نمىخواست هيچكدام از آنها ناراحت شوند، براى همين فرمود از جدّتان بپرسيد؛ پس نزد پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم رفتند و پيامبر هم فرمود: «من هم داورى نمىكنم، اما از جبرئيل مىپرسم.» وقتى جبرئيل آمد، گفت من هم بين آنها داورى نمىكنم، اما اسرافيل بين آنها حكم مىكند. اسرافيل هم گفت من بين آنها داورى نمىكنم، اما از خدا مىخواهم بين آنها داورى كند. اسرافيل از خدا خواست و خداوند فرمود: «مادرشان فاطمه بينشان داورى كند!» حضرت فاطمه عليها السلام گفت: «پروردگارا، من بينشان داورى مىكنم.» حضرت فاطمه عليها السلام گردنبند درشتى داشت و به آنها گفت: «من دانههاى اين گردنبند را بين شما پخش مىكنم، هركدام مهرههاى بيشترى از اين گردنبند را بردارد، خط او زيباتر است.» پس دانههاى گردنبند را بينشان انداخت و جبرئيل كه در آسمان بود، مأموريت پيدا كرد كه بر زمين نازل شود و دانۀ جواهر اضافى را نصف كند تا هيچكدامشان ناراحت نشوند. جبرئيل اين كار را به دليل بزرگداشت و احترام به هر دوى آنان انجام داد.🌿
📚بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۳۰۹
#حدیث_داستان
#امام_حسن_علیه_السلام
#امام_حسین_علیه_السلام
#کودکان
#روضه
🎁 برای دسترسی به مطالب تبلیغی
بپیوندید👇👇👇
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
@tabligheslam
✳️ کشتی گرفتن امام حسن و امام حسین علیهماالسلام
✅ رعایت عدالت میان کودکان
🍃أَبُو هُرَيْرَةَ وَ اِبْنُ عَبَّاسٍ وَ اَلْحَارِثُ اَلْهَمْدَانِيُّ وَ أَبُو ذَرٍّ وَ اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : أَنَّهُ اِصْطَرَعَ اَلْحَسَنُ وَ اَلْحُسَيْنُ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ إِيهِ حَسَنُ خُذْ حُسَيْناً فَقَالَتْ فَاطِمَةُ يَا رَسُولَ اَللَّهِ أَ تَسْتَنْهِضُ اَلْكَبِيرَ عَلَى اَلصَّغِيرِ فَقَالَ هَذَا جَبْرَئِيلُ يَقُولُ لِلْحُسَيْنِ إِيهاً حُسَيْنُ خُذْ حَسَناً أَوْرَدَهُ اَلسَّمْعَانِيُّ فِي فَضَائِلِهِ.🍃
🌿حسن و حسين در پيش پيغمبر صلى اللّٰه عليه و آله با هم كشتى مىگرفتند، رسول اللّٰه گفت كه: اى حسن بگير حسين را، فاطمه عليها السّلام گفت: يا رسول اللّٰه آيا بزرگ را بر كوچك بر میانگیزی؟ فرمود كه: اينك جبرئيل به حسین مي گويد : اى حسين بگير حسن را🌿
📚المناقب ج ۳، ص ۳۹۳
#حدیث_داستان
#امام_حسن_علیه_السلام
#امام_حسین_علیه_السلام
#کودکان
#عدالت
🎁 برای دسترسی به مطالب تبلیغی
بپیوندید👇👇👇
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
@tabligheslam
✳️ دوری فرشتگان از گناهکار
🍃كِتَابِ اَلْمَعَالِمِ : أَنَّ مَلَكاً نَزَلَ مِنَ اَلسَّمَاءِ عَلَى صِفَةِ اَلطَّيْرِ فَقَعَدَ عَلَى يَدِ اَلنَّبِيِّ فَسَلَّمَ عَلَيْهِ بِالنُّبُوَّةِ وَ عَلَى يَدِ عَلِيٍّ فَسَلَّمَ عَلَيْهِ بِالْوَصِيَّةِ وَ عَلَى يَدِ اَلْحَسَنِ وَ اَلْحُسَيْنِ فَسَلَّمَ عَلَيْهِمَا بِالْخِلاَفَةِ فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ لِمَ لَمْ تَقْعُدْ عَلَى يَدِ فُلاَنٍ فَقَالَ أَنَا لاَ أَقْعُدُ فِي أَرْضٍ عُصِيَ عَلَيْهَا اَللَّهُ فَكَيْفَ أَقْعُدُ عَلَى يَدٍ عَصَتِ اَللَّهَ.🍃
🌿فرشته ای به صورت پرندهای از آسمان نازل شد، بر دست پیامبر صلی الله علیه و آله نشست و گفت: السلام علیک نبی الله و بر دست امام علی علیهالسلام نشست و گفت: السلام علیک یا وصی رسول الله، و بر دست امام حسن و امام حسین علیهماالسلام نشست و گفت: السلام علیک یا خلیفة الله، پیامبر صلی الله علیه و آله پرسید: چرا بر دست فلانی ننشستی، گفت: من روی زمینی که در آن گناه شده باشد، نمی نشینم، چگونه بر دستی بنشینم که خدا را نافرمانی کرده است!🌿
📚المناقب ج ۳، ص ۳۹۲
#حدیث_داستان
#پیامبر_اعظم_صلی_الله_علیه_و_اله
#امام_حسن_علیه_السلام
#امام_حسین_علیه_السلام
#فرشتگان
#گناه
🎁 برای دسترسی به مطالب تبلیغی
بپیوندید👇👇👇
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
@tabligheslam