eitaa logo
به سمت خدا🕊
34 دنبال‌کننده
1هزار عکس
534 ویدیو
14 فایل
📣تبلیغ مجازی خانم زهرا جامی 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 ادمین کانال جهت پاسخگویی به سوالات @Zahrajami313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺دعای روز شانزدهم ماه مبارک رمضان🌺🤲🏻
» ✍ 🌿 علامه طباطبایی (ره) : چون به نجف اشرف برای تحصیل مشرف شدم، از نقطه نظر قرابت و خویشـاوندی گاهگاهی به محضــر مرحـوم قاضی شرف‌یاب می‌شدم، یک‌روز در نجف {درکنار} مدرسه‌ای ایستاده بودم ڪه مرحوم آیت‌اللـہ قاضی از آنجا عبورمی‌کردند، چون به من رسیدند دست‌خود را به‌روی شانه‌ام گذاردند و گفتند: ای فرزند، دنیا می‌خواهی نمـــازشـب بخوان،؟ آخرت می‌خواهی نمازشب بخوان! ✨🥀✨🥀✨🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢🔅💢🔅💢 💥....6️⃣ ❌ گردنه عبور از " " ❗ 💥😱 📛 بازدارنده از حرکت در پل صراط⛔ ✍مرحوم محدّث نوری به نقل از سید هاشم بحرانی ،در ضمن داستان مشروحی ،از یکی از پارسایان اهلِ دل در نجف اشرف که مورد توجه امیرمومنان بود ، ❇️ نقل می کرد که برای جمعی موعظه می کرد ، وبه آنها گفت : 🔰 من نیاز به قرض گرفتن برای تامین هزینه ی زندگی پیدا کردم ، 🍃 ازیک نفر ،ده قِران قرض کردم با این شرط که تا مدت بیست روز ، روزی نیم قِران بپردازم ۰ 🍂تا ده روز روزی نیم قِران دادم و نصف قرضم را پرداختم ، 🍃دیگر آن یهودی را ندیدم وجویای احوالش شدم ، گفتند : به بغداد رفته است ، ⭕من در پیدا کردن و اَدایِ امانتش سهل انگاری کردم ❗ 🔺️مدتی از این ماجرا گذشت ۰۰۰۰۰ شبی در عالم خواب دیدم ، ♨️قیامت برپا شده است ♨️ وبه فضل الهی از حسابرسی خلاص شده ومرا به پل صراط راهنمایی نمودند ، 🍃و از آنجا به سوی بهشت حرکت می کردم ، در وسط های پلِ صراط؛ ❣ناگهان ای ازدرون 🔥 آتش شنیدم دیدم آن مرد یهودی از درونِ شعله ی آتش🔥 بیرون آمدوسرراه مرا بست وگفت : 💥من از تو پنج قِران طلب دارم ، اکنون طلب مرا بده ،سپس از اینجا رد شو❗ ♦️گفتم : مدتی است در جستجوی تو بودم ، ولی تورا نیافتم تا بدهکاریم را به تو بپردازم ۰ گفت : ❌تا طلب مرا ندهی نمی‌گذارم از اینجا عبور کنی❗ ♦️گفتم : در اینجا چیزی ندارم ، گفت : پس بگذار انگشتم را بربدن تو گذارم ، من پدیرفتم ۰۰ ❌انگشتش را بر سینه ام گذاشت، 💥از شدید ان بی تاب شده و وحشت زده از خواب بیدار شدم ۰ ❣دیدم جایِ انگشت او ، سینه ام را کرده است ، وتا کنون مجروح است ، وهرچه درمان می کنم خوب نمی شود ۰ ✔آن زاهددر این هنگام سینه اش را گشود وزخم خود را نشان داد ۰ ❌حاضران به سخن او اطمینان یافتند ؛ و آنچنان تحت تاثیر قرار گرفتند ، که صدایشان به گریه وناله بلند شد ۰ 📚برگرفته از کتاب ♨️گردنه های قیامت 📙محمد ی اشتهاردی 🌸🍃🌸🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به سمت خدا🕊
🔴وصیت کردن هنر نیست، تا زنده ایم ببخشیم! ✨مردی انبار خرمایی داشت و ظاهراً مرد مومنی بود و به تکالیف دینی اش عمل می کرد 🌿روزهای آخر عمرش وصیت کرد و رسول خدا را هم وصی خود قرار داد که پس از مرگ او انبار خرما را به مصرف مستمندان برسانند. 🌺رسول خدا هم پذیرفت و پس از مرگ وی در انبار را بازکردو تمام خرماها را درمیان مستمندان تقسیم کرد. ❄️سپس یک دانه خرما از میان خاکها برداشت و به مردم نشان داد و فرمود: این چیست که در دست من است؟ گفتند: یک دانه خرماست که از میان خاک ها برداشته اید. 🌹فرمود: این مرد اگر خودش همین یک دانه خرما را درحیات خودش می داد، در نزد خدا محبوب تر بود از این همه خرمایی که من از طرف او طبق وصیتش انفاق کردم! 💥این تذکر بسیار تکان دهنده ای است که تا زنده هستید کارتان را خودتان انجام دهید. 🌺وصیت کردن هنر نیست. هنر این است که در زنده بودن بتوان مال را از خود جدا کرد که دردآور است. 🌿🌺❤️🌺🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا