هدایت شده از محتوای روایتگری راویان
#خاطرات_شهدا
💢درمیان #غوغای ناغافل زندگی،
هستند کسانیکه غفلت برایشان، رنگ و بویی دیگر داشت و #بصیرت، آوازه ای تازه.سرزمین ما، قلمروی نیک صفتان #گمنام و بیشه گاه یلان پر آوازه بوده و هست. مردانی غیور و شیردل و همزمان #عاشق 💞و زلال
💢سرزمین ما، بیکران رشد #حامد هاست.حامدی که مستشار عشق بود و خود را رهایی داد از بند #غفلت. به آسمان🌫 گروید و #رستگار شد❤️
حامدی که میخواست #عباس دورانش شود. غیرت را پرچم راهش کند و #سقای عشقی در میان سوز و گداز روزگار باشد .
💢حامد قصه ی ما ، سرشار از نیروی #جوانی و #رشادت ، پدری بود با سیمای خورشید☀️ و همسری به تلاطم گلبرگ گل. 🌺حامدی که با ضمانت شاه #خراسان ، عاشقانه ترک همسر و فرزند گفت و به همه ثابت کرد، که مرد ها هم میتوانند #فرشته باشند
✍نویسنده : #مبرا_پورحسن
🕊به مناسبت سالروز شهادت #شهید_حامد_سلطانی🌷
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
هدایت شده از محتوای روایتگری راویان
دلم برای بابا تنگ میشود، ۴۳ روز بود که بابا را ندیده بودم. هر وقت بابا به خانه میآمد، اگر کار نداشت با هم بازی میکردیم. اول کشتی میگرفتیم و بعد ماشین بازی میکردیم، بعد هم به مغازه می رفتیم و خوراکی میخریدیم.
دفعه قبل که بابا بعد از مدت زیادی به خانه آمد، وقتی میخواستیم کشتی بگیریم، نتوانستم او را شکست دهم چون خیلی وقت بود بابا را ندیده بودم. دلم تنگ شده و ضعیف شده بودم و بابا خیلی قوی بود.
.
.
.
به بابا قول دادم که مرد خانه باشم و به حرفهای مادرم گوش دهم و درس بخوانم، اما دوست داشتم بابا زنده شود و پیش ما باشد.
#شهید_حامد_سلطانی
سپهر سلطانی ، پسر شهید،
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani