eitaa logo
علمداران سرو قامت تعالی (طلاب جانباز
26 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
8.1هزار ویدیو
41 فایل
بیان معارف دین و فرهنگ جهاد و دفاع
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از خوبان
🌙🌹نصف شب از شناسایی برگشته بود وقتی می‌بیند بچه‌ها توی چادر خوابیدند 🔺همان جا بیرون چادر می‌خوابد 🥀🤍بسیجی آمده بود نگهبان بعدی را بیدار کند می‌بیند کسی بیرون چادر خوابیده است با قنداق اسلحه به پهلویش می‌زند 🔺و می‌گوید: پاشو، نوبت پست شماست. 🌙🌹آقا مهدی هم بلند می‌شود، اسلحه را می‌گیرد و می‌رود 🥀🤍صبح زود نگهبان به آن بسیجی میگوید چرا دیشب من را بیدار نکردی؟ 🌙🌹وقتی به محل نگهبانی می‌روند ، می‌بینند فرمانده لشگر دارد نگهبانی می‌دهد. 🥀🤍
هدایت شده از خوبان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔘روایتگری 🌷🕊فرمانده لشکری که بطور ناشناس 🥀🤍کف آشپزخونه رو تمیز می‌کرد.!!
هدایت شده از خوبان
69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 گزیده سخنرانی شهید آقامهدی زین‌الدین قبل از عملیات والفجر۴ 🌷🌷🌷برادران! شما در آخرین لحظات هستید. 🥀🤍شما می‌خواهید به زمین و زمان و ملائکه ثابت کنید که این امانت خون شهیدان را پاسدارید 🌷🍃و می‌خواهید دِین خود را به انقلاب ادا کنید، پس صبور و پایدار باشید! 🥀🤍اگر خدا صبر را از شما ندید پیروزی محال است!
هدایت شده از خوبان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥صحبت‌های عارفانه شهید مهدی زین الدین رضوان الله علیه 🕊🌹به عشق حسین ابن علی (علیه‌السلام) و دین حسین می‌جنگیم 🥀🤍و فقط از تو پیروزی را می‌خواهیم... 🔘
هدایت شده از خوبان
6.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روایت کمتر شنیده شده شهیدحاج قاسم سلیمانی 🕊🌹از شهید مهدی زین الدین... 🥀🤍رابطه حواریون عیسی با عیسی چهره ی زیبا و دل آرا شهید زین الدین 🕊🌹واقعاً معنویت و اخلاق از سیماش می بارید... 🔘 🔘
هدایت شده از خوبان
🔘«نفسِ رامِ آقامهدی» 🕊🌹رفتم دستشویی؛ دیدم آفتابه‌ها خالی است. تا رودخانه هور فاصله زیادی بود. نزدیک‌تر هم آب پیدا نمی‌شد. زورم می‌آمد این همه راه بروم برای پُر کردن آفتابه. 🥀🤍به اطرافم نگاه کردم؛ یک بسیجی را دیدم. به او گفتم: «دستت درد نکند؛ آیا می‌روی این آفتابه را پر از آب کنید؟» بدون هیچ حرفی قبول کرد و رفت تا آب بیاورد. وقتی برگشت دیدم آبِ کثیف آورده. 🕊🌹گفتم: «بردار جان! اگر از صد متر بالاتر آب آورده بودی، تمیزتر بود!» دوباره آفتابه را برداشت و رفت آب تمیز آورد. 🥀🤍بعدها آن بسیجی را دیدم. وقتی او را شناختم، شرمنده شدم؛ آخر او بسیجی مهدی زین‌الدین بود؛ فرمانده لشکرمان! | آقامهدی 🔘