eitaa logo
تابلو🖌 یادداشت‌های یک نویسنده دون‌پایه
289 دنبال‌کننده
253 عکس
18 ویدیو
2 فایل
🟢خودم را جا کرده‌ام میان نویسنده‌های مدرسه "مبنا" 🟢برای ارتباط با من: @Shirin_Hezarjaribi
مشاهده در ایتا
دانلود
ولی یه چیزی شد ساعت ۹، برف می‌بارید. بعدش فک کنم ما شعار دادیم، حواس ابرها پرت شد. شایدم اون ترقه‌‌ها و فشفه‌ها ابرهارو گرم کردن. نمی‌دونم باز😐
شرایط طوریه که باید بگیم: از لج مسوولین می‌ریم راهپیمایی😏
ما مشتمون زدیم و تموم بقیه‌ش با کلان‌شهرها😜
مغزم می‌خواد منو بلند کنه ببره شنبه‌بازار
ژست "همه جارو تعطیل کنیم بریم بخوابیم ولی جوری وانمود کنیم که یعنی خیلی طرفدار علم و دانشیم"تونو دوست دارم. 😐😐😐😐😐
-کوثر، حدس بزن اگر پول داشتیم، الان چی‌کار می‌کردیم؟ -می‌رفتیم لبنان
هو نادر ابراهیمی: در دقایقی از تاریخ، برای یک ملت، زندگی جنگ است و جنگ، تمامی زندگی. در چنین دقایقی، ملت غذای جنگ می‌پزد، سرای جنگ می‌سازد، جامه جنگ می‌دوزد، خواب جنگ می‌بیند و صبورانه، ساحرانه و سنگی می‌جنگد؛ و خوشا به حال ملتی که می‌داند برای چه باید جنگید و جان سپرد و جاودانه شد.
از امروز شیعه، قلب تپنده‌ای هم در خاک بیروت خواهد داشت.
باور کنم سید حسن رفته از این دنیا؟! این دفعه‌ی چندم شده امید من مرده؟ تردید کردم بارها گفتم نه قطعی نیست امروز قطعا آخرین تردید من مرده فردا اگر چه روشن و پر نور می‌آید فعلا ولی در آسمان خورشید من مرده خالی نشد شب از ستاره هیچ هیچ اما کیوان و تیر و زهره و ناهید من مرده حالا که بین سینه‌‌ات قلب مرا داری ای خاک دیگر نیستی از دید من مرده ابوالقاسم سیفی ۵ اسفند ۱۴۰۳ روز خاکسپاری سید حسن نصرالله رحمة‌الله علیه
باید خونه‌های اطرافتون شیروونی باشن که خوشگلی برف رو ببینین😉
هو بارالها! من حاجت‌های کوچکی دارم که در مقیاس جهانی و کهکشانی و عوالم و اینها، زیادی کوچک هستند. می‌شود گفت: نانوحاجت. حاجت‌های متوسطی هم دارم که درست مثل دسته کوچک‌ها، زیادی متوسط هستند و در کلاس جهانی شاید اینها هم بروند توی همان دسته قبلی ولی خوب در حد و اندازه من و ظرفیتم و مغزم و پیشینه خانوادگی‌ام و موقعیت فعلی و اینها، میانه محسوب می‌شوند. حاجت‌های بزرگم اما،بزرگ‌اند. از آنها که دنیا را تغییر می‌دهند و زمین تکانی اساسی می‌خورد و خلاصه ملائکه می‌گویند: بابا تو دیگه کی هستی و شیطان فکر می‌کند کاش از روز اول خودش را وارد این بازی بازنده نمی‌کرد. قبل‌ترها همیشه همین بزرگ‌ها را از شما خواسته بودم چون از اولش می‌دانستم اولی و دومی، زیادی ساده و دنیاپرستانه و خلاصه، چیپ هستند. اما، امروز، درست همین امروز صبح فهمیدم بی همین کوچک‌ها و متوسط‌ها دشوار بشود راه بزرگ‌ترها را باز کرد. پس لطفا... بنده درب و داغانت