متن كامل كتاب شريف نهج البلاغه به همراه 32 ترجمه و 12 شرح مهم نهج البلاغه ارائه ليستی كامل از موضوعات نهج البلاغه و اتصال موضوعات به فرازها ارائه صوت متن نهج البلاغه صبحی صالح به همراه صوت ترجمه دشتی مقايسه 5 نسخه معتبر نهج البلاغه(صبحی صالح، بنیاد نهج البلاغه، محمد عبده، ابن ابی الحدید و فیض الاسلام) جستجو در محتوا، نشانه گذاری و اشتراک گذاری متن دسترسی به محتوای اوليه نرم افزار و ترجمه ها و قرائت های دانلود شده در حالت آفلاين نصب از کافه بازار: https://cafebazaar.ir/app/org.crcis.nahj #معرفی_اپلیکیشن ┏━━𖡛⪻𖣔✿𖣔⪼𖡛━━┓ @amoozeshmajaziesf ┗━✮━━𖡛𖡛𖡛━━✮━┛‌ 🌹https://eitaa.com/tabnajaf1440🌹

#کلیپ_صوتی_میلاد_امام_کاظم_علیه السلام 🌹https://eitaa.com/tabnajaf1440🌹

🌟ويژه ولادت امام كاظم 📹نماهنگ | روايت رهبرانقلاب از زندگی امام كاظم عليه السلام ❓در اتاق خصوصی امام کاظم؛ شمشير، لباس و قرآن نشانه چيست؟ 🌹https://eitaa.com/tabnajaf1440🌹

🔴 فضای باز مدارس می‌تواند به صورت رایگان در اختیار هیئت های مذهبی قرار بگیرد ♦️علی باقرزاده رئیس مرکز هماهنگی حوزه وزارتی آموزش و پرورش طی نامه‌ای به تمامی اداره های کل آموزش و پرورش کشور ، دستور داد با توجه به در پیش بودن دهه اول ماه محرم، فضای باز مدارس ، در صورت درخواست کتبی هیئت های مذهبی، در اختیار آن ها قرار داده شود 🌹https://eitaa.com/tabnajaf14400🌹

نیمه‌ی دوم عید غدیر بسم الله الرحمن الرحیم وصلی الله علی محمّد وآله الطاهرین. آلوسی از بزرگترین دانشمندان و عالمان اهل‌سنت است؛ کتابی ارزشمند در تفسیر قرآن دارد به نام «روح‌ المعانی» که با تکیه بر قوانین و قواعد ادبیات عرب نگاشته شده است. زمانی برای زیارت قبر مطهر مولای متقیان حضرت علی علیه السلام به نجف‌اشرف مسافرت کرد و در خلال آن، روزی به مجلس درس مرحوم کاشف الغطاء وارد شد. در انثای درس، کلام ایشان را قطع کرده، گفت: جناب شیخ مسألة! مرحوم کاشف الغطاء فرمود: بپرسید. گفت: گیریم خدا و رسول صلی الله علیه وآله امر به پیروی از علی علیه السلام کرده باشند؛ اما از پیروی غیر ایشان که نهی نکرده‌اند؛ کرده‌اند؟! کاشف الغطاء بلادرنگ پاسخ داد: ما نهی از پیروی از غیر علی علیه السلام را از آیه‌ی شریفه‌ی زیر استنباط می‌کنیم: مَا كَانَ لِأَهْلِ الْمَدِينَةِ وَمَنْ حَوْلَهُم مِّنَ الْأَعْرَابِ أَن يَتَخَلَّفُوا عَن رَّسُولِ اللهِ وَلَا يَرْغَبُوا بِأَنفُسِهِمْ عَن نّفْسِهِ. ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﻧﻴﺴﺖ ﺍﻫﻞ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﻭ ﺑﺎﺩﻳﻪ‌ﻧﺸﻴﻨﺎنی ﻛﻪ ﭘﻴﺮﺍﻣﻮﻥ ﺁﻧﺎﻧﻨﺪ، ﺍﺯ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ صلی الله علیه وآله ﺗﺨﻠﻒ ﻛﻨﻨﺪ؛ ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﺴﺰﺩ ﻛﻪ جان خود را از جان او عزیزتر بدارند. توبه/ ۱۲۰. ایشان چنین ادامه داد: بر اساس قوانین ادبیات عرب، وقتی در جمله‌ای، اسم شخصی برده شود، در جمله‌ی بعدی که راجع به هموست، دوباره با اسم ظاهر ازش یاد نمی‌کنند، بلکه از ضمیر استفاده می‌کنند. اینجا چون یک‌مرتبه اسم پیامبر صلی الله علیه وآله برده شده، اگر جمله‌ی بعد (... ولایرغبوا) هم راجع ایشان می‌بود، می‌بایست می‌نوشت: لایرغبوا عنه، نه لایرغبوا عن نفسه! معلوم می‌شود این نفس، غیر از شخص شریف پیامبر صلی الله علیه وآله است!!! آلوسی ساکت شد؛ چرا که قانون مذکور، جزو مسلمات قواعد ادبیات عرب است. لذا پرسید: خب نفس در این آیه، اشاره به چه کسی است؟! شیخ جعفر فرمود: علی بن ابی‌طالب علیهما السلام. آلوسی پرسید: دلیل شما چیست؟! شیخ فرمود: دلیل ما آیه‌ی شریفه‌ی مباهله است که در جریان آن، حضرت رسول صلی الله علیه وآله، علی علیه السلام را به عنوان نفس و جان خویش با خود همراه ساخت. ۲۴ ذی‌الحجه، سالروز نزول آیه‌ی مباهله و جریان مباهله، که سندی محکم در اثبات ولایت و وصایت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام است، مبارک باد. روز مباهله اگر به بزرگی روز غدیر نباشد، قطعاً کمتر از آن نیست. والسلام علیکم ورحمةالله وبرکاته 🌹https://eitaa.com/tabnajaf14400🌹

🌹https://eitaa.com/tabnajaf14400🌹

🔖فیش منبر #محرم🔖 #ره_توشه ۱۴۰۰ 📕موضوعات مطرح شده 👇 🔶معیارهای عزاداری مطلوب در کلام امامین انقلاب 🔶سپاسگزاری از نعمت های اللهی در کلام و سیره امام حسین علیه السلام 🔶 پیامدهای دلبستگی به دنیا در کلام و سیره امام حسین علیه السلام 🔶جایگاه راستگویی در آموزه های دینی 🔶ویژگی جوانان عاشورایی 🔶تولید، پشتیبانی ها و مانع زدایی ها #ماه_محرم 🌹https://eitaa.com/tabnajaf14400🌹

زخمی شدن عمر در این روز سنه 23ه‍، (ابو لؤلؤ) عمر را زخم زد"1" و این به سبب آن بود که گویند: او غلام مغیره بود و مغیره ضریبه بر او بسته بود که هر ماه، صد درهم به او بدهد. ابولؤلؤ نزد عمر از مغیره شکایت کرد و درخواست کرد که عمر شفاعتى در تخفیف ضریبه او بکند. عمر گفت: صنعت تو چیست؟ گفت: درودگرم و نقاش و آهنگر و آسیاى بادى را نیکوتر توانم ساخت. عمر گفت: باید این همه صنعت که تو دارى، این قرار داد بر تو زیاد نیست. پس از او خواست که آسیاى بادى براى او بسازد. ابو لؤلؤ گفت: از براى تو آسیایى بسازم که آوازه آن، گوش تا گوش جهان را فرو گیرد. این بگفت و برفت. عمر گفت که این غلام مرا تهدید به قتل کرد و سینه او را از کینه خویش آکنده یافتم، پس روزى چند نگذشت که ابو لؤلؤ تصمیم قتل عمر کرد و خنجر را که دو سر داشت و دسته اش در میان بود، با خود برداشت و چیزى بر سر پیچیده که کمتر شناخته شود و صبح زود به مسجد آمد، در صف اول از براى نماز بامداد بایستاد و به قولى در سر راه عمر در کمین نشست تا عمر رسید. خود را به او رسانید و او را از چپ و راست، شش ضربت زد بر بازو و شکم و از آن زخمها، زخمى گران به زیر ناف آمد و عمر از پاى در آمد. ابو لؤلؤ فرار کرد. مردم در قفاى او بتاختند و بانگ بگیرید بگیرید در دادند. هر کس به او نزدیک مى شد، ابو لؤلؤ روى بر مى تافت و او را خنجرى مى زد. تا سیزده کس را خنجر زد که شش تن از ایشان بمردند و از اینجا حدیث ذوشجون مى شود که آخر الامر مأخود و به دست خود، مقتول شد یا آنکه فرار کرد از راه و بیراه ، خود را به کاشان رسانید و بود تا بمرد"2". کلمات فریقین در این مقام مختلف است و در بیرون دروازه کاشان قبرى را به او نسبت دهند و او را بابا شجاع الدّین گویند و میرزا مخدوم شریفى در نواقص الروافض قضیه اى از عادت اهل کاشان در این مقام ذکر کرده که ذکرش در اینجا مناسب نیست. عمر را پس از زخمى شدن ، به خانه بردند و طبیب حاضر کردند. طبیب هر چه به او خورانید از شربت و شیر، به عینه بدون تغییر از همان زخم بیرون آمد. لاجرم طبیب گفت: این زخم بهبودى ندارد. وصیّت خود بکن. عمر تصدیق او کرد و سخت بگریست. آن گاه پسرش عبدالله را گفت که مردم را بخواند تا در آیند. چون اصحاب در آمدند، در امر خلافت گفتگو کرد. پس امر خلافت را در میان شش نفر به شورى افکند و ایشان امیر المؤ منین (ع) ، عثمان ، طلحه ، زبیر، سعد، و عبدالرحمن بن عوف بودند. پس ابو طلحه، انصارى را بخواند و گفت: از پس آنکه مرا به خاک سپردند، پنجاه مرد از انصار انتخاب کن تا با شمشیرهاى کشیده حاضر باشند و این شش تن را در سراى عایشه بازدار و سه روز مهلت گذار تا مشورت کنند و یک تن را به خلافت بردارند. اگر پنج تن در امرى متّفق شدند و یک نفر مخالفت کرد، سر او را از گردن دور کن! اگر چهار کس در کارى همدست شدند و دو تن بر خلاف شد، آن دو تن را بکش، اگر سه تن به راهى رفت و سه تن طریق دیگر گرفت، آن سه تن که عبدالرحمن بن عوف در آن است بر صواب باشند، طرف دیگر را گردن بزن. اگر سه روز به نهایت شد و هنوز ایشان در امرى اتفاق نکردند، هر شش تن را گردن بزن و بگذار مسلمین را تا از براى خود اختیار کنند. پس به نزد عایشه فرستاد و خواستار شد که اذن بدهد در رواق رسول خدا(ص) به خاک رود، عایشه قبول کرد. عمر وصایاى خود را کرد و در اواخر ماه وفات نمود. امیر المؤ منین علیه السلام در خطبه شقشقیّه که بعضى دردهاى دل خود را اظهار فرموده از جمله از شوراى عمر درد دل کرده، در قول خود که:(فیا لله و للشورى ...)"3" "1-توضیح المقاصد،ص33. 2-العدد القویه،صص328-329. 3-شرح نهج البلاغه،ج1،ص184" 🌹https://eitaa.com/tabnajaf14400🌹