🛑 #جملات_ناب
آیتالله حاج آقا مجتبی تهرانی ره :
اگر من این تعبیر را عرض کنم، تعبیر ساده و پایینی است ولی خوب است ؛
"عبد هر گره کوری که داشته باشد در #ماه_رمضان با رب خود در میان بگذارد آن را باز میکند ".
@Tabsiri 🔆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدا مستقیم داره باهات حرف میزنه،میشنوی؟
@Tabsiri
و ما برخی از شما را آزمایش برخی دیگر قرار دادیم، آیا شکیبایی می ورزید؟!(بخشی از آیه۲٠سوره فرقان)
هر وقت از دست کسی خسته شدین یاد این آیه بیفتین:)
@Tabsiri 🔆
🇮🇷༻﷽༺🇮🇷ا
✍ هسته های خرما ........ !؟
عبداللّه؛ فرزند سلمان فارسى از قول پدرش حكايت می کند که: پس از گذشت ده روز از رحلت رسول خدا صلی اللّه عليه و آله، از منزل خارج شدم و در مسير راه، اميرالمؤ منين علىّ بن اءبى طالب عليه السلام، مرا ديد و فرمودند: اى سلمان؛ تو بر ما جفا و بى انصافى كردى!!
عرض كردم: يا اميرالمؤمنين؛ كسى مثل من، بر شما جفا نخواهد كرد. ناراحتى و اندوه براى رحلت رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله مانع شد، كه بتوانم به ملاقات و زيارت شما بیایم...
امام عليه السلام فرمودند: اى سلمان؛ همين امروز به منزل ما بیا فاطمه سلام اللّه عليها، مى خواهد هديّه اى به تو بدهد.
با سرعت روانه خانه حضرت شدم؛ هنگامى كه وارد شدم؛ حضرت نگاهی به من کرد وفرمودند: اى سلمان؛ پس از وفات پدرم بر ما جفا کردی؛ وبه خانه علی سرکشی نکردی. گفتم: اى حبيبه خدا؛ فردى مثلِ من چگونه مى تواند به شخصيّتى چون شما جفا كند..!؟
حضرت زهراء سلام اللّه عليها؛ فرمودند: روز گذشته؛ سه حوريّه بهشتى وارد خانه ما شدند. پس از خوش آمد گوئى اظهار داشتند: ما حورالعين مى باشيم و از دارالسّلام بهشت به عنوان ديدارِ با تو، به اينجا آمده ايم...
وقتی نام آنها را جويا شدم؛ یکی از آنها گفت: من سلمى هستم؛ و چون از علّت نامگذاری او پرسيدم، اظهار داشت: خداوند مرا؛ از براى سلمان فارسى آفریده است...
آنها؛ مقدارى خرماى رطب كه بسيار خوش رنگ و لذيذ و خوش بو است، برای من هديه آورده اند...
حضرت؛ مقداری خرما به من هدیه داد و فرمودند: ای سلمان؛ اين خرماها را بگير و روزه خود را با آن افطار کن، و فردا، هسته های آن را، برای من بياور!!
سلمان؛ رطب ها را گرفت و از خدمت ايشان خارج شد. در کوچه؛ از کنار هرکس عبور كرد، می پرسیدند: سلمان؛ آیا مِشك و عطر بهمراه خود داری..!!؟
هنگام افطار؛ وقتی رطب ها را در دهان گذاشت، هسته اى در خرماها پیدا نکرد. فرداى آن روز؛ مجددا به خانه علی ابن ابیطالب صلوات الله علیه رفت. به حضرت زهراء سلام اللّه عليها؛ عرض كرد: رطب هایی که هدیه فرموده بودید؛ تماماََ بدون هسته بود. حضرت فرمودند: آرى؛ خداوند، درخت آن را در دارالسّلامِ بهشت، كشت نموده و هسته ندارند....
به نقلی؛ سلمانِ فارسی سوال کرد: ای دختر رسول خدا؛ شما که می دانستید خرماها هسته ندارند، دلیل و تاکیدِ شما بر آوردنِ هسته های خرما چه بود.
حضرت فرمودند: امیرالمومنین؛ علی ابن ابیطالب؛ تنهاست؛ می خواستم بهانه ای باشد، تا تو، دوباره به خانه ی علی سری بزنی و او را از غربتِ زمانه درآوری...
دنبال بهانه باشیم؛
تا علی های زمانه تنها نمانند.
علی تنهاست...
📚برگرفته از:
- بحار ج۴۳ص۶۶و۶۸ح۵۹
- دلایل الامامه ص۱۰۷ح۳۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تأثیر دعا در اخلاق انسان
حضرت آیتالله خامنهای: انسان با توجه به خدا و با حرف زدن با خدای متعال، فضایل اخلاقی را در خود تقویت میکند؛ این خاصیت قهری و طبیعی انس با پروردگار است؛ بنابراین دعا میشود پلکان عروج انسان به سمت کمالات. متقابلاً دعا رذایل اخلاقی را از انسان میزداید؛ حرص و کبر و خودپرستی و دشمنی با بندگان خدا و ضعف نفس و جبن و بیصبری را از انسان دور میکند.
بسم الله الرحمن الرحیم
مســــــافر
مهمترین بیماری ما آدمها اینست که «فراموش کرده ایم: مســـــافریم»
مسافری از عالم ملکوت و از نزد خدا، به عالم ناسوت و نزد زمینیان؛ مسافری از افلاک به عالم خاک!
قرآن کریم:
إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْــــــــــهِ راجِعُون
ما از آنِ خدائیم؛ و به سوى او بازمىگردیم!»
و درمان این بیماری توجه کامل به این نکته بسیار مهم است:
«ما مسافریم»
و به این بهانه نکاتی در باره انسان، این مسافرِ عالم قدس! عرض می نمایم:
انسان باید بداند که تنها به منظور «تجــــارت» به این عالم خاکی پا نهاده است؛
علی علیه السلام می فرماید:
[الدنیا] مَتْجَرُ أَوْلِیَاءِ اللَّهِ اکْتَسَبُوا فِیهَا الرَّحْمَةَ وَ رَبِحُوا فِیهَا الْجَنَّةَ
«[دنیا] تجارتخانه اولیاء خداست که در آن رحمت الهی را به دست آورده و بهشت را سود میبرند»
یعنی سفراو یک «سفر تجاری» است و نه یک «سفر تفریحی» !
و روشن است که اگر یک تاجر در سفر تجاری خود مشغول سیاحت و تفریح گردد از معامله و کسب سود! غافل گشته و دچار زیان می شود. پس یادمان نرود:
اول، تجارت و سپس توجه به تفریحات و سیاحت!
مسافر اگر فراموش کند که از وطن دور افتاده و مسافر است؛ دیگر به فکر آماده سازی خود برای برگشت به وطن نخواهد بود.
مسافر اگر فریفته و مجذوب زرق و برق «شهر سفر» گردد به آنها دل بسته و در فکر بازگشت نخواهد بود.
الا ای طائر قدسی! در این ویرانه برزنها بسی دام است و دیو و دد بسی غول است و رهزنها
در این جای مخوف ای مرغ جان! ایمن کجا باشی!؟ گذر زین جای نا امن و نما رو سوی مَأمنها
در این کوی و در این برزن چه پیش آمد تو را رهزن!؟ به یک دو دانه ارزن فرو ماندی ز خرمنها!!
(دیوان آیه الله حسن زاده آملی)
مسافر اگر بداند که عزیزان او چشم به راه بازگشت وی هستند برای بازگشت به نزد آنها لحظه شماری می کند و سعی می کند که هر چه زودتر به نزد آنها بازگردد؛ خصوص آنکه آن عزیز چشم به راه کسی جز حضرت حقتعالی نباشد؛ همو که آغوش گرم و پر محبت خویش را به روی بندگان صالح و یا گنهکار [پشیمان و توبه گر] خویش گشوده است:
قال الله تعالی:
یَا عِیسَى کَمْ أُطِیلُ النَّظَرَ وَ أُحْسِنُ الطَّلَبَ وَ الْقَوْمُ فِی غَفْلَةٍ لَا یَرْجِعُون
ای عیسی! چقدر چشم به راه بدوزم و [بندگانم را] به زیبایی طلب [و دعوت] نمایم در حایکه آنان در غفلت خود فرو رفته و به سوی من برنگردند!!؟
مسافر اگر بداند که مسافر است برای عزیزان ِ چشم به راه، سوغات و تحفه سفر تهیه می سازد و تحفه مومن، قلب آرام گرفته و مطمئن است:
قرآن کریم:
یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ (*) اِرْجِعی إِلى رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً
تو اى روح آرامیافته! (*) به سوى پروردگارت بازگرد در حالى که هم تو از او خشنودى و هم او از تو خشنود است،
مسافر در سفر، خوابِ راحت و دلِ آرام ندارد.
علی علیه السلام:
أَتْعَبَ نَفْسَهُ لِآخِرَتِه
خود را برای آخرتش به سختی می اندازد
مسافر تجاری سختی های سفر و فقدان امکانات را به امید برگشت، به آسانی تحمل می کند چون می داند: اینجا جای استراحت و راحتی نیست و برای به دست آوردن سود باید صبور بود.
قرآن کریم:
یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّکَ کادِحٌ إِلى رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاقیهِ
اى انسان! تو با تلاش و رنج بسوى پروردگارت مىروى و او را ملاقات خواهى کرد!
مسافر می داند: هیچ جا وطن و خانه خود آدم نمی شود و از این رو «مشتی خاک وطن [یعنی بهشت]» را با هیچ چیزی [حتی همه دنیا] عوض نمی کند:
علی علیه السلام:
إِنَّهُ لَیْسَ لِأَنْفُسِکُمْ ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةُ فَلَا تَبِیعُوهَا إِلَّا بِهَا
آگاه باشید که بهای جانهای شما چیزی جز بهشت نیست [مبادا] جز در برابر آن خود را بفروشید.
مسافر تجاری خورد و خوراک درست و حسابی ندارد او حتی به لقمه ای نان کفایت می کند.
علی علیه السلام:
کُلُّ مُقْتَصَرٍ عَلَیْهِ کَاف
هر آنچه بتوان به ان اکتفا کرد کافیست
مسافر برای بازگشت، بارهای سنگینِ بیهوده و بی ارزش به همراه نمی برد بلکه سبک بار و سریع السیر است.
علی علیه السلام:
تَخَفَّفُوا تَلحَقُوا
سبک بار شوید تا ملحق شوید
و نیز می فرماید:
لِیَکُنْ بُلْغَةُ أَحَدِکُمْ کَزَادِ الرَّاکِب
توشه راه شما باید مانند توشه یک [مسافر] سوارکار باشد
مسافر جسمش اینجاست ولی روحش [و تمام توجهش] در وطن و در نزد عزیزان است
علی علیه السلام:
أَخْرِجُوا مِنَ الدُّنْیَا قُلُوبَکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَخْرُجَ مِنْهَا أَبْدَانُکُم
دلهای خود ر از دنیا خارج سازید پیش از آنکه بدنهای شما از آن خارج شود.
مسافر در «شهر سفر» غریب و بی کَس است و تنها مونس و همدمش یاد «عزیز چشم به راه» است.
قرآن کریم:
أَلا بِذِکْرِ اللـــــــــَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ
آگاه باشید، تنها با یاد خدا دلها آرامش مىیابد!
والسلام – التماس دعا
رزقی_نو.pdf
3.29M
🔷محتوای تبلیغی «رزقی نو»
راهحلهای رهایی از مشکلات اقتصادی «رزقینو» ده جلسه منبر مکتوب با قلمی تبلیغی و مبتنی بر مفاهیم بلند قرآنی است که هدف آن پرداختن به مفاهیم اقتصادی اصیل اسلامی بوده و اُفق جدیدی را پیش روی مخاطب میگشاید.
مجلس اول: رازق کیست؟
مجلس دوم: نقش من در رزقوروزی چیست؟
مجلس سوم: نقش شُکر در رزقوروزی من
مجلس چهارم: رزق اجتماعی؛ رزقی نو
مجلس پنجم: نقش خانواده در رزق اجتماعی
مجلس ششم: نقش نزدیکان و همسایگان در رزق اجتماعی
مجلس هفتم: نقش نظام اخوت اسلامی در رزق اجتماعی
مجلس هشتم: مؤلفههای قدرت اقتصادی (اقتصاد فرهنگی)
مجلس نهم: تعاون، مهمترین عامل قدرت اقتصادی
مجلس دهم: نقش حکومت در رزقوروزی من
@Tabsiri 🔆
کتاب_منبر_راز_رزق.pdf
3.24M
💠 کتاب منبر «راز رزق»
بررسی قواعدی که رزق و روزی را به زندگیمان سرازیر میکند.
🔹شرح محتوای تبلیغی
زندگی بسیاری از ما پر است از نگرانی. نگرانی از آیندهٔ شغلی، نگرانی از وضعیت بد اقتصادی، نگرانی از نرسیدنها و شکستها، نگرانی از تلاشهای بیثمر و صدها نگرانی دیگر. بله، نگرانی در تار و پود زندگی ما ریشه دوانده است. این نگرانیهاست که موجب شده خانوادههای ما کمجمعیت شوند و به یکیدو فرزند بسنده کنند! چطور میخواهیم این نگرانیها را برطرف کنیم؟ آشنایی با قواعد رزق و روزی که قرآن و روایات بیان میکنند، بسیاری از این نگرانیها را از بین خواهد برد.
🔹 در این کتاب که 10منبر است تلاش کردهایم با بیان قواعد رزق و روزی کاری کنیم که پای روزیها را به زندگیمان باز کنیم.
@Tabsiri 🔆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🌸داستان پیرزن بنیاسرائیلی از زبان استاد عالی
📍جایگاه روضهخوان سیدالشهدا در آخرت
حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج سید محمد صادق فقیه سبزواری ، فرزند مرحوم حاج میرزا حسین سبزواری مشافهةً برای حقیر نقل فرمودند که آقای حاج رمضانعلی قوچانی که از علمای بزرگوار مشهد و در مسجد جامع گوهرشاد امام جماعت بود، وقت مرگشان فرا رسید .
پدرم مرحوم (آیت الله حاج میرزا حسین سبزواری) به اتفاق برادر بزرگوارم مرحوم آیت الله حاج سید زین العابدین به عنوان عیادت به خانه آن مرحوم شرفیاب شدند ، در هنگام سکرات ، غشوه ای شبیه به حالت خواب به ایشان دست داد که بعد به حالت عادی برگشتند شروع کردند به گریه کردن، پدرم فرمودند آقای حاج شیخ رمضانعلی ، قلب شما سرشار از ولایت اهل بیت علیهم السلام می باشد و از مؤمنین حقیقی می باشید پس چرا گریه می کنید ؟
فرمودند: آقای سبزواری صحرای محشر را مجسم دیدم، بهشت را مشاهده کردم که درهای آن باز است و از هر دری گروهی وارد بهشت می شوند ، صف ها بسته شده و افراد پشت سر هم داخل بهشت می شوند و من هم متوجه شدم که باید بروم به صف علما یعنی صفی که در آن صف ، شیخ مفید ، شیخ صدوق ، شیخ طوسی ، شیخ کلینی ، سید مرتضی ، سید رضی ، خواجه نصیرالدین طوسی ،علامه حلی ، شهید اول ، شهید ثانی ، مرحوم مجلسی ، سید بحرالعلوم ، آقا میرزا حسن شیرازی و . . . قرار دارند .
لذا رفتم در آخر صف ایستادم اما دیدم صف طولانی است و باید خیلی معطل شوم نظر کردم به دری از درهای دیگر بهشت دیدم آنجا معطلی ندارد مثل برق لامع افراد داخل بهشت می شوند. دویدم به جانب آن در که داخل شوم گفتند: لطفا شما وارد شوید به صف خود زیرا که این در متعلق است به ذاکرین حضرت اباعبدالله الحسین و روضه خوانها و نوحه خوان ها ، من همانجا گریه کردم و به فکر افتادم که ای کاش در دنیا لا اقل یک مرتبه روضه امام حسین علیه السلام را می خواندم تا در شمار روضه خوانها قرار می گرفتم ناگاه دیدم که در همان عرصه محشر مرحوم خلد آشیان آقای اعتماد سرابی (1) که از روضه خوانهای معتبر شهر مشهد بود پیدا شد، سوار بر اسبی فرمودند: آقای شیخ رمضانعلی بیا برای من روضه بخوان . گفتم: کو منبر؟ کو مستمع ؟ فورا از اسب پیاده شد و فرمود: سوار شو این به جای منبر و من هم مستمع، من همانجا روضه ای خواندم گمانم فرمودند: روضه باب الحوائج حضرت ابوالفضل علیه السلام بود.
آنگاه شیخ گریه کرد و گفت: گریه من برای این است که ای کاش در دنیا اقلا چند مجلس روضه می خواندم.
📚گلستان معارف تالیف غلامرضا اسدی ، سه جلد در یک جلد ، صفحه 700
ناشر: بقیة العتره سال 1386
#حکایات
🔷 نهی از منکر
وَإِذْ قَالَتْ أُمَّةٌ مِنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا ۙ اللَّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا ۖ قَالُوا مَعْذِرَةً إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ
فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ أَنْجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُوا بِعَذَابٍ بَئِيسٍ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ.
١٦٤_٥ اعراف
و (به ياد آور) زمانى كه گروهى از آنان (بنىاسرائيل، به گروه ديگر كه نهى از منكر مىكردند) گفتند: چرا شما قومى را موعظه مىكنيد كه خدا هلاك كنندهى ايشان است، يا عذاب كنندهى آنان بر عذابى سخت است؟ گفتند: براى آنكه عذرى باشد نزد پروردگارتان و شايد آنها نيز تقوا پيشه كنند.
پس چون تذكّرى را كه به آنان داده شده بود فراموش كردند، كسانى را كه نهى از منكر مىكردند نجات داديم و ستمگران را به سزاى نافرمانى كه همواره انجام مىدادند، به عذابى سخت گرفتيم.
درجات ایمان افراد یکسان نیست و این حدیث بیانگر آن است.
الکافی ـ به نقل از یعقوب بن ضحّاک، از مردی چرمْدوز از همکیشان ما، که خدمتکار امام صادق(علیهالسلام ) بود ـ: زمانی که امام صادق(سلام الله علیه) در حیره بود، مرا با جمعی از دوستانش، در پی کاری فرستاد. ما پی آن کار رفتیم و دیروقت باز گشتیم. فرش و بستر من، در سَردابی بود که آن جا اُتراق کرده بودیم. من خسته و کوفته آمدم و خودم را انداختم. در همین حال، دیدم که امام صادق(صلواةالله علیه) آمد و فرمود: «ما پیش تو آمدیم».
من راست نشستم و ایشان بالای بستر من نشست و از کاری که مرا در پی آن فرستاده بود، پرسید. من هم گزارش دادم و ایشان خدا را سپاس گفت.
سپس سخن از گروهی به میان آمد و من گفتم: قربانت گردم! ما از آنان بیزاری می جوییم؛ چون به چیزهایی که ما معتقدیم، اعتقاد ندارند.
امام صادق(ع) فرمود: «آنها ما را دوست دارند؛ ولی چون عقیده شما را ندارند، از ایشان بیزاری می جویید؟».
گفتم: آری.
فرمود: «ما هم چیزهایی داریم که شما ندارید. پس سزاوار است که از شما بیزاری بجوییم؟!».
گفتم: نه، قربانت گردم!
فرمود: «و خدا هم چیزهایی دارد که ما نداریم. پس به نظر تو، خداوند، ما را دور انداخته است؟!».
گفتم: نه، به خدا. فدایت شوم! چه کنیم؟
فرمود: «آنها را خودی بدانید و از ایشان بیزاری نجویید. برخی از مسلمانان، تنها یک بهره [از ایمان] دارند، برخی دو بهره، برخی سه بهره، برخی چهار بهره، برخی پنج بهره، برخی شش بهره، و برخی هفت بهره. بنا بر این، نباید کسی را که یک بهره دارد، به آنچه در خور دارنده دو بهره است، وا داشت، یا کسی را که دو بهره دارد، به آنچه در خورِ دارنده سه بهره است، وا داشت، یا کسی را که سه بهره دارد، به آنچه در خورِ دارنده چهار بهره است، واداشت، یا کسی را که چهار بهره دارد، به آنچه در خورِ دارنده پنج بهره است، وا داشت، یا کسی را که پنج بهره دارد، به آنچه در خورِ دارنده شش بهره است، وا داشت، یا کسی را که شش بهره دارد، به آنچه در خورِ دارنده هفت بهره است، وا داشت.
برایت مثالی بزنم: مردی [مؤمن]، همسایه ای نصرانی داشت. او را به اسلام دعوت کرد و از محاسن آن برایش گفت، تا آن که مسلمان شد. سحرگاه، نزد او رفت و در زد. تازه مسلمان گفت: کیست؟ مرد مؤمن گفت: منم، فلانی. گفت: چه کار داری؟
گفت: وضو بگیر و لباس هایت را بپوش و با ما به نماز [جماعت] بیا. او وضو گرفت و لباس پوشید و با او رفت. آن دو، قدری نماز خواندند و سپس نماز صبح را به جا آوردند و ماندند، تا هوا روشن شد. آن که پیش تر نصرانی بود، برخاست تا به منزلش برود. مرد مسلمان گفت: کجا می روی؟ روز، کوتاه است و چیزی تا ظهر نمانده. او هم نشست، تا آن که نماز ظهر را هم خواند. مرد مسلمان گفت: تا نماز عصر هم چیزی نمانده است. و او را نگه داشت تا نماز عصر را هم خواند. سپس برخاست تا به منزلش برود. مرد مسلمان گفت: اکنون، آخرِ روز است و چیزی به پایان آن نمانده. و او را نگه داشت، تا نماز مغرب را هم خواند، و خواست به منزلش برود که آن مرد گفت: تنها یک نماز دیگر، باقی مانده است. مرد تازه مسلمان، ماند تا نماز عشا را نیز خواند و آن گاه، از هم جدا شدند.
سحرگاه روز بعد، باز به سراغ او رفت و درِ خانه اش را کوبید. مرد گفت: کیست؟ گفت: منم، فلانی. گفت: چه کار داری؟ گفت: وضو بگیر و لباس هایت را بپوش و با ما بیا نماز بخوان. مرد تازه مسلمان گفت: برو برای این دین، شخصی بیکارتر از من بیاب. منِ بیچاره، زن و بچّه دارم».
امام صادق(ع) فرمود: «بدین ترتیب، او را وارد همان چیزی (دینی) کرد که از آن، بیرونش آورده بود» یا فرمود: «او را از این [در] وارد کرد و از این یکی، بیرون راند».
[۱]. الکافی: ج ۲ ص ۴۳ ح ۲، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۸، ص ۲۶۲.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺سبک زندگی درست از نظر علامه حسنزاده آملی(رحمه الله)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگه می خوای بدونی کارت خالصانه هست یا نه،
یه راه حل داره...
شهید مدافع حرم محمود رادمهر
اين عبارت از امام صادق عليه السلام عجيب است که
حضرت در مورد این آیه (قالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ)
در حالی که دست روی سینه خود گذاشته بودند فرمودند که «وَ اللَّهِ عِنْدَنَا عِلْمُ الْكِتَابِ كُلُّهُ»
یعنی «به خدا قسم همه علم الکتاب نزد ما اهل بیت است.»
(بصائر الدرجات ج1، ص: 213)
گويا چند بار تکرار کردند و تأکيد کردند که «و اللّه عندنا علم الکتاب کلّه»
وسائل الشيعة، ج27، ص: 181.
🕋 ۲۵ ذیالقعده؛ روز دحوالارض
✍شب ۲۵ ذیالقعده دَحْوُالاْرْض است
(يعني پهن شدن زمين از زير خانه كعبه
و سر در اوردن از زیر آب)
و از ليالي شريفه است كه رحمت خدا
در آن نازل مي شود و قيام به عبادت
در آن اجر بسيار دارد.
🔶و از حَسَن بن علي وَشّا، روايت است كه گفت من كودك بودم كه با پدرم در خدمت امام رضا (ع) شام خورديم در شب بيست و پنجم ماه ذي القعده، پس فرمود:
كه امشب حضرت ابراهيم (ع) و
حضرت عيسي (ع) متولّد شدهاند و
زمين از زير كعبه پهن شده است
، پس هر كه روزش را روزه بدارد
چنان است كه شصت ماه را روزه داشته باشد.
🕋 روايت است كه فرمود
در اين روز حضرت قائم (ع)
قيام خواهد نمود.
🕋 يكي از آن چهار روز است كه
در تمام سال به فضيلت روزه ممتاز است.
🕋 در روايت ديگر كفّاره هفتاد سال است
و هر كه اين روز را روزه بدارد و
شبش را به عبادت به سر آورد از
براي او عبادت صد سال نوشته شود
و از براي روزهدار اين روز هر چه
در ميان آسمان و زمين است استغفار كند
و اين روزي است كه رحمت خدا
در آن منتشر گرديده
#دحوالارض
#رتق_فتق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑️ خاطرات باور نکردنی یک جانباز در محضر مقام معظم رهبری
✓ باورنکردنی ولی واقعی...
این جانباز در سال ۹۲ به لقاء الله پیوستند.
@Tabsiri 🔆
♥️امیرالمومنین على عليه السلام :
🍀 آيا شما در منازل همان كسانى نيستيد كه پيش از شما بودند و عمرشان درازتر و آثارشان پاينده تر... بود و سپس بى هيچ توشه اى، كه آنها را به مقصد رساند و بى هيچ مركبى كه راه را درنوردد، كوچ كردند؟ آيا شنيده ايد كه دنيا براى [آزادى ]جان آنان فديه اى داده باشد ؟ .. و آيا جز گرسنگى، توشه اى به آنان داد ؟ … آيا چنين دنيايى را بر مى گزينيد؟
@Tabsiri 🔆
شیوه های جذب اف-WPS Office.pdf
1.65M
شیوه های جذب افراد به هیات
چگونه افراد غیر هیاتی را جذب به هیات کنیم
نوشتاری بسیار عالی و مهم برای جذب افراد به هیات
نشر به گروه ها و کانال های هیاتی و مذهبی و طلبگی و بسیجی
@Tabsiri 🔆
4_5969829100615895359.pdf
474.5K
📄 فایل PDF مقاله «واقعه غدیر و عوامل تغییر مسیر اصلی آن» با موضوع شناخت شبکه نفاق و نفوذ در نهضت پیامبر اسلام، توطئههای آنان و چرایی و چگونگی انحراف جامعه در سقیفه
@Tabsiri 🔆