eitaa logo
عطر قرآن و عترت
37 دنبال‌کننده
1هزار عکس
411 ویدیو
16 فایل
@M66719496 :مدیر کانال 💥لي خمسةٌ أُطفِی بِهِم حَرّ الجحیم الحاطمة& المصطفی و المرتضی وابناهُما و الفاطمة💥 🌺پنج نفر دارم که با آنها گرمای جهنم ویرانگر را خاموش میکنم: پیامبر و امیرالمومنین و فرزندانشان و حضرت زهرا🌺 🌹تقدیم به اهل بیت🌹 صلوات🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ دل جوان و بذر معارف ♈️ دل جوان مثل یك زمین خالی است هر بذری بیفشانند می ‌رویاند، این اصلی است كه حضرت در نهج ‌البلاغه به كار می‌برند،[1] در كنار این اصل این اصل نبوی هم هست كه فریقین نقل كرده است كه «مَنْ‏ أَحْیا أَرْضاً مَیتَةً فَهِی لَهُ»؛[2] هر كسی كه زمین مرده را احیاء كرد مالك می ‌شود و هر كس زمینه مرده را هم احیاء كرد مالك می ‌شود. خب اگر دل جوان به منزله یك مزرعه خالی است و اگر هر بذری بیفشانند می ‌رویاند و اگر هر كسی زمینی را آباد كرد یا زمینه ‌ای را آباد كرد مالك می ‌شود، این خطر جوان ها را تهدید می ‌كند كه صاحب دل ما كیست؟! این را باید به چه كسی بسپاریم؟ هر كس بذر و فکر خاص خود را در دل ما نهاد چه بخواهیم و چه نخواهیم مالك دل می ‌شود، اگر كسی زمین مرده را آباد كرد بر اساس قانون احیاء مالك آن زمین می ‌شود كه «مَنْ‏ أَحْیا أَرْضاً مَیتَةً فَهِی لَهُ»، لكن می ‌شود با زور از دست چنین مالكی زمین را غصب كرد، ولی اگر زمینه فکری یك دانشجو را كسی احیاء كرد، دل غصب پذیر نیست! با هیچ زوری نمی ‌شود اندیشه را از ذهن كسی بیرون برد، نه نمی‌ شود گفت بفهم، نه می ‌شود گفت نفهم، آن ‌گاه این دل در اختیار صاحب دل خواهد بود. ♈️ آن مردان شاگردان علوی ‌اند و بسیار كم ‌اند، اگر دریا هستند به سرمایه خودشان‌اند و اگر معدن هستند «النَّاسُ‏ مَعَادِنُ‏ كَمَعَادِنِ‏ الذَّهَبِ‏ وَ الْفِضَّةِ»[3] به سرمایه خودشان‌ اند. ذات اقدس الهی انسان را بی سرمایه خلق نكرد! فرمود من گوهرهای فراوانی دادم، منتها شما این گوهر را به جای اینكه شكوفا كنید دفن كردید؛ آن راه كمتر بهره ما می ‌شود. ما گوشمان متوجه سخنان اساتید است و چشممان متوجه نوشتار مؤلفان دیگر، پس ما مثل یك سرزمین مواتی هستیم كه از بیرون بذر افشانی می‌ شویم، غالب ما هم این هستیم! برای غالب ما گفتند كه شما راه خدا را به این آسانی ها نمی ‌توانید طی كنید، خدا مثل گوهر نیست، خدا مثل شمس و قمر نیست كه تا بجویید و پیدا كنید، «همه چیز را تا نجویی نیابی، جز این دوست را تا نیابی نجویی».[4] گوهر را انسان گم كرده است ‌بالأخره می‌فهمد یك گوهری هست، یك علمی هست، شنیده، باور كرده، می‌ جوید و می ‌یابد؛ اما خدا نه شنیدنی است، نه دیدنی است، نه بوییدنی است، انسان به دنبال چه برود؟ «همه چیز را تا نجویی نیابی، جز این دوست را تا نیابی نجویی» و این از نهان ما برمی‌ خیزد كه آن راه متأسفانه كمتر تردد می‌ شود. ♈️ پس ماییم و نوشته ‌های مؤلفان و گفته ‌های معلمان، باید بكوشیم و ببینیم كه این سرزمین را به دست چه كسی می‌خواهیم بدهیم؟! چه كسی می‌خواهد این را احیاء كند؟! اگر ما دل را به دست یك نویسنده یا گوینده دادیم، بخواهیم از او جدا بشویم، از آن فکر فاصله بگیریم ممكن نیست، چون «اُصلُ اَلْمَرْأِ لُبُّهُ»[5] برد آنجا كه این دل می ‌طلبد! وجود مبارك حضرت امیر (سلام الله علیه) به فرزند جوانش فرمود كه قلب جوان مثل زمین خالی است، پسرم قبل از اینكه دیگران آن زمین را بذر‌افشانی كنند و مالك بشوند من در این زمین بذر معارف می ‌كارم. [1] . نهج البلاغه، نامه 31؛ «قَلْبُ الْحَدَثِ كَالْأَرْضِ الْخَالِیةِ مَا أُلْقِی فِیهَا مِنْ شَیءٍ قَبِلَتْهُ». [2] . معانی الاخبار، ص292. [3] . الکافی (ط _ الاسلامیه)، ج8، ص177. [4] . فیه ما فیه(مولوی)، فصل پنجاهم. [5] . ر.ک، الامالی (للصدوق)، ص240؛ «أَصْلُ‏ الْإِنْسَانِ لُبُّهُ‏». 📚 درس اخلاق تاریخ: 1379/04/16 🆔 @tabyeen98
يك كريمه كه از دودمان نبوّت و ولايت است به جايي مي‌رسد كه امام هشتم و امام نهم (سلام الله عليهما) دربارهٴ زيارت او هم توصيه و سفارش و هم دستور و برنامه دارند؛ از وجود مبارك امام هشتم علي‌بن‌موسي‌الرضا (سلام الله عليهما و سلام الله عليه) رسيده است كه خواهر ما فاطمه معصومه در قم مدفون است هر كس اين بانو را زيارت كند بهشت براي اوست و از وجود مبارك امام نهم امام محمد‌ تقي (سلام الله عليه) رسيده است كه عمّهٴ من فاطمه معصومه در قم مدفون است و هر كس آن حضرت را زيارت كند بهشت براي اوست. #در_محضر_استاد #آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی 🔺منبع: news.esra.ir 🆔 @tabyeen98
🏴 زمینه اصلی نفوذ دشمن ▪️ سالار شهیدان به دست‌ اندركاران اسلام اموی فرمود اگر حرفم را پذیرفتید كه «نعم المطلوب»، اگر نپذیرفتید «لِی عَمَلِی وَ لَكُمْ عَمَلُكُمْ أَنْتُمْ بَرِیئُونَ مِمَّا أَعْمَلُ‏ وَ أَنَا بَرِی‏ءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ‏»[1] وقتی كه از مكه خارج می‌ شود این حرف را زد و فرمود ما مثل ابن زبیر نیستیم كه با كسی معامله سیاسی داشته باشیم و كنار بیایم و روزی به سود شما و روزی به سود او سخن بگوییم. حق با باطل جمع نمی ‌شود ﴿فَما ذا بَعْدَ الْحَقِّ إِلاَّ الضَّلالُ﴾.[2] دین قبل از اینكه كامل شود، نه خدا پسند است و نه دشمن را ناامید می ‌كند، آن كلی گویی و ترسیم خطوط كلی و نصایح گرچه یك مسئله كلامی را تأمین می‌كند، ولی مسائل سیاسی و اجتماعی با كلی گویی حل نمی‌ شود؛ لذا كلام گرچه اندیشه‌ ها را سیراب می ‌كند؛ ولی جامعه را راضی نگه نمی ‌دارد، سیاست جامعه را تأمین نمی ‌كند، باید آن كلی را بر جزئی تطبیق كرد، باید شخص معین را به عنوان الگو ارائه دارد تا مشكل قضایای خارج حل شود، وقتی دین كامل شد، خدا می‌ پسندد و دشمن می‌ هراسد، دین وقتی ناقص شد، خدا نمی‌ پسند و دشمن نمی ‌هراسد. ▪️ امویان آمدند برای اینكه دشمن را راه بدهند، دوست را بیرون كنند، اولین كاری كه كردند همین دین را ناقص كردند، دیگر از آن روز به بعد دین شده ناقص، وقتی دین ناقص شد، بیگانه هم طمع كرد. اگر در سورهٴ «مائده» ذات اقدس الهی فرمود بیگانه طمعی ندارد، برای اینكه دین كامل است و اگر دین ناقص شد، یقیناً بیگانه طمع می ‌كند و اگر دیدید زینب كبریٰ (صلوات الله علیها) در كوفه به مردم خطاب كرد «إِنَّمَا مَثَلُكُمْ‏ كَمَثَلِ‏ الَّتِی‏ ﴿نَقَضَتْ غَزْلَهَا مِن بَعْدِ قُوَّةٍ أَنكَاثاً تَتَّخِذُونَ أَیمَانَكُمْ دَخَلاً بَینَكُمْ﴾»[3] همین مسئله است؛ یعنی شما تمام این رشته‌ ها را دوباره پنبه كرده‌ اید، ما لباسی در بر شما كردیم، شما آمدید این رشته را پنبه كردید، لباس خلافت، امامت و ولایت را برداشتید، اصلاً چیزی از امامت، ولایت، خلافت و رهبری نگذاشتید، هر چه بود را آن‌چنان تكه تكه كردید كه اصلاً مردم خلافت را نمی ‌شناسند، الآن خلافت را با سلطنت یكی می ‌كنند. ▪️ فرمود شما دین را این‌چنین كردید، نَكس ها در آن روا داشتید، نقض‌ ها كردید، تمام این رشته‌ ها را پنبه كردید، چیزی نگذاشتید تا كسی بیاید به آن علامت بشناسد. الآن اگر شما سلطنت را به جای ولایت و حكومت به خورد مردم بدهید، مردم باورشان می ‌شود، شما اگر بخواهید باطل را به جای حق معرفی كنید، این مردم تازه به میدان رسیده و «حدیث العهد بالاسلام» می ‌پذیرند، چنان كه پذیرفته ‌اند. فرمود ما خیلی محكم و قوی كردیم و به دست شما دادیم، البته آن چیزی كه به دست شما دادیم را پاره كردید؛ اما آن چیزی كه به دست ماست، محفوظ است. باز اگر مراجعه كنید آن اسلام ناب پیش ما است، آن اسلام علوی پیش ماست. حرف‌ ها را تقسیم كردند، آن حرف ‌های بلند امامت، خلافت و رهبری را به دستور زین العابدین زن‌ ها می‌ گفتند؛ اما خود زین العابدین از ولایت، خلافت و امامت حرف نمی‌ زد، مبادا خیال كنند كه او «ولی الله» است، اگر حرف‌ های زینب كبریٰ و فاطمه صغریٰ (صلوات الله علیهما) زین العابدین در كوفه می‌ گفت، می ‌فهمیدند این حجت خداست؛ اما فاطمه صغریٰ می ‌گوید ما «حجت الله‌» و «ولی الله» ‌ایم، ما «عَیبه»[4] علم خدا هستیم، ما ظرف فهم و حكمت حقیم، ما حجج خدا در زمین هستیم، این حرف ‌ها را این زن می ‌گوید! [1] . وقعة الطف، ص154. [2] . سورهٴ یونس، آیهٴ 32. [3] . مناقب آل أبی طالب علیهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج4، ص115؛ سورهٴ نحل، آیهٴ 92. [4] . معانی الاخبار، ص35؛ «... إِنَّا أَهْلُ بَیتٍ ابْتَلَانَا اللَّهُ بِكُمْ وَ ابْتَلَاكُمْ بِنَا فَجَعَلَ بَلَاءَنَا حَسَناً وَ جَعَلَ عِلْمَهُ عِنْدَنَا وَ فَهْمَهُ لَدَینَا فَنَحْنُ عَیبَةُ عِلْمِهِ‏ وَ وِعَاءُ فَهْمِهِ وَ حِكْمَتِهِ وَ حُجَّتُهُ فِی الْأَرْضِ فِی بِلَادِهِ لِعِبَادِهِ ...». 📚 سخنرانی در دهه محرم تاریخ: 1379/01/27 🆔 @a_javadiamoli_esra
🏴 پیوند ولایی ▪️ سالروز رحلت كریمه اهل‌بیت (سلام الله علیها) است این سانحه سنگین را به پشگاه ولی‌عصر (اواحنا فداه) تعزیت عرض می‌ كنم و ذات اقدس الهی مسئلت می ‌كنیم توفیق تولی خاندان عصمت و طهارت و تبرّی از اعدای اینها را به همگان عطا كند! یك كریمه كه از دودمان نبوّت و ولایت است، به جایی می‌ رسد كه امام هشتم و امام نهم (سلام الله علیهما) درباره زیارت او هم توصیه و سفارش دارند و هم دستور و برنامه دارند. از وجود مبارك امام هشتم علی ‌بن‌ موسی ‌الرضا (سلام الله علیهما) رسیده است كه خواهر ما در قم مدفون است، هر كس این بانو را زیارت كند [1] و از وجود مبارك امام نهم امام محمد‌ تقی (سلام الله علیه) هم رسیده است كه عمه من در قم مدفون است و هر كس آن حضرت را زیارت كند .[2] ▪️ اعمالی كه باعث ورود در بهشت است یكسان نیست. بعضی از عمل های خیر باعث می‌ شود که انسان به بهشت راه پیدا می‌ كند، بعضی از اعمال خیر سبب می ‌شوند كه بهشت در اختیار اوست، نه او در اختیار بهشت! گاهی به ما می ‌فرمایند اگر فلان كار خیر را انجام دادی وارد بهشت می‌ شوی، گاهی می‌ فرماید اگر فلان كار خیر را انجام دادی ؛ در صورت دوّم كه بهشت برای كسی باشد، انسان هم دارد كه عدّه ‌ای رابه همراه ببرد. سرّ اینكه وجود مبارك امام هشتم و امام نهم (سلام الله علیهما) فرمودند هر كسی كریمه اهل‌بین فاطمه معصومه (سلام الله علیها) را زیارت كند بهشت برای اوست، این است كه او است. اگر كسی با دودمان عصمت و طهارت داشت، می ‌كوشد كه رایحه ولایت و طعم ولایت در هستی او پدیدی آید و خود جزء بشود. اگر كسی جزء اولیای خدا شد و ولی الله شد، بهشت مشتاق اوست. ▫️ در برخی از روایات ما آمده است كه بهشت مشتاق سلمان است،[3] اشتیاق بهشت به سلمان بیش از علاقه سلمان به بهشت است؛ سرّش آن است كه بهشت محصول صحیح و صحیح و صالح است و عقیده و اخلاق و اعمال جزء شئون ادراكی و عملی انسان است. اگر بهشت در اثر عقیده و خلق و عمل است و اگر عقیده و خلق و عمل جزء شئون ادراكی و عملی روح آدم ‌اند، پس روح انسان والاست كه در اثر تحصیل عقیده و اخلاق و اعمال بهشت را می ‌سازد، بهشت مملوك انسانی است كه است. [1]. کامل الزیارات، ص324؛ «مَنْ زارَها فَلَهُ الْجَنَّةُ». [2]. کامل الزیارات، ص324؛ «مَنْ زارَ قَبْرَ عَمَّتی بِقُمَّ فَلَهُ الْجَنَّةُ». [3]. روضة الواعظین و بصیرة المتعظین (ط - القدیمة)، ج2، ص286؛ «وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ إِنَ‏ الْجَنَّةَ تَشْتَاقُ‏ إِلَى‏ ثَلَاثَةٍ قَالَ عَلِی ع مَنْ هَؤُلَاءِ الثَّلَاثَةُ قَالَ أَنْتَ مِنْهُمْ وَ أَنْتَ أَوَّلُهُمْ وَ سَلْمَانُ الْفَارِسِی فَإِنَّهُ قَلِیلُ الْكِبْرِ وَ هُوَ لَكَ نَاصِحٌ فَاتَّخِذْهُ لِنَفْسِكَ وَ عَمَّارُ بْنُ یاسِرٍ یشْهَدُ مَعَكَ مَشَاهِدَ غَیرَ وَاحِدَةٍ لَیسَ مِنْهَا إِلَّا وَ هُوَ كَثِیرٌ خَیرُهُ مُضِی‏ءٌ نُورُهُ عَظِیمٌ أَجْرُهُ». 📚 سخنرانی عمومی در سالروز رحلت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها تاریخ: 1378/05/02 🆔 @a_javadiamoli_esra
29.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚩 تصویری 🔹 اولین سالگرد شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی 🔸 تاريخ انتشار پیام: 1399/10/13 🆔 @a_javadiamoli_esra
🏴 فهم فاطمی ▪️ مرحوم کلینی [در کتابشان] دو قسمت را برای چهارده معصوم (علیهم السلام) ذکر می ‌کند: یکی موالید و دیگری تاریخ این ائمه است. ایشان نقل می ‌کند که جبرئیل (سلام الله علیه) بعد از رحلت حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) بر وجود مبارک فاطمه (سلام الله علیها) نازل می‌ شد که [در این حدیث] به صورت «کان» دارد؛ این «کان» نشان می‌ دهد که یک بار و دوبار جبرئیل (سلام الله علیه) نیامده است! بین رحلت رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) تا رحلت زهرا (سلام الله علیها) «وَ كَانَ یأْتِیهَا»؛[1] مکرّر می ‌آمد و مطالبی را می ‌گفت، وجود مبارک حضرت استماع می‌ کرد، بعد به وجود مبارک حضرت امیر می ‌گفت، املا می ‌کرد و وجود مبارک حضرت امیر هم یادداشت می ‌کرد که شد (سلام الله علیها). اینها را ما فقط با اشک خلاصه نکنیم! کمتر از گریه کردن ثواب ندارد. ▪️ آیه یازده سوره مبارکه «مجادله» می فرماید: اگر ما به یک آدم عادی یک درجه می ‌دهیم، به عالِم چندین درجه می‌ دهیم: ﴿یرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنكُمْ وَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ﴾، فرمود عالِم درجاتی دارد. غیر عالِم رفعتش به چیست؟ ﴿یرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنكُمْ﴾، چقدر؟ ذکر نشده است، چون «و حذف ما یعلم منه جائز»، تمییز جمله دوم ذکر شد تا تمییز جمله اوّل معلوم بشود. ﴿یرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنكُمْ﴾، تمییز ذکر نشده است. جمله دوم: ﴿وَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ﴾؛ یعنی «یرفع الله الذین اوتوا العلم» چه چیزی؟ ﴿دَرَجَاتٍ﴾. این ﴿دَرَجَاتٍ﴾ تمییز جمله دوم است، آن «درجةً» که یک مورد است، تمییز جمله اُولیٰ است؛ یعنی مؤمنِ غیر عالم یک درجه دارد، مؤمنِ چندین درجه. هر دو در عزای حضرت زهرا (سلام الله علیها) شرکت می ‌کنند؛ اما یکی خطبه او را می‌ فهمد و بحث می ‌کند، اما یکی آن آتش زدن را فقط درک می ‌کند و گریه می ‌کند. فاصله خیلی است! حالا چرا ما آن اولی را نرویم؟ ▪️ دو نحوه می ‌شود از فاطمه (سلام الله علیها) بهره برد: یکی آن حضرت را درسی کرد و بعد گریه کرد؛ یکی اینکه فقط گریه کرد؛ دو نحو است. و خدا هم فرمود تا می ‌توانید ترقّی کنید و بالا بروید؛ اوّل به شما درجه می‌ دهند، بعد خودتان می ‌شوید! این آیه سوره مبارکه «انفال» و «آل عمران» که قبلاً گذشت. در «آل عمران» و «انفال» این دو آیه دو پیام دارد: یکی اینکه فرمود: ﴿لَهُمْ دَرَجَاتٌ﴾،[2] یک وقت است که وقتی بالا رفتند می‌فرماید: ﴿هُمْ دَرَجَاتٌ﴾،[3] دیگر «لام» نیست، نه اینکه «لام» محذوف است. خود این آقا می‌شود! چطور آن ظالم می‌شود هیزم، این درجه نشود؟! اگر ﴿وَ أَمَّا الْقاسِطُونَ فَكانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبا﴾[4] ظالم هیزم شود، خود این نشود؟ چرا نشود؟! آن‎جا مگر «لام» در تقدیر است؟ آن‎جا مگر «علیٰ» و «فی» و اینها در تقدیر است؟ نخیر! خودش گُر می‌گیرد. این جا هم اگر مقرّبین بود، ﴿جَنَّةُ نَعِیمٍ﴾[5] است، است، خودش درجه است! آن‎که به این معارف بار نیافت، می‌ گوید «لام» در تقدیر است. اگر «لام» تقدیر بود، آن را در سوره «آل عمران» می ‌گفت چرا یک جا را ﴿لَهُمْ﴾ می‌ گوید یک جا را ﴿هُمْ﴾ می‌ گوید؟ فرق است بین دو نحوه بهره‌ برداری کردن از حضرت زهرا (سلام الله علیها): یکی آن روایاتی که جبرئیل می آید و مطالب را می ‌گوید و می ‌خواند و گریه می ‌کند و لو کسی برایش مدّاحی نکند؛ یکی تا کسی برایش دو تا مدّاحی نکند گریه نمی ‌کند. خیلی فرق است! فرمود شما می ‌توانید این گونه باشید، چرا حالا آن طوری هستید؟ اگر درجات برای انسان ممکن است، چرا به درجه واحده اکتفا کند؟ [1]. الكافی (ط _ الإسلامیة)، ج‏1، ص458؛ «...إِنَّ فَاطِمَةَ ع مَكَثَتْ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص خَمْسَةً وَ سَبْعِینَ یوْماً وَ كَانَ دَخَلَهَا حُزْنٌ شَدِیدٌ عَلَى أَبِیهَا وَ كَانَ‏ یأْتِیهَا جَبْرَئِیلُ ع فَیحْسِنُ عَزَاءَهَا عَلَى أَبِیهَا وَ یطَیبُ نَفْسَهَا وَ یخْبِرُهَا عَنْ أَبِیهَا وَ مَكَانِهِ وَ یخْبِرُهَا بِمَا یكُونُ بَعْدَهَا فِی ذُرِّیتِهَا وَ كَانَ عَلِی ع یكْتُبُ ذَلِكَ». [2]. سوره انفال، آیه4. [3]. سوره آل عمران، آیه163. [4]. سوره جن، آیه15. [5]. سوره واقعه, آیات88 و 89. 📚 سوره مبارکه مجادله ـ جلسه جلسه 9 تاریخ: 1396/11/10 🆔 @a_javadiamoli_esra
🏴 زیارت فاطمی ▪️ مرحوم علامه (رضوان الله تعالی علیه) در كتاب شریف منتهی المطلب فی تحقیق المذهب جلد سیزدهم صفحه 275 به بعد زیارت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) را ذكر می ‌كند؛ همین زیارت «یا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ» كه مشكل ‌ترین و پیچیده ‌ترین زیارت حضرت همین زیارت است. اگر مسئلهٴ حضرت آدم (سلام الله علیه) به هر نحوی برای ما حل شد كه قبل از اینكه وارد زمین بشوند یك صحنه آزمونی داشتند، با آن فضا این زیارت قابل حل است؛ منتها آدم (سلام الله علیه) گرفتار آن نسیان و لغزش شد و در این زیارت وجود مبارك فاطمه (علیها السلام) مصون ماند. مرحوم علامه (رضوان الله علیه) این‌ چنین می ‌فرماید: «الفصل الثانی فی زیارة فاطمة (علیها السلام) و فیها فضلٌ كثیر و ثوابٌ جَزیل». اولین روایتی كه ایشان نقل می ‌كند از مرحوم شیخ طوسی این است كه «رَوَی الشیخ عن زید بن ‌عبد الملك عن أبیه عن جدّه قال: دَخَلْتُ عَلَى فَاطِمَةَ (علیها السلام)» من بعد از همین جریان خدمت وجود مبارك فاطمه (سلام الله علیها) رسیدم، «فَبَدَأَتْنِی‏ بِالسَّلَامِ‏»؛ حضرت اول شروع كرد به سلام كردن! بعد فرمود: «مَا غَدَا بِكَ»؛ چطور شد آمدی؟ «قُلْتُ طَلَبُ الْبَرَكَةِ»؛ آمدم بركت و رحمت دریافت بكنم. آن ‌گاه فاطمه (سلام الله علیها) فرمود: «أَخْبَرَنِی أَبِی»؛ پدر من خبر داد «وَ هُوَ ذَا» آن خبری این است كه «أَنَّهُ مَنْ سَلَّمَ عَلَیهِ وَ عَلَی ثَلَاثَةَ أَیامٍ أَوْجَبَ اللَّهُ لَهُ الْجَنَّةَ»؛ وجود مبارك حضرت فرمود كه پدرم به من خبر داد كه اگر كسی سه روز بر پیغمبر و بر منِ فاطمه سلام بفرستد اهل بهشت است. راوی عرض می‌ كند به حضرت عرض كردم كه «قُلْتُ لَهَا فِی حَیاتِهِ وَ حَیاتِكِ»؛ این عرض سلام مخصوص زمان حیات شماست؟ «قَالَتْ» در زمان حیات ماست ولی مخصوص نیست «قَالَتْ نَعَمْ وَ بَعْدَ مَوْتِنَا». ▪️ محمد عُرَیضی می ‌گوید كه «حَدَّثَنی أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام ذَاتَ‏ یوْمٍ‏ قَالَ‏: إِذَا صِرْتَ‏ إِلَى قَبْرِ جَدَّتِكَ فَاطِمَةَ علیها السلام فَقُلْ» سلام عرض بكن بگو «یا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ الَّذِی خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ یخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صَابِرَةً». ما اگر جریان آدم را بالأخره خصوصیاتش را اگر به طور جزم نتوانیم ثابت كنیم كه چطور بود، بالجمله اگر برای ما روشن نشده باشد فی‌الجمله روشن شد؛ حالا یا تمثّل بود یا تمثیل بود یا هر چه بود، قبل از اینكه وارد سرزمین شریعت بشود امتحانی داد، در بخش های وسیعی موفق شد ولی در یك گوشه لرزید، این دیگر روشن شد برای ما كه آیه این را می‌ خواهد بگوید. در چنین نشئه‌ای وجود مبارك صدیقه كبرا سرفراز از امتحان الهی برآمده است، این معنای مُمتحنه بودن حضرت است قبل از خلقتش «یا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ الَّذِی خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ یخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صَابِرَةً»، آن جا ﴿لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً﴾[1] این جا «فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صَابِرَةً» خب، «وَ زَعَمْنَا أَنَّا لَكِ أَوْلِیاءُ وَ مُصَدِّقُونَ وَ صَابِرُونَ لِكُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوكِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) وَ أَتَی بِهِ وَصِیهُ فَإِنَّا نَسْأَلُكِ إِنْ كُنَّا صَدَّقْنَاكِ إِلَّا أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِیقِنَا لَهُمَا لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوَلَایتِكِ». [1] . سوره طه، آیه 115. 📚 سوره مبارکه طه ـ جلسه 58 تاریخ: 1389/02/22 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 خشیتِ موحدان 🔹 «خشیت» آن ترسی است كه با همراه باشد ولی خوف این ‌چنین نیست، لذا از غیر خدا خشیتی ندارند اما البته از هر چیز گزنده و آسیب‌ رسانی خائف‌ اند؛ مثلاً از مار می ‌ترسند، از عقرب می ‌ترسند، از اتومبیلی كه به سرعت می ‌آید خائف ‌اند؛ اما از هیچ چیز غیر از خدا خشیت ندارند. 🔹 خوف همان ترتیب اثر عملی است؛ ولی خشیت آن است كه انسان چیزی را بداند و از آن بهراسد، لذا فقط از خدا خشیت دارند از غیر خدا اصلاً خشیت ندارند؛ اما از مار و عقرب فاصله می ‌گیرند كه مار اینها را نزند یا سنگی كه از دامنه كوه دارد می ‌ریزد، از آن كوه فاصله می ‌گیرند. 📚 سوره مبارکه حشر جلسه 22 🆔 @a_javadiamoli_esra
✅ مسلم بن عقیل ✴️ وجود مبارك ابی عبدالله در ظهر عاشورا می ‌فرماید شما چه خونی از ما طلب دارید؟ از نظر مذهبی ما بدعت گذاشتیم؟ از نظر سیاسی ما بدعت گذاشتیم؟ ما كسی را كشتیم و ترور كردیم؟ فرمود ما خونریز نیستیم! نشانه ‌اش آن است كه در منزل نماینده من پشت پرده بود همه فتنه‌ها مال ابن زیاد بود شمشیر برهنه هم به دست نماینده ‌ام بود، او می‌ توانست از پشت پرده به درآید و را به هلاكت برساند و این غائله را ختم كند؛ ولی ما آدم كش نیستیم! وگرنه می ‌كشتیم. ما تا آخرین لحظه می ‌خواهیم را بیان بكنیم، اگر كسی حمله كرد دفاع كنیم. مگر این ابن زیاد نبود؟ مگر این غائله فتنه اخیر كوفه به دست و دسیسه ابن زیاد نیست؟ مگر همین ابن‌ زیاد اسیر شمشیر نماینده من نبود؟ مگر مسلم نبود؟ مگر نمی‌ توانست كار را یكسره كند؟ ولی نكرد ما تا آخرین لحظه بر داریم حركت می‌ كنیم. 📚 سخنرانی محرم تاریخ: 1379/01/21 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 ممتحَن سرفراز ▫️ مرحوم علامه (رضوان الله تعالی علیه) در كتاب شریف منتهی المطلب فی تحقیق المذهب (سلام الله علیها) را ذكر می ‌كند یعنی همین زیارتی كه «يَا مُمْتَحَنَةُ» كه مشكل ‌ترین و پیچیده ‌ترین زیارت حضرت همین زیارت است. ▫️ اگر واقعاً مسئله حضرت آدم به هر نحوی برای ما حل شد كه قبل از اینكه وارد زمین بشوند صحنه آزمونی داشتند، با آن فضا این زیارت قابل حل است؛ منتها آدم (سلام الله علیه) گرفتار آن نسیان و لغزش شد و وجود مبارك فاطمه (علیها السلام) مصون ماند! ▫️ محمد عریضی می‌گوید كه «حَدَّثَنَا أَبُو جَعْفَر (علیه السلام) ذَاتَ يَوْمٍ قَالَ إِذَا صِرْتَ إِلَى قَبْرِ جَدَّتِكَ فَاطِمَةَ (علیها السلام) فَقُلْ» سلام عرض بكن بگو: «يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ مَا امْتَحَنَكِ صَابِرَةً»؛ ما اگر جریان آدم را بالأخره خصوصیاتش را به طور جزم نتوانیم ثابت كنیم كه چطور بود، بالجمله اگر برای ما روشن نشده باشد، فی ‌الجمله روشن شد؛ حالا یا تمثّل بود یا تمثیل بود یا هر چه بود، قبل از اینكه وارد فضای شریعت بشود امتحانی داد، در بخش های وسیعی موفق شد ولی در یك گوشه لغزید، در چنین نشئه‌ ای وجود مبارك سرفراز از برآمده است! این معنای مُمتحنه بودن حضرت است قبل از خلقتش. 📚 سوره مبارکه طه جسه 85 تاریخ: 1389/02/23 🌐 http://news.esra.ir 🆔 @a_javadiamoli_esra
💢 لا إله إلاّ الله دانشمندان اخلاق، در ميان اذكار برای ذكر شريف «لا إله إلاّ الله» مقام برجسته ای قائلند؛ زيرا حروف آن هيچ يك از لب ادا نمی شود (شفوی نيست) بنابراين، می تواند از هرگونه ريا و تظاهر دور باشد. پيامبر (صلی الله عليه و آله و سلم) در حديثی چند ويژگی برای ذكر «لا إله إلّا الله» بر می شمارد: يك اين كه كردار انسان بدون «لا إله إلاّ الله» پذيرفته نمی شود؛ اگر از عمل انسان گرفته شود آن عمل پوچ می شود. ديگر اين كه كلمه‌ تقواست. سوم اين كه سبب سنگينی اعمال انسان در روز قيامت است: عن الحسن بن علىّ بن أبى طالب (عليهماالسلام) عن النّبىّ (صلي الله عليه و آله و سلم) حديث طويل فى تفسير «سبحان الله و الحمد لله و لا إله إلاّ الله و الله أكبر» وفيه قال النّبىّ (صلي الله عليه و آله و سلم): «و قوله لا إله إلاّ الله يعنى بوحدانيّته لا يقبل الله الأعمال إلاّ بها، و هى كلمة التقوي يثقّل الله بها الموازين يوم القيامة».[۱] [١]نورالثقلین ج۵ ص۶۵۹ معاد در قرآن ج۵ ص۲۰۶