✍ رضایت امام معصوم و مدارا با مردم
📚 بِحارالأنوار(ط - بیروت)، ج2، ص66 و 69
💥 آدَمُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ اَلدَّقَّاقِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَى اَلسَّمَّانِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ عَنْ أَخِيهِ جَعْفَرٍ قَالَ: كُنَّا عِنْدَ أَبِي اَلْحَسَنِ اَلرِّضَا عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ عِنْدَهُ يُونُسُ بْنُ عَبْدِ اَلرَّحْمَنِ إِذِ اِسْتَأْذَنَ عَلَيْهِ قَوْمٌ مِنْ أَهْلِ اَلْبَصْرَةِ فَأَوْمَأَ أَبُو اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ إِلَى يُونُسَ 👈 اُدْخُلِ اَلْبَيْتَ فَإِذَا بَيْتٌ مُسْبَلٌ عَلَيْهِ سِتْرٌ وَ إِيَّاكَ أَنْ تَتَحَرَّكَ حَتَّى يُؤْذَنَ لَكَ فَدَخَلَ اَلْبَصْرِيُّونَ فَأَكْثَرُوا مِنَ اَلْوَقِيعَةِ وَ اَلْقَوْلِ فِي يُونُسَ وَ أَبُو اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مُطْرِقٌ حَتَّى لَمَّا أَكْثَرُوا فَقَامُوا وَ وَدَّعُوا وَ خَرَجُوا فَأَذِنَ يُونُسَ بِالْخُرُوجِ فَخَرَجَ بَاكِياً فَقَالَ جَعَلَنِيَ اَللَّهُ فِدَاكَ إِنِّي أُحَامِي عَنْ هَذِهِ اَلْمَقَالَةِ وَ هَذِهِ حَالِي عِنْدَ أَصْحَابِي فَقَالَ لَهُ أَبُو اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ:
👈 يَا يُونُسُ فَمَا عَلَيْكَ مِمَّا يَقُولُونَ إِذَا كَانَ إِمَامُكَ عَنْكَ رَاضِياً، يَا يُونُسُ حَدِّثِ اَلنَّاسَ بِمَا يَعْرِفُونَ وَ اتْرُكْهُمْ مِمَّا لاَ يَعْرِفُونَ كَأَنَّكَ تُرِيدُ أَنْ تُكَذَّبَ عَلَى اَللَّهِ فِي عَرْشِهِ، يَا يُونُسُ وَ مَا عَلَيْكَ أَنْ لَوْ كَانَ فِي يَدِكَ اَلْيُمْنَى دُرَّةٌ ثُمَّ قَالَ اَلنَّاسُ بَعْرَةٌ أَوْ بَعْرَةٌ وَ قَالَ اَلنَّاسُ دُرَّةٌ هَلْ يَنْفَعُكَ شَيْئاً؟ فَقُلْتُ لاَ فَقَالَ هَكَذَا أَنْتَ يَا يُونُسُ إِذَا كُنْتَ عَلَى اَلصَّوَابِ وَ كَانَ إِمَامُكَ عَنْكَ رَاضِياً لَمْ يَضُرَّكَ مَا قَالَ اَلنَّاسُ.
♈️ راوی می گوید: نزد #حضرت_رضا بودیم و یونس بن عبد الرحمن هم حضور داشت. وقتی گروهی از اهل بصره اذن ورود خواستند، امام رضا به یونس اشاره کرد که داخل خانه شو و تکان نخور تا به تو اجازه داده شود. پس، اهل بصره وارد شدند و در مورد یونس خیلی بدگویی کردند و امام رضا سرشان پایین بود تا وقتی آنها بلند شدند و خداحافظی کردند. پس، امام اجازه داد یونس بیرون بیاید و او با چشم گریان خارج شد و گفت: خدا مرا فدایت کند، من از این حرف(مذهب حق) دفاع می کنم و اوضاع و احوالم نزد اصحاب [ و دوستان] اینطور است.
#امام_رضا گفت: 👈 ای یونُس! وقتی امام تو، از تو راضی باشد، تو را چه باک که مردم دربارهی تو چه میگویند.
ای یونس! با مردم از چیزهایی بگو که می فهمند و می شناسند و از چیزهایی که درک نمی کنند حرف نزن. انگار می خواهی در پیشگاه خدا تکذیب شوی!
عرضه داشت: خير.
#امام_رضا فرمود: 👈 اگر در دست تو، پشکلی باشد و مردم بگويند که در دست تو مروارید است چه ضرری به تو می زند؟ یا اگر در دستت، مرواریدی باشد و مردم بگويند در دستت پشکل(1) است، آيا [این حرف مردم] ذره ای به تو سود می رساند؟
گفت: خير.
#حضرت فرمودند: 👈 تو نیز اینگونه ای، ای يونس! اگر در مسیر درست باشی و #امام تو از تو راضى باشد، حرف مردم به تو ضرر نمی زند.
💥 اَلْقُتَيْبِيُّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ اَلْبَصْرِيِّ قَالَ: دَخَلْتُ مَعَ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ اَلرَّحْمَنِ عَلَى اَلرِّضَا عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَشَكَا إِلَيْهِ مَا يَلْقَى مِنْ أَصْحَابِهِ مِنَ اَلْوَقِيعَةِ فَقَالَ اَلرِّضَا عَلَيْهِ السَّلاَمُ دَارِهِمْ فَإِنَّ عُقُولَهُمْ لاَ تَبْلُغُ.
♈️ جعفر بصری می گوید: با یونس بن عبد الرحمن خدمت #امام_رضا علیه السلام رسیدیم. پس، یونس از بدگویی های اصحابش شکوه و گلایه کرد.
حضرت فرمود: 👈 با آنها مدارا کن، چون عقلشان نمی رسد.
💥حَمْدَوَيْهِ عَنِ اَلْيَقْطِينِيِّ عَنْ يُونُسَ قَالَ قَالَ اَلْعَبْدُ الصّالح علَيْهِ اَلسَّلاَمُ: 👈 يَا يُونُسُ اُرْفُقْ بِهِمْ فَإِنَّ كَلاَمَكَ يَدِقُّ عَلَيْهِمْ قَالَ قُلْتُ إِنَّهُمْ يَقُولُونَ لِي زِنْدِيقٌ قَالَ لِي مَا يَضُرُّكَ أَنْ تَكُونَ فِي يَدَيْكَ لُؤْلُؤَةٌ فَيَقُولَ لَكَ اَلنَّاسُ هِيَ حَصَاةٌ وَ مَا كَانَ يَنْفَعُكَ إِذَا كَانَ فِي يَدِكَ حَصَاةٌ فَيَقُولُ اَلنَّاسُ هِيَ لُؤْلُؤَةٌ.
♈️ عبد صالح(امام کاظم) علیه السلام به یونُس گفت: ای یونس! با آنها(دوستان نادان) رفيق باش...(2).
گفت: آنها به من می گویند: زِندیق(3)!
حضرت گفت: 👈 اگر در دستت مروارید باشد و مردم به تو بگویند سنگریزه است،[این حرف] به تو ضرری نمی زند و اگر در دستت سنگریزه باشد و مردم به تو بگویند مروارید است،[این حرف] به تو سودی نمی رساند.
💠 پی نوشت:
1. بَعْرَةٌ: سرگین شتر و گوسفند و آهو؛ پشکل.
2. اُرْفُقْ بِهِم یعنی با آنها رفیق باش؛ با آنها راه بیا، با آنها مدارا کن.
3. در تعریف زِندیق گفته شده است: کافری که تظاهر به اسلام می کند.
#رضایت_امام
@tabyeen98