#بیست_و_هشتم_صفر
#مسعودى مى نویسد: آن روز عایشه سوار قاطر سفید و سیاهى بود و مانع دفن امام حسن علیه السلام در کنار پیامبر شد.
شاعر در همین خصوص مى گوید:
تَجمّلتِ تَبغّلتِ و لو عِشتِ تَفَیَّلتِ/لک التُّسعُ مِن الثُّمن و فى الکل تَصرّفتِ
یعنى : اى عایشه ! روزى سوار #شتر شدى ، روز دیگرى هم #قاطر سوارى کردى ، اگر بمانى ، سوار #فیل هم خواهى شد! تو از یک هشتم خانه پیغمبر، یک نهم ارث مى برى، ولى همه را تصرف کردى(یعنی با اینکه تنها مالک بخشی از خانه پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله هستی ولی در همه آن تصرف کردی و مانع دفن امام حسن علیه السلام در آن خانه شدی).
@shayanmosleh315
@tabyeen98
💢 آن را ببند و توکل کن!
🌈 مفهوم توکل بر خدا، ترک استفاده از #اسباب و وسایل عادی نیست.
در حدیث معروفی می خوانیم:
مرد عربی در حضور پیامبر #شتر خود را #رها کرد و گفت: " تَوَکَّلتُ عَلَی اللَّهِ! " یعنی توکل کردم بر خدا!
پیامبر فرمود: "إِعقِلهَا و تَوَكَّلْ؛ آن را ببند و توکّل کن"!
🔰 المَحَجّةُ البَیضاء ج٧ ص۴٢۶
گفت پیغمبر به آواز بلند ** با توکل زانوی اشتر ببند
این داستان اینگونه هم نقل شده است:
می گویند روزی شتر پیامبر در بیابان گم شده بود. رسول خدا از شتربان پرسید:"چرا زانوی شتر را نبسته بودی؟" شتربان گفت:"به خدا توکل کرده بودم."
حضرت رسول فرمودند:"از این به بعد زانوی شتر را ببند و به خدا توکل کن."
این مثل مصرعی از یک بیت شعر مولوی است که می گوید:
گفت پیغمبر به آواز بلند
با "توکل" زانوی اشتر ببند
╭┅─────┅╮
@tabyeen98
╰┅─────┅╯