eitaa logo
عطر قرآن و عترت
36 دنبال‌کننده
953 عکس
388 ویدیو
16 فایل
@Mh111366 :مدیر کانال 💥لي خمسةٌ أُطفِی بِهِم حَرّ الجحیم الحاطمة& المصطفی و المرتضی وابناهُما و الفاطمة💥 🌺پنج نفر دارم که با آنها گرمای جهنم ویرانگر را خاموش میکنم: پیامبر و امیرالمومنین و فرزندانشان و حضرت زهرا🌺 🌹تقدیم به اهل بیت🌹 صلوات🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ امام علی بن محمد، امام هادی❤️ https://eitaa.com/tabyeen98/4966
یَا هادِیَ الاُمَم❤️ https://eitaa.com/tabyeen98/4967
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ 💐 عید سعید غدیر خم، عید ولایت، مبارک🌹 https://eitaa.com/tabyeen98/5323 https://eitaa.com/tabyeen98/5006
14.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 دل بی‌وفا 🎙 عین‌صاد 🟢 اگر می‌بینی که حضرت امیر"سلام‌الله‌علیه" در روز غدیر از خیلی‌ها شهادت بر ولایت‌شان را خواستند و آنها زیر بار نرفتند و حضرت آنها را نفرین کردند این، حقیقتی است که انسان به حدّی می‌رسد که نمی‌تواند وفای به شهادت کند... #️⃣ 📥: download | عضو شوید 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2964258817C4593522bca
23.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠
 ضیافت اِکمال

🔸 پیغمبر (ص) امر فرمود آنهایی كه رفتند برگردند و آنهایی كه نیامدند زودتر بیایند و كسی هم حركت نكند. وقتی همه را آماده كرد، همه منتظر شدند و در آنجا جز سكوت چیزی حاكم نبود... . 🆔 @a_javadiamoli_esra
💢 یادآوری روز غدیرخم ✅ لَمّا مُنِعَت فَدَک و خاطَبَتِ الأَنصارَ، فَقالوا: یا بِنتَ مُحَمَّدٍ، لَو سَمِعنا هذَا الکلامَ مِنکِ قَبلَ بَیعَتِنا لِأَبی بَکرٍ ما عَدَلنا بِعَلِیٍّ أحَداً، فَقالَت: و هَل تَرَکَ أبی یومَ غَدیرِ خُمٍّ لِأَحَدٍ عُذراً؟! 🟠 حضرت فاطمه وقتی از فَدَک منع شد و با انصار گفتگو کرد، آن ها گفتند: ای دختر محمّد! اگر این حرفت را پیش از بیعتمان با ابوبکر شنیده بودیم، هیچکس را معادل علی قرار نمی دادیم. پس حضرت فاطمه گفت: آیا پدرم در روز غدیرخم، برای کسی عذر و بهانه ای گذاشت؟! 🔰 خصال شیخ صدوق، ص ۱۷۳، ح ۲۲۸
هدایت شده از عطر قرآن و عترت
💢 ماه محرم از لسان امام رضا علیه السلام ✅ حدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَسْرُورٍ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ عَمِّهِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَبِي مَحْمُودٍ قَالَ قَالَ الرِّضَا 👈 إِنَّ الْمُحَرَّمَ شَهْرٌ كَانَ أَهْلُ الْجَاهِلِيَّةِ يُحَرِّمُونَ فِيهِ الْقِتَالَ فَاسْتُحِلَّتْ فِيهِ دِمَاؤُنَا وَ هُتِكَ فِيهِ حُرْمَتُنَا وَ سُبِيَ فِيهِ ذَرَارِيُّنَا وَ نِسَاؤُنَا وَ أُضْرِمَتِ النِّيرَانُ فِي مَضَارِبِنَا وَ انْتُهِبَ مَا فِيهَا مِنْ ثَقَلِنَا وَ لَمْ تُرْعَ لِرَسُولِ اللَّهِ حُرْمَةٌ فِي أَمْرِنَا إِنَّ يَوْمَ الْحُسَيْنِ أَقْرَحَ جُفُونَنَا وَ أَسْبَلَ دُمُوعَنَا وَ أَذَلَّ عَزِيزَنَا بِأَرْضِ كَرْبٍ وَ بَلَاءٍ وَ أَوْرَثَتْنَا [يَا أَرْضَ كَرْبٍ وَ بَلَاءٍ أَوْرَثْتِنَا] الْكَرْبَ [وَ] الْبَلَاءَ إِلَى يَوْمِ الِانْقِضَاءِ فَعَلَى مِثْلِ الْحُسَيْنِ فَلْيَبْكِ الْبَاكُونَ فَإِنَّ الْبُكَاءَ يَحُطُّ الذُّنُوبَ الْعِظَامَ ثُمَّ قَالَ علیه السلام كَانَ أَبِي إِذَا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّمِ لَا يُرَى ضَاحِكاً وَ كَانَتِ الْكَآبَةُ تَغْلِبُ عَلَيْهِ حَتَّى يَمْضِيَ مِنْهُ عَشَرَةُ أَيَّامٍ فَإِذَا كَانَ يَوْمُ الْعَاشِرِ كَانَ ذَلِكَ الْيَوْمُ يَوْمَ مُصِيبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُكَائِهِ وَ يَقُولُ هُوَ الْيَوْمُ الَّذِي قُتِلَ فِيهِ. 🔰 الأمالي(للصدوق)، ص۱٢٨ 💥 امام علی بن موسی الرضا علیه السلام: ماهی است که اهل جاهلیت، در آن را حرام و ممنوع می‌دانستند ولی ما در آن حلال شمرده شد و شکسته شد و و ما به اسارت برده شدند و به آتش کشیده شد و وسایل و خادمینمان شد و حرمت پیامبر در مورد ما رعایت نشد. (عاشورا)، پلک‌هایمان را مجروح کرد و اشکمان را درآورد و عزیزمان را در ذلیل کرد و بلا و غم شدیدی را تا پایان عمر برای ما به ارث گذاشت. گریه کنندگان، بر مثل باید گریه کنند؛ چرا که ، گناهان کبیره را می‌ریزد. سپس فرمودند: وقتی می‌رسید، دیده نمی‌شد که پدرم بخندد و حزن و اندوه بر ایشان غلبه می‌کرد تا ده روز از محرم می‌گذشت و چون می‌شد، آن روز، روز مصیبت و حزن و گریه ایشان بود و می‌فرمودند: این روز، روزی است که در آن کشته شد. @tabyeen98
حسین؛ چراغ هدایت و کشتی نجات
باز اين چه شورش است كه در خلق عالم است  پرسیدم از هلال ماه: چرا قامتت خم است؟ آهی کشید و گفت: که ماه محرم است! گفتم‌ که چیست محرم؟ با ناله گفت: ماه عزای  اشرف اولاد آدم است 🖤 فرا رسیدن ماه محرم و  🖤ایام سوگواری سالار شهیدان 🖤امام حسین(ع) تسلیت باد. 🏴السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ 🏴وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ 🏴بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ 🏴اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید رئیسی: امام رضا علیه السلام فرمود: ای پسر شَبیب! ... حسین❤️ https://eitaa.com/tabyeen98/647
Mahmoud Karimi - Besme Rabel Eshgh.mp3
8.72M
بسم رب النور | مداحی حاج محمود کریمی | بسم رب العشق
سلام بر حسین❤️
هدایت شده از عطر قرآن و عترت
✍ تاسوعاء؛ روز محاصره امام و اصحاب ایشان 💥 تاسُوعَاءُ يَوْمٌ حُوصِرَ فِيهِ الْحُسَيْنُ عَلَيْهِ السَّلَام‏ وَ أَصْحَابُهُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ بِكَرْبَلَاءَ وَ اجْتَمَعَ عَلَيْهِ خَيْلُ أَهْلِ الشَّامِ وَ أَنَاخُوا عَلَيْهِ وَ فَرِحَ ابْنُ مَرْجَانَةَ وَ عُمَرُ بْنُ سَعْدٍ بِتَوَافُرِ الْخَيْلِ وَ كَثْرَتِهَا وَ اسْتَضْعَفُوا فِيهِ الْحُسَيْنَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ أَصْحَابَهُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ أَيْقَنُوا أَنْ لَا يَأْتِيَ الْحُسَيْنَ عَلَيْهِ السَّلَام‏ نَاصِرٌ وَ لَا يُمِدَّهُ أَهْلُ الْعِرَاقِ، بِأَبِي الْمُسْتَضْعَفُ الْغَرِيب‏(کافی، ج4، ص147). ✅ علیه السلام: روزی است که علیه السلام و رضی الله عنهم در شدند و سپاه شام اطرافشان را گرفتند و شترهای خود را خوابانیدند و پسرِ مرجانه و عمر بن سعد به فراوانی لشکرشان شاد شدند، و حسین صلوات الله علیه و اصحابش را تحت فشار قرار دادند و یقین کردند که یاوری برای حسین علیه السلام نمی آید و اهل عراق او را یاری نخواهند کرد. پدرم به فدای آن غریبی که [توسط ستمگران] تحت فشار قرار گرفت.
هدایت شده از کانال حسین دارابی
روز تاسوعا در کربلا چه گذشت؟ | عضوشوید 👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
یادکرد مصیبت حضرت عباس(ع) كنيۀ آن بزرگوار، ابوالفضل و القابش سقّا و قمر بنی‌‏هاشم است. عبّاس(ع)، قامتى بلند، سينه‌‏اى سِتَبر، بازوانى توانمند و چهره‌‏اى بس زيبا داشت، چُنان كه او را ماه بنی‌‏هاشم می‌‏گفتند. او در هنگام شهادت، 34 سال داشت. پیش از یادکرد، گفتنی است: گزارش مشهوری که در این روزگار از چگونگی شهادت حضرت عباس(ع) می‌شنویم نقل ضعیفی است که در آن را یادداشت بعد توضیح می‌دهم. چگونگی شهادت سردار رشید اسلام؛ به دو روایت 1. تشنگی به گاهِ کارزار، بر حسین(ع) چیره شد و دشمن، مانع از رسیدن آب به او می‌شد؛ حُسَين(ع) عَطِشَ و قَد مَنَعوهُ الماء. عباس(ع) مشک کوچکی برداشت و با برادرانش؛ عثمان، جعفر و عبدالله برای آوردن آب به سدّ دشمن حمله کرده آن را شکافته تا آبی به لبان تشنۀ برادر برساند. در این حمله هر سه برادرش به شهادت رسیدند ؛ قَد قُتِلَ إخوَتُهُ: عُثمانُ و جَعفَرٌ و عَبدُاللّهِ فِي المَعرَكَةِ عَلَى الماء. عباس(ع) مشک را از آب پُرکرد و آن را به دوش گرفت و تنهایی به سوی حسین(ع) بازگشت؛ مَلَأَ العَبّاسُ (ع) القِربَةَ و جاءَ بِها فَحَمَلَها عَلى ظَهرِهِ إلَى الحُسَينِ(ع) وَحدَهُ. حسین(ع) از آن آب نوشید؛ فَشَرِبَ مِنهَا الحُسَينُ(ع). از اینجا به بعد تنهایی امام(ع) شدت یافته امیدِ دشمن برای رسیدن به امام و به شهادت رساندن او قوت می‌گیرد. از این رو حضرت عباس(ع) مدام در کنار برادر است و از او جدا نمی‌شود؛ بَينَ يَدَيهِ العَبّاسُ. دو برادر، پُرتوان در کنار هم شمشیر می‌زنند تا اینکه دشمن در هجومی سهمگین، بین آن دو فاصله می‌اندازد. شیخ مفید(ره) می‌نویسد: دشمنان، گِرد عباس(ع) را گرفتند و او را از حسين(ع)، جدا كردند. عباس(ع) نيز به تنهايى با آنها جنگيد تا به شهادت رسيد. رضوان الهى بر او باد؛ و أحاطَ القَومُ بِالعَبّاسِ (ع) فَاقتَطَعوهُ عَنهُ، فَجَعَلَ يُقاتِلُهُم وَحدَهُ حَتّى قُتِلَ رِضوانُ اللّهِ عَلَيهِ. عباس را بین فرات و قتلگاه حسین(ع) کُشتند و پس از آن، دستها و پاهایش را از بدنش جدا کردند؛ قُتِلَ بَينَ الفُراتِ و مَصرَعِ الحُسَينِ(ع) و قَطَعوا يَومَئِذٍ يَدَيهِ و رِجلَيهِ. از سرِ كينه‌‏ورزى با او و به سبب گرفتاری‌هايى كه برايشان به وجود آورده بود و كُشتارى كه از آنها كرده بود ؛ حَنَقاً عَلَيهِ، و لِما أبلى فيهِم و قَتَلَ مِنهُم‏. 2. ابن شهرآشوب شهادت او را در آخرین حمله برای آوردن آب می‌داند و می‌نویسد: عباس(ع)، در طلب آب می‌رفت كه بر او حمله بُردند. او هم به آنها حمله بُرد؛ مَضى بِطَلَبِ الماءِ فَحَمَلوا عَلَيهِ و حَمَلَ هُوَ عَلَيهِم‏. زيد بن وَرقاى جُهَنى، در پشت درخت خرمايى به كمين او نشست و بر دست راست عباس(ع) ضربه‌‏اى زد و آن را قطع كرد؛ فَكَمَنَ لَهُ زَيدُ بنُ وَرقاءَ الجُهَنِيُّ مِن وَراءِ نَخلَةٍ فَضَرَبَهُ عَلى يَمينِه‏. عباس(ع)، شمشير رابه دست چپ گرفت و به آنها حمله بُرد؛ فَأَخَذَ السَّيفَ بِشِمالِهِ و حَمَلَ عَلَيهِم‏ او چنين رَجَز می‌خواند: وَاللّهِ إن قَطَعتُمُ يَميني // إنّي احامي أبَداً عَن ديني‏ به خدا سوگند، اگر دست راستم را قطع كنيد // من، هميشه از دينم حمايت می‌كنم‏ آن گاه، جنگيد تا ناتوان شد. حَكيم‌بن‌طُفَيل از پشت درخت خرما به او كمين زد و بر دست چپش ضربه‏اى زد و آن را قطع كرد. رَجَز عباس(ع) عوض شد: يا نَفسُ لا تَخشَي مِنَ الكُفّارِ // و أبشِري بِرَحمَةِ الجَبّار اى جان! از كافران مترس‏ // و به رحمت خداى جبران كننده، بشارتت باد! پس آن ملعون، با عمود آهنين به او زد و عبّاس(ع) را به شهادت رساند؛ فَقَتَلَهُ المَلعونُ بِعَمودٍ مِن حَديدٍ. در شهادت او حسین(ع) به شدت گریست؛ فَبَكَى الحُسَينُ(ع) بُكاءً شَديداً. پس از شهادت او حسین(ع) در رثای او گفت: اكنون، پُشتم شكست و چاره‏ام، ناچار گشت؛ الآنَ انكَسَرَ ظَهري و قَلَّت حيلَتي‏. 🆔 https://t.me/pishgar_ir
✍ تحلیل عاشورای حسینی ♻️ ریشۀ اصلیِ قیامِ امام حسین 1⃣ رهبر انقلاب https://eitaa.com/tabyeen98/5885 2⃣ دکتر حسن انصاری https://eitaa.com/tabyeen98/786 3⃣ دکتر رجبی دوانی https://eitaa.com/tabyeen98/785
✍ تحلیل عاشورای حسینی(3) ♻️ ریشۀ اصلیِ قیامِ امام حسین 🖋 آیت‌الله سیّدعلی خامنه‌ای [۱]. نه می‌توانیم بگوییم که حضرت برای «تشکیلِ حکومت» قیام کرد، و نه می‌توانیم بگوییم حضرت برای «شهید شدن» قیام کرد. امام حسین - علیه‌السّلام - هدفِ دیگری داشت که رسیدنِ به آن «هدف»، حرکتی را می‌طلبید که این حرکت، یکی از این دو «نتیجه» را داشت. پس حکومت یا شهادت، هیچ‌کدام «هدف» نبودند، بلکه دو «نتیجه» بودند. [۲]. هدف آن حضرت عبارت بود از انجام‌دادنِ یک «واجبِ عظیم» از واجباتِ دین که آن را هیچ‌کس قبل از امام حسین انجام نداده بود؛ نه رسولِ اکرم این واجب را انجام داده بود، نه امیرالمؤمنین، نه امام حسن؛ چون زمینۀ انجامِ این واجب، در زمانِ امام حسین پیش آمد. [۳]. دو نوع انحراف وجود دارد: گاهی مردم، فاسد می‌شوند، امّا احکامِ اسلامی از بین نمی‌رود، امّا گاهی هم مردم، فاسد می‌شوند، هم حکومت‌ها، هم علمای دین، به‌طوری‌که حقایقِ اسلام، تحریف و منکر را معروف و معروف را منکر، و خطّ اسلام را «صدوهشتاد درجه» عوض می‌کنند. آن حکم، حکمِ «تغییرِ وضع» و «تجدیدِ حیات»، یا به‌تعبیرِ امروز، «انقلاب» است که مربوط به «برگرداندنِ جامعۀ منحرف به خطّ اصلی» و «تضمین‌کنندۀ زنده‌شدنِ اسلام» است، بعد از آن‌که مُشرف به مردن است، یا مرده و ازبین‌رفته است. مسأله این است که اگر جامعۀ اسلامی «منحرف» شد و این انحراف، به‌جایی رسید که «خوفِ انحرافِ کلّ اسلام» بود، تکلیف چیست؟! [۴]. افزون‌بر‌این‌که باید انحرافِ اساسی در دین رخ داده باشد، شرطِ دیگرِ انجامِ این حکم، آن است که «زمینه» و «موقعیّت» برای انجامِ آن، مساعد باشد؛ چون خدای‌متعال، به چیزی که «فایده» ندارد و «اثر» نمی‌بخشد، تکلیف نکرده است. البتّه مراد از فراهم‌بودنِ موقعیّت، این نیست که «خطر»ی در پی نباشد، بلکه غرض این است که «پیامِ» قیام، به مردم منتقل خواهد شد و مردم خواهند فهمید و در اشتباه، نخواهند ماند. وجودِ «خطر»، این «تکلیف» را ساقط نمی‌کند، بلکه انجامِ این تکلیف، همیشه توأم با خطر است. در زمانِ ما، امام خمینی نیز از خطر نهراسید و هدف و تکلیفِ خود را قیام دانست. ازاین‎‌رو، انقلابِ اسلامی، پرتوی از قیامِ عاشورا است، با این تفاوت که آن قیام به نتیجۀ شهادت انجامید و این انقلاب، به نتیجۀ برپاییِ حکومتِ اسلامی. [۵]. در زمانِ امام حسین - علیه‌السّلام - هم «انحرافِ اساسی در اسلام» به‌وجود آمد و هم «فرصتِ مساعد برای اثرگذاری» پیدا شد. اوّلاً، بعد از معاویه، کسی به حکومت رسید که حتّی «ظواهرِ اسلام» را هم رعایت نمی‌کرد، چنان‌که اهلِ شُرب خَمر و فسادهای جنسیِ واضح و شعرسرایی بر رّد دین و مخالفتِ علنی با اسلام بود، ولی چون به‌عنوانِ ریاست بر جامعۀ اسلامی در قدرت قرار گرفته بود، نمی‌خواست اسمِ اسلام را براندازد. حاکمِ فاسد، جامعه را نیز فاسد می‌کند؛ چون بر جامعه و مردم، اثر می‌گذارد. ثانیاً، «زمینه» هم آماده است؛ یعنی فضای جامعۀ اسلامی، طوری است که ممکن است «پیامِ» امام حسین به گوشِ انسان‌ها در همان زمان و در طولِ تاریخ برسد، درحالی‌که اگر در زمانِ معاویه، امام حسین می‌خواست قیام کند، پیامِ او دفن می‌شد؛ زیرا سیاست‌ها به‌گونه‌ای بود که مردم نمی‌توانستند حقّانیتِ سخن را دریابند. ازاین‌رو، ایشان ده سال در زمانِ خلافتِ معاویه، امام بود، ولی قیام نکرد. [۶]. امام حسین قیام کرد تا آن واجبِ بزرگی را که عبارت از «تجدیدِ بنای نظام و جامعۀ اسلامی»، یا «قیام در مقابلِ انحرافاتِ بزرگ در جامعۀ اسلامی» است، انجام دهد، که این خودش، یک «مصداقِ بزرگِ امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر» است. [۷]. آن حضرت در مناسبت‌های مختلف، به همین معنا اشاره کرده است: وَ عَلَی الاْسْلامِ الْسَّلامُ اِذ قَدْ بُلِيَتِ الاْمَّةُ بِراعٍ مِثْلَ يَزيدَ دیگر باید با اسلام، خداحافظی کرد، آن وقتی‌که اسلام به حاکمی مثلِ یزید، مبتلا گردد. وَ أَنِّی لَمْ أَخْرُجْ أَشِراً وَ لَا بَطِراً وَ لَا مُفْسِداً وَ لَا ظَالِماً وَ إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی أُرِيدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أَسِيرَ بِسِيرَةِ جَدِّی وَ أَبِي‏ عَلِيِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ و همانا من براى سركشى و خودنمایی و فساد و ظلم‌، قیام نكردم، به‌یقین كه من برای اصلاح در میانِ امّتِ جدّم، قیام كردم و می‌خواهم به نیكی، سفارش و از بدی، نهی كنم، و مطابقِ سيرۀ جدّم، و پدرم على‌بن‌ابى‌طالب رفتار می‌نمایم. وَ أَنَا أَدْعُوکُمْ إِلى کِتابِ اللّهِ وَ سُنَّةِ نَبِیِّهِ، فَاِنَّ السُنَّةَ قَدْ أُمیتَتْ، وَ إِنَّ الْبِدْعَةَ قَدْ أُحْیِیَتْ و من شما را به کتابِ خدا و سنّتِ پیامبرش فرا مى‌خوانم؛ چراکه سنّتِ او را میرانده و بدعت را زنده کردند. (در خطبه‌های نمازِ جمعه، ۱۹ خرداد ۱۳۷۴).
✍ تحلیل عاشورای حسینی ♻️ ریشۀ اصلیِ قیامِ امام حسین 1⃣ رهبر انقلاب https://eitaa.com/tabyeen98/5885 2⃣ دکتر حسن انصاری https://eitaa.com/tabyeen98/786 3⃣ دکتر رجبی دوانی https://eitaa.com/tabyeen98/785
آيا امام حسين (ع) پيشنهاد داد نزد يزيد برود؟ (دستگاه رسانه ای يزيد و تحليل چرایی واقعه عاشوراء) در دو فرسته؛ از دکتر حسن انصاری از مطالب نادرستی که بسيار در اين سال ها در تحليل واقعه عاشوراء و قيام سيد الشهدا (ع) به آن استناد می شود اين است که گفته می شود حضرت به عمر بن سعد پيشنهاد داد که بگذارند به جای بيعت با عبيد الله بن زياد يکی از اين سه کار را انجام دهد: اختاروا مني خصالا ثلاثا: إما أن أرجع إِلَى المكان الَّذِي أقبلت مِنْهُ، وإما أن أضع يدي فِي يد يَزِيد بن مُعَاوِيَة فيرى فِيمَا بيني و بينه رأيه، و إما أن تسيروني إِلَى أي ثغر من ثغور الْمُسْلِمِينَ شئتم، فأكون رجلا من أهله، لي مَا لَهُمْ و علي مَا عَلَيْهِم. اين روايت را ابومخنف با اين سند نقل کرده: قَالَ أَبُو مخنف: و أما مَا حَدَّثَنَا بِهِ الْمُجَالِدُ بن سَعِيدٍ والصقعب بن زهير الأَزْدِيّ و غيرهما من المحدثين، فهو مَا عَلَيْهِ جماعة المحدثين، قَالُوا: إنه قَالَ:.. (نک: تاريخ الطبري، 5/413). 👈 ابومخنف نسبت به اين روايت ترديد دارد و می گويد اين روايت جماعت محدثان است. منعکس کننده گرايش "اهل جماعت" که گرايش عمومی آنان اين بود که تا جایی که ممکن است حادثه عاشوراء و قتل امام حسين (ع) را به پليدی ابن زياد تقليل دهند و دامن خلافت را از ننگ کشتن پسر دختر پيامبر (ص) پاک کنند. آنان در واقع با نقل روايات "فتنه" مخالف بودند و می گفتند بايد امر صحابه و خلفاء را به خدا سپرد و در نزاع های پيشين مجادله نکرد و حتی آنها را نقل نکرد. در اين ديدگاه بهتر بود امام حسين(ع) چنين پيشنهادی به عمر سعد می داد تا دامن يزيد از جنايت قتل پسر دختر پيامبر پاک شود. جالب اين است که ابو مخنف چند سطر پايينتر در دنباله روايتی را از همان راويان نقل می کند که در پی ارائه اين پيشنهادات، عمر سعد نامه ای به ابن زياد نوشت و پيشنهادات را مطرح کرد و اتفاقا ابن زياد هم قبول کرد منتهی در واقع در نهايت اين شمر بن ذي الجوشن بود که رأی او را تغيير داد. در واقع همه گناه واقعه عظيم عاشوراء با تبليغات دستگاه رسانه ای امويان بر دوش شمر می افتد. ملاحظه کنيد: قَالَ أَبُو مخنف: حَدَّثَنِي الْمُجَالِد بن سَعِيد الهمداني والصقعب بن زهير، أنهما كانا التقيا مرارا ثلاثا أو أربعا، حُسَيْن وعمر بن سَعْدٍ، قَالَ: فكتب عمر ابن سَعْد إِلَى عُبَيْد اللَّهِ بن زياد: أَمَّا بَعْدُ، فإن اللَّه قَدْ أطفأ النائرة، و جمع الكلمة، وأصلح أمر الأمة، هَذَا حُسَيْن قَدْ أعطاني أن يرجع إِلَى المكان الَّذِي مِنْهُ أتى، أو أن نسيره إِلَى أي ثغر من ثغور الْمُسْلِمِينَ شئنا، فيكون رجلا مِنَ الْمُسْلِمِينَ لَهُ مَا لَهُمْ، وعليه مَا عَلَيْهِم، أو أن يأتي يَزِيد أَمِير الْمُؤْمِنِينَ فيضع يده فِي يده، فيرى فِيمَا بينه وبينه رأيه، وفي هَذَا لكم رضا، وللأمة صلاح قَالَ: فلما قرأ عُبَيْد اللَّهِ الكتاب قَالَ: هَذَا كتاب رجل ناصح لأميره، مشفق عَلَى قومه، نعم قَدْ قبلت قَالَ: فقام إِلَيْهِ شمر بن ذي الجوشن، فَقَالَ: أتقبل هَذَا مِنْهُ وَقَدْ نزل بأرضك إِلَى جنبك! وَاللَّهِ لَئِنْ رحل من بلدك، ولم يضع يده فِي يدك، ليكونن أولى بالقوة والعزة ولتكونن أولى بالضعف والعجز، فلا تعطه هَذِهِ المنزلة فإنها من الوهن، ولكن لينزل عَلَى حكمك هُوَ وأَصْحَابه، فإن عاقبت فأنت ولي العقوبة، وإن غفرت كَانَ ذَلِكَ لك، وَاللَّهِ لقد بلغني أن حسينا وعمر بن سَعْد يجلسان بين العسكرين فيتحدثان عامة الليل، فَقَالَ لَهُ ابن زياد: نعم مَا رأيت! الرأي رأيك (طبری، 5/ 414). جالب اين است که بلاذري در انساب الأشراف هم همين خط را دنبال کرده (نک: 3/182). ابومخنف در دنباله نقل می کند که بنابر روايتی ديگر مطلقا چنين پيشنهاداتی از سوی سيد الشهداء داده نشد. به روايت توجه کنيد: قَالَ أَبُو مخنف: فأما عبد الرَّحْمَن بن جندب فَحَدَّثَنِي عن عقبة بن سمعان قَالَ: صحبت حسينا فخرجت مَعَهُ مِنَ الْمَدِينَةِ إِلَى مكة، ومن مكة إِلَى العراق، ولم أفارقه حَتَّى قتل، و ليس من مخاطبته الناس كلمة بِالْمَدِينَةِ وَلا بمكة وَلا فِي الطريق وَلا بِالْعِرَاقِ وَلا فِي عسكر إِلَى يوم مقتله إلا وَقَدْ سمعتها أَلا وَاللَّهِ مَا أعطاهم مَا يتذاكر الناس وما يزعمون، من أن يضع يده فِي يد يَزِيد بن مُعَاوِيَة، وَلا أن يسيروه إِلَى ثغر من ثغور الْمُسْلِمِينَ، ولكنه قَالَ: دعوني فلأذهب فِي هَذِهِ الأرض العريضة حَتَّى ننظر مَا يصير أمر الناس (همو، همان، 5/ 413 تا 414). https://t.me/azbarresihayetarikhi
در واقع حضرت با پافشاری بر موضع خود در عدم بيعت با يزيد در عين حال می کوشيد از مواجهه خونين با لشکر ابن زياد تا جای ممکن اجتناب کند. پيشنهاد مشخص حضرت اين بود که بگذارند فرصتی داده شود تا بدون مواجهه خونين در اين مرحله روند حوادث در مورد "امر الناس" شکل طبيعی خود را پی گيرد. در اينجا معنای می دهد. در واقع حضرت می خواست بدون آنکه مواجهه ای صورت گيرد اين فرصت داده شود که از يک سو حضرت بپذيرد در آن موقعيت زمانی خاص از رفتن به کوفه که به معنای سقوط پايگاه يزيد در عراق بود صرف نظر کند و در مقابل دستگاه خلافت هم از او درخواست بيعت نکند تا درباره امر حکومت بعدا بحث و تبادل نظر صورت گيرد و تصميم عراق در برابر شام روشن شود. روشن بود که این روند در نهایت به معنای سقوط خلافت یزید و شکست طرح دستگاه خلافت شام بود. روايت پيشنهادات سه گانه را اخباريان و محدثان مرجی مذهب جای ديگری با شباهتی شگفت انگيز استفاده کرده بودند؛ در مورد ماجرای خونخواهی اصحاب جمل. آنجا هم اصرار بر اين بود که طرفين جنگ جمل را به نحوی در عين حال که تطهير می کنند راه نجات را عدم همراهی با هر دو طرف جنگ قلم بزنند. وحدثني عَمْرو بْن مُحَمَّد، حَدَّثَنَا عَبْد اللَّهِ بن إدريس بن حصين، عن عمر بن جاوان : عَن الأحنف أن طَلْحَةَ وَالزُّبَيْر دعواه إِلَى الطلب بدم عُثْمَان، فَقَالَ: لا أقاتل ابْن عمّ رسول الله ومن أمر تماني ببيعته، وَلا أقاتل أَيْضًا طائفة فِيهَا أم الْمُؤْمِنِينَ وحواري رَسُول اللَّهِ، ولكن اختاروا مني إحدى ثلاث: إما أن تفتحوا لي الجسر فألحق بأرض الأعاجم، أَوْ بِمَكَّةَ، أَوْ أعبر فأكون قريبا. فأتمروا فرأوا أن يكون بالقرب وَقَالُوا: نطأ صماخه. فاعتزل بالجلحا (ء) من الْبَصْرَةِ عَلَى فرسخين، واعتزل مَعَهُ ستة آلاف (انساب بلاذري، 2/ 232). شريف مرتضی در تنزيه الأنبياء در مقام بحثی جدلی به روايت پيشنهاد سه گانه که راويان اموی نقل می کردند استناد می کند اما از سياق بحث او معلوم است که خود او به آن باور ندارد و فقط استفاده ای جدلی از آن می کند. حقيقت اين است که حضرت ابا عبد الله (ع) از زمانی که از بيعت با يزيد در مدينه تن زد تا روز عاشوراء قدمی از آنچه در پی آن بود عقب نشينی نکرد. او در واقع در دنباله حرکت هوشمندانه سياسی خود با ذکر پيشنهاد يگانه ای که بالا در روايت دوم ابو مخنف ديديم سعی کرد تا جایی که ممکن است زمينه ای را فراهم کند تا حرکت اعتراضی او در مقابل دستگاه يزيد جنبه عمومی تری بگيرد و به صورت اعتراض مردمی و جنبشی فراگير تبديل شود. با اين وصف رفتار جنايتکارانه امويان در روز عاشوراء و شدت قساوت آنان در نهايت موجب شد که با شهادت حضرت پيام عاشوراء در شکل بسيار وسيعتری در سرتاسر جهان اسلام آن روز منعکس شود و مشروعيت دستگاه معاويه و خلافت فاسد اموی از بين برود. https://t.me/azbarresihayetarikhi
30.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴کلیپ تصویری: سلام من به حسین و به كربلای حسین ▪️با نوای حاج محمود کریمی 🔻فایل با کیفیت HD 👇 https://ahlolbait.com/content/25671 @ahlolbait
1_4940978815959565346.mp3
10.6M
🎙 🖤 🎼 تکیه کوچک ▪️ تازه ترین قطعه عاشورایی محسن چاوشی.
⚫️ گریه می‌کرد و خلخالم را می‌ربود... 💢حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَكِّلِ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ السَّعْدَآبَادِيُّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي الْجَارُودِ زِيَادِ بْنِ الْمُنْذِرِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الحسين [اَلْحَسَنِ] عَنْ أُمِّهِ فَاطِمَةَ بِنْتِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: دَخَلَتِ الْغَانِمَةُ [الْعَامَّةُ] عَلَيْنَا الْفُسْطَاطَ وَ أَنَا جَارِيَةٌ صَغِيرَةٌ وَ فِي رِجْلِي خَلْخَالاَنِ مِنْ ذَهَبٍ فَجَعَلَ رَجُلٌ يَفُضُّ الْخَلْخَالَيْنِ مِنْ رِجْلِي وَ هُوَ يَبْكِي فَقُلْتُ مَا يُبْكِيكَ يَا عَدُوَّ اللَّهِ فَقَالَ كَيْفَ لاَ أَبْكِي وَ أَنَا أَسْلُبُ ابْنَةَ رَسُولِ اللَّهِ فَقُلْتُ لاَ تَسْلُبْنِي قَالَ أَخَافُ أَنْ يَجِيءَ غَيْرِي فَيَأْخُذَهُ قَالَتْ وَ انْتَهَبُوا مَا فِي الْأَبْنِيَةِ... ✍🏻 از فاطمه دختر امام حسين علیهم السلام، روایت است که فرموده: غارتگران بر خيمه ما هجوم كردند و من دختر خردسالى بودم و خلخال طلا بپايم بود. مردى آنها را مى‌ربود و مى‌گريست، گفتم دشمن خدا چرا گريه ميكنى‌⁉️ گفت: چرا گريه نكنم كه دختر رسول خدا را غارت ميكنم! گفتم مرا واگذار، گفت: ميترسم ديگرى آن را برُبايد!!!!! سپس فرمود: هرچه در خيمه‌هاى ما بود غارت كردند... 📓أمالی، صدوق رحمه الله، مجلس سی و یکم، حدیث ٢ @ashkvareh