بسم الله الرحمن الرحیم
#سوال:
❓در مورد برنامه ریزی به طور خلاصه توضیح دهید
برنامهریزی یک وسیلهای است که با آن به یک موقعیت مناسب میتوان رسید.
به این صورت که یک آینده روشن و بهتر از زمان حال در ذهن ترسیم کرده و راههای نیل به آن نیز پیشبینی میشود.
برنامهریزی به دو نوع تقسیم میشود:
الف - برنامهریزی سطحی:
برنامهریزی سطحی مقدمه برنامهریزی اساسی است.
مثل فعالیتهایی که انسان روزمره انجام میدهد. اگر این #فعالیتها_در_قالب_زمان قرار گیرد برنامهریزی سطحی گفته میشود. برخی از انسانها به این نوع برنامهریزی خیلی علاقه دارند این علاقه به زندگی آنها یک نظم ماشینی داده است.
مثال: از ساعت ۶ تا ۷ ورزش.از ساعت ۷ تا ۸ مطالعه. از ساعت ۸ تا ۸:۳۰ صرف صبحانه و الی آخر.
ب - برنامه ریزی اساسی:
شامل فعالیتهایی است که تاثیرات مهمی در زندگی انسان دارد.
معمولاً انسانها از این برنامهریزی دوری میکنند چون نیاز به تلاش فکری دارد.
مثال: فردی میخواهد ازدواج کند. ازدواج یک فعالیت مهم و اثرگذار در زندگی انسان است برای ازدواج خوب تقویت تفکر نیاز است، معاشرت لازم است، مصاحبه با اهل نظر لازم است تحقیقات محلی نیاز است، و مهم تراینکه بعد از جمع آوری اطلاعات اولاً تجزیه تحلیل اطلاعات و ثانیاً تطبیق آنها با مخاطب خیلی مهم است.
انجام همه این فعالیتهای مهم همان #برنامهریزی_اساسی است که اگر خوب انجام گیرد یک وضعیت مطلوب در آینده برای انسان حاصل میشود. متاسفانه در سطح توده مردم این برنامهریزی انجام نمیگیرد و بعداً مشکلات زیادی را به زندگی آنها تحمیل میکند و برخی از انسانها وارد این برنامهریزی میشوند اما در تداوم آن دچار مشکل میشوند.
به هر حال در این نوع برنامهریزی رمز تداوم با اراده قوی است.
🔰 مراحل برنامهریزی:
1⃣ اولین قدم در برنامهریزی #شناخت_هدف است یعنی با انجام این فعالیتها به کدام نقطه مطلوب میتوان رسید؟ مثلاً یک دانشجو از انجام فعالیتهای آموزشی قصد دارد به چه نقطهای برسد؟ هرچند در تعیین نقاط اختلاف سلیقه وجود دارد اما نقطه گذاریها تابع قوت تفکر هر فرد است.
اگر یک معیار تعریف شود از پراکندگی فاصله گرفته میشود در نقطه گذاری ها معیار اول؛ رشد و تقویت خود استعداد ها میباشد.
اما اگر دقت کرده باشید اکثر انسانها اهداف را اول در محیط جستجو میکنند.
اگر دانشجو فعالیت های آموزشی را با هدف رشد استعدادها و تقویت توانمندیهای خود انجام دهد هم به استقلال میرسد و هم در محیط به آسانی موقعیت خوبی را به دست میآورد.
از این رو اگر یک دانشجو انجام فعالیتهای آموزشی را صرفاً برای کسب یک شغل خاص متمرکز کند به خطا خواهد رفت.
2⃣ قدم دوم در برنامهریزی #شناخت_شرایط_محیطی هم از لحاظ قدرت اقتصادی و هم از لحاظ نیازهای جامعه است.
اگر در تدوین و انجام فعالیتها به جنبههای اقتصادی و نیازهای واقعی مردم توجه شود قوت فرآیند برنامهریزی بالا میرود.
اگر دانشجو به رفع نیازهای مردم بیاندیشد عمق و وسعت مهارتهایی که میآموزد بیشتر خواهد شد.
در جنبه اقتصادی نیز باید مراقب بود تا بلند پروازی انجام نگیرد به عبارت سادهتر قواره فعالیتهای دانشجو نباید با قدرت اقتصادی خودش فاصله زیادی داشته باشد که بعدا نتواند آن را پر کند.
3⃣ هدف و شرایط برای دانشجو مشخص شد از این رو باید #روشهای_نیل_به_هدف را با شرایط محیطی تطبیق داده تا آنها اعتبار لازم را کسب نمایند.
مثال: دانشجوی مورد نظر برای نیل به هدف معین و با ملاحظه شرایط محیطی به این میرسد که بهرهبرداری از یک استاد ماهر نیاز است یا تدارک یک سفر اردویی موثر است.
در بهرهمندی از درس آن استاد نیل به هدف تسریع میشود و نیز نیاز مهمی از مردم در آینده نزدیک مرتفع میشود، اما به لحاظ قدرت اقتصادی قدری تنگنا وجود دارد.
چون هدف و نیاز مهم مردم این روش را تایید میکند پس ارزش دارد به زیر این تنگنا رفت.
مثلاً:
- اخذ وام قرض الحسنه از بانک.
- اخذ قرض از یک دوست.
- فروش یکی از داراییها.
اگر دقت کرده باشید این سه گام در هم تنیدهاند. شما مخاطبان این مطالب را باید خوب بخوانید، تمرین حل کنید و سوال بپرسید تا به مهارت برنامهریزی به صورت نسبی دست پیدا کنید.
و بعد بتوانید در زندگی خود اجرایی کنید.
لازم به یادآوری است که این مطالب عمومی بوده و جهت اطلاعات تخصصی باید به اساتید مدیریت مراجعه نمایید.
عزتمند باشید.
امیدی
@tabyin1318