بسم الله الرحمن الرحیم
#قسمت_دوم ۱
به فضل الهی در قسمت اول بحث « #رویدادها در آیینه تعلیم و تربیت» مطالبی تقدیم شد. قسمت دوم این بحث با توجه به سوالات مخاطبان بزرگوار و نیز مطالب دیگری با صراحت بیشتری تقدیم میگردد. درخواست بنده این است که مطالب را با دقت بیشتری بخوانید. چون یک بحث مبنایی است.
🔰 مطلب اول؛
« #مراحل_کسب_آگاهی »
#آگاهی، هم مبنای عمل و هم بستر تشخیص احسن عمل هست. بر اساس این جمله معلوم میشود آگاهی یک سیر رشد صعودی دارد که میتوان برای آن سه مرحله را عنوان کرد.
🔸 مرحلهی اول؛
#کسب_علم_سالم و مفید برای مرحلهی اول یکهدف واسطهای است. دانشجو یا متعلم اولا؛ با انگیزهی مبارزه با جهل ثانیاً؛ با تلاش فکری مستمر و ثالثا؛ با تلمذ در محضر علما و دانشمندان برای نیل به این هدف قیام کند.
🔸 مرحلهی دوم:
#کسب_عدالت در مواجهه با رویدادهای زندگی برای مرحلهی دوم یک هدف واسطهای است. #عالم اولا؛ با انگیزه مبارزه با ظلم ثانیاً؛ با نشر مستمر آموختههایش و ثالثا؛ با بهرهمندی از تجربیات بزرگان، موضعگیری درست را در مقابل تحسینها و تکذیبها آموخته و برای کسب عدالت قیام نماید.
🔸 مرحلهی سوم:
#کسب_بصیرت_نافذ در مرحلهی سوم یک بستر اساسی برای هر سه مرحله است. #عالم_مجاهد اولا؛ با انگیزهی مبارزه با طاغوت ثانیاً؛ با حضور فعالانه و مجدانه در صحنهی اجتماع و ثالثا؛ با شناخت دشمن و روشهای او برای برقراری قسط و عدل در جامعه قیام کند. این کسب آگاهی ملزوماتی دارد که به دو مورد از مهمترین آنها اشاره میکنم.
1⃣ توکل و اعتماد به خداوند متعال
2⃣ تطبیق همه افکار، اعمال و گفتار با شاخص ولایت
❓کسب آگاهی چه آثاری میتواند داشته باشد؟ موارد زیاد است بنده چند مورد عرض میکنم.
۱) میزان آزمون و خطا در انسان کاهش پیدا میکند.
۲) کنترل تعصبات و تمایلات درونی برای انسان آسان میشود.
۳) انجام کار خوب و پرهیز از کار بد در درون انسان تعالی پیدا میکند.
۴) انسان از مسیر مکر الهی فاصله گرفته و به سوی مسیر توفیق الهی نزدیکتر میشود.
🔴 کسب آگاهی #موانعی دارد، که بنده به سه مورد مهم اکتفا میکنم
1⃣ #هیجان
هیجان، یک حالت درونی است که انسان در مواجهه با رویدادهای اجتماعی دچار #نوسان میشود. و معمولا موضعگیری نادرست و ناقص انجام میدهد.
♨️ مثال:
۱- توجه احترام آمیز به یک متعلم از سوی معلم، او را چنان خوشحال میکند که به قول معروف در پوست خود نمیگنجد. اما در موقعیتی به هر دلیلی این معلم نسبت به متعلم خود بی اعتنایی میکند. همان متعلم شروع به گله و اعتراض میکند این دو حالت هیجان هست اولی هیجان مثبت و دومی هیجان منفی است.
۲- یکی از اعضای یک حزبی که غیرمذهبی است میآید نماز را به سخره میگیرد. عدهای جوان مذهبی جلوی در آن فرد اجتماع میکنند شعار میدهند. این که این جوانان از دل به آن تمسخر نفرت پیدا میکنند یک هیجان مثبت و پسندیده است. اما وقتی جلوی درب آن فرد مسخره کننده جمع میشوند این یک هیجان منفی است. ما باید علت تمسخر را بدانیم. اینجا را دقت بکنید. که در ادامه بحث این مثال خیلی کمک میکند. اصلیترین دلیلی که یک فرد جرات تمسخر نماز را پیدا میکند، دو چیز است:
۱) #اقامه_نماز در جامعه از سوی مذهبیون جدی گرفته نمیشود. این یک واقعیت تلخی است.❌
۲) برخی از نمازگزاران دارای #اخلاق_حسنه نمیباشند.❌
این دو علت را کنار هم بگذارید یک فردی که گمراه است جرات پیدا میکند نماز را به سخره بگیرد. پس منی که در اقامه نماز جدی نیستم، منی که نمازگزارم ولی اخلاق خوب ندارم برای آن فرد گمراه زمینهسازی کردم به او جرات دادم - قصد این کار را ندارم اما - از این دو علت او تغذیه خواهد شد.
❓حالا با توجه به این دو علت عقل چه حکم میکند؟
ببینید طبق عقل حداقل موضعگیری که مذهبیون میتوانند بکنند این است که تصمیم بگیرند یک هفته، سه وعدهی نماز را به صورت جماعت و پرشور در مساجد سطح شهر برگزار کنند. این میشود یک #حرکت_عقلانی و جرات سخره گرفتن نماز یا هر احکام الهی را از دشمن یا از یک انسان گمراه میگیرد. این خیلی مهم است.
2⃣ مانع دوم از کسب آگاهی؛
#تعصب است.
تعصب یعنی چه؟ تمایلات مثبت و منفی که بر آن اولا؛ توقف و ثانیاً؛ تاکید میشود. انسانهای متعصب موضعگیری خشک و خشن انجام میدهد.
♨️ مثال:
یک قاری خوش لحن را در نظر بگیرید. وقتی او با استقبال زیاد مردم مواجه میشود برای خودش تشخصطلبی ایجاد میکند. این در معرض این آفت است. نمیگوییم همه اینگونه هستند، همه در معرض این آفت هستند اما همه تن به این آفت نمیدهند. یک موقع سوءتفاهم نشود مثالی است برای تعصب.
✍ ادامه دارد ...
@tabyin1318