eitaa logo
مشروطه در کلام رهبری
256 دنبال‌کننده
6 عکس
3 ویدیو
0 فایل
☑️ این کانال جهت آشنایی با اهداف، ویژگی‌ها و عوامل افول انقلاب مشروطه از منظر مقام معظم رهبری در ایتا، سروش و بله راه‌اندازی شده است.🔻 @tabyin_mashrote ✅ وابسته به مجموعه‌ی«تبیین منظومه فکری رهبری»🔻 @t_manzome_f_r 📩 مدیر @tabyin_manzome
مشاهده در ایتا
دانلود
📝 📌مشروطه و اعتماد به نفس نداشته‌ی روشنفکرها 🔸از اواسط دوره‌ی قاجار نشانه‌های پیشرفت اروپایی در کشور ما بتدریج شروع کرد ظاهر شدن. روشنفکران ما کسانی بودند که به اروپا می‌رفتند یا نوشته‌های آن‌ها را می‌خواندند؛ لذا با پیشرفت‌های آن‌ها آشنا می‌شدند و خود را در مقابل آن‌ها ناتوان و حقیر می‌دیدند. این حرف تکرار شده‌ای است از طرف روشنفکرهای صدر مشروطه، که ما فقط و فقط باید دنبال غربی‌ها راه بیفتیم و به هرچه آن‌ها می‌گویند، در همه‌ی شؤون زندگی‌مان عمل کنیم؛ این حرفی که از تقی‌زاده و دیگران نقل شده و واقعیت هم دارد. این‌ها می‌گفتند ما باید صددرصد به نسخه‌ی آن‌ها عمل کنیم تا پیش برویم؛ یعنی مجال ابتکار، ابداع، خلاقیت و نگاه بومی به مسائل علمی و صنعتی مطلقا در محاسبه‌ی این‌ها نمی‌گنجید. 🤝دیدار جمعی از مهندسان و محققان فنی و صنعتی کشور 📗 ۱۳۸۳/۱۲/۰۵ @tabyin_mashrote ┄┅══════┅┄ @t_manzome_f_r
📝 📌مشروطه، انقلاب و تأخیر در یک آغاز کار بزرگی که ملت ما در بیست‌و‌‌شش سال پیش انجام داد - یعنی پدید آوردن انقلاب اسلامی - اگر پنجاه سال و یا ّحتی سی سال زودتر انجام گرفته بود، امروز این جامعه‌ی آرمانی را در کشور و خانه‌ی خودمان داشتیم. وقتی مشروطیت به‌وجود آمد، یا سال‌های بعد از مشروطیت، اگر ملت ایران توانسته بود همان کاری را بکند که در انقلاب اسلامی کرد، راه از آن زمان شروع می‌شد و ما امروز می‌توانستیم شاهد جامعه‌ای باشیم که هم از لحاظ علمی و صنعتی پیشرفته است، هم یک جامعه‌ی برخوردار از عدالت است، هم یک جامعه‌ی برخوردار از احساس معنویت و ایمان معنوی است - که این برای جوان‌ها خیلی مهم است -ولی وقتی ملت ایران تشنه‌ی چنان تحولی بود، نگذاشتند این تحول صورت بگیرد. این‌که میگویم نگذاشتند، یک محاسبه‌ی ً کاملا دقیق و علمی دارد؛ نه اینکه ملت ایران نمی‌خواست یا حاضر به فداکاری نبود؛ چرا، لیکن در دوره‌ی مشروطیت از بی‌تجربگی ملت و رهبران آن استفاده کردند و حرکت عظیمی که در این کشور علیه ِ استبداد درازمدت پادشاهان - که سرچشمه‌ی همه‌ی بدبختی‌ها بود - به‌وجود آمده بود، به بیراهه کشاندند و از درون آن‌را پوچ و منهدم کردند. ماجرای مشروطیت یکی از ماجراهای تلخ تاریخ اخیر ماست. ملت ایران وارد میدان شدند؛ رهبران روحانی، علمای بزرگ و مراجع از نجف و از داخل کشور مردم را بسیج کردند؛ ملت هم خوب فداکاری کردند؛ اما چون تجربه‌ی کاری نداشتند، دشمنان، نفوذی‌ها و سلطه‌گران بیگانه توانستند این حرکت را از درون منهدم و خنثی کنند و از بین ببرند. البته آن‌روز دشمن به‌طور مشخص دولت انگلیس بود و در دنیا همان نقشی را ایفا میکرد که امروز امریکا ایفا می‌کند. هدف آنها سلطه، دست‌اندازی،جهان‌گشایی، دخالت در امور ملت‌ها برای مکیدن ثروت‌های ملی و عقب نگه‌داشتن ملت‌های آسیا و آفریقا و هر جای دیگر بود. در همان قدم‌های اول با استفاده از روش‌های پیچیده، مشروطه را به غیر آن راهی که ملت برای آن حرکت کرده بود - یعنی راه استقلال و آزادی در زیر سایه‌ی اسلام - منحرف کردند؛ بعضی از رهبران مشروطه را متهم کردند، بعضی را اعدام کردند، بعضی را ترور کردند، بعضی را خانه‌نشین کردند و با غوغاگری به‌وسیله‌ی ایادی خودشان، فضا را تحت نفوذ گرفتند. ده پانزده سالی هم که گذشت، انگلیسی‌ها بدل فن مشروطه و حرکت عظیم ملت ایران را زدند؛ یعنی رضاخان پهلوی را سرکار آوردند. ملت تجربه نداشت؛ ّحتی رهبران هم تجربه نداشتند؛ بنابراین دشمن توانست کار خودش را بکند؛ لذا آغاز این حرکت بزرگ، هشتاد نود سال تأخیر افتاد و در طول این مدت هر کار توانستند، با این ملت مظلوم و با این کشور کردند. پهلوی‌ها را سر کار آوردند، برای اینکه سلطه‌ی بیگانه را - که مکمل سرنوشت سیاه ملت پس از استبداد داخلی بود - بر ملت تحمیل کنند؛ و چون میدانستند ملت با پیشرفت‌های دنیا آشناست، برای اینکه اشتهای بسیار صادقانه‌ی ملت به پیشرفت را فروبخوابانند، با ابزارهای زرق و برق تمدن، سر ملت را گرم کردند و ِ حقیقت تمدن غربی را - که علم و پیشرفت بود - از او دریغ کردند و ملت را به ظواهر سرگرم ساختند؛ مثل بچه‌ای که گرسنه است و ممکن است سراغ غذا برود؛ اما به‌جای دادن غذای دارای پروتئین و ویتامین، با پفک نمکی اشتهایش را از بین ببرند تا دیگر میلی پیدا نکند؛ این کار را با ملت کردند. 🤝بیانات در دیدار اعضای اتحادیه‌ی انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزان 📙 ۱۳۸۳/۱۲/۲۴ @tabyin_mashrote ┄┅══════┅┄ @t_manzome_f_r
📝 📌تجربه مشروطه و تلاش برای نگه داشتن حصارها 🔻سال‌ها این ملت در سختی‌های ناشی از سلطه‌ی بیگانه گذراند تا اینکه زمینه برای انقلاب اسلامی آماده شد. رهبری حکیم، پرقدرت، با اراده و عزم راسخ و نافذ در همه‌ی دلها، در میان مردم به‌وجود آمد و وارد میدان شد؛ ملت هم تجربه پیدا کرده بودند؛ لذا انقلاب اسلامی شکل گرفت و این دفعه ترفند دشمن بی‌اثر ماند؛ چون ملت و رهبران در انقلاب اسلامی تجربه پیدا کرده بودند. در دوره‌ی مشروطه، رهبران و مردم نمی‌دانستند کمین بیگانگان با آمادگی‌های قبلی چقدر خطرناک است؛ لذا حصارهای خودشان را برچیدند و مهیای قبول حمله‌ی دشمن شدند؛ دشمن هم آمد و هر کار خواست، در این کشور کرد. این دفعه در انقلاب اسلامی، با استفاده‌ی از تجربه‌ی مشروطیت، هم ملت ما، هم رهبران روحانی ما و هم روشنفکران صادق ما فهمیدند که باید حصار معنوی - یعنی حصار ایمان،ارزش‌های انقلابی و حصار بیداری - را در مقابل توطئه‌های دشمن محکم نگه دارند. 🤝دیدار اعضای اتحادیه‌ی انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزان 📘 ۱۳۸۳/۱۲/۲۴ @tabyin_mashrote ┄┅══════┅┄ @t_manzome_f_r
📝 📌آنچه خود داشت 🔻یک‌روز در آغاز گشایش دروازه‌ی زندگی غربی به روی ایران - که پیشرفت بود، علم بود، ماشین بود و ایرانی‌ها هیچ چیز نداشتند - سیاستمداران و متفکران و نخبگان آن روز ما به جای این‌که وقتی آن پیشرفت‌ها را دیدند، به فکر جوشش از درون باشند - کاری که امیرکبیر در زمان ناصرالدین شاه کرد و می‌خواست بکند - شصت سال، هفتاد سال بعد از زمان امیرکبیر، آقایی در دوره‌ی مشروطه پیدا شد که گفت راه نجات کشور ایران این است که جسما، روحا، ظاهرا و باطنا فرنگی شود! به جای اینکه برای جبران عقب‌افتادگی‌ها به درون مراجعه کنند و گوهر خویش را جستجو کنند، به جای اینکه خویش را در خویش پیدا کنند، رفتند سراغ این‌که خود را در راه طی شده‌ی اروپا پیدا کنند! آن‌ها این اشتباه را کردند. بعد هم رژیم پهلوی به‌وسیله‌ی خود انگلیسی‌ها روی کار آمد و پس از آن، امریکایی‌ها جای انگلیسی‌ها را گرفتند. بهترین انتخاب برای امریکا و انگلیس، رضاخان و محمدرضا بودند؛ چون همان نقشه‌ها، همان فرهنگ، همان وابستگی، همان عقب‌افتادگی و همان سرپوش گذاشتن بر روی استعدادهای درونی که غرب مایل بود، در کشور به دست کسانی اجرا میشد که بظاهر ایرانی بودند. امروز خطاست که جوان ما بخواهد آن راه را طی کند. آن راه، راه خطایی است. 🤝دیدار دانشجویان و اساتید دانشگاه‌های استان کرمان 📗 ۱۳۸۴/۰۲/۱۹ @tabyin_mashrote ┄┅══════┅┄ @t_manzome_f_r
📝 📌گناهان جمعی ملتها 🔻 گناهان جمعی ملت‌ها بحث یک نفر آدم نیست که خطایی انجام دهد و یک عده از آن متضرر شوند؛ گاهی یک ملت یا جماعت مؤثری از یک ملت مبتلا به گناهی می‌شوند. این گناه هم استغفار خودش را دارد. 🔻یک ملت گاهی ساله‌ای متمادی در مقابل منکر و ظلمی سکوت می‌کند و هیچ عکس‌العملی از خود نشان نمی‌دهد؛ این هم یک گناه است؛ شاید گناه دشوارتری هم باشد؛ این همان «ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم» است؛ این همان گناهی است که نعمت‌های بزرگ را زایل می‌کند؛ این همان گناهی است که بلاهای سخت را بر سر جماعت‌ها و ملت‌های گنه‌کار مسلط می‌کند. 🔻ملتی که در شهر تهران ایستادند و تماشا کردند که مجتهد بزرگی مثل شیخ فضل الله نوری را بالای دار بکشند و دم نزدند؛ دیدند که او را با این‌که جزو بانیان و بنیان‌گذاران و رهبران مشروطه بود، به جرم اینکه با جریان انگلیسی و غرب‌گرای مشروطیت همراهی نکرد، ضد مشروطه قلمداد کردند - که هنوز هم یک عده قلم‌زن‌ها و گوینده‌ها و نویسنده‌های ما همین حرف دروغ بی‌مبنای بی‌منطق را نشخوار و تکرار می‌کنند - پنجاه سال بعد چوبش را خوردند: در همین شهر تهران مجلس مؤسسانی تشکیل شد و در آن‌جا انتقال سلطنت و حکومت به رضاشاه را تصویب کردند. آن‌ها یک عده آدم خاص نبودند؛ این یک گناه ملی و عمومی بود. «و اتقوا فتنة لاتصیبن الذین ظلموا منکم خاصة»؛ گاهی مجازات فقط شامل افرادی که مرتکب گناهی شدند، نمی‌شود؛ مجازات عمومی است؛ چون حرکت عمومی بوده؛ ولو همه‌ی افراد در آن شرکت مستقیم نداشتند. 🔻 همین ملت آن روزی که به خیابان‌ها آمدند و سینه‌شان را مقابل تانک‌های محمدرضا پهلوی سپر کردند و از مرگ نترسیدند؛ یعنی تحمل و صبر و سکوت گناه‌آلود پنجاه ساله را تغییر دادند، خدای متعال پاداش آن‌ها را داد؛ حکومت ظلم ساقط شد، حکومت مردمی سر کار آمد؛ وابستگی ننگ‌آلود سیاسی از بین رفت، حرکت استقلال آغاز شد و ان‌شاءالله ادامه هم دارد و ادامه پیدا خواهد کرد و این ملت به توفیق الهی و به همت خود، به آرمان‌های خودش خواهد رسید. این به خاطر این بود که حرکت کرد. 🤝دیدار کارگزاران نظام 📗 ۱۳۸۴/۰۸/۰۸ @tabyin_mashrote ┄┅══════┅┄ @t_manzome_f_r
📝 📌پیشگامی روحانیت 🔹... نمونه‌ی دیگرش در شروع مشروطیت بود که روحانیون پیشقدم بودند، از نجف تا ادامه‌ی روحانیت در همه‌ی بلاد، و اگر روحانیون نبودند، امکان نداشت استبداد سلطنتی قاجاری از بین برود - تا قضایای بعد از مشروطیت که مخالفت‌های گوناگونی می‌شد. وقتی هم که عوامل روس‌ها و بقیه‌ی دست‌اندازهای سیاسی در شهرها اخلال می‌کردند، باز روحانیون همه جا پیشقدم، حفظ کننده و مهار کننده بودند. 🔸حتی اگر در یک قضیه‌ی سیاسی مردم هم دو دسته میشدند، در رأس این دسته هم روحانی بود و در رأس آن دسته هم روحانی بود؛ یعنی مردم دل به روحانیت می‌دادند. در قضیه‌ی مشروطیت هم آن کسانی که مخالف مشروطه بودند - البته این را بدانید که از روحانیون کسی مخالف مشروطه نبود، بلکه مخالفت از وقتی شروع شد که ظهور و حضور انگلیس‌ها و انگشت پنهانی آن‌ها در مشروطه واضح شد؛ و الا از اول هیچ کس حتی در نجف، که مدارکی وجود دارد، با مشروطه مخالفت نداشت - و در آنجایی که دو دسته شدند، باز مردم به اعتماد روحانی‌ای که در رأس کار بود، سر کار آمدند و دنبال این فکر را گرفتند؛ در مشهد یک جور، در زنجان یک جور، در تهران یک جور، و در مناطق دیگر هم یک جور. 🤝 دیدار با روحانیون 📘۱۳۸۵/۰۸/۱۷ @tabyin_mashrote ┄┅══════┅┄ @t_manzome_f_r
📝 📌مجال از دست رفته تنفس ملت 🔹یک نکته در باب شناخت این تاریخچه‌ی پرماجرای انقلاب ما این است که توجه کنیم که کشور ما بعد از اینکه سال‌های متمادی دچار استبداد سلطنتی بود تا دوره‌ی مشروطه، مشروطیت یک فرصتی بود برای تنفس؛ یعنی انتظار این بود که حادثه‌ی نهضت مشروطیت یک مجال تنفسی برای این ملت به وجود بیاورد، به آن‌ها آزادی بدهد؛ اما این‌جور نشد. 🔸 مشروطیت از همان اول به وسیله‌ی بیگانگان، به وسیله‌ی قدرت مسلط آن روز دنیا یا یکی از قدرت‌های مسلط آن روز دنیا که دولت انگلیس بود، مصادره شد.بعد از هرج و مرجی که در اوائل مشروطه به وجود آمد، به فاصله‌ی چند سال، همان دولت بیگانه‌ی سلطه‌گر خارجی - یعنی انگلیس - یک دیکتاتور خشن و بی‌رحم و بسیار خطرناک‌تر از سلاطین قبل از مشروطه - یعنی مظفرالدین شاه و ناصرالدین شاه - را بر سر کار آورد که او رضاخان بود. دیکتاتوری رضا خان به مراتب از دیکتاتوری ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه برای کشور و ملت ما بدتر و خشن‌تر بود که انگلیس‌ها او را سر کار آوردند. در واقع ما از دوران استبداد، وارد دوران آزادی نشدیم، بلکه وارد دوران استبداد دیگری همراه با وابستگی شدیم؛ یعنی ملت طعم آزادی را نچشید. لذا وقتی نهضت اسلامی در ایران شروع شد و امام هدف از این نهضت را ریشه‌کن کردن حکومت استبدادی و حکومت سلطه و قطع نفوذ بیگانگان اعلام کرد، خیلی از مبارزین قدیمی و افرادی که دست‌شان تو کار مبارزه بود، زیاد باورشان نمی‌آمد نمی‌توانستند درست تصور کنند که چطور ممکن است چنین چیزی! سلطنت را در این کشور انسان از بین ببرد؟! 🔹من یادم است در همان سال‌های آخر مبارزه - که امام بحث‌های اساسی مربوط به حکومت را کرده بودند و این بحث‌ها در بین مردم پخش شده بود و ایشان اعلام کرده بودند که شاه خائن است و شاه باید برود - بعضی از عناصر مبارز، فعال و خوب - که بعد هم در انقلاب فعالیت‌های زیادی داشتند - حتی آن‌ها، می‌گفتند: مگر ممکن است؟! چطور امام مسئله‌ی سلطنت را مطرح می‌کند؟ مگر می‌شود با سلطنت درافتاد؟! باورشان نمی‌آمد. علت این بود که دوران طولانی اختناق و استبداد در این کشور همراه شده بود با نفوذ بیگانه، سلطه‌ی بیگانه و حمایت بیگانگان از نظام سلطنت. ولی این اتفاق افتاد. 🤝دیدار اساتید و دانشجویان در دانشگاه علم و صنعت 📙 ۱۳۸۷/۰۹/۲۴ @tabyin_mashrote ┄┅══════┅┄ @t_manzome_f_r
📝 📌مشروطه‌ی اسمی و انتخابات نمایشی 🔸تاریخ را نگاه کنید - نمی‌گویم تاریخ قرن‌های متمادی را؛ تاریخ همین دوران مشروطه به این طرف را - مشروطه اسما در کشور به وجود آمد؛ اما از وقتی که رژیم پهلوی بر سر کار آمد، انتخابات به معنای یک حرکت نمایشی محض تلقی شد؛ جز در یک برهه‌ی کوتاهی در دوران نهضت ملی؛ در دوران دو ساله‌ای که یک مقدار اوضاع بهتر بود؛ ولی آن هم اشکالات فراوانی داشت؛ مجلس را تعطیل کردند، اختیارات مجلس را به دولت دادند که این‌ها در زمان مصدق انجام گرفت. 🔹در بقیه‌ی این دوران، انتخابات نمایش محض بود. در آن برهه‌ای که بنده و امثالی که در سنین من هستند یادشان هست، همه می‌دانستند که انتخابات مطلقا به معنای انتخاب مردم نیست. یک کسانی را دستگاه‌های قدرت، دربار آن روز شاهان در نظر می‌گرفتند، رقابت‌هایی بین خود آن‌ها انجام می‌گرفت، با همدیگر زد و خورد هم می‌کردند؛ اما آن کسی که می‌خواستند بیاورند توی مجلس بنشانند که مطیع باشد، سربه‌زیر باشد، منافع آنها را تأمین کند، حق مالی غاصبانه‌ی آن‌ها را بدهد، او را می‌آوردند توی مجلس می‌نشاندند. مردم هم برای خودشان می‌رفتند. در تمام این دوران، کمتر وقتی اتفاق افتاد که مردم احساس کنند حالا باید بروند در این صندوق رأی یک رأیی بیندازند تا در مدیریت کشور تأثیری ببخشد. مطلقا چنین چیزی نبود. ماها اسم انتخابات را تو روزنامه ها می‌شنفتیم که می‌گویند: حالا انتخابات است. نمی‌فهمیدیم روز انتخابات کی هست؛ مردم نمی‌فهمیدند. در وقت انتخابات، چند تا صندوق می‌گذاشتند یک جا، خوده‌شان هم گفتگو و هیاهوی مختصری می‌کردند و همان کاری که می‌خواستند، انجام می‌دادند و تمام می‌شد می‌رفت. مردم نقشی نداشتند. 🤝بیانات در دیدار جمعی از معلمان، پرستاران و کارگران 📗 ۱۳۸۸/۰۲/۰۹ @tabyin_mashrote ┄┅══════┅┄ @t_manzome_f_r
📝 📌«چه شد که غربی‌ها، مشخصاً انگـلیسی‌ها، در مســأله [مشروطه] کامیاب شدند؛ از چه شگردی استفاده کردند که کامیاب شدند. در حالی که مردم که جمعیت اصلی هستند، می‌توانستند در اختیار علما باقی بمانند و اجازه داده نشود که شیخ فضل‌الله جلو چشم همین مردم به دار کشیده شود؛ قاعده‌ی قضیه این بود... که این‌ها توانستند یک عده‌ای از اعضای جبهه‌ی عدالت‌خواهی - یعنی همان اعضای دینی و عمدتاً علما - را فریب بدهند و حقیقت را برای این‌ها پوشیده نگه دارند و اختلاف ایجاد کنند. [دوم اینکه] حرف‌هایی را که از سوی روشنفکرها و به‌وسیله‌ی عمال حکومت گفته می‌شد و وعده‌هایی را که داده می‌شد، حمل بر صحت می‌کردند. این‌طور می‌گفتند که: شما دارید عجله می‌کنید؛ سوءظن دارید؛ این‌ها قصد بدی ندارند... انسان می‌بیند که حساسیت آن‌ها را در مقابل انحراف کم کرده‌اند؛ اما حساسیت بعضی‌ها مثل مرحوم آشیخ فضل‌ا... باقی ماند... در قضایای عراق هم اول علما به طور جدی وارد شدند، بعد تعبیر و توجیه شروع شد: حالا شاید این‌ها راست بگویند! شاید هدف بدی نداشته باشند! انگلیس‌ها در آن‌جا بین مردم عراق شعارهایی را پخش کردند: «جئنا محررین لا مستعمرین!»؛ ما نیامده‌ایم برای استعمار شما، ما آمده‌ایم شما را از دست عثمانی‌ها آزاد کنیم... آن وقت آنها در آن‌جا از ۱۹۲۰ تا ۱۹۵۸ ظاهراً یا ۵۷، سی‌وهشت سال عراق را آن‌چنان فشردند که وقتی انسان این سال‌های طولانی را نگاه می‌کند و می‌خواند، گریه‌اش می‌گیرد.» 📙۱۳۸۵/۰۲/۰۹ @tabyin_mashrote ┄┅══════┅┄ @t_manzome_f_r
📝 🔹«در صدر مشروطه هم علمای بزرگی بودند که اینها ندیدند توطئه‌ای را که آن روز غرب‌زدگان و به اصطلاح روشنفکرانی تحت تأثیر غرب، طراحی می‌کردند؛ توجه نکردند که حرف‌هایی که این‌ها دارند در مجلس شورای ملىِ آن زمان می‌زنند، یا در مطبوعاتشان می‌نویسند، مبارزه‌ی با اسلام است... مماشات کردند.»(۱۳۸۸/۱۲/۰۶) با توجه به غفلت و عدم حساسیت جریان‌های مذهبی و اختلافی که بین آن‌ها افتاده بود، استعمار خط خود را در بین افکار عمومی جلو می‌برد. «آن خطِ انگلیسىِ ماجرای مشروطه... [با] شعار توسعه و پیشرفت»(۱۳۸۶/۰۲/۲۵) اذهان مردم را به سمت خود کشیده بود. 🔸«نتیجه این شد که کسی که می‌دانست و می‌فهمید - مثل مرحوم شیخ فضل‌الله نوری - جلوی چشم آنها به دار زده شد و این‌ها حساسیتی پیدا نکردند؛ بعد خود آن‌هایی هم که به این حساسیت اهمیت نداده بودند، بعد از شیخ فضل‌الله مورد تعرض و تطاول و تهتک آن‌ها قرار گرفتند؛ بعضی جان‌شان را، بعضی آبرویشان را از دست دادند. این اشتباهی است که آن‌جا انجام گرفت.»(۱۳۸۸/۱۲/۰۶) «ما اگر می‌خواهیم از تجربه‌ی مشروطیت استفاده کنیم، نباید بگذاریم این اشتباه تکرار شود.»(۱۳۸۵/۰۲/۰۹) @tabyin_mashrote ┄┅══════┅┄ @t_manzome_f_r
📝 🔹در آن روزها غربی‌ها و غرب‌زده‌ها «شعارهای برّاقی را مطرح کردند و عده‌ای را غافل کردند»(۱۳۸۵/۰۲/۰۹) درست مانند این روزها که آمریکایی‌ها «با تملّق حرف می‌زنند؛ گاهی به انسان نامه می‌نویسند که شما بیایید -با ما که آمریکا هستیم- مسائل جهانی را با مشارکت یکدیگر حل کنیم... انسان در اینجا ممکن است دچار وسوسه بشود که برویم با یک ابرقدرتی در حلّ مسائل بین‌المللی همکاری کنیم... امّا باطن قضیّه این نیست؛ باطن قضیّه این است که او یک نقشه‌ای دارد؛ می‌گوید شما بیا در آن میدانی که من ترسیم کرده‌ام بازی کن... تا آن هدفی که برای آن نقشه کشیده شده است، تحقّق پیدا بکند... 🔸اگر جمهوری اسلامی اینجا خام بشود، وارد بازی آنها بشود...معنایش این است که نقشه‌ی آنها را کامل کرده‌است.»(۱۳۹۵/۰۳/۱۴) یا اینکه غرب‌گرایان با افتخار بگویند که اقتصاد ایران را باید در اقتصاد جهانی حل کرد. در حالیکه این الگوی اقتصادی «عبارت است از نقشه‌ای و نظامی که سرمایه‌داران عمدتاً صهیونیستی و بعضاً غیر صهیونیستی برای تصرّف منابع مالی همه‌ی دنیا طراحی کرده‌اند... اینکه یک کشوری اقتصادش را ادغام کند در اقتصاد جهانی، افتخار نیست؛ این خسارت است [این کار] یعنی بلعیدن اقتصاد ایران به‌وسیله‌ی هاضمه‌ی اقتصاد بین‌المللی و جهانی که سردمدار آن هم آمریکا است.»(۱۳۹۵/۰۳/۱۴) بنابراین باید هوشیار بود چراکه اگر در نقشه استعمار بیفتیم سیلی ذلت را خواهیم چشید. @tabyin_mashrote ┄┅══════┅┄ @t_manzome_f_r
📝 📜برگی از تاریخ / تحلیل حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از انقلاب مشروطیت 🍃بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم🍃 📌اولین حادثه‌ی استثنایی بعد از ورود اسلام 🔸مسأله‌ای که مورد نظرتان قرار گرفته، به همان دلایلی که اشاره کردید، بسیار مهم است؛ یعنی مسأله‌ی مشروطیت حقیقتاً درست باز نشده است. بعد از ورود اسلام به ایران، حادثه‌ی مشروطیت، یک حادثه‌ی استثنایی است؛ چون اولین بار بود که هم مردم و هم سلطنت مطلقه و حکومت استبدادی - که در آن، حاکم و پادشاه، کشور را متعلق به خودش می‌دانست و مثل یک ملک شخصی با آن رفتار می‌کرد - این را پذیرفته بودند؛ این در آثار بازمانده‌ی از سلاطین و حواشی‌شان و از تاریخ‌های ما کاملاً پیداست. مشروطیت، اولین بار این فکر را که مملکت متعلق به مردم است، مردم هم در این‌جا حقی دارند و خواست آنها باید تأثیری داشته باشد، مطرح کرد. در طول سال‌های متمادی، نهضت مشروطیت، اولین حادثه‌ی استثنایی بعد از ورود اسلام است. البته در ورود اسلام هم فضا به‌کلی تغییر پیدا کرد، اما خیلی زمان نگذشت که مجدداً همان شیوه‌های استبدادیِ گذشته به شکل دیگری در کشور حاکم شد؛ لیکن مشروطیت این را شکست. بنابراین مشروطیت حادثه‌ی بسیار مهمی است. 🔹ما انقلاب اسلامی را که یک حادثه‌ی عظیم تاریخیِ شکننده‌ی خیلی از بنیان‌های غلطِ کهنِ باقیمانده بود، دیدیم؛ اما به اهمیت حادثه‌ی مشروطیت توجه نکردیم. یقیناً اگر آن حادثه نبود، ما امروز نمی‌توانستیم چنین کاری را صورت بدهیم و این انقلاب به‌وجود نمی‌آمد؛ بنابراین حادثه‌ی مشروطیت خیلی مهم است. @tabyin_mashrote ┄┅══════┅┄ @t_manzome_f_r