﷽
💥 یک سئوال مهم خدا از بندگان
🌹أَفَمَنْ وَعَدْنَاهُ وَعْدًا حَسَنًا فَهُوَ لَاقِيهِ كَمَنْ مَتَّعْنَاهُ مَتَاعَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ثُمَّ هُوَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مِنَ الْمُحْضَرِينَ
👁️آيا آن كس كه او را وعدههاى نيك دادهايم و آن وعدهها را خواهد ديد، همانند كسى است كه او را از متاع اينجهانى برخوردار كردهايم و در روز قيامت هم احضار خواهد شد؟؟!!
(قصص ۶۱)
✍️اگر قرار باشه در یک دادگاه حاضر بشی و جواب پس بدی، حتی اگر بیگناه باشی دچار استرس میشی.
✍️خدایی که انسان را مختار آفرید و سرنوشت آدمها را به هم گره زد، اگر به اعمال آنها رسیدگی نکند خدای عادلی نیست. رسیدگی به اعمال آدمها وعده قطعی خداوند است:
🥀فإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ
بدرستی که رساندن پیام بر عهده توست و حسابرسی بر عهده ماست.
(رعد ۴۰)
✍️بیایید طوری زندگی کنیم که استرس حسابرسی به حداقل برسه و یا اصلا نباشد.
✍️ چکار کنیم که هیچ استرسی بعد از مرگ نداشته باشیم. جواب این سئوال در آیه ۳۸ سوره بقره آمده است، وقتی آدم و همسرش از بهشت به زمین رانده شدند به آنها خطاب شد:
🌹 قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِيعًا فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدًى فَمَنْ تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ
☔گفتيم: همه از بهشت فرو شويد؛ پس اگر از جانب من راهنمايى برايتان آمد، بر آنها كه از هدایت من 《 پيروى 》 كنند ترسی نخواهد بود و غمگین نمىشوند.
💎💎💎💎💎
💝هر روز یک نکته از کلام خدا را بر قلب خود حک کنیم.
⛱️ محفل انس باقرآن کریم
👇👇
https://eitaa.com/tadabordarqurankarim
⛱️ مناجات با رب العالمین
👇👇
https://eitaa.com/joinchat/86311019Cf8020e7a77
﷽
💥 داستان قارون و یکی از زیباترین آیات قرآن کریم
🌹َ وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ
🌴و با آنچه خدايت داده سراى آخرت را بجوى.
🌹 وَلَا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا
🌴و سهم خود را از دنيا فراموش مكن،
🌹 وَأَحْسِنْ كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ
🌴و همچنانكه خدا به تو نيكى كرده، نيكى كن.
🌹 وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الْأَرْضِ
🌴و در زمين فساد مجوى،
🌹 إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ
🌴كه خدا فسادگران را دوست نمىدارد.
✍️آیات ۷۶ تا ۸۲ سوره مبارکه قصص، در باره ی مرد بسیار ثروتمندی به نام «قارون» سخن می گوید. معروف است که او پسرعمو یا پسرخاله ی حضرت موسی بود و در ابتدا، از پیروان آن حضرت محسوب می شد؛ امّا چرخ روزگار، او را به ثروت هنگفتی رساند؛ تا آنجا که برای حمل کلید گنج هایش، چند فرد نیرومند را استخدام کرده بود! ولی او به جای شکرِ این نعمت، راه کفر و ناسپاسی را پیش گرفت.
✍️ او نه تنها به نیازمندان کمک نمی کرد و واجبات مالی اش را نمی پرداخت، بلکه به قوم خود ظلم و ستم می کرد و با خودنمایی و فخرفروشی و به رخ کشیدنِ دارایی اش به مردم بینوا، بر زخم هایشان نمک می پاشید!
✍️افراد باایمان و خردمند بنی اسرائیل، با دیدن این وضعیت، زبان به نصیحت او گشودند، این نصایح برای همه ما آموزنده است و محدود به گروه خاصی نیست:
🌹 *لا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ*
این قدر به خاطر مال و ثروتت سرمست نباش؛ زیرا خدا افراد سرخوش و سرمست را دوست ندارد.
✍️سرمستی از مال و ثروت، بیماری روحی خطرناکی ست که انسان را از توجّه به شخصیت خویش و خودسازی و پاک کردن جان از بدی ها غافل می کند و پیوسته او را به بازی و سرگرمی با زرق و برق دنیا می کشاند.
✍️در روایتی از امام صادق(ع) می خوانیم که خدا به موسی فرمود: *«برای زیادی ثروت سرمستی مکن و در هیچ حالی از یاد من غافل مشو؛ زیرا مال فراوان، گناهان را به فراموشی می سپارد، و غفلت از یاد من، دلها را سنگ می کند.»*
✍️نصیحت دومِ افراد باایمان به قارون این بود:
🌹 وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا
🌴با آنچه خدا به تو داده، سرای آخرت را طلب کن و بهره ات را از دنیا فراموش مکن.
✍ دارایی انسان همه آن چیزیست که خداوند به او عنایت فرموده اعم از نیروی جسمی، قدرت تفکر، سخنوری، نشاط جوانی، تجربه زندگی و....
✍️ آنان به او یادآوری کردند که دارایی اش، امانتی از سوی خداست که به زودی از او گرفته می شود و او باید در این فرصت کوتاه، از آن برای آباد کردن خانه ی آخرتش استفاده کند؛ زیرا آنچه از این دارایی برای او باقی می ماند، همان بهره ای است که در جهان نامحدود آخرت خواهد داشت، و لذّت جویی های دنیایی او بزودی به پایان می رسد.
✍️امیر مؤمنان علی(ع) فرموده است:
*«دارایی حقیقی تو از دنیا، چیزی است که با آن جایگاه ابدی ات را آباد می کنی. »
«از این غافل مشو که سلامت، نیرو، آسایش، جوانی و نشاطت را برای به دست آوردن آخرت به کار گیری .»
✍️توصیه ی دیگر افراد باایمان به قارون این بود که:
🌹 وَأَحْسِنْ كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ
همان طور که خداوند به تو لطف و نیکی کرد، تو نیز به دیگران لطف و نیکی کن.
✍️ به راستی این جمله چقدر زیبا و دل نشین است! توصیه به خداگونه شدن....
کمی بیندیشیم که خدا چگونه و چه بسیار به ما لطف کرده، و ما هیچ استحقاقی برای این همه نعمت نداشته و نداریم؛ ولی او بدون منّت و بی آن که از او طلبی داشته باشیم، باران نعمت هایش را بر ما باریده است. پس ما نیز با روی گشاده و بی آن که منّتی بگذاریم، باید به همنوعان نیازمند خود نیکی و از ایشان دلجویی کنیم.
✨آخرین نصیحت مردمی به قارون و قارونیان:
🌹 وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الْأَرْضِ ۖ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ
🌴هرگز در روی زمین فتنه و فساد نکن، که خدا مفسدان را دوست نمیدارد.
✍بدترین سرنوشت آدمی این است که از چشم خدای مهربان بیافتد، دقت کنید که شروع و پایان این نصایح ارزشمند به این نکته مهم اشاره شده است.
💪 تمرین قرانی: اگر توانستید آیه ۷۷ سوره مبارکه قصص را یک دور تسبیح تلاوت کنید.
💎💎💎💎💎
🎪 هر روز یک نکته از کلام خدا را بر قلب خود حک کنیم.
⛱️ *محفل انس باقرآن کریم*
👇👇
☀️ تلگرام:
https://t.me/tadabordarqurankarim
☀️ ایتا:
https://eitaa.com/tadabordarqurankarim
﷽
💥 ادامه داستان قارون و قصری که به قبر تبدیل شد!!!
🌹 تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا ۚ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ
🌴آن سراى آخرت را براى کسانى قرار مى دهيم که نه هيچ گونه برترى را در زمين مى خواهند و نه هيچ گونه فسادى را و عاقبت [نيکو] براى تقواپيشگان است.
(قصص ۸۳)
✍️قارونِ ثروتمند، نه تنها به نصیحت های افراد باایمان و خردمند قومش توجّه نکرد، مانند همه ی دنیاپرستان، بدون آنکه به لطف خدا توجّهی کند، با غرور و تکبّر گفت: من این ثروت را با علم و دانش و زیرکی خاصّی که داشتم، به دست آورده ام و به شما ربطی ندارد که ثروتم را چگونه خرج می کنم. حتماً من لیاقت این ثروت را داشته ام که به من داده شده است! او از این غافل بود که در گذشته نیز افراد زیادی بوده اند که از او ثروتمندتر و قدرتمندتر بوده اند؛ ولی هنگامی که مرگشان فرا رسید، دیگر هیچ فرصتی به آنان داده نشد و در یک چشم بر هم زدن، از تمام دارایی یشان جدا شدند.
✍️جنونِ ثروت چنان در وجود قارون ریشه دوانده بود که دیگر پند و موعظه ی هیچ فرد خیرخواهی در او اثری نمی گذاشت. یکی از آثار این جنون، علاقه ی شدید او به خودنمایی و نمایش ثروت بود. برای همین، یک روز در حالی که بهترین لباس هایش را پوشیده و بر بهترین مرکب هایش سوار شده بود، با غرور و فخرفروشی به میان مردم آمد. در این هنگام، برخی از مردمِ سست ایمان که به زرق و برق دنیا علاقه ی بسیار داشتند و بزرگ ترین خواسته شان، رسیدن به مال و ثروت بود، با دیدن قارون و تجمّلاتش آهی کشیدند و گفتند که ایکاش ما نیز مانند قارون ثروتمند بودیم؛ او چه بهره ای از زندگی دارد!
✍️امّا افراد دانا و خردمندِ آن قوم، با شنیدن این سخنان نابخردانه، آنان را توبیخ کردند که وای بر شما؛ به جای این آرزوهای بی ثمر، در پی پاداش عظیم خدا باشید که برای افراد باایمان و نیکوکار بسیار بهتر و ارزشمندتر است و دارایی های دنیا در برابر آن ارزشی ندارد، و البتّه تنها کسانی به آن می رسند که در برابر سختی ها و مشکلات صبر کنند و با تحمّل و استقامت، از فرمان خدا پیروی کنند.
✍️در روایات آمده است که حضرت موسی به قارون فرمود که باید زکات مالش را بپردازد؛ ولی او که با یک حساب سرانگشتی فهمیده بود زکات مالش چه مبلغ هنگفتی می شود، از دادن زکات خودداری کرد و برای فرار از اجرای این دستور تصمیم گرفت به حضرت موسی تهمت گناه و ناپاکدامنی بزند؛ امّا خدا او را رسوا کرد و توطئه ی او را به پیامبرش نمایاند. حضرت موسی نیز او را نفرین کرد، و به سبب آن، زمین به فرمان خدا، قارون را همراه با قصر و دارایی اش در خود فرو برد و کاخ آرزوهای او، به گورستان تنگ و تاریکش مبّدل شد.
✍️ در این هنگام، همان کسانی که دیروز آرزو می کردند به جای قارون باشند، با دیدن سرنوشت دردناک او، خدا را شکر کردند که به جای او نیستند! داستان قارون، آموزنده ی این درس به همهی مردم است که فقر و ثروت، آزمایش خداوند در زندگی مردم است و پس از سپری شدن دوران عمر، به پایان می رسد، و آنچه نزد خدا ارزشمند است، شکر نعمت ها و صبر در برابر سختی هاست. این داستان همچنین هشداری به تمام ثروتمندان مغرور است که از مرکب غرور و تکبّر پیاده شوند و فریب مال و ثروت دوروزهی دنیا را نخورند و بیشترین استفاده را از امانت های الهی بکنند.
💪 تمرین قرانی: اگر توانستید آیه ۸۳ سوره مبارکه قصص را یک دور تسبیح تلاوت کنید.
💎💎💎💎💎
🎪 هر روز یک نکته از کلام خدا را بر قلب خود حک کنیم.
⛱️ محفل انس باقرآن کریم
👇👇
☀️ تلگرام:
https://t.me/tadabordarqurankarim
☀️ ایتا:
https://eitaa.com/tadabordarqurankarim
﷽
💥یک آیه و یک حکایت از رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم
🌸 إِنَّ الَّذي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرادُّكَ إِلى مَعادٍ قُلْ رَبِّي أَعْلَمُ مَنْ جاءَ بِالْهُدى وَ مَنْ هُوَ في ضَلالٍ مُبينٍ
🙏آن كس كه قرآن را بر تو لازم كرد، تو را به جايگاهت (زادگاهت) باز مىگرداند. بگو: «پروردگار من از همه بهتر مىداند چه كسى [برنامه] هدايت آورده، وچه كسى در گمراهى آشكار است.»
(قصص ۸۵)
امام حسن عسکری (علیه السلام) فرمود: هنگامی که خداوند حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) را در مکّه مبعوث داشت و او در آنجا دعوت خود را آشکار ساخت و کلمه و سخن خود را در آنجا نشر داد و بر بزرگان آنها به خاطر پرستش بتها خرده گرفت، بر او تنگ گرفتند و با او به بدی رفتار نمودند و کوشیدند تا مساجد ساخته شده برای گروهی از برگزیدگان اصحاب محمد (صلی الله علیه و آله) و شیعیان علیبنابیطالب (علیه السلام) را ویران سازند. در جوار کعبه مساجدی بود که در آن، آنچه را اهل باطل تباه ساخته بودند، آنان به پا میداشتند. این مشرکان در ویرانی آنها و آزار محمّد (صلی الله علیه و آله) و اصحاب او کوشیدند و او را وادار به خروج از مکه به سوی مدینه نمودند. پیامبر (صلی الله علیه و آله) به پشت سرش به سوی مکه برگشت و فرمود: «خدا میداند که من تو را دوست دارم و اگر اهل تو مرا از تو اخراج نمیساختند، به یقین هیچ شهری را بر تو ترجیح نمیدادم و جایگزینی برای تو نمیجستم و من به خاطر جداگشتن از تو غمگین و اندوهگینم.» و خداوند نیز به وی وحی فرمود: «ای محمّد! خداوند والا مرتبه بر تو سلام میفرستد و میفرماید: به زودی تو را به این شهر درحالیکه پیروز و با غنایم و سالم و قدرتمند و قاهر باشی، باز خواهیم گرداند». و این همان سخن حق تعالی است که می فرماید: إِنَّ الَّذِی فَرَضَ عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لَرادُّکَ إِلی مَعادٍ؛ یعنی تو را پیروز و با غنایم به مکّه باز میگرداند.
📚تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۲۸۶
-بحار الأنوار، ج۲۱، ص۱۲۱/ الإمام العسکری، ص۵۵۴؛ «ادیانهم» بدل «اعیانهم»/ مستدرک الوسایل، ج۹، ص۳۴۵؛ «غانما ظافرا» محذوف
📚تفسیر المیزان
👇👇
✍چون خداى تعالى در اول سوره، داستان بنى اسرائيل و موسى (عليهمالسلام) را نقل كرد، و مفصل بيان داشت كه چه منت ها بر آنان نهاد، امنيت، سلامتى، عزت، و تمكن به آنان داد، بعد از آن كه ذليل و زبون دست آل فرعون بودند، و فرعونيان پسرانشان را مى كشتند، و زنانشان را زنده مى گذاشتند.
✍ اين داستان به دلالت التزامى دلالت مى كند بر اينكه مى خواهد به همه مؤمنين وعده اى جميل دهد، كه به زودى از فتنه ها و شدائد و عسرتى كه گرفتارش هستند نجاتشان مى دهد، و دينشان را بر همه اديان تقديم و برترى مى بخشد، و آنان را بعد از آنكه در زمين جايى نداشتند، در زمين مكنت مى دهد، و اين دلالت التزامى را مطلع سوره نيز تاييد مى كند.
✍آنگاه بعد از آنكه از نقل داستان مذكور فارغ شد، فرمود: حكمت واجب مى كند كتابى نازل شود، تا هم مردم را به سوى حق راهنما و تذكر باشد و هم اتمام حجت باشد، تا به وسيله آن كتاب، خود را از عذاب خدا حفظ كنند، همچنان كه چنين كتابى بر موسى نازل كرد، البته بعد از آنكه قرون اولى و نسل هاى گذشته را هلاك ساخته بود، و همچنان كه كتابى بر پيامبر نازل كرد، هر چند كه مردم او را از باب عنادى كه با حق داشتند تكذيب كردند، و دنيا را بر آخرت ترجيح دادند.
✍ اين سياق هر شنونده اى را اميدوار مى سازد، كه خداى تعالى به زودى آنچه را كه به اشاره و به دلالت التزامى فهماند صريحا بيان مى كند، در چنين زمينه اى اگر بشنود كه خداى تعالى مى فرمايد: (ان الذى فرض عليك القرآن لرادك الى معاد)، بدون درنگ مى فهمد، كه منظور همان وعده جميلى است كه منتظرش بود، مخصوصا كه در اولش فرمود: آن كسى كه قرآن را بر تو واجب كرده، قبلا هم كه تورات را به قرآن تشبيه كرده بود، و نجات دادن بنى اسرائيل را هم قبل از فرستادن تورات آورده بود، تا مقدمه براى نزول تورات باشد، و بنى اسرائيل با اخذ به آن و عمل به آن امامان و وارثان باشند.
✍در نتيجه معناى آيه اين مى شود: آن كسى كه قرآن را بر تو واجب كرد تا بر مردم بخوانى و ابلاغ كنى و دستوراتش را به كار بندى به زودى تو را به آن محلى برمى گرداند كه اين برگشتنت عود باشد و آنجا معادت شود همچنان كه تورات را بر موسى نازل كرد و با نزول آن قدر و منزلت خودش و قومش را بالا برد.
و معلوم است كه رسول خدا (صلى الله اليه و آله و سلم) قبلا در مكه بود، مكه اى كه در آن همه گونه شدائد و فتنه ها را ديد، آنگاه مهاجرت كرد و سپ س بدانجا برگشت، در حالى كه فتح و فيروزى داشت و در حالى كه پايه هاى دينش محكم، و اركان ملتش مستحكم شده بود، بت هاى مكه را بشكست، و بنيان شرك را ويران ساخت، و مؤمنين وارث آن سرزمين شدند، در حالى كه از آنجا با ذلت و خوارى بيرون گشته بودند.
👌قمى در تفسير خود از جرير از ابى جعفر (عليه السلام) و از ابى خالد كابلى از على بن الحسين (عليهمالسلام) روايت كرده كه فرمود: مراد از معاد رجعت است، و شايد مساله رجعت جزء باطن باشد، نه تفسير ظاهر.