14.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قرآن
درس هشتم
جلسه اول (صفحه ۴۸ و ۴۹)
مژگان مولایی 48 49
12.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قرآن
صفحه ۵۱ و ۵۲
جلسه سوم
مژگان مولایی 51 52
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرآن
درس هشتم
صفحه ۵۰ ،جلسه دوم
مژگان مولایی 50
13.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قرآن
صفحه ۵۳ و ۵۴
جلسه چهارم
مژگان مولایی 53 54
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرآن
درس هشتم
صفحه ی 54 55
کودک خداپرست
👩🏫الهام سامع
دوتا دایره داری
تفاوت : هر دو اشکال هندسی هستند .و هیچ ضلعی ندارند.
شباهت : هر دو اشکال هندسی هستند
مثلث با دایره : مثلث ضلع هایش با هم برابر است اما دایره ضلعی ندارد .
شباهت : مثلث ۳ ضلع و۳ گوشه دارد .
دایره گوشه وضلع ندارد.
مستطیل با پنج گوشه:
مستطیل ضلع هایش دو به دو باهم برابر است
اما پنج ضلعی ضلع های برابر ندارد
شباهت: مستطیل ۴ گوشه و۴ ضلع دارد
پنج ضلعی ۵ ضلع و ۵ گوشه دارد
تفاوت لوزی با شش گوشه:
تفاوت : لوزی همه ضلع هایش با هم برابر است اما شش ضلعی ،ضلع هایش با هم برابر نیست
شباهت : لوزی ۴ گوشه وضلع دارد
شش ضلعی : ۶ گوشه و۶ ضلع
تانگرام چيست و از کجا آمده است ؟
تانگرام يا تنگرام در چين قدمتي طولاني و کهن دارد و برمي گردد به اتفاقي که مشخص نيست افسانه است يا واقعيتمي گويند روزي مردي چيني در حال حمل يک کاشي مهم و ارزشي بوده است و آن کاشي از دست مرد چيني رها شده ، به زمين مي خورد و مي شکند.
کاشي به چند قسمت تقسيم مي شود:
دو مثلث بزرگ ، دو مثلث کوچک ، يک مثلث متوسط ، يک مربع و يک متوازي الاضلاع
مرد چيني که از اين اتفاق بسيار ناراحت مي شود شروع به تلاش مي کند و قطعات کاشي را کنار هم مي گذارد تا شايد بتواند کاشي را به شکل اول درآورد. در همان زمان مرد متوجه مي شود که با اين قطعات کاشي هزاران شکل ديگر مي تواند بسازد. اما نتوانست شکل اول کاشي را بسازد.
پس از آن تانگرام در چين به شکل کتاب درآمد و اولين بار توسط M. Donnaldson با يک کشتي تجاري به امريکا برده شد و آنجا بود که اين کتاب به شکل گسترده تري چاپ شد.
کتاب تانگرام پس از گذر زمان و استقبال عموم تبديل به يک سرگرمي از نوع فکري شد و امروزه براي سنين مختلف در فروشگاه هاي سراسر جهان يافت مي شود.
اين سرگرمي فکري به خصوص در سنين پايين به شکل اعجاب انگيزي قدرت خلاقيت را بالا مي برد.
شصت ضرب المثل بهمراه معناومفهوم
۱_هر کس خربزه می خورد پای لرزش هم می نشیند – هر کس باید عاقبت اعمال خود را تحمل کند .
۲- هر که بامش بیش برفش بیشتر – هر کس داراتر است گرفتار تر است.
3- هر که نان از عمل خویش خورد منت حاتم طایی نبرد – نباید به دیگران متکی بود .
۴- هر که طاوس خواهد جور هندوستان کشد – باید سختیها را برای رسیدن به هدف تحمل کرد .
۵- هفت خوان رستم را طی کردن – کار بسیار سخت را برای رسیدن به هدف تحمل کرد .
۶- همه را برق می گیرد ما را چراغ نفتی – شانس و اقبال دیگران ییشتر از ماست .
۷- هنداونه زیر بغل کسی گذاشتن – تملق بی جا گفتن .
۸- هوا گرگ و میش است – نه تاریک است نه روشن .
۹- هیچ کاره ی همه کاره – آدم هیچ کاره هود را همه کاره می پندارد .
۱۰- یاسین به گوش خر خواندن – کار بی حاصل انجام دادن .
۱۱- یال و کوپال داشتن – سرو وضع خوب داشتن .
۱۲- یک دستی گرفتن – کسی را کتر از آنچه هست پنداشتن .
۱۳- یک ستاره توی آسمان ندارد – ادم بی شانس و اقبال است .
۱۴- یک شب هزار شب نمی شود –به تعارف به مهمان می گویند .
۱۵- یک کلاغ چهل کلاغ کردن – اغراق و مبالغه نمودن + غیبت زیاد .
۱۶- یک بز گر گله را گرگین می کند- یک همنشین بد دیگران را هم به فساد می کشاند .
۱۷- یکی به نعل می زند یکی هم به میخ – هر دو طرف را مراعات می کند.
۱۸- یک گوش در است و گوش دیگر دروازه – کسی که مطلبی را به خاطر نمی سپارد .
۱۹- یکی را پی نخود سیاه فرستادن – به بهانه ای او را ازمیدان خارج مکردن .
۲۰- یکی نان نداشت بخورد پیاز می خورد تا اشتهایش باز شود .- کار نابخردانه کردن .
۲۱- میانشان شکر آب است – روابط آنها خوب نیست ، اختلاف دارند .
۲۲- ناز شست گرفتن – پاداش و جایزه گرفتن .
۲۳- نازک نارنجی – زودرنج ، کم تحمل در مقابل مشکلات
۲۴- نان به نرخ روز خوردن – پای بند بودن به اصول – رفتار خود را با وضع حاضر تطبیق دادن
۲۵- نان کسی را آجر کردن – موجب ضرر و زیان کسی شدن .
۲۶- نخود هر آش بودن – مداخله در هر کاری کردن .
۲۷- نشخوار آدمیزاد حرف است – لذت داشتن حرف زیاد .
۲۸- نمک پرورده بودن – مدیون کسی دیگر بودن .
۲۹- نو که آمد به بازار کهنه شود دل آزار – با آمدن چیز جدید گذشته و قدیمی و دلگیر می شود .
۳۰ – نه زنگی زنگ نه رومی روم – میانه رو بودن – متوسط بودن .
۳۱- نه سر پیاز نه ته پیاز – کاره ای نبودن .
۳۲- نه چک زدم نه چانه عروس آمد به خانه – بدون زحمت به هدف رسیدم .
3۳- وقت سر خاراندن نداشتن – سخت گرفتار کار زیاد بودن .
3۴- هر چه بگندد نمکش می زنند وای به روزی که بگندد نمک – از افراد درست دیگر انتظار انجام کار بد و زشت نیست .
3۵- هر چه پول بدهی آش می خوری – به اندازه زحمتت نتیجه می گیری .
3۶- هر سرازی سربالایی دارد – راحتی سختیهایی هم به دنبال دارد .
37- هر چه دیدی از چشم خودت دیدی – مقصر خودت هستی .
3۸ – هر چه سنگ است مال پای لنگ است – آسیب و صدمه همیشه به آدمهای بیچاره می رسد .
3۹- هر کی با آل علی درافتد برافتد – معمولاً سادات به مخالفان خود می گویند .
۴۰- هر کس به امید همسایه نشیند گرسنه می خوابد – به دیگران نباید امید داشت ، هر کاری را باید خود انجام داد .
۴۱- مثل اینکه مال باباش و خوردم : به مناسبت دشمنی با کسی گفته می شود .
۴۲- ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است : روی آوردن به کار خود هیچ موقع دیر نیست .
۴۳- مرغ همسایه غاز است : چیزی که دیگران دارند با ارزش تر است .
۴۴- موش به سوراخ نمی رفت جارو به دمبش بست : طرف خودش پذیرفته نبود معرف دیگری شد .
۴۵- مرغ یک پا دارد : از نظرم بر نمی گردم .
۴۶- مثل خر در گل ماندن : عاجز و ناتوان و درمانده شدن .
۴۷- مرد سر می دهد اما سر نمی دهد : رازی که به کسی سپرده شد فاش نمی شود .
۴۸- مشت نمونه خروار است : چیز کم به نشانه فراوان .
۴۹- مشت وسندان : جدال ودرگیری ناتوان با توانا – کار دشوار وخطر ناک.
۵۰- مگر آمدی آتش ببری : عجله زیاد داشتن.
۵۱- مگ ر شهر هرت است ؟ هر کار ی انجام بدهی آزاد نیستی .
52- مگر کله گنجشک خورده ای ؟ بسیار پر حرف هستی .
۵۳- من می گویم نر است تو می گویی بدوش – بی جهت اصرار کردن
۵۴- من یک پیراهن بیشتر از تو پاره کردم- با تجربه تر و سالخورده تر از تو هستم .
۵۵- مو را از دست کشیدن – دقت بسیار کردن .
۵۶- موش مردگی درآوردن – خود را به ناخوشسی زدن – خود را بیمار جلوه دادن
۵۷- مومن مسجد ندیده – به شوخی به کسی می گویند که تظاهر به تقدس دارد .
۵۸- موهایش را در آسیاب سفید کرده – گرچه پیر است اما بی تجربه است .
۵۹- مویی از خرس کندن غنیمت است – از آدم خسیس حداقل استفاده هم غنیمت است .
۶۰- مهمان مهمان را نمی تواند ببیند صاحبخانه هر دو را – خسیس بودن صاحب خونه