💛 موضوع انشا: باران 🤓
🆔
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🤓روزی همراه پدر از سبزه زاری گذشتیم ،در راه ابر های سیاهی را دیدم که همچون دیوانه ها تنه به ابر های دیگر می زنند ،با خود گفتم:((مگر ابر ها نیز دیوانه می شوند؟)) بار دگر راه خود را ادامه دادیم .سرانجام به خانه ای کوچک میان جنگلی سر به فلک کشیده رسیدیم .پدر گفت:((پسرم،شب را اینجا خواهیم ماند و صبح حرکت خواهیم کرد.))من نیز به طبعیت از پدر درون خانه پا گذاشتم .درون خانه تنها یک اتاق با پنجره هایی بزرگ که نور روشن خدای را به خانه هدیه می بخشید،در کنار و گوشه های اتاق خاک هایی از اشک غم انگیز سقف به چشم دیده می شود .به نزدیکی پنجره ای می روم،ابر های سیاه نیز همراه ما به اینجا آمده اند. در فکر خود غرق بودم که صدایی دلنشنین وزیبا همانند نوت های موسیقی به گوشم می رسید. درون خانه را نگاه کردم اما کسی در اینجا موسیقی دلنواز نمی نواخت. چشمم به پنجره افتاد ،قطره هایی روی آن پیدا بود. با خود گفتم:((پنجره را چه کسی شسته است؟))یواش یواش، چشمانم را قطره های رها در هوا زدودند .تعجب کردم پس باران آمده بود .آن طرف پنجره درختانی را دیدم که خود را سیراب میکردند تا دیگر تشنه آب نباشند اما مگر میشد تشنه آب پاک باران نشد؟گنجشکانی را دیدم که در لانه های کوچک خود به نعمت بی انتهای خدا نگاه کرده و می اندیشیدند. دیدم آن درختی را که با برگ های خود قطره های مرواریدی باران را به جوانه ی تشنه زیر پایش می رساند .همه و همه به صدای دلنشین باران گوش می دادند و همچنین خواسته های خود که کمی آب برای تشنگی شان است می رسند .در دل گفتم:((چقدر مهربان است باران که با شنیدن صدای عاجز درختان و پرندگان تشنع به پیش آنها آمده وتا همه را سیراب نکند،خود آرام نمی گیرند .و چقدر مهربان تر است آن آفریننده ای که باران مهربان را آفرید. در خیال خود بودم که یکباره چندین رنگ زیبا از نعمت های الهی جلوی چشمانم درخشید. رنگ هایی چون زردو قرمز ونیلی و...،با دیدن این همه نعمت هایی که یکی بهتر و زیباتر از دیگری است از آفریننده توانای آنها تشکر کردم که اگر باران را نمی آفرید تشنه ها را چه کسی سیراب می کرد؟چه کسی زمین را پاک می کرد و زیبایی رنگین کمان را به زمین هدیه می داد؟
#انشا
#موضوع_باران
✅جهت سفارش تبلیغات در مجموعه کانالهای پانزده گانه تدریس یار ؛
@teacherschool
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@tadriis_yar3
‼️#موضوع_انشا :
#باغ‼️
➖➖➖➖➖➖➖➖
🔖به نام خدايي كه تمام برگ هاي درختان جهان را افريد به نام خدايي كه شگفتي را افريد مانند درختان آب برگ ها و...
جايي را ميشناسم كه در فصل بهار مانند بهشت است درختان تنو مند و قدرت مند كه نشانه ي عظمت خداوند است تا چشم كار ميكند سبز است سبز سبز سبز شاپرك ها با خوشحالي اينطرف و آن طرف مي پرند گويا آنها هم مانند طبيعت زنده شده اند
در همان جا فصلي را ميشناسم كه نامش زمستان است سرد سرمايي كه تمام وجودت را ميگيرد اما وقتي به انجا نگاه ميكني به شاخه هايي كه رويش سفيد شده از درون گرم ميشوي مثل فنجان چايي كه در زمستان توي برف در دست داري
در همان جا فصلي را ميشناسم تابستان نام دارد به شدت فصل شادي است بچه ها در باغ به اينطرف و ان طرف ميپرند و با توپ هاي پلاستيكي خود كه رنگ هاي مختلف دارند بازي ميكنند و دختراني هستند كه با موهاي دوطرف بافته شده با دو چرخه هايشان در دل باغ ها چرخ ميزنند و ميخندند
در همان باغ فصل زيبايي است فصل شگفتي هاي افرينش خداوند عظيم فصل پاييز
فصل رنگ فصل زندگي فصل عُشاق فصل قدم زدن هاي بي بهانه تنها يا با يك دوست صميمي
فصل خش خش صدا دادن برگ ها به زير پاهايتان
فصل يك لباس پاييزه اي كه عجيب ميچسبد كه بپوشي فصل زيبايي
اين زيبايي ها را ميتوان همه جا ديد ولي اين زيبايي هايي كه توصيف كردم توصيف باغيست كه تمام فصل ها زيباست
باغ تنها جايي است كه همه ي زيبايي ها را دارد
باغ را دوست دارم باغ را دوست داشته باشيم و از زيباييهايش لذت ببريم.🔖
#انشا
#موضوع_باغ
✅جهت سفارش تبلیغات در مجموعه کانالهای پانزده گانه تدریس یار ؛
@teacherschool
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@tadriis_yar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌املای حروفی
🌀روش : از متن درس به ترتیب کلمات که ارزش املایی دارند را میخوانیم دانش آموز باید ابتدا شکل درست کلمه را بنویسد سپس حروف آن را جلوی کلمه بنویسد و با هر حرف کلمه یک کلمه دیگر بنویسد
⭕️این املا برای تقویت حافظه شنیداری و تقویت دقت و توجه و همچنین افزایش سرعت عمل بسیار مناسب است
#املا #انشا #فارسی