eitaa logo
طائف|سجاد انتظار
63 دنبال‌کننده
18 عکس
6 ویدیو
8 فایل
انعکاسی از آنچه آموخته ام.. . . . . . @entezarsajjad
مشاهده در ایتا
دانلود
طائف|سجاد انتظار
💢 پس از روشن شدن پاسخ "چرا انسان؟" اکنون به صورت خلاصه پاسخی از متن این مجموعه گرانسنگ برای "انسان چ
♻️ انسان به افق اندیشه مطهر 🔰 همان گونه که گفتیم استاد شهید مطهری در این مجموعه اثر کم نظیر، سخنان خود را بر محور گردآورده است. ایشان در ابتدا تلاش خود را معطوف به توصیف انسان و این می کند و سپس از ساحت انسان فردی گذر کرده و انسانی را مورد تحلیل قرار می دهد؛ آنگاه قواعد حاکم بر او را بررسی می کند و در نهایت به زندگی او می پردازد. 🔰 اما آن چه در پله نخست بیانات ایشان مهم است و باید بر آن تمرکز ویژه ای کرد و درجات شناخت "از" انسان است. اندیشه ی حاکم بر ذهن یک متفکر و اندیشمند افق دید او را نسبت به این موضوع تعیین خواهد کرد و هر متفکری بر اساس عمق و انسجام اندیشه خود، انسان را تحلیل خواهد کرد. 🔰 آن چه در بیان استاد مطهری در ارتباط با توصیف انسان وجود دارد حکایت از یک سیر صعودی می کند که بر اساس آن، توصیف انسان از یک اندیشه ی سطحی آغاز می شود و در نقطه ای متعالی و مبتنی بر افق پایان می پذیرد. بر همین اساس اگر چند کتاب ابتدائی را مد نظر قرار دهیم خواهیم دید که چهار سطح از توصیف انسان در این کتاب ها وجود دارد که به صورت خلاصه به بیان آن ها می پردازیم؛ االبته قبل از آن باید این نکته را متذکر شویم که این تفاوت تدریجی و اشتدادی به معنای صیرورت است و نباید آن را به حساب نقص نگارنده گذاشت. در حقیقت هر کدام از این چهار سطح، مقدمه ای برای دیگری هستند که ناچار باید بیان و شوند. 1️⃣ پله نخست، توصیف انسان بر اساس منطق و فلسفه مشائی-سینوی است. ابتدائی ترین روش معقول و البته در عین حال صحیح و با برای توصیف و تعریف اشیاء، مقایسه آن ها با امور مقارن و هم عرض است. در این روش برای شئ مورد نظر در ضمن مقایسه با اشیاء دیگر دو دسته خاصیت و اثر گردآوری می شود. آثار نخست اند یعنی اموری هستند که این شئ همانند سایر اشیاء پیرامونی واجد آن ها است و آثار دیگر اند یعنی آثار اختصاصی این شئ اند که با بودن آن هستند و با نبود او نیستند. این مقایسه در حقیقت همان چیزی است که رهآورد آن در اصطلاح منطق "جنس" و "فصل" است. قدما از گذشته بر اساس روش فوق در توصیف انسان از دو عنوان "حیوان" به منزله جنس و "ناطق" به منزله فصل استفاده کرده اند. آن ها انسان را در ابتدا موجودی دارای وجه اشتراک با سایر جانداران می دانند و سپس او را با قوه نطق که نماینده ای از ی او است تعریف می کنند؛آن ها از این جهت عاقله را ملاک میز انسان و سایر جاندارن می دانند که انسان به وسیله آن توان ادراک و در نتیجه اقامه و دارد؛ چیزی که سایر جانداران از آن بی بهره اند استاد مطهری در پله نخست از همین شیوه استفاده می کند اما به نتیجه ای که قدما گرفته اند اکتفا نمی کند و در همین پله، ویژه به مطلب می دهد. به حسب اعتقاد ایشان اکتفا به بعد و نظری انسان موجب توصیف ناقص و تک بعدی انسان و هم چنین سایر جانداران است. همه جانداران علاوه بر بُعد بینشی از بُعد و نیز برخوردار اند اما تفاوت انسان و سایرین در این بعد نیز به همان ملاک تفاوت در ادراکات (محدود نبودن و...) است؛ در نتیجه از نگاه ایشان هویت اساسی انسان را باید در «علم و ایمان» جست. @taef110 ادامه👇👇👇