💢 عنه عليه السلام : أكثِروا ذِكرَ المَوتِ عندَ ما تُنازِعُكُم إلَيهِ أنفسُكُم مِن الشَّهَواتِ ، و كفى بالمَوتِ واعِظا.
💢 و كانَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله كثيرا ما يُوصي أصحابَهُ بذِكرِ المَوتِ فيقولُ : أكثِروا ذِكرَ المَوتِ ، فإنّهُ هادِمُ اللَّذّاتِ، حائلٌ بَينَكُم و بينَ الشَّهَواتِ .
💢امام على عليه السلام : در هنگامى كه نفْس هايتان شما را به سوى خواهش ها و شهوات مى كشانند، مرگ را فراوان ياد كنيد كه مرگ بهترين واعظ است. رسول خدا صلى الله عليه و آله اصحاب خود را به يادآورى مرگ بسيار سفارش مى كرد و مى فرمود : مرگ را فراوان ياد كنيد؛ زيرا كه آن برهم زننده خوشى ها و پرده ميان شما و خواهش ها است
💢[الأمالي للطوسي : 28/31 .]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#معرفی_کتاب
❌ عکسی منسوب به هجوم مردم بیجار به امعاء و احشاء یک گوسفند❌
📚 کتاب قحطی بزرگ؛ روایتگر جنایت استعمار و به قتل رساندن مردمان ایران
@taef110
⏬ از این جا دریافت کنید👇👇
ghahti.pdf
1.25M
📚 قحطی بزرگ
✍️محمد قلی مجد
🖋محمد کریمی
🔴 فایل کتاب توسط ناشر ارائه شده است.
@taef110
🔰خصوصیت منحصر به فرد امام خمینی (ره)
♻️یکی از خصوصیات امام رضوان الله علیه که واقعا من هیچ وقت از توجه به این خصوصیت باز نمی مانم و زمان حیات ایشان هم به این نکته توجه داشتم و بعد از رحلت آن بزرگوار هم بارها گفته ام این بود که ایشان #سنت_ایستایی انسان در یک سنین را به هم زدند؛یعنی خدای متعال این سنت را در وجود ایشان به هم زد؛ انسان رشد و جوشش و پیشرفت و توقفی دارد انسان در یک زمان (چهل سال، پنجاه ، شصت یا هفتاد سالگی) متوقف می شود خدای متعال این سنت را در وجود امام به هم زد، ایشان توقف نداشتند واقعا این نکته ی عجیبی است.
🔅او مردی است که در سنین قریب هشتاد سالگی وارد قلمرو اداره ی کشور و سیاست عملی شد؛ قبل از آن هر چه بود همان مبارزه بود، آن هم از راه دو؛ر بعضی افراد این گونه فعالیت ها را از جوانی تجربه می کنند و بعضی اصولا در این فضا متولد می شوند ولی ایشان تازه در سنین نزدیک هشتاد سالگی شروع کردند و شما ببینید از لحاظ فکری هم در حوزه ی کار خویش که دنیای اسلام است و هم در خودشان چه تحولی به وجود آوردند.
✍قطعا انظار فقهی امام از روز اولی که وارد ایران شدند تا روزی که رحلت کردند #تفاوت زیادی پیدا کرده است. شما فتاوای ایشان را در مساله #غنا، مساله ی مربوط به #معادن و امثال آن ملاحظه کنید؛ ما در قضیه ی معادن به امام مراجعه کردیم (زیرا یک وقتی در مجلس مطرح بود) ایشان بر اساس همان به اصطلاح ظواهر فقهی حرفی زدند ولی نظر ایشان در اواخر به کلی چیز دیگری شده بود یعنی فورا مبانی را با حقایق موجود انطباق دادند و بازشناسی کردند در عین حال ایشان تا آخر عمر یکی از متعبد ترین فقها بودند جمود به ظواهر مبنای فقهی ما است به ظواهر کار داریم در فقه به قیاس و استحسان و تصورات اعتباری خودمان اعتنا نمی کنیم به لسان حدیث نگاه می کنیم معیار و ضابطه ی آن هم از طریق #ظواهر است(ترجیح ظهور) ایشان کاملا به این معنا پایبند بودند یعنی هیچ جا نبود که ایشان از این معنا سر باز بزنند.
📚من به یاد دارم در قضیه بمباران شهرهای عراق مکرر به ایشان مراجعه می کردیم که چطور می شود؟ عراق مرتب می زد ایشان گفتند: «نمی شود، او بزند؛ ما نمی توانیم بزنیم» مبنایشان آن بود بالاخره #قتل است بعدا (ظاهرا در سال 64) خدمت ایشان رسیدم(برای کار دیگری با ایشان ملاقات داشتم) وقتی می خواستم بیرون بیایم ایشان گفتند: «در آن قضیه شهرهای عراق به روایتی برخورد کردم. نه اشکالی ندارد بزنید»
📚بعدا در بحث جهاد به متون فقهی از جمله «جامع المدارک» مراجعه کردم دیدم آن قضیه #حذار است و مورد فتوا است در زمان ما هم آقای سید احمد خوانساری که از فقهای به اصطلاح خیلی متورع و محتاط بود بر طبق این حدیث فتوا داده است که اگر کسی گفت حذار و زد اشکالی ندارد قبل از آن دنبال مدرک هم نرفته بودم امام گفتند و من هم قبول کردم پس از مراجعه دیدم روایتی وجود دارد که سند آن خوب و معمول به فقها است لذا ایشان گفتند که به بصره اعلان کنید که ما میخواهیم بزنیم بعد بزنید یعنی صد در صد اشکالی ندارد.
📌ایشان بدین گونه تابع آن روش و متدی که در فقاهت معقول است بودند یعنی تعبد به ظواهر و رها کردن آن تصورات قبلی و مبانی فکری خود به خاطر آن چه به اصطلاح روش فقهات است در عین حال ایشان این قدر نوآوری در باب مسائل فقهی دارند.
بیانات رهبری در دیدار اعضای کنگره ی تبیین مبانی فقهی امام خمینی 7/12/1374
@taef110
🔰السّلام عليكم!
💠براى موفق شدن و رسيدن به منظورى كه در نامه مرقوم داشتهايد، لازم است همتى برآورده و توبهاى نموده، به مراقبه و محاسبه بپردازيد. به اين نحو كه هرروز كه هنگام صبح از خواب بيدار مىشويد، قصد جدى كنيد كه «در هرعملى كه پيش مىآيد، رضاى خدا را مراعات خواهم نمود.» آن وقت در سر هركارى كه مىخواهيد انجام دهيد، نفع آخرت را منظور خواهيد داشت؛ به طورى كه اگر نفع اخروى نبود، انجام نخواهيد داد.
💠و وقت خواب، چهار- پنج دقيقه درباره كارهايى كه روز انجام دادهايد، فكر كرده و يكىيكى را از نظر بگذرانيد؛ هركدام مطابق رضاى خداى انجام يافته، [براى آن] شكر بكنيد و [براى] هركدام تخلّف شده، استغفار.
اين رويّه را هرروز ادامه دهيد. اين روش گرچه در ابتدا سخت است و در ذائقه نفس، تلخ، ولى كليد نجات و رستگارى است.
@taef110
طائف|سجاد انتظار
🔰السّلام عليكم! 💠براى موفق شدن و رسيدن به منظورى كه در نامه مرقوم داشتهايد، لازم است همتى برآورده
📒 تربیت در حرکت
🔹همه می دانیم که هر انسانی در زندگی خود به دنبال هدفی می گردد و برای رسیدن به آن #هدف تلاش می کند. انسان بدون هدف نمی تواند زندگی کند و ما شاید یک نفر را نیز سراغ نداشته باشیم که برای هدفی تلاش نکند. در این میان اما #ناکامی ها در رسیدن به اهداف و یا حداقل #فاصله معتنابه بین اهداف و آن چه ما #برنامه ریزی کرده ایم معضلی است که همواره ما را رنج می دهد. چه عاملی باعث این ناکامی ها است؟!
🔹قطعا مولفه های زیادی را باید در پاسخ به این سوال در نظر گرفت تا پاسخ جامعی را برای آن ترسیم کرد؛ مجموعه ای از قوانین #حقیقی و #اعتباری در رشد و رسیدن انسان به اهداف خود دخالت دارند که بدون رعایت آن ها شکست انسان حتمی است اما اگر بخواهیم به یکی از مهم ترین این قوانین اشاره کنیم عبارت خواهد بود از"اندراج رشد انسان ذیل قانون حرکت"
🔹مساله #حرکت از مباحث نسبتا پیچیده ای است که برخلاف تصور عمومی مبنی بر انتزاعی بودن مسائل علم فلسفه، دخالت #عینی و ملموسی در افعال و زندگی انسان دارد و به همین جهت دانستن قوانین کلی این مبحث فلسفی کمک قابل ملاحظه ای در برنامه ریزی و فعالیت های ما خواهد داشت. در این جا به طور نمونه به چند اصل مربوط به حرکت اشاره می کنیم تا این مدعا کمی ملموس تر شود.
🔹اساس و پایه مسائل مربوط به حرکت یا قوه و فعل بر روی حقیقتی به نام "امکان استعدادی" طرح ریزی شده است. از نگاه فلاسفه، کمالات موجودات، فعلیت هایی هستند که در آن ها تحقق کنونی و منجز دارند و واجب متعال تنها موجودی که همه این فعلیت ها و کمالات را دارا است؛ اما سایر موجودات هر کدام به تناسب رتبه هستی خود مقداری از این #کمالات را فاقد اند و این #فقدان در سلسله موجودات همچنان بیشتر می شود تا بدانجا که به موجودی برسد که کم ترین فعلیت را دارا است و مرز بین تحقق و نیستی است.
اکنون اگر این سلسله را از جهت متعاکس بنگریم با سلسله ای از موجودات مواجه خواهیم بود که هر کدام از آن ها موجوداتی هستند که رو به فعلیت هایی دارند که آن فعلیت ها تحقق کنونی و #منجز ندارند بلکه آن فعلیت ها در آینده قرار داشته و به صورت #تعلیقی تحقق دارند؛ اما چیزی که هست این است که در این سلسله ارتباطی #واقعی و #وجدانی بین این موجودات و آن فعلیت ها وجود دارد به عنوان مثال رابطه ای که بین دانه سیب و شکوفه آن وجود دارد را می توان در نظر گرفت؛ رابطه ای که بین دانه سیب و میوه هندوانه وجود ندارد!
این حقیقت همان چیزی است که از آن به #امکان_استعدادی و به اعتباری دیگر #استعداد تعبیر می شود؛ چیزی که هم در علم فلسفه و هم در علوم تربیتی و هم در ذهن عامه مردم وجود دارد این خاصیت مفاهیم فلسفی است که اصل آن مفاهیم #بدیهی و غیر قابل انکار است.
🔹از همین رو است که بدون تردید ما در طول عمر چه بسا کوتاه خود این جمله توصیه وار را بسیار شنیده ایم که "دنبال چیزی برو که استعدادش را داری" و بر مبنای همین جمله چه بسیار تست ها و آزمون های استعداد سنجی به وجود آمده است؛ این جمله گرچه فی الجمله صحیح است اما اگر نگاه دقیق در رابطه با آن وجود نداشته باشد ممکن است نتایج ناصحیحی را در تصمیم گیری ها به دنبال داشته باشد. اکنون به چند اصل باید توجه کرد تا چنین اتفاقی نیفتد
1️⃣اصل نخست این است که موجودی که در ابتدای تحقق خود قرار دارد از جمله انسان، استعداد هر نوع فعلیتی را دارد یعنی هر نوع آینده ای را می توان برای او تصویر کرد چرا که استعداد مئونه ای ندارد. یعنی استعداد از آن جهت که جنبه انفعال و تاثر موجودات است اقتضائی ندارد بر خلاف فعلیت ها و کمالات که چون جنبه تاثیر و فعالیت موجودات هستند دارای اقتضائات خاص خود می باشند.
پس اولین نتیجه ای که میگیریم این است که نباید موجودی را در ابتدای رشدش محدود به مسیری خاص، یا هدفی خاص و یا رتبه ای خاص بکنیم بلکه باید نهایت ظرفیت و امکان را برای او در نظر بگیریم؛ در نتیجه، این برداشت عامیانه که "من در این رشته موفق می شوم اما در آن رشته نه" کمی ناصحیح است که در اصل بعدی باید تصحیح شود.
ادامه👇👇👇
طائف|سجاد انتظار
📒 تربیت در حرکت 🔹همه می دانیم که هر انسانی در زندگی خود به دنبال هدفی می گردد و برای رسیدن به آن #ه
ادامه👆👆👆
2️⃣اصل دوم این است که امکان استعدادی از آن جهت که جنبه #انفعال موجودات است، به خودی خود هویتی ندارد بلکه وابسته به فعلیت و صورت کنونی موجودات است؛ یعنی پیوندهایی که بر اساس امکان استعدادی بین اکنونِ پدیده ها و آینده آن ها وجود دارد اقتضای فعلیت کنونی آن ها است؛ به تعبیر دیگر موجودی که به طور #مبهم دارای همه استعداد ها است و می تواند به سوی هر فعلیتی رو کند، #تعین یافتن مسیرش و معین شدن استعداد نزدیک به فعلیت اش، توسط فعلیت کنونی او انجام میگیرد.
مطابق این اصل، مواد غذائی که درون خاک وجود دارد گرچه می تواند تبدیل به سیب یا هندوانه شود اما اگر تبدیل به شکوفه سیب شود مسیر در پیش روی او بر اساس اقتضائات این شکوفه رقم خواهد خورد و از این به بعد آزادی محدود تری در ساختن آینده خود خواهد داشت.
پس اکنون به خودمان بنگریم؛ مختال و #توهم زده نباشیم؛ اکنونِ ما ترسیم کننده آیندهِ ما خواهد بود؛ در وهم این که ما می توانیم به کمالات فوق العاده برسیم عمر خود را ضایع نکنیم؛ اگر بنا است آینده ای روشن بسازیم باید #اکنون خود را تصحیح کنیم؛ #تسویف خطرناک ترین حربه ی اکنون ما است!
3️⃣اصل سوم #تدریج است. هر فعلیتی از اشتداد استعداد گذشته به وجود می آید و تحقق هیچ فعلیتی بدون گذران دوره ی انفعال آن ممکن نیست. روند حاکم بر طبیعت و خلقت، آهستگی و #پیوستگی است به گونه ای که نمی توان حلقه ای را از میان حلقات برداشت و یا مرحله ای از دشواری ها را جا انداخت و طی نکرد.در این میان تنها چیزی که متفاوت است میزان سرعت خروج از انفعال به فعلیت است؛ گاهی به سرعت معجزه اتفاق می افتد و گاهی پایین تر از سرعت معمول..
پس به اکنون خود و رتبه خود بنگریم؛ آیا رتبه ای که به گمان خود حائز آن هستیم همان نقطه ای است که در آن قرار داریم یا در پندارهای خود مشغول ساختن ساختمانی بدون پی هستیم؟!
4️⃣این سلسه ها سلسله جنبانی دارند؛ مدیر و مدبری دارند؛ قافله سالارانی دارند که هم #مبدا آن ها است و هم #مسیر و هم #مقصد؛ خودی نیست که به خود #غرّه شویم
لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ حدید/23
@taef110
💢در رابطه با اصل چهارم پست گذشته، عبارتی از علامه طباطبایی(ره) در تفسیر شریف المیزان قابل ملاحظه است که به موضوع خلقت و تدبیر آن می پردازد.
@taef110
👇👇👇
طائف|سجاد انتظار
💢در رابطه با اصل چهارم پست گذشته، عبارتی از علامه طباطبایی(ره) در تفسیر شریف المیزان قابل ملاحظه است
🔰فقوله: «أَ وَ لَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ كانَتا رَتْقاً فَفَتَقْناهُما»
🔺المراد بالذين كفروا- بمقتضى السياق- هم الوثنيون حيث يفرقون بين الخلق و التدبير بنسبة الخلق إلى الله سبحانه و التدبير إلى الآلهة من دونه و قد بين خطأهم في هذه التفرقة بعطف نظرهم إلى ما لا يرتاب فيه من فتق السماوات و الأرض بعد رتقهما فإن في ذلك #خلقا غير منفك عن #التدبير، فكيف يمكن قيام خلقهما بواحد و قيام تدبيرهما بآخرين.
🔺لا نزال نشاهد انفصال المركبات الأرضية و الجوية بعضها من بعض و انفصال أنواع النباتات من الأرض و الحيوان من الحيوان و الإنسان من الإنسان و ظهور المنفصل بالانفصال في #صورة جديدة لها آثار و #خواص جديدة بعد ما كان متصلا بأصله الذي انفصله منه غير متميز الوجود و لا ظاهر الأثر و لا بارز الحكم فقد كانت هذه #الفعليات_محفوظة_الوجود_في_القوة مودعة الذوات في المادة رتقا من غير فتق حتى فتقت بعد الرتق و ظهرت بفعلية ذواتها و آثارها.
🔺و السماوات و الأرض بأجرامها حالها حال أفراد الأنواع التي ذكرناها و هذه الأجرام العلوية و الأرض التي نحن عليها و إن لم يسمح لنا أعمارنا على قصرها أن نشاهد منها ما نشاهده في الكينونات الجزئية التي ذكرناها، فنرى بدء كينونتها أو انهدام وجودها #لكن_المادة_هي_المادة و أحكامها هي أحكامها و القوانين الجارية فيها لا تختلف و لا تتخلف.
🔺فتكرار انفصال جزئيات المركبات و المواليد من الأرض و نظير ذلك في الجو يدلنا على يوم كانت الجميع فيه رتقا منضمة غير منفصلة من الأرض و كذا يهدينا إلى مرحلة لم يكن فيها ميز بين السماء و الأرض و كانت الجميع رتقا ففتقها الله تحت تدبير منظم متقن ظهر به كل منها على ما له من فعلية الذات و آثارها.
🔺فهذا ما يعطيه النظر الساذج في كينونة هذا العالم المشهود بأجزائها العلوية و السفلية كينونة ممزوجة بالتدبير مقارنة للنظام الجاري في الجميع و قد قربت الأبحاث العلمية الحديثة هذه النظرة حيث أوضحت أن الأجرام التي تحت الحس مؤلفة من عناصر معدودة مشتركة و لكل منها بقاء محدود و عمر مؤجل و إن اختلفت بالطول و القصر.
📚الميزان في تفسير القرآن، ج14، ص: 279