فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 تشییع پیکر شهید محمدعلی عطایی
🔺پیکر شهید مدافع حرم «محمدعلی عطایی» در کرمانشاه تشییع شد.
🎤
7.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نشان دست ✋
شهیدی که می خواست شبیه علمدار کربلا شود
#شهید_ابوالفضل_ابوالفضلی
🌷 #هر_روز_با_شهدا_🌷
#رؤیای_صادق!
🌷همسنگر ما یک نفر بود به نام کافیان موسوی که من و معین با او غذا میخوردیم. او خیلی هیکل درشتی داشت یک روز سر صبحانه بر عکس هر روز که خیلی شوخی میکرد، آرام بود. گفتم: «چرا امروز ساکتی؟» گفت: «دیشب خواب دیدم عروسیم است و بعد رفتم تو آسمان!» زدیم زیر خنده، گفتیم: «با این هیکل چاق و سنگین چه طور رفتی بالا و نیفتادی؟!» بعد از صبحانه تصمیم گرفتیم برویم یک دستشویی درست کنیم.
🌷رفتیم و مشغول کار شدیم، حدود پنج نفر بودیم. نزدیکیهایی ساعت یازده روز ۱۳۵۹/۹/۴ تعدادی نیروی جدید آمدند به محور و مشغول احوالپرسی بودیم که ناگهان دو گلوله خمپاره یکی دورتر و دومی نزدیک ما اصابت کرد. با صدای سوت دومی همه سریعاً خوابیدیم ولی کافیان موسوی که کمی چاق بود دیر خوابید زمین. وقتی ترکشها تمام شد، من بلند شدم ولی چهار نفر دیگر روی زمین ماندند؛ یکی از آنها کافیان بود. وقتی آمدم بالای سرش، دیدم....
🌷دیدم یک ترکش بزرگ پشت سر او را برده و مغز او بیرون پاشیده بود. سرش را بلند کردم و روی زانویم گذاشتم و چفیهای را گرفتم دور سرش، ولی او چند لحظه بعد همانگونه که خواب دیده بود به آسمان رفت. معین هم پاهایش ترکش خورد. یکی از تازه واردها نیز به نام محمدعلی معین هم انگشتانش قطع شد. یکی هم ترکش به مچ دستش خورد. کافیان را سریعاً با برانکارد بردند. معین را من و یک نفر دیگر با برانکارد از خط تا ساحل رودخانه بردیم و از آنجا او را به بیمارستان بردند.
🌷عراقیها فاصلهی بین خط و رودخانه که معین را از جنگل میبردیم را شدیداً زیر آتش گرفته بودند. لذا چند بار مجبور شدیم او را روی زمین بگذاریم و یکی_دو بار به علت خستگی از دستمان رها شد روی زمین. شبِ آن روز تنها شدم. فردا یا پس فردای آن روز رفتم بیمارستان شوش و سری به معین زدم. اتفاقاً او را ترخیص کردند تا نجفآباد برود و پای او را گچ گرفته بودند. به همراه او آمدم و این مرحله به پایان رسید....
#شهید_کافیان_موسوی
🌷 جلسهی فرماندهان در قرارگاه تیپ برگزار شده بود. همه آمده بودند جز آقا ولی. سابقه نداشت آقا ولی بدقولی یا تاخیر داشته باشد. جلسه هم بدون ایشان برگزار نمیشد. پرسوجو کردیم. آقا ولی را در اقامتگاه بسیجیان در منتهیالیه قرارگاه یافتیم. داشت زمین قرارگاه و محیط خوابگاه بسیجیها را جارو میکرد تا وقتی بسیجیها از راه رسیدند، محیطی پاکیزه داشته باشند. آنقدر سرگرم این کار شده بود که گذشت زمان را احساس نکرده بود.
#شهید_ولی_الله_چراغچی
•{🌙}
شما نمازشب بخونے
چپ نمیکنے بیفتے توی درّه📛▒
ولی سحرها یه چیزایی میدن
○● که هیچوقتِ دیگھ نمیدن●○
#استادپناهیان
#امتحانکن
#دلتآروممیگیره
التماس دعا
🕊زیارت نامہ شهــــــــــدا🕊
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ
اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ،اَلسَلامُ
عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ
عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ
عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ
العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ
اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیالَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .
#السلام_علیڪ_یاانصار_رسولالله🦋
@tafahos5