#صبحت‌بخیرمولای‌من سلامی از نهایت استیصال به گره‌گشای عالم سلامی از اوج بی‌کسی به ولی‌نعمت جهان سلامی از غریقی در دریای غم به امن‌ترین ساحل نجات سلامی از التهاب و رنج به آرامش و امید سلامی از من که تنهاترینم در یتیم‌خانه‌ی دنیا به شما که مهربان‌ترین پدرید خدا کند یکی از همین روزهای نزدیک ، خورشید ظهورتان از پشت ابرهای تیره و نفس گیر غیبت ، طلوع کند ... خدا کند تمام شود این سال های سخت ... این روزهای پراضطراب ... خدا کند جان بگیرد آرزوهایمان ... لبخندهایمان ... خدا کند که بیایید ... #الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَـــ‌الْفَـــرَج‌و‌َ‌فَرَجنا‌بِه🤲 #امام_زمان ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●

یه جایی تو قرآن میخونیم: إِنِّي أَنَا رَبُّكَ انگار خدا در گوشت میگه: خدات منم ، بی خیال‌ بقیه... ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●

وقتی‌خدا،دری‌روبه‌روت‌میبنده اصراربه‌کوبیدنش‌نکن!! اینوبدون‌که،هرچی‌پشتِ‌اون‌درهست به‌صلاح‌ِتونیست((: هرچی‌خدابخوادهمون‌درسته، مطمںٔن‌باش💚. . ‌‌‌‌#دلی ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●

خوشا به حال اون کسانی که در زمان آ سیدعلی بودند..♥️ #حضرت_آقا ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●

رفقا! عشقِ به امام حسین انقدرا هم بازیِ پیچیده ای نیسٺـــــ ... مثلا هر روز دانشگاه یا محل ڪار ڪہ میرے به اون مسیر عادت میکنے ،عشق میکنی ازین مسیر. حتی به دیوار ها. عکس های بین راه... دلت رو به حسین عادت بده رفیق. عادٺــــ ڪن به حسین. باهاش زندگے ڪن. هر روز صبح بیدار میشی... "السلام علیک یا اباعبدالله" بگو. بخدا ارباب هم جوابتو میدهـ شڪ نکن. با #حسین رفٺــــ و آمد کن... میپرسے چطور؟ اونقدر بهش عادت کن که اگہ ی روز بهش سلام ندی ارباب دلش براٺــــ تنگ بشہ... و امــــا چہ شَوَد دلتنگے اربابـــــ...❤️ اونوقتہ ڪہ دلتنگی ارباب حس میشه و با شنیدن فقط اسمش اشک ها جاری میشہ... #لاعشق_الاحسین ... الهي! ‏أ تُحرِقُ بِالنّارِ عَیْني وَ قَدْ بَکَتْ الحُسَینَ؟! ‏خدایا!آیا چشمم را که‌‏ بر حسین(ع) گریه ڪرده ‏در آتش میسوزانی...؟🍃🥀 باور کن رفیق! لطفــــ خدا به عاشقِ حسین هم فرق داره... عاشق حسین بشے ... دیگہ هیچے نمیبینی... حتی بدیهایی ڪہ دیگران در حق ات میکنند. عشق ات معنای والا داره... الکے نیست ها... از پست استاد پناهیان به کجا رسیدیم.😄 دست ما نیستا. ارباب خواستہ... ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●

🌸 تشنه‌ی یار ✅ شناخت #امام_زمان (قسمت دوم) ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●

دلتنگے شهدایے🕊 شهدا نمُرده‌اند.. فقط با حریر نازکی از جنسِ نور، از ما جدا شده‌اند✨ شهیدحسین معزغلامی ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●

-

با اخلاق‌ میشه‌ آدما رو به‌ سمت‌ دین‌
کشوند با حرفای‌ خوب‌ نمیشه!
اگه‌ حرفای‌ خوب‌ بزنی‌ و با خدا باشی‌ ولی
 خوش‌ اخلاق‌ نباشی‌ آدمارو دین‌ زده‌ میکنی!
چون‌ تو رفتار مذهبی‌ داری‌
ولی‌ اخلاق‌ مذهبی‌ نداری!

-#شاید_تلنگر ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●

میباره بارون روی سر مجنون❤️‍🩹 حال‌وهوای خادمین #فکه ... ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●

- هنوز‌مانده‌بفهمی‌که‌انتقامش‌چیست‌.. سرتو‌قیمت‌یک‌کفش‌حاج‌قاسم‌نیست! ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●

درود خدا برآقای سلطانی گوینده خبرسراسری که اشک مارا بااین خاطره قشنگش درآورد اگه اشکتون اومد التماس دعا خصوصاً برا فرج آقا صاحب الزمان اللهم عجل لولیک الفرج 🤲😭 ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●

#کلیپ_تصویری 🎤 سخنرانی استاد عالی 💠موضوع: ارزش عجیب خانه! #‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌#الـٰلّهُمَ_عجــِّلِ‌_لوَلــیِّڪَ‌_اَلْفــَرَجْ‌ ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●

ما در جامعه #امام_زمان هستیم شرکت در #انتخابات پاسخ سخت به دشمن هست. #انتشار_صدقه_جاریه_است

هر که کنار شهدا آمد ماه می‌شود ✨ #حاج_قاسم 🌷 🍃 ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●

یک بار داخل ماشین امیر نشسته بودیم و غذا میخوردیم که کودک فال فروشی به شیشه زد. امیر شیشه را پایین داد و پرسید:«که غذا خورده ای؟ و کودک فال فروش جواب داد :« نه امیر غذای خود را نصفه گذاشت و رفت تا برای کودک فال فروش از همان رستوران غذا بخرد. کودک فال فروش وقتی همراه امیر از رستوران برمیگشت میخندید و حسابی خوشحال بود. #شهید_امیر_سیاوشی ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●

#صوت_الشهدا | 🎙 شهید حاج قاسم سلیمانی: همه‌ی ما خصوصاً در بستر این انقلاب و در همه‌ی حوادثی که در طول این نزدیک به چهل سال انقلاب اتفاق افتاده... #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●

اگر قبرستان جاییست که مردگان را در آن قرار می دهند ما قبرستان نشینان عادات و روزمرگی را آیا به معنای زندگی راهیست؟ اگر مقصد پرواز است لانه ویران بهتر. پرستویی که مقصد را در اوج می یابد از ویرانی لانه اش نمی هراسد. #شهید_مرتضی_آوینی ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●

🌷 #هر_روز_با_شهدا #تصور_کنید: #صدای_سر_زیر_شنی_تانک‌ها.... 🌷حدود ۲۰ - ۲۵ نفر بودیم که بیست نفر از سربازان لشکر ۹۲ زرهی هم جمع ما پیوستند. عراقی‌ها یکی از بچه‌ها را بلند کردند و جلو چشمان ما اعدام کردند. نیم ساعت بعد، چهار نفر دیگر را هم بردند و اعدام کردند. در همین حین، یکی از افسران عراقی آمد و گفت: «همه این‌ها را بخوابانید زیر شنی تانک و بروید رویشان.» با شنیدن این حرف، مو به تنم سیخ شد. آن روزها من فقط پانزده سال داشتم. شنی تانک هم به حقیقت چیز وحشتناکی است. به هر حال، ما را زیر شنی تانک روی زمین خواباندند. اشهدمان را گفتیم و منتظر بودیم که سرمان زیر شنی تانک صدا بدهد. راننده تانک هم مرتب گاز می‌داد و تانک را به جلو و عقب می‌برد. ناگهان.... 🌷ناگهان یکی از فرماندهان عراقی از گرد راه رسید و گفت: «این‌ها را نکشید لازم‌شان داریم.» بعد از دستور فرمانده عراقی، ما را از روی زمین بلند کردند و بردندمان خط دوم. آن‌جا ما را کنار یک خاکریز، روی زمین نشاندند. یکی ـ دو ساعت بعد، یکی از فرماندهان ارشد عراقی آمد و از یکی از سربازان پرسید: «چرا آمدی جبهه؟» آن برادر ارتشی هم در کمال شجاعت و صراحت گفت: «آمده‌ام تا با کفار بجنگم.» از سیربانی پرسید: «تو دیگر برای چه آمدی؟» سیربانی در چشمان فرمانده ارشد عراقی خیره شد و گفت: ـ آمده ام با شما بجنگم. افسر عراقی که حسابی از کوره در رفته بود، آن دریا دل خردسال را گرفت به باد کتک. 🌷سپس از برادر داوود پرسید: «تو چرا آمدی؟» او هم جواب داد: «من جهادی هستم و برای جهاد در راه خدا آمده‌ام.» فرانده عراقی داوود را هم زد و از من پرسید: «چرا آمدی جنگ؟» گفتم: «برحسب وظیفه‌ام آمده‌ام.» بهم چند تا سیلی زد و به سربازان خود دستور داد تا همه ما را بزنند. آن‌ها – هم از خدا خواسته – مثل سگ‌های شکاری. با قنداق تفنگ و ضربات سنگین پوتین افتادند به جان ما و تا می‌توانستند زدند. از بس کتک خورده بودیم، حال نداشتیم روی پایمان بایستیم. به همین جهت، روی خاکریز ولو شدیم. 🌷عراقی‌ها از ساعت هشت صبح تا شش بعد از ظهر، ما را زیر آفتاب گرم سوزان تیرماه خوزستان نگه داشتند؛ بدون این‌که حتی یک قطره آب به ما بدهند. ساعت شش بعدازظهر ما را سوار ایفا کردند و بردند به پادگانی که در حوالی شهر بصره قرار داشت. آن شب به هر نفر، مقداری غذا و کمی آب گرم دادند؛ اما بعد از آن، تا سه روز اصلاً غذا ندادند. هرچند وقت توی آفتابه‌ای که با آن می‌رفتند توالت، برای ما آب گرم می‌آوردند که آن هم به ما نمی‌رسید. #راوی: آزاده سرافراز علیرضا بُستاک منبع: پایگاه خبری _ تحلیلی مشرق نیوز ❌ دیدین تصورش هم وحشتناکه! ✅ امنیت اتفاقی نبوده و نیست !! ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉● ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄

💌 #کــلام‌شهـــید اگر کار می‌خواهید، اگر زن خوب می‌خواهید، اگر خانه می‌خواهید، اگر سلامتی می‌خواهید باید بروید به درگاه خدا، وسیله‌اش اول نمازه؛ اول اینکه آدم تمیز، پاکیزه، مطهر به درگاه خداوند متعال وارد بشود.. #شهید_احمد_کاظمی ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●

مدیریت زمان و خواب 🕰 «زهرا باباولی»، دانشجوی شیمی دانشگاه الزهرا که از شش سالگی با فائزه دوست بوده می‌گوید: «ویژگی جالب فائزه این بود که اصلا تک بعدی نبود. 🕊 همیشه برایم سوال بود که آخه چطوری می‌تواند، چطور وقت کم نمی‌آورد. یکبار که ازخودش پرسیدم گفت بعد از ظهر‌ها نمی‌خوابم.» البته تلاش فائزه برای مدیریت زمان از ویژگی‌هایی بود که در همان سفر کرمان هم به خوبی خودش را نشان داده بود. آنجا که دوستش می‌گوید: «فائزه تنها کسی بود که داخل اتوبوس، موقع رفتن به کرمان، برای امتحان ۱۷ دی ماه درس می‌خواند تا هم مثل همیشه به درسش برسد و هم حاج قاسم را داشته باشد.»🤍🕊 #جهاد_علمی🌷 #مثل_فائزه✨ #شهیده_فائزه_رحیمی🤍🕊 ╭***━━⊰❀࿐༅༅࿐❀⊱━━***╮ ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●