فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دختر مظلوم سوری بدون پدر در سرمای زمستان عجب روضه خوانی می کند
😭😭
#زن_عفت_افتخار
و تــو ای بانُـو..!
بـدان...
جنـگ و میݩ و ترڪش
همهاش بـهـانـهـ بـود
شهـیدفقط خواسـت ثابـٺ کند
چادر در این سرزمین تابخـواهی
فـدایی دارد...🕊
#زن_عفت_افتخار
@tafahos5
『 #چادرانه 🍃』
بہعشقِمٰآدر،یٰآدگآرشرٰآپوشیدم!
نٰآمِمٰآدرسندخوردھروۍِدلم••
محٰآلاستچٰآدرسیاهےڪھمرٰآ
روسفیدمڪرد؛ڪنٰآربگذٰآرم . .
#باافتخارچادرسرمیکنم
#زن_عفتـ_افتخار
@tafahos5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌سخنان مهم رهبر انقلاب در مورد فضای مجازی
#زن_عفت_افتخار
📺#بی_تفاوت_نباشیم۰👇
🦋#آمر_خدا_باشیم۰🌼🌹🌹🌹👇
╔═💎💫═══╗
🆔 @RSh34955
╚═══💫💎═╝
📡به کانال دانش پژوهان واحیاگران امربه معروف ونهی ازمنکر🔗بپیوندید۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مادر شهید عجمیان: خوشحالم که پسرم جان دو نفر را نجات داد اما خودش شهید شد
خواهر شهید عجمیان:
🔹به برادرمان افتخار میکنیم، برادر ما انقلابی بود، با خون خودش درخت انقلاب را آبیاری کرد.
🔹برای انقلاب باید هزینه داد، باید هرکس سهم خودش را بدهد، سهم ما همین نبود، سه برادر و پدر دارم، پشتس رما ملت ایران هستند.
#زن_عفت_افتخار
═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄ @tafahos5
-میگفت:
اینذکرحضرتزهرا‹س›رو،
زیادبگید؛
[الٰهیإِستَعْمِلْنٖیلِهاخَلَقْتَنیلَهُ]
خدایامراخرجِکاریکنکہ،مرابہ
خاطرشآفریدی!🌿..
#زن_عفت_افتخار
@tafahos5
••🎄••
گُمانمیڪنیمحجاب
براۍایناستڪهشناختهنشویم
اماقرآنمیفرماید :
حجابرارعایتڪنیدتاشناختهبشوید
بهچهچیزۍ!؟
بهتقواوعفت :)💎..
#حجاب فاطمے
#زن_عفت_افتخار
@tafahos5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 امام زمان علیه السلام فرمودند:
این طور به من سلام کنید...
✅ #زن_عفت_افتخار
✅ #مرد_غیرت_اقتدار
@tafahos5
خواهرم
اگـہ فڪر میڪنے
خودت چادࢪۍ شدے،
اشتباه میڪنے
بدون ڪہ انتخابت ڪردن!
بدون ڪہ یہ جایے خودتو نشون دادۍ!
بدون حتما
یه یا زهـرا گفتے..
ڪہ بی بی خریدتت
اࢪزون نفروشـے خودتو..!
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
#زن_عفت_افتخار
═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
#چادرانه🦋
ایپیامبر!
بههمسرانت،دخترانتوزنانمومنبگو:
چادرهایخودرا
برخویشفروافگنند.
یعنی:
باآنسَروَصورت
وَگردنهایشانرابپوشانند.
اینکارمناسبتراست.
تاباحجابوعفتشناختهشوند.
پسموردآزارقرارنگیرند.
اللهمتعال☝️🏻
آمرزندهومهرباناست.♥️
#زن_عفت_افتخار
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
#چادرانه🦋
□بـــــآنـــᰔــو!
⇦چـــــآدرسَر کَردنت۔۔۔
نشٰانه؎دَلیر؎↓↓↓
❍↲«زِینـــــبۜ ۔۔𔘓»أست۔۔!
⇦وبِہ هَمیـــــن سٰادگے
◇اِنتـــــقٰام کربـــــلٰاست۔۔۔۔✦➛
#زن_عفت_افتخار
#حجاب
💠#داستان
👈برای #حیا و #غیرت
من جوانی بودم که سالها با رفتارم دل امام زمانم رو به درد آوردم و خیری برای خانوادهام نداشتم
همش با رفقای ناباب و اینترنت و ... شب تا صبح بیدار و صبح تا بعدازظهر خواب
زمانی که فضای مجازی و شبکههای اجتماعی اومد منم از این باتلاق انحراف و بدبختی بینصیب نماندم
و اگر قرار باشد فردای قیامت موبایل بر اعمالم شهادت دهد حتی جهنم راهم نمیدهند
تا یه روز تو یکی از گروههای چت یه آقایی پستهای مذهبی میذاشت، مطالبش برام جالب بودند
رفتم توی پی وی اون شخص و مثل همیشه فضولیم گل کرد و عکس پروفایلشو بزرگ کردم
عکس شهیدی دیدم که غرق در خون بدون دست و پا، با سری خورد شده از ترکش افتاده بر خاک، کنار او عکس دوبچه بود که
حدس زدم باید بچههای او باشند و زیر آن عکس یه جملهای نوشته شده بود:
«میروم تا #حیاوغیرت جوان ما نرود»
ناخودآگاه اشکم سرازیر شد، دلم شکست باورم نمیشد دارم گریه میکنم اونم من کسی که
غرق در گناه و شهواته
منه بیحیا و بیغیرت
منه چشم چرون هوس باز
از اون به بعد از اینترنت و بدحجابی و فضای مجازی و گناه و رفقای نابابم متنفر شدم دلم به هیچ کاری نمیرفت حتی موبایلم و دست نمیگرفتم
تصمیم گرفتم برای اولین بار برم مسجد
اولین نماز عمرمو خوندم با اینکه غلط خوندم ولی احساس آرامش معنوی خاصی میکردم
آرامشی که سالها دنبالش بودم ولی هیچ جا نیافتم حتی در شبکههای اجتماعی
از امام جماعت خواستم کمکم کنه ایشان هم مثل یه پدر مهربان همه چیز به من یاد میداد
نماز خوندن، قرآن، احکام، زندگی امامان و...
کتاب میخرید و به من هدیه میداد، منو در فعالیتهای بسیج و مراسمات شرکت میداد
توی محله معروف شدم و احترام ویژهای کسب کردم توسط یکی از دوستان به حرم حضرت معصومه برای خادمی معرفی شدم
نزدیکای اربعین امام حسین یکی از خادمین که پیر بود بمن گفت: دلم میخواد برم کربلا ولی نمیتونم، میشه شما به نیابت از من بری؟ خرج سفر و حق الزحمه شما رو هم میدم
زبونم قفل شده بود! من و کربلا؟
زیارت امام حسین؟
اشکم سرازیر شد
قبول کردم و باحال عجیبی رفتم
هنوز باورم نشده که اومدم کربلا
پس از برگشت تصمیم گرفتم برم حوزه علمیه که با مخالفتهای فامیل و دوستان مواجه شدم اما پدرم با اینکه از دین خیلی دور بود و حتی نماز و روزه نمیگرفت قبول کرد
حوزه قبول شدم و با کتابهای دینی انس گرفتم در کنار درسم گاهی تبلیغ دین و احکام خدارو میکردم و حتی سراغ دوستان قدیمی ناباب رفتم که خدا روشکر توانستم رفیقام رو با خدا آشتی بدم
یه روز اومدم خونه دیدم پدر و مادرم دارن گریه میکنن منم گریهام گرفت
تابحال ندیده بودم بابام گریه کنه! گفتم بابا چی شده؟
گفت: پسرم ازت ممنونم
گفتم :برای چی؟
گفت: من و مامانت یه خواب مشترک دیدیم تو رو میدیدیم با مرکبی از نور میبردن بهشت و ما رو میبردن جهنم و هر چه به تو اصرار میکردن که وارد بهشت بشی قبول نمیکردی و میگفتی اول باید پدر و مادرم برن بهشت بعد من
یه آقای نورانی آمد و بهت گفت: آقا سعید! همین جا بهشون نماز یاد بده بعد با هم برین بهشت و تو همونجا داشتی به ما نماز یاد میدادی
پسرم تو خیلی تغییر کردی دیگه سعید قبل نیستی همه دوستت دارن تو الآن آبروی مایی ولی ما برات مایه ننگیم میشه خواهش کنم هر چی یاد گرفتی به ما هم یاد بدی
منم نماز و قرآن یادشون دادم و بعد از آن خواب پدر و مادرم نمازخوان و مقید به دین شدند
چند ماه بعد با دختری پانزده ساله عقد کردم
یه روز توی خونشون عکس شهیدی دیدم که خیلی برام آشنا بود گریهام گرفت نتونستم جلوی خودم رو بگیرم صدای گریههام بلند و بلندتر شد
این همون عکسی بود که تو پروفایل بود
خانمم تعجب کرد و گفت: سعیدجان چیزی شده؟ مگه صاحب این عکس و میشناسی؟
و من همه ماجرا رو براش تعریف کردم خودش و حتی مادرش هم گریه کردند
مادر خانمم گفت: میدونی این عکس کیه؟
گفتم: نه
گفت: این پدرمه
منم مات و مبهوت دیوانه وار فقط گریه میکردم مگه میشه؟
آره شهیدی که منو هدایت کرد آدمم کرد آخر دخترشو به عقد من درآورد
چند ماه بعد با چند تا از دوستانم برای مدافعان حرم اسم نوشتیم تابستون که شد و حوزهها تعطیل شدند ما هم رفتیم
خانمم باردار بود و با گریه گفت: وقتی نه حقوق میدن نه پول میدن نه خدماتی پس چرا میخوای بری؟
همان جمله شهید یادم اومد و گفتم:
✅«میرم تا حیاوغیرت جوانان ایران بماند»
#خواندنی
#چـٰادُرم۟_یـٰادِگـٰارِمٰادرَم۟_زَهـرٰاء❁
#زَن_عِفَت_اِفتِخار❁
#مَرد_غِیرَتِ_اِقتِدٰار❁