هدایت شده از السلام علیک یا صاحب الزمان🕊️
7.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
@jannatolmahdi313
🍃صلی الله علیک یا علی ابن موسی الرضا علیه آلاف التحیة والثناء
🤲 الهی
🍃✨به حق امام رضا (علیه السلام)
🍃✨ به بیماران شفا
🍃✨ به بی اولادها اولاد
🍃✨ به مستاجر ها مسکن
🍃✨جوانان نا اهل هدایت
🍃✨ به ایران عزیزمان امنیت
🍃✨ به زنانمان عفت و حیا
🍃✨به مردانمان غیرت و وفا
🍃✨عنایت بفرما یا رب مهربان
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
🕊اللهم عجل لولیک الفرج بحق مادرت زهرا 🤲😭
🌸࿐༅🍃🌸🍃༅࿐🌸
🌸࿐༅🍃🌸🍃༅࿐🌸
بسم الله الرحمن الرحیم...
😔نحوه اسارت شهید محسن حججی😔
اول صبح وقتی که نیرو ها توی چادر هایشان بودند، سه ماشین انتحاری حمله کرده بودند به پایگاه چهارم.😯
یکی از نیروها که آنها را دیده بود، از چادرش خارج شده بود و فریاد کشیده بود: "داعشی ها،داعشی ها."
محسن آمده بود پشت خاکریز و دوتایی شروع کرده بودند به سمت آنها شلیک کردن.
ماشین اول سیصد متر مانده به پایگاه منفجر شد.
ماشین دوم، لبه خاکریز و ماشین سوم هم آمده بود داخل پایگاه و آنجا منفجر شد!
ضربه ی بسیار سنگینی بود. تعداد زیادی از نیروها شهید شدند.😔
محسن هم مجروح و زخمی افتاد روی زمین و بیهوش شد.😢
از پهلو و دستش داشت همینجور خون می آمد.
یکدفعه تعدادی تویوتا که پر از داعشی بود به پایگاه حمله کردند!
درگیری شدیدی شد. آن از سه ماشین انتحاری و این هم از حمله ی ناگهانی داعشی ها.
فشار لحظه به لحظه بر نیروها بیشتر می شد. عده ای عقب نشینی کرده بودند.
تعدادی هم ایستاده بودند توی میدان و با داعشی ها درگیر شده بودند.
باران گلوله از دو طرف، در حال باریدن بود.
محسن به هوش آمد. چشمانش را باز کرد.
اسلحه اش را برداشت. و با هر سختی بود از جایش بلند شد و دوباره شروع به تیر انداختن سمت داعشی ها کرد.
نفس هایش به سختی بالا می آمد.کمترین جانی در بدن داشت. 😔
داعشی ها قدم به قدم جلو می آمدند.
نیرو ها هم چون تعدادشان بسیار کم بود، دیگر تاب مقاومت نداشتند.
راه چاره ای نبود. همه عقب نشستند.
داعش جلو و جلو تر آمد. بالاخره پایگاه را گرفت و به آتش کشید.
خشاب های محسن تمام شده بود. نفس هایش هم به شماره افتاده بود.😔
تشنه و بی جان و بی توان پشت خاکریز افتاد.به حالت نیمه بیهوش.
داعشی ها او را دیدند. به طرفش رفتند. رسیدند بالای سرش.😢
…دست هایش را از پشت، با بند پوتین هایش بستند.
او را بلند کردند و به طرف ماشین بردند.
خون هنوز داشت از پهلویش خارج میشد.😭
تشنگی فشارش را لحظه به لحظه بیشتر میکرد.
محسن را سوار ماشین کردند و با خود بردند.😔
چادر ها و خیمه های پایگاه چهارم، داشت در آتش می سوخت و آسمانش مانند غروب عاشورا شده بود…😭
محسن را بردند طرف شهر "القائم" عراق.
تا برسند آنجا، مدام توی ماشین به سر و صورتش میزدند و فحشش میدادند.
به شهر القائم که رسیدند، محسن را بردند توی اتاقی و با او مصاحبه کردند.
محسن نگاه به دوربین کرد و محکم و قرص گفت: "محسن حججی هستم. اعزامی از اصفهان. شهرستان نجف آباد. فرمانده ی تانک هستم و یک فرزند دارم."
اول او را از گردن آویزان کردند و بعد شکنجه ها شروع شد.😭
شکنجه هایی که دیدنش ،مو را بر تن انسان سیخ میکرد…😞
خوب که زجر کشش کردند، او را پایین آوردند.
سرش را بریدند و دست هایش را جدا کردند.
بعد هم پایش را به عقب یک ماشین بستند و توی شهر چرخاندند تا مردم سنگبارانش کنند.
✱✸✱✸✱✸✱✸
❇از زبان مادر شهید️❇️
حضرت زهرا علیها السلام را خیلی دوست داشت.
انگشتری داشت که روی نگینش نوشته بود: "یا فاطمه الزهرا علیها السلام".
موقعی که میخواست برود سوریه ، بهش گفتم: "مامان،این رو دستت نکن. این داعشی ها کینه زیادی از حضرت زهرا علیها السلام دارن. اگه دستشون بیفتی تمام تمام عقده هاشون رو سرت خالی میکنن."😔
این را که گفتم انگار مصمم تر شد.گفت: "حالا که اینجوریه، پس حتما می پوشم. میخوام حرص شون رو در بیارم."
محسن را که شهید کردند و عکس های بی سرش را منتشر کردند، انگشتری در دستش نبود!😲
داعشی ها آن را در آورده بودند. نمیدانم وقتی نگین "یافاطمه الزهرا" را دیده بودند چه آتشی گرفته بودند و چه آتش کینه ای را بر سر محسن خالی کرده بودند.😔😭
.
پ.ن: این قسمت خودش یه روضه است🙂💔.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢 رهبر عزیز انقلاب :
اگه صد مورد خیانت خواص را هم دیدید ناامید نشوید،إن شاء الله همه شما نابودی تمدن منحط آمریکایی و صهیونیزم را خواهید دید.
✳️ دوستان انقلاب همه ببینند و نشر دهند.
🟢 هرکس باعث ایجاد يأس و ناامیدی
در مردم شود ، خائن است.
┏━━ °•🖌•°━━┓
@jahad_tabein
┗━━ °•🖌•°━━┛
#خیر_شر
✅ی چیزی رو چون از ی زاویه نگاه میکنیم خیلی بده
🔸همون چیز اگه از ی زاویه ی دیگه باشه نه تنها بد نیست بلکه اصلا لازم و مفیده
✍معمولا چیزی رو بد میدونیم که با منافع ما سازگار نیست 💢
🔰مثلا مادری که سالها در آرزوی فرزند بوده
حالا قراره بچش متولد بشه
اما دکتر از اتاق عمل بیرون میاد و میگه
خانم خدا صبر بده بچتون عمرش به دنیا نبود😭
چقدر درد ناکه
و چقدر این مادر این اتفاق رو تلخ میدونه
🔹حالا تصور کنید مرگ این بچه حکمتی داشته
مثلا اگه به مادر هیتلر این خبر میرسید و دیگه قرار نبود هیتلری تو دنیا باشه
به نظرتون اگه مادر هیتلر خبر داشت که بچش قراره چه کشتاری راه بندازه و بچش زنده دنیا نمیومد
ناراحت میشد یا خوشحال؟؟؟
✴️ فَعَسَىٰ أَن تَكْرَهُوا شَيْئًا وَيَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا(نساء19)
چه بسا از چیزی بدتون میاد اما خد ابراتون تو همون خیر زیاد قرار داده.
ـــــــــــــ💞🍃✍️کمی باقرآن باشیم💞🍃✍️
منِناقابلاگرتشنهےدیدارتوام
ازطفولیتمارباب،گرفتارتوام
توبہپیشانےمنمهرقبولےزدهاے
تابدانندهمہ،نوڪردربارتوام
#اللهمالرزقناڪربلا💔