🌳 فرازی از دعای امام سجاد علیهالسلام برای مرزداران
🌳 صحیفه سجادیه، دعای ۲۷
🤲 اللّهُمّ وَ أَيّمَا مُسْلِمٍ أَهَمّهُ أَمْرُ الْإِسْلَامِ،
خدايا! هر مسلماني كه كار اسلام او را نگران كند،
🤲 وَ أَحْزَنَهُ تَحَزّبُ أَهْلِ الشّرْكِ عَلَيْهِمْ فَنَوَي غَزْواً، أَوْ هَمّ بِجِهَادٍ
و گرد آمدن مشركين عليه مسلمين او را به اندوه نشيند، پس قصد جنگ يا آهنگ جهاد كند،
🤲 فَقَعَدَ بِهِ ضَعْفٌ، أَوْ أَبْطَأَتْ بِهِ فَاقَةٌ، أَوْ أَخّرَهُ عَنْهُ حَادِثٌ،
ولي ناتواني و سستي او را بنشاند، و تنگدستي و حاجت او را وادار به كندي و درنگ كند، يا پيش آمدي او را از رفتن به تأخير اندازد،
🤲 أَوْ عَرَضَ لَهُ دُونَ إِرَادَتِهِ مَانِعٌ فَاكْتُبِ اسْمَهُ فِي الْعَابِدِينَ،
يا مانعي در برابر ارادهاش قد علم كند، پس نامش را در زمره عبادت كنندگان ثبت فرما،
🤲 وَ أَوْجِبْ لَهُ ثَوَابَ الْمُجَاهِدِينَ،
و ثواب مجاهدان را بر او واجب كن،
🤲 وَ اجْعَلْهُ فِي نِظَامِ الشّهَدَاءِ وَ الصّالِحِينَ.
و وي را در سلك شهيدان و شايستگان قرار ده.
🍀 از فضيل بن يسار نقل شده كه گفت: شنيدم ابا عبد الله امام صادق عليه السلام ميفرمود:
قائم ما كه قيام ميكند از ناداني مردم بيش از آنچه رسول خدا صلي الله عليه و آله از ناداني جاهليت بر خورد كرد بر خورد ميكند.
گفتم: اين چگونه ممكن است؟
فرمود: رسول خدا صلي الله عليه و آله در حالي بسوي مردم آمد كه آنان سنگ و كلوخها و چوبهاي تراشيده را ميپرستيدند و قائم ما هنگاميكه قيام ميكند بسوي مردم ميآيد در حاليكه همه مردم كتاب خدا راعليه او تاويل ميكنند و با آن بر او احتجاج مينمايند.
سپس فرمود: هان كه بخدا قسم دامنه عدالت او بميان خانههاي آنان راه مييابد همان طور كه گرما و سرما نفوذ ميكند.
📚 غیبت نعمانی، ص۳۴۹
🍀 از ابا عبد الله امام صادق عليه السلام نقل شده که ميفرمود:
هنگامي كه قائم خروج ميكند كسيكه به نظر خويش از اهل اين امر بوده (یعنی در ظاهر به ولایت و حاکمیت اهل بیت اعتقاد داشته) از اين امر بيرون ميرود؛ و كسيكه همانند پرستندگان آفتاب و ماه است، در اين امر داخل ميشود.
📚 غیبت نعمانی، ص۳۷۳
🍀 از ابي جعفر امام باقر عليه السلام نقل شده كه فرمود:
گوئي ميبينم كه اين دين شما همچنان در ميان خوني كه به پايش ريخته ميشود در حركت است و دست و پا ميزند و هيچ كس نتواند آن را بر شما بازگرداند، مگر مردي از ما اهل بيت كه هر سال دو بار بر شما بخشش خواهد كرد و در هر ماه دو نوع روزي بر شما خواهد رساند.
و در دوران او است كه حكم (قدرت استنباط احکام شریعت و داوری بر اساس آن) به شما داده خواهد شد؛ تا آنجا كه زن در خانه خودش نشسته باشد و از روي كتاب خدا و سنت رسول خدا قضاوت كند.
📚غیبت نعمانی، ص۲۷۹
🍀 از امير المومنين عليه السلام نقل شده که فرمود:
گوئي ميبينم كه شيعيان ما در مسجد كوفه خيمهها زده اند و قرآن را بهمان طور كه نازل شده بمردم ميآموزند...
🍀 از ابي عبد الله امام صادق عليه السلام نقل شده كه آن حضرت فرمود:
گوئي ميبينم شيعه علي را كه مثاني (قرآن) به دست هستند و آن را به مردم [از نو] ميآموزند.
🍀از امام باقر یا امام صادق عليهما السلام نقل شده كه آن حضرت فرمود:
چگونه خواهيد بود هنگامي كه ياران قائم عليه السلام خيمهها در مسجد كوفان بر پا كنند سپس مثال تازه اي براي آنان بيرون آورده شود، امر تازه اي كه بر عرب سخت خواهد بود.
[ظاهرا مقصود از مثال تازه قرآن باشد]
📚غیبت نعمانی، ص۳۷۴-۳۷۶
🍀 از امام صادق علیه السلام نقل شده كه فرمود:
چون قائم قيام كند به هر کشوری از كشورهاي روي زمين كسي را ميفرستد و ميگويد: فرمان تو در كف دست تو است؛ هنگامي كه كاري پيش آمد كه نفهي و نداني که چگونه در آن باید قضاوت كني، به كف دست خود نگاه كن و به آنچه در آن است عمل كن.
📚غیبت نعمانی، ص۳۷۷
🍀 ابو عبد الله امام صادق عليه السلام فرمود:
هر يك از شما براي خروج قائم چیزی را آماده كند و لو يك تير؛ كه چون خداي تعالي بداند كه او چنين نيتي دارد، اميدوارم كه عمرش را به تاخير اندازد تا آنكه او را درك كند [و از اعوان و انصارش گردد.]
📚غیبت نعمانی، ص۳۷۷
🔅اخلاق عرفی دربرابر اخلاق اسلامی
▫️عمدتا تصور میکنیم اخلاقی زیستن یعنی «گذشت، بخشش، کوتاهآمدن و خویشتنداری کردن»
و شخصی را «اخلاقی» میدانیم که «در برابر ظلم صبر کند، سکوت کند و آتش دعوا را شعلهور نکند.»
🔹 چنین برداشتی صرفا یک شهرت بیپایه است. زیرا از شروط و قیود موضوع این گزاره (یعنی «بخشش ظالم») غفلت شده.
آیا سکوت در برابر ظلم همیشه خوب است؟ حتی اگر ظالم به ظلم خودش ادامه بدهد و جریتر شود؟
🔹 پس اینطور نیست که در هر شرایطی سکوت و خویشتنداری کاری اخلاقی باشد.
✅ بسیار تأمل برانگیز است که مولای ما امام سجاد علیهالسلام در دعای «مکارم اخلاق» که در ضمن دعا کردن، زندگی مطلوب اخلاقی را توصیف میکنند، قبل از برشمردن اوصافی مانند «بخشش» و «نیکوکاری»، از خداوند میخواهند که:
🔸خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست
🔸و مرا در برابر آن كه بر من ستم مىكند، دستی توانا ده
🔸و در برابر آن كه با من به بحث و جدال برخاسته، زبانى گويا ده
🔸و در برابر كسى كه با من دشمنى مىورزد، پيروزى ده
🔸و در برابر كسى كه بر من حيله مىكند، مكر و تدبیر ارزانى دار
🔸و در برابر كسى كه مرا مقهور خود خواهد، قدرت عطا فرماى
🔸و دروغ كسى را كه مرا دشنام مىدهد آشكار ساز
🔸و از آن كه تهديدم مىكند مرا به سلامت دار
🔹بله!
قدرتمند بودن، افشاگری، مبارزه و چارهاندیشی در برابر مستکبرین و فرعونهای جهان، به جهت اخلاقی کاری شایسته بلکه کاملا بایسته است.
🔹در منطق شیعه همانطور که ستمگری محکوم است، ستمپذیری نیز مردود و مذموم شمرده میشود. در ادامه همین دعا امام به خداوند عرضه میدارند:
🔸و چنانم كن كه بر من ستم نرود، حال آن كه تو بر دفاع از من توانايى؛ و بر كسى ستم نكنم، در حالى كه به بازداشتنم از ستم، قادرى.
#حمله_به_اسرائیل
#انتقام_سخت
#تنبیه_متجاوز
#دفاع_مشروع
------
🔻 شما هم دعا کنید:
🔸اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ اِجْعَلْ لِي يَداً عَلَى مَنْ ظَلَمَنِي، وَ لِسَاناً عَلَى مَنْ خَاصَمَنِي، وَ ظَفَراً بِمَنْ عَانَدَنِي، وَ هَبْ لِي مَكْراً عَلَى مَنْ كَايَدَنِي ، وَ قُدْرَةً عَلَى مَنِ اِضْطَهَدَنِي ، وَ تَكْذِيباً لِمَنْ قَصَبَنِي ، وَ سَلاَمَةً مِمَّنْ تَوَعَّدَنِي
🔸اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ لاَ أُظْلَمَنَّ وَ أَنْتَ مُطِيقٌ لِلدَّفْعِ عَنِّي، وَ لاَ أَظْلِمَنَّ وَ أَنْتَ اَلْقَادِرُ عَلَى اَلْقَبْضِ مِنِّي
@tafakoraat
پس از عملیات #وعده_صادق، معنا و مصداق این روایت را بهتر درک میکنم:
✅ به سند صحیح از امام صادق علیهالسلام نقل شده:
«أَلاَ وَ إِنَّ لِكُلِّ شَيْءٍ عِزّاً وَ عِزُّ اَلْإِسْلاَمِ اَلشِّيعَةُ أَلاَ وَ إِنَّ لِكُلِّ شَيْءٍ دِعَامَةً وَ دِعَامَةُ اَلْإِسْلاَمِ اَلشِّيعَةُ أَلاَ وَ إِنَّ لِكُلِّ شَيْءٍ ذِرْوَةً وَ ذِرْوَةُ اَلْإِسْلاَمِ اَلشِّيعَةُ أَلاَ وَ إِنَّ لِكُلِّ شَيْءٍ شَرَفاً وَ شَرَفُ اَلْإِسْلاَمِ اَلشِّيعَةُ أَلاَ وَ إِنَّ لِكُلِّ شَيْءٍ سَيِّداً وَ سَيِّدُ اَلْمَجَالِسِ مَجَالِسُ اَلشِّيعَةِ أَلاَ وَ إِنَّ لِكُلِّ شَيْءٍ إِمَاماً وَ إِمَامُ اَلْأَرْضِ أَرْضٌ تَسْكُنُهَا اَلشِّيعَةُ»
📚کافی، ج۸، ص۲۱۲
🔹آگاه باش براى هر چيزى عزت و شوكتى است و عزت اسلام شيعيان هستند.
🔹آگاه باش كه هر چيز را ستونى است و ستون اسلام شيعيان هستند.
🔹آگاه باش كه براى هر چيزى اوجى است و اوج اسلام شيعه است.
🔹آگاه باش كه براى هر چيز شرفى است و شرف اسلام شيعه است.
🔹آگاه باش كه هر چيزى را سرورى است و سرور انجمنها انجمنهاى شيعه است.
🔹آگاه باش كه هر چيزى را امام و رهبرى است و امام زمين، آن سرزمينى است كه شيعه در آن سكونت دارد.
📌شاید با خواندن این روایت شما هم به یاد این جملات در وصیتنامه حاج قاسم افتاده باشید:
«جمهوری اسلامی، مرکز اسلام و تشیّع است. امروز قرارگاه حسین بن علی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرمها میمانند. اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمیماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی (ص).»
@tafakoraat
بسم الله الرحمن الرحیم
🔶 جدال نظریه مقاومت و نظریه سازش بر سر آیات قرآن (قسمت اول)
آیات ۵۵-۶۶ سوره انفال داستان پیمانشکنی یهودیان و راهبرد اسلام در مواجهه با عهدشکنان را توضیح میدهد.
🔹پیش از این حسن روحانی در مهر سال 96 از آیه ۵۵ و ۵۶ سوره انفال استفاده کرده بود که پیامبر بارها با پیمانشکنان عهد بستند. پس ما هم باید به هر قیمتی شده با پیمانهای پی در پی به مذاکره ادامه بدهیم: {إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الَّذينَ كَفَرُوا فَهُمْ لا يُؤْمِنُون الَّذينَ عاهَدْتَ مِنْهُمْ ثُمَّ يَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ في كُلِّ مَرَّةٍ وَ هُمْ لا يَتَّقُون} (يقيناً بدترين جنبندگان نزد خدا كسانى هستند كه كافرند و [به سبب لجبازى و عنادشان] ايمان نمىآورند. همان كسانى كه با برخى از آنان [بارها] پيمان بستى، ولى هر بار پيمانشان را مىشكنند و از خدا پروا نمىكنند.)
🔹همان موقع دانشمندان تفسیر و تاریخ به او پاسخ دادند. (پاسخ۱، پاسخ۲، پاسخ۳، پاسخ۴) از جمله اینکه:
۱- هیچ عاقلی با پیمان شکن، دوباره پیماننمیبندد. آیا قرآن به امری غیر خردمندانه دعوت میکند؟
۲- چرا به آیهبعدی عمل نمیکنید که میفرماید باید با اینپیمانشکنان بجنگید؟ {فَإِمَّا تَثْقَفَنَّهُمْ فِي الْحَرْبِ فَشَرِّدْ بِهِمْ مَنْ خَلْفَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُون} پس اگر در ميدان جنگ، بر آنان دست يافتى [با وارد كردن مجازات و عقوبت سنگين بر ايشان] ديگر كسانى را كه دنبال آنانند [و قصد جنگ با تو را دارند] تار و مار كن تا متذكّر [قدرت شما] شوند [و از خيال جنگ با تو بازايستند.]
۳- چرا به آیه بعدترش توجه نمیکنید که میفرماید حتی اگر براساس نشانههایی ترسیدی که طرف مقابل خیانت کند، اعلام کن که پیمان لغو شده است؟ {وَ إِمَّا تَخافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلى سَواءٍ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْخائِنين} و اگر از خيانت و پيمانشكنى گروهى [كه با آنان همپيمانى] بيم دارى، پس به آنان خبر ده كه [پيمان] به صورتى مساوى [و طرفينى] گسسته است؛ زيرا خدا خائنان را دوست ندارد.
آیا وقتی طرف مقابل صراحتاً پیمانشکنی کرد، شما هم پیمانتان را لغو کردید؟
۴- آیا پیامبر با پیمانشکنان یهود چندبار پیمان بستند و هربار با آنها مماشات کردند؟ چرا تاریخ را بازگو نمیکنید که پیامبر با همه آنان برخورد سخت پشیمان کننده داشتند؟
خلاصه متخصصان این اشکالات و مواردی دیگری را به جناب روحانی تذکر دادند، اما از طرف او پاسخی به آن نقدها داده نشد.
ادامه دارد...
@tafakoraat
🔶 جدال نظریه مقاومت و نظریه سازش بر سر آیات قرآن (قسمت دوم)
🔹جناب ظریف نیز به تازگی از این آیات استفاده کرد تا عملکرد خود را توجیه کند. اما این بار نه از آیات پیش گفته، بلکه از آیات بعدی.
او بخشی از فرازهای آیات 55-60 را خواند و ترجمه کرد و بدون اینکه توضیح بدهد چرا طبق دستور قرآن عمل نکرده و پیمانبرجام را با وجود بدعهدی طرف مقابل الغاء نکرده، سراغ آیه ۶۱ و ۶۲ رفت:
{ وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها وَ تَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّميعُ الْعَليم وَ إِنْ يُريدُوا أَنْ يَخْدَعُوكَ فَإِنَّ حَسْبَكَ اللَّهُ هُوَ الَّذي أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنين } و اگر دشمنان به صلح گرايند، تو هم به صلح گراى، و بر خدا توكل كن، كه يقيناً او شنوا و داناست. و اگر بخواهند [در زمينه صلح و آشتى] تو را بفريبند، يقيناً خدا تو را بس است؛ اوست كسى كه تو را با يارى خود و به وسيله مؤمنان نيرومند ساخت
با این توضیح که وقتی همان پیمان شکنها دوباره میخواهند با تو صلح کنند، قبول کن چون اصل در اسلام بر صلح است. و دیگران نباید تو را سرزنش کنند چون خدا با ایمان تو و باورمندان به تو، یاریات خواهد کرد. و نفرمود با «قوه و رباط الخیل» (ادوات نظامی) تو را یاری میدهم.
🔹جواد ظریف با این بیان چند ادعا دارد:
۱- موضوع آیه ۶۱ همان پیمانشکنان آیات قبل هستند.
در این صورت به ذهن خواننده این سؤال میآید که اگر طبق آیات ۵۵-۵۷ باید با پیمان شکن بجنگیم و پیمان او را لغو کنیم، پس چرا در آیه ۶۱ فرموده که به او اعتماد کنیم؟ این تعارض نیست؟
مفسر نکتهسنجی مانند ابن عاشور در تفسیر التحریر و التنویر به این سؤال پاسخ میدهد: آیات قبل در موردی است که نشانهها و امارات خیانتکاری دشمنان آشکار شده باشد و خوف پیمان شکنی آنان در میان باشد. در چنین شرایطی باید پیمان این عهدشکنان را لغو و با آنها مبارزه کرد.
اما آیات بعدی در شرایطی است که هیچ نشانهای بر خیانتکاری دشمن وجود ندارد، بلکه تمایل و رغبت او به صلح و سازش نمایان شده است، نه اینکه صرفا درخواست صلح داده باشد (با دقت بر لفظ «جنحوا»). در اینجا باید صلح کرد و به خدا توکل نمود. بنابراین در هر شرایطی باید بر اساس ظاهر حال طرف مقابل با او برخورد کرد.
سؤال از جناب ظریف: آیا شما در طرف آمریکایی نشانههایی از پیمانشکنی نیافتید؟ آیا در او میل و گرایش به تعاملات مسالمتآمیز دیدید؟ آیا خروج او از برجام و اضافه کردن تحریمهای پی در پی برای اینکه به آیات ۵۵-۵۷ عمل کنیم و پیمان را لغو کنیم و با این امامان کفر مبارزه از سر بگیریم، کافی نیست؟
ادامه دارد ...
@tafakoraat
🔶 جدال نظریه مقاومت و نظریه سازش بر سر آیات قرآن (قسمت سوم)
2- او معتقد است اسلام بر اساس صلح است.
در حالیکه در اسلام نه صلح اصالت دارد نه جنگ. آنچه ملاک و معیار اصلی است هدایت بشریت به دین و تقرب الی الله است (بقره/193، توبه/33، فتح/28، صف/9). تشخیص اینکه در هر شرایطی، این هدایت با صلح محقق می شود یا با جنگ، بر عهده حاکم اسلامی است که وظیفه دارد بر اساس دستورات شرع (مانند همین آیات) وظیفه مسلمانان را -چه جنگ باشد چه صلح- تعیین کند.
3- ادعای بعدی ظریف این است که ما طبق این آیات عمل کرده ایم و نباید از جانب دیگران متهم به سادهانگاری شویم. اگر هم خواستند سر ما کلاه بگذارند خدا برای ما کافی است.
با توجه به نکات پیشگفته معلوم شد که حضرات به دستور مندرج در این آیات عمل نکردهاند و اتفاقاً سرشان کلاه رفته است. پس نباید توقع تأییدات و نصرت الهی را داشته باشند.
4- اما ابتکار نهایی او تفسیر «بنصره و بالمؤمنین» است. می گوید خدا نفرمود ما تو را با ادوات نظامی یاری کردیم. بلکه فرمود ما تو را با نصر خود، یعنی با «ایمان و خودباوری خود تو» و به وسیله «این مردم باورمند به تو» یاری کرده ایم. طبیعتا چون جناب ظریف خودش را در جایگاه پیامبر قرار داده بود، باید اینجا اضافه کند که در نتیجه خدا ما را به خاطر باور خودمان و باوری که مردم به ما دارند یاری خواهد کرد.
🔻حقیقتا این حجم از تفسیر به رأی شاهکار است:
الف) نصرت خدا چه ارتباطی با «ایمان و خودباوری» دارد؟ خدا می فرماید من تو را با یاری و نصرت خودم تقویت کردم. مصادیق نصرت الهی هم در آیات قرآن معلوم است: آرامش بخشی و فرستادن لشکریان نامرئی (توبه/40) امداد ملائکه و ایجاد ترس در دل دشمن (انفال/12، احزاب/26، حشر/2) زیاد دیده شدن سپاه مؤمنان (آل عمران/13) پناه دادن و دادن رزق پاک (انفال/26). اینها چه ربطی به «باورمندی» دارد؟
ب) ایمان چه ارتباطی با «خودباوری» دارد؟ ایمان رو به سوی خدا دارد و مؤمن به خدا باور دارد نه به خودش. بله؛ مؤمن در پرتو ایمان به خدا، به دشمنان او امید نمی بندد و به استعدادهایی که خدا به او داده تکیه می کند. آیا شما در دولت خودتان به توان داخلی تکیه کردید؟! آیا به وفای به عهد دشمنتان امید نبستید؟
ج) مفهوم «مؤمنان» که خداوند به وسیله آنان پیامبر را یاری نموده، چیست؟ باورمندان به خدا و رسول، یا باورمندان به استراتژی سازش و مذاکره؟
مصداق «مؤمنان» در زمانه پیامبر چه کسانی بوده اند؟ کسانی که در جنگ ها حضور داشتند و تا پای جان در رکاب پیامبر شمشیر می زدند و از تهدید دشمن ذره ای ترس به دل راه نمی دادند (آل عمران/ 169-174) یا افرادی که از دشمن می هراسیدند و تحت تأثیر تهدیدهای او عقب نشینی می کردند (آل عمران / 167و168و175)
حالا بفرمایید مصداق مؤمن در زمانه ما چه کسانی هستند؟ معتقدین به راهبرد مقاومت و مبارزه، یا باورمندان به راهبرد سازش و تسلیم؟
د) اگر خداوند بفرماید «من تو را با نصرت خودم و مؤمنین» یاری دادم، بدین معناست که «من تو را با ادوات جنگی یاری نکرده ام»؟ جناب ظریف! اگر از دانشمندان علم اصول سؤال کنید، خواهند گفت وقتی قرینه ای نداشته باشیم «لقب مفهوم ندارد» و «اثبات شیء نفی ما عدا نمی کند». آیا قرینه ای دارید که خداوند در این آیه اهمیت گردآوری ادوات جنگی را نادیده گرفته باشد؟ نه تنها قرینه ای نیست بلکه در آیه 60 مؤمنان را به جمع آوری نیرو و اسبان ورزیده ترغیب کرده است. بله؛ بر اساس نگاه توحیدی قرآن، پیروزی و نصرت تنها از جانب خداست. (انفال/10) حتی مؤمنینی که در این آیه مد نظر قرار گرفتهاند، به خودی خود اثرگذار نیستند. مؤثر حقیقی خداست اما همو دستور داده که هم ادوات جنگی فراهم کنیم (انفال/60) هم مؤمنین را برای قتال و مبارزه بسیج نماییم. (انفال/65)
البته عجیب اینجاست که او با این استدلال که «خداوند نفرمود بالقوه و برباط الخیل، بلکه فرمود بنصره و بالمؤمنین» شروع میکند اما نتیجه میگیرد «همان قدر که سلاح ما مهم است مردم هم مهم هستند». جمله نهایی کاملا درست است اما هیچ ارتباطی به استدلال شما ندارد!
پایان
@tafakoraat