eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.2هزار دنبال‌کننده
22.8هزار عکس
16.1هزار ویدیو
111 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
✍امام سجاد(ع): اما حق زبانت بر تو آنست که از فحشا و منکرات دورش نگهداری و به گفتن کلمات خوب و نافع عادتش دهی و وادارش کنی که با ادب و خوب سخن گوید و از زیاد گفتن و بیخود چرخیدن در دهان منعش نمایی تا سکوت را رعایت کند مگر در جایی که نیاز به تکلم باشد و نفعی برای دنیا و آخرت داشته باشد و نگذاری سخنی که فایده و نفعی ندارد و جز ضرر و زیان حاصلی در آن متصور نیست؛ از دهان تو خارج شود بعد از آنکه عقل و نقل بر مضر بودن و بد بودن آن دلالت دارد؛ زیرا که زینت عاقل به عقلش در خوبی گفتار و درست سخن گفتن است و حول و قوه‌ای نیست مگر به حول و قوه خداوند بزرگ. 📚منبع: رساله حقوق امام سجاد(ع) @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
☝️📰 📰☝️ ❌حکم حضور‌ فرد مبتلا به ، در مراسمات عزاداری امام حسین (ع) @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
💠 خواندن در ایام عادت ماهانه ♻️ سوال: در زیارت عاشورا چه حکمی دارد؟ ✍🏻 پاسخ: خواندن زیارت عاشورا، با داشتن عذر شرعی [حیض و جنابت] ، اشکال ندارد؛ ولی خواندن نماز زیارت در چنین ایامی صحیح نیست. 🔺 پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری 📎 📎 📎 --------------------------------  🔖 به بگذارید👇 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
‍ 🕋✨🕋 🕋 وَإِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِیمَ مَکَانَ الْبَیْتِ أَن لَّاتُشْرِکْ بِی شَیْئًا وَطَهِّرْ بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَالْقَائِمِینَ وَالرُّکَّعِ السُّجُود ِ🕋 ✨ و (یاد کن) هنگامی که مکان خانه را برای ابراهیم آماده ساختیم (و به او گفتیم:) هیچ چیز را شریک من قرار مده و خانه مرا برای طواف کنندگان و (به نماز) ایستادگان و رکوع کنندگان و سجود کنندگان پاک و پاکیزه کن✨ 📚سوره مبارکه حج✍آیه ۲۶ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🔘 دختر دانش آموزی صورتی زشت داشت . دندان هایی نامتناسب با گونه هایش ،موهای کم پشت و رنگ چهره ای تیره . روز اولی که به مدرسه جدیدی آمد ، هیچ دختری حاضر نبود کنار او بنشیند . نقطه مقابل او دختر زیبارو و پولداری بود که مورد توجه همه قرار داشت .او در همان روز اول مقابل تازه وارد ایستاد و از او پرسید : میدونی زشت ترین دختر این کلاسی ؟ یک دفعه کلاس از خنده ترکید ... بعضی ها هم اغراق آمیزتر می خندیدند . اما تازه وارد با نگاهی مملو از مهربانی و عشق در جوابش جمله ای گفت که موجب شد در همان روز اول، احترام ویژه ای درمیان همه و از جمله من پیدا کند اما بر عکس من ، تو بسیار زیبا و جذاب هستی . او با همین یک جمله نشان داد که قابل اطمینان ترین فردی است که می توان به او اعتماد کرد و لذا کار به جایی رسید که برای اردوی آخر هفته همه می خواستند با او هم گروه باشند . او برای هر کسی نام مناسبی انتخاب کرده بود . به یکی می گفت چشم عسلی و به یکی ابرو کمانی و ... . به یکی از دبیران ، لقب خوش اخلاق ترین معلم دنیا و به مستخدم مدرسه هم محبوب ترین یاور دانش آموزان را داده بود . آری ویژگی برجسته او در تعریف و تمجید هایش از دیگران بود که واقعاً به حرف هایش ایمان داشت و دقیقاً به جنبه های مثبت فرد اشاره می کرد مثلاً به من می گفت بزرگترین نویسنده دنیا و به خواهرم می گفت بهترین آشپز دنیا ! و حق هم داشت . آشپزی خواهرم حرف نداشت و من از این تعجب کرده بودم که او توی هفته اول چگونه این را فهمیده بود سالها بعد وقتی او به عنوان شهردار شهر کوچک ما انتخاب شده بود به دیدنش رفتم و بدون توجه به صورت ظاهری اش احساس کردم شدیداً به او علاقه مندم . پنج سال پیش وقتی برای خواستگاری اش رفتم ، دلیل علاقه ام را جذابیت سحر آمیزش میدانستم و او با همان سادگی و وقار همیشگی اش گفت: برای دیدن جذابیت یک چیز ، باید قبل از آن جذاب بود ! در حال حاضر من از او یک دختر سه ساله دارم . دخترم بسیار زیبا ست و همه از زیبایی صورتش در حیرتند روزی مادرم از همسرم سؤال کرد که راز زیبایی دخترمان در چیست ؟ همسرم جواب داد :من زیبایی چهره دخترم را مدیون خانواده پدری او هستم . و مادرم روز بعد نیمی از دارایی خانواده را به ما بخشید. ✍تئودور داستایوفسکی عظمت در دیدن نیست عظمت در چگونگی دیدن است🍀 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh ─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─ ‎‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
✅برای تقویت حافظه مصرف کدو سبز را فراموش نکنید، 🥒ترکیبات ضد پیری و آنتی اکسیدانهاي آن موجب تقویت حافظه و کاهش مشکلات وابسته به سن میشود. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✨﷽✨ ✨ انسان های خوب، خوشبختی را تعقیب نمی‌کنند زندگی می کنند.. و خوشبختی، پاداش مهربانی، صداقت ، درستکاری و گذشت آنهاست ... خوب بودن را تمرین کنیم ... @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✨ راننده ماشینی در دل شب راهش را گم کرد و بعد از مسافتی ناگهان ماشینش هم خاموش شد. همان جا شروع به شکایت از خدا کرد: خدایا پس تو داری اون بالا چکار میکنی؟و... در همین حال چون خسته بود خوابش برد، وقتی صبح از خواب بیدار شد از شکایت شب گذشته‌اش خیلی شرمنده شد. ماشینش دقیقا نزدیک یک پرتگاه خطرناک خاموش شده بود... ✨همه ما امکان به خطا رفتن را داریم، پس اگر جایی دیدیم که کــارمان پیــش نمی‌رود، شکایت نکنیم، شایـد اگــر جلــوتر برویم پرتگاه باشد....✨ @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┈┈•••❤•••┈┈ همیشه از قانون بالن استفاده کن هر چی که به درد خور نیست بریز دور، تا اوج بگیری...! @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان ┈┈•••❤•••┈┈
گوشت را آزاد كن از بزرگان عصر، یكی با غلام خود گفت كه از مال خود، پاره‌ای گوشت بستان و از آن طعامی بساز تا بخورم و تو را آزاد كنم. غلام شاد شد. بریانی ساخت و پیش او آورد. خواجه خورد و گوشت به غلام سپرد. دیگر روز گفت: بدان گوشت، آبگوشتی زعفرانی بساز تا بخورم و تو را آزاد كنم. غلام فرمان برد.خواجه زهر مار كرد و گوشت به غلام سپرد. روز دیگر گوشت مضمحل بود و از كار افتاده، گفت: این گوشت بفروش و مقداری روغن بستان و از آن طعامی بساز تا بخورم و تو را آزاد كنم. گفت: ای خواجه، تو را به‌خدا بگذار من همچنان غلام تو باشم، اگر خیری در خاطر مبارك می‌گذرد، به نیت خدا این گوشت پاره را آزاد كن! http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆         
🔆 🔻روزی خلیفه وقت، کیسه‌ای پر از طلا بهمراه بنده‌‌ای نزد ابوذر غفاری فرستاد. 🔸خلیفه به غلام گفت: «اگر وی این را از تو بستاند، آزادی». 🔹غلام کیسه را به نزد ابوذر آورد و اصرار بسیار کرد، ولی وی نپذیرفت. 🔹غلام گفت: آن را بپذیر که آزادی من در آن است. 🔸ابوذر پاسخ داد:«بلی، ولی بندگی من نیز در آن است». 🔺گاهی ثروت های مادی آدمی را بنده خود می کنند و او را از بندگی خدا خارج می سازند. @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
💰شبی ملانصرالدین خواب دید که کسی ۹ دینار به او می دهد، اما او اصرار می کند که ۱۰ دینار بدهد که عدد تمام باشد. 💰در این وقت، از خواب بیدار شد و چیزی در دستش ندید. 💰پشیمان شد و چشم هایش را بست و گفت: «باشد، همان ۹ دینار را بده، قبول دارم.»😂 @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان