هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂روز خود را زیبا کنید با
"صلوات"
🍁برحضرت محمد (ص)
🍂و خاندان پاک و مطهرش
🍁اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ
🍂وآلِ مُحَمَّدٍ
🍁وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#السلام_عليك_یااباعبدالله_حسین_ع
🍃اول روز پس از گفتن یک بسم الله
از دل و جان تو بگو
❤️السلام علیک یا اباعبدالله ❤️
#روزتون_حسینی
#یاحسین_اباعبدالله
#زیارت_كربلا_ان_شاألله
#اللهم_عجل_لوليك_الفرج
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سلام_امام_زمانم
دل انگیزتـرین
صبح زندگی ما
روز آمدنِ توست.
بیا و معـــــنای
زندگی دل انگیز
را به ما بفهمان..
#اللهم_عجل_لولیکـ_الفرج
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
15.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏞 #قرآن_در_طبیعت
🏞 #آرامش_با_قــرآن
🌱آیةالکرسی باصدایعبدالباسط
امام باقر(ع): هرکس آیةالکرسی را یکبار بخواند، خداوند هزار امر ناخوشایند از امور ناخوشایند دنیا، و هزار امر ناخوشایند از آخرت را از او بر طرف میکند که آسانترین ناخوشایندِ دنیا، فقر، و آسانترین ناخوشایندِ آخرت، عذابِ قبر است.
#هر_روز_قرآن_بخوانیم
#به_ترجمه_آیات_دقت_کنید☝️
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فوائد بی نظیر گل گاوزبان👇
▫️ضد اضطراب و افسردگی
▫️ضـدتپش قلب
▫️ضد استرس است
▫️موجــب کاهش سودای بدن
▫️درمان سرماخوردگی و کوفتگی بدن
▫️درمان تب بالا و بی حالی
مقداری گل گاوزبان به همراه نبات دم کرده و نوش جان کنید.
#پیام_سلامتی
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
✨﷽✨
👌 داستان کوتاه پند آموز
💭 روزى مردی نزد عارف اعظم آمد و گفت من چند ماهى است در محله اى خانه گرفته ام روبروى خانه ى من يک دختر و مادرش زندگى مى کنند هرروز و گاه نيز شب مردان متفاوتى انجا رفت و امد دارند مرا تحمل اين اوضاع ديگر نيست. عارف گفت شايد اقوام باشند گفت نه من هرروز از پنجره نگاه ميکنم گاه بيش از ده نفر متفاوت ميايند بعدازساعتى ميروند.
💭 عارف گفت کيسه اى بردار براى هرنفريک سنگ درکيسه اندازچند ماه ديگر با کيسه نزد من آيى تا ميزان گناه ايشان بسنجم . مرد با خوشحالى رفت و چنين کرد. بعد از چندماه نزد عارف آمد وگفت من نمى توانم کيسه را حمل کنم از بس سنگين است شما براى شمارش بيايید.
💭 عارف فرمود يک کيسه سنگ را تا کوچه ى من نتوانى چگونه ميخواى با بار سنگين گناه نزد خداوند بروى ؟؟؟ حال برو به تعداد سنگها حلاليت بطلب و استغفارکن .. چون آن دو زن همسر و دختر عارفى بزرگ هستند که بعدازمرگ وصيت کرد شاگردان و دوستارانش در کتابخانه ى او به مطالعه بپردازند .اى مرد انچه ديدى واقعيت داشت اما حقيقت نداشت .همانند توکه درواقعيت مومنی اما درحقيقت شيطان ...
@tafakornab
@shamimrezvan
هیچ کار خداوند بیحکمت نیست ...
پادشاهی هنگام پوست کندن سیبی با یک چاقوی تیز٬ انگشت خود را قطع کرد. وقتی که نالان طبیبان را میطلبید٬ وزیرش گفت: «هیچ کار خداوند بیحکمت نیست.»
پادشاه از شنیدن این حرف ناراحتتر شد و فریاد کشید: «در بریده شدن انگشت من چه حکمتی است؟» و دستور داد وزیر را زندانی کنند ...
روزها گذشت تا اینکه پادشاه برای شکار به جنگل رفت و آن جا آن قدر از سربازانش دور شد که ناگهان خود را میان قبیلهای وحشی تنها یافت. آنان پادشاه را دستگیر کرده و به قصد کشتنش به درختی بستند. اما رسم عجیبی هم داشتند که بدن قربانیانشان باید کاملاً سالم باشد و چون پادشاه یک انگشت نداشت او را رها کردند و او به قصر خود بازگشت. در حالی که به سخن وزیر میاندیشید دستور آزادی وزیر را داد. وقتی وزیر به خدمت شاه رسید٬ شاه گفت: «درست گفتی، قطع شدن انگشتم برای من حکمتی داشت ولی این زندان رفتن برای تو جز رنج کشیدن چه فایدهای داشته؟»
وزیر در پاسخ پادشاه لبخند زد و پاسخ داد: «برای من هم پر فایده بود چرا که من همیشه در همه حال با شما بودم و اگر آن روز در زندان نبودم حالا حتماً کشته شده بودم.»❤️
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_انرژی_مثبت👆
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🌺✍#حکایت_عابد_زیبا
🌹حضرت رسول - ص - فرمود :
🙏در میان بنی اسرائیل عابدی زیبا و خوش سیما بود ، زندگی خود را به وسیله درست کردن زنبیل از برگ خرما می گذرانید . روزی از در خانه پادشاه می گذشت ، کنیز خانه پادشاه او را دید . وارد قصر شد و حکایتی از زیبایی و جمال عابد برای خانم تعریف کرد . خانم گفت : با نقشه ای او را داخل قصر کن . همین که عابد داخل شد ، چشم همسر سلطان که به او افتاد از حسن جمالش در شگفت شد . در خواست نزدیکی کرد . عابد امتناع ورزید ، زن دستور داد درهای قصر را ببندند .
به او گفت : غیر ممکن است ، باید از تو کام گیرم و تو از من بهره . عابد چون راه چاره را مسدود دید ، پرسید : بالای قصر شما محلی نیست که در آنجا وضو بگیرم ؟ زن به کنیز گفت : ظرف آبی بالای قصر ببر تا هر چه می خواهد انجام دهد . عابد بر فراز قصر شد و در آنجا با خود گفت : ای نفس ! مدت چندین سال عبادت را که روز و شب مشغول بودی ، به یک عمل ناچیز می خواهی تباه کنی ؟ اکنون خود را از این بام به زیر انداز ، بمیری بهتر از آن است که این کار را انجام دهی . نزدیک بام رفت ، دید قصر مرتفعی است و هیچ دستاویزی نیست که خود را به آن بیاویزد تا به زمین برسد .
همین که خود را آماده انداختن نمود امر به جبرئیل شد که فورا به زمین برو که بنده ما از ترس معصیت می خواهد خود را به کشتن بدهد . او را به بال خود دریاب تا آزرده نشود . جبرئیل عابد را در راه چون پدری مهربان گرفت و به زمین گذاشت . از قصر که فرود آمد به منزل خود برگشت زنبیلهایش در همان خانه ماند . وقتی که به خانه آمد زنش از او پرسید : پول زنبیل ها را چه کردی ؟ گفت : امروز چیزی عاید نشد . گفت : امشب با چه افطار کنیم ؟ جواب داد : باید به گرسنگی صبر کنیم ولی تو تنور را روشن کن تا همسایگان متوجه نشوند ما نان تهیه نکرده ایم ؛ زیرا آنها به فکر ما خواهند افتاد .
زن تنور را روشن کرده با مرد خود شروع به صحبت نمود . در این بین یکی از زنان همسایه برای بردن آتش وارد شد . زن عابد به او گفت : خودت از تنور آتش بردار ، آن زن به مقدار لازم آتش برداشت ، در موقع رفتن گفت : شما گرم صحبت نشسته اید ، نانهایتان در تنور نزدیک است که بسوزد . زن نزدیک تنور آمد و دید نانهای بسیار خوب و مرتبی در اطراف تنور است . نانها را از تنور بیرون آورد و پیش شوهر برد و به او گفت : تو پیش خدا منزلتی داری که برایت نان آماده می شود از خداوند بخواه بقیه عمر ، ما را از بدبختی و ذلت نجات دهد .
عابد گفت : صبر بر همین زندگانی بهتر است .
✍@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🌹 امام على عليه السلام :
رسيدن به فرياد ستمديده
و زدودن غم اندوهناك
از كفّاره هاى گناهان بزرگ است .
📚 نهج البلاغه ، حکمت ۲۴
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
❤️در هشتمین روز آذرمـاه
🌹از خـدا میخواهم
♥️هر آنچه آرزو داریـد
🌹بی دلیل نصیبتون شود
♥️عشق و آرامش در کنارتون
🌹عزت و خوشبختی همراهتون
♥️سلامتی و تندرستی
🌹همیشہ در وجودتون باشـد
♥️چهارشنبه تون زیبـا و پر از بهترینها
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
🌸🌼🌸🌼🌸
🌼🌸🌼🌸
🌸🌼🌸
🌼🌸
🌸
#داستان_های_شنیدنی
#بانوی_نمونه
🌸بانوی_زیرک
🌼شخصی منحرف و متقلبی
در بصره بود که ادعاهای عجیبی داشت مریدانی را در اطراف خود جمع کرده بود.
🌸روزی نشسته بود یک باره گفت : چخ چخ !!!
مردم گفتند : یعنی چه؟
گفت :سگی می خواست وارد مسجد الحرام شود که من دیدم و
با گفتن آن کلمه او را راندم !!
اطرافیانش او را تحسین کردند 👏
🌼یکی از افراد ساده لوح که این مطلب را شنید.
داستان را برای همسرش 🧕 نقل کرد و گفت :
از بصره آن چنان احاطه ای داشت که سگی را از ورود به مسجدالحرام
مانع شد!!!😳
🌸همسرش گفت :
چرا این آقای به این خوبی را دعوت نمی کنی؟
خوب است او و مریدانش را برای #ناهار دعوت کنی.
مرد پذیرفت و آنها را دعوت کرد.
برنج و مرغ 🐓 مفصلی تهیه
کردند.
چون سفره انداخته شد،
برای هرکس ظرفی آوردند
که قدری #برنج در آن ریخته و #قطعه مرغ روی آن گذاشته بودند.
🌼 در این وقت آن زن زیرک 🧕 به شوهرش گفت :
من می خواهم برای آن آقا یک #مرغ کامل بگذارم، تا احترام بیشتری به او کرده باشم.
🌸اما برای آنکه دیگران ناراحت نشوند، #مرغ آقا را زیر برنج پنهان می کنم و
همین کار را کرد ...
🌼چون ظرف غذا را برای آقا بردند ، او نگاهی کرد و دید که روی برنج همه مرغ است اما در ظرف او هم مرغی پیدا نیست پس فریاد زد و گفت :
شما به من #اهانت کردید،
چرا برای همه مرغ آوردید
و برای من نیاوردید ؟
🌸زن 🧕 از پشت در گفت آقایی
که از بصره #سگی را در مسجدالحرام میبینی چگونه #مرغ را
در زیر #پلو نمیبینی؟!
و
بدین گونه او را رسوا و شرمنده ساخت.😢
🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫هر چه کنی بخود کنی
گر همه نیک وبد کنی🔥
🟢
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان