هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸بسم الله الرحمن الرحیم
🌸یارب ز ره راست نشانی خواهم
🌸باز بادهٔ آب و خاک جانی خواهم
🌸از نعمت خود چو بهره مندم کردی
🌸در شکر گزاریت زبانی خواهم
🌸یارالها دلهای ما را بهر عبادتت
🌸خاشع بگردان و قدمهایمان را
🌸درمسیر بندگیت استوارگردان
🌸تا از راهت نلغزند..الهی آمین
🌸الهی امروز و هر روز ما و
🌸عاقبت ما را ختم به خیر بفرما.
#الهی_به_امید_تو
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 #جانم_امام_کاظم_ع
ای آن که مَلک بوده
به درگاه تو دائم
جبریل شـده بر
حرم وکوی تو خادم
در عشـق نبـاشد
به جز از مهر تو لازم
عالم به فدایت شود
ای حضرت کاظم_ع
۳ صلوات هدیه ما به
امام موسی کاظم (ع)
🌸اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّـدٍ و
🌸آلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🌸 الهی 🤲
امروز به برکت صلوات
بر محمد و آل مطهرش (ع)
به من و همه ی دوستان
و عزیزانم، خیر و برکت
و روزی فراوان وحلال
عطا بفرما، الهی آمین🤲
سلام دوستان خوبم
صبح دوشنبه تون
پر خیر و برکت با
ذکر شریف صلوات
🌸 الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ
🌸 وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🌹دوشنبه تون پر از بهترینها
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#سلام_امام_زمانم
🌹 السلام علیک یا بقیه الله
صبــحدم
به عـشق دیدار خورشید
خورشید
به عـشق دیدار صبحی دوباره
و من...
بہ عشق دیدار شما
چشمهایمان را باز میکنیم
امام خوب زمانم
هر کجا هستید
با هزاران عشق و ارادت سلام
🌹 اَلسّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الزَّمانِ
🌹 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ
🌹 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا شَریکَ الْقُرْآنِ
🌹 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#صلی_الله_علیڪ_یاحضرٺ_ارباب
🌸صبحم شروع مےشود آقا بہ نامتان
🌸روزےِ من همہ جا ذکر نامتان
🌸صبح علي الطلوع سلام علي الحسين
🌸من دلخوشم بہ جواب سلامتان
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تدبردرقرآن #توبه
🔹شنیدید خیلی ها میگن: آب که از سر گذشت ،چه یه وجب، چه صد وجب؟
🌸 اما خدا میگه:
قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ
🌸 (ای پیامبر،از جانب من) بگو:
ای بندگان من که بر خود اسراف(و ستم) کرده اید!از رحمت خدا نا امید نشوید همانا خداوند همه گناهان را می بخشد ، یقیناً او بسیار آمرزنده مهربان است.
☝ یادمون باشه ، از آب یک وجب خیلی راحتتر میشه بیرون اومد تا آب صد وجب... هیچ وقت برای شروع دیر نیست ..
🌸 #توبه یعنی همیشه آغوش خدا برامون بازه ..یعنی تا هر جا که اشتباه رفتی برگرد خدا منتظرته
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#آیه_وحدیث_روز☝️#شروخیروانتخاب
🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍
☀️امروز #دوشنبه ٢٠ مرداد ماه ١٣٩٩
🌞اذان صبح: ٠۴.۴٦
☀️طلوع آفتاب: ٠٦.٢٠
🌝اذان ظهر: ١٣.١٠
🌑غروب آفتاب: ١٩.۵٩
🌖اذان مغرب: ٢٠.١٩
🌓نیمه شب شرعی: ٠٠.٢٣
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
☝️#امام_حسینی_ها۰۰۰۰۰☝️
#ذکرروز👆دوشنبه
یاقاضی الحاجات(ای برآورنده حاجتها)×صد
#نماز_روز_دوشنبہ
✍🏻هرکس نمــاز2شنبه رابخواندثواب۱۰حج و۱۰عمره
برایش نوشته شود
2رکعت ؛
در هر رکعت بعد از حمد
یک آیةالکرسی ،توحید ،فلق وناس
بعد از سلام ۱۰ استغفار
#میلادامام_کاظم_ع_مبارک🎊🎉
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتی
❌هرگز صبحانه شیر سرد نخورید؛
تحقیقات پزشکی نشان داده، شیر سرد به خوبی در معده هضم نمیشود و به مرور باعث ایجاد اختلال در سیستم گوارشی خواهد شد.
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹السلام علیک
🌹 يَا مُوسَي بْنَ جَعْفَر
امـروز جهان
به عطر ولایت معطر است
زیرا ولادت
موسی بن جعفر است
روئیـده در بهشت
ولایت گلی کز آن
در هر مشام
رایحه ای روح پرور است
🌹میلاد امام موسی کاظم
🌹علیه السلام بر شما مبارک
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بر امام منتظر بادا
مبارک این ولادت
🌺تهنیت بر شیعیان
🌸حضرتش از این ولادت
🌺رسید شادى شیعیان
🌸به عرش اعلى
🌺چونکه شد نور رخ
🌸امام موسى هویدا
🌹 فرخنده میلاد اسوه صبر و تقوا
🌹 امام موسی کاظم ع مبارک باد
🌺السلام علیک يَا
🌸 مُوسَي بْنَ جَعْفَرٍ،الْكَاظِم
🌺فرمانرواي عالمين
🌸موسي بن جعفر (ع)
🌺خورشيد شهر کاظين
🌸موسي بن جعفر (ع)
🌺سلام رور زیباتون بخیر
🌸ولادت با سعادت امام موسی
🌺کاظم(ع)برشما خوبان مبارک
🌸 در پناه امام کاظم(ع)
🌺روزو روزگارتون بخیر و نیکی
🌸امام کاظم دستگیر دنیا و آخرتتان
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
○°●•○•°♡◇♡°○°●°○
#رمان " #رویای_من "بر اساس داستان واقعی
#قسمت_یازدهم✍ بخش دوم
🌼🌸اون روز من بعد از اینکه کارم تموم شد رفتم به اتاقم تا درس بخونم ……..
تا دو بعد از ظهر کسی کاری به کارم نداشت و من حسابی توی درس غرق شدم …. حدود ساعت دو بود که مرضیه اومد و منو صدا کرد برای نهار……. همه جمع بودن سلام کردم و بی اختیار اول دنبال ایرج گشتم …..
دیگه حالا برای دیدنش دقیقه شماری می کردم و این احساس مثل آبی که توی یک سرازیری افتاده باشه خودش می رفت و من هیچ کاری ازم بر نمی اومد……
🌸🌼همه با هم حرف می زدن ولی در مورد حمیرا چیزی نمی گفتن …. علیرضا خان هنوز از شب زنده داری شب قبل کسل بود تا نهارشو خورد پیپ شو برداشت و رفت …..
من چون مهمون ناخونده بودم انگار فقط حواسم به صورت یک یک اونا بود که نکنه از دست من ناراحت باشین ….. منم زود رفتم بالا ….
🌼🌸نشستم سر درس ولی تمام حواسم دنبال این بود که کی ایرج از پله ها میاد تا صدای پاشو بشنوم ….. تا نزدیک غروب کلی از تکلیفمو انجام دادم دیگه چشمم خسته شد و خوابم گرفته بود … که یکی چند ضربه آهسته زد به در … مثل اینکه تردید داشت ….قلبم فرو ریخت و یک حسی منو وادار کرد که با سرعت خودم بروسونم به در و بازش کنم …..
🌸🌼ایرج هنوز سرش دولا روی در بود .. شاید انتظار نداشت من در و با این سرعت باز کنم … صورتم خیلی نزدیک صورتش بود و هر دو همین طور موندیم ….. چند لحظه … نفسم بند اومده بود ….. اونم دستپاچه شده بود به مِن و مِن افتاد که …. ببخشید …. مزاحم شدم …. من و …. راستش من و … تورج می خوایم بریم بیرون گفتم ببینم توام میای یک دور بزنیم ………….
🌼🌸من نه تنها صورتم بلکه تمام بدنم سرخ شده بود…. بی اختیار گفتم میام …. الان حاضر میشم و زود درو بستم و پشت به در دادم و دستم رو گذاشتم روی قلبم ضربانش اونقدر تند بود که اونو تو صورتم هم حس می کردم ….قفسه ی سینه ام بالا و پایین می رفت ….عشق همه ی تار و پود منو تسخیر کرده بود ……..
🌸🌼به خودم اومدم باید می رفتم دست و صورتم رو می شستم ولی جرات نمی کردم در اتاق رو باز کنم…. هراسون و بی قرار مونده بودم چیکار کنم……
اول لباسم رو انتخاب کردم یک بلوز سفید با دامن مشکی … و بعد آهسته درو باز کردم … کسی نبود …
🌼🌸خیلی زود حاضر شدم ولی به فکرم رسید عمه از این که من دارم با پسراش میرم بیرون ناراحت نشه؟ فکر نکنه من دختر بدی هستم ؟ آیا کارم درسته یا نه ؟ .. باید از اون اجازه می گرفتم … کیفمو برداشتم رفتم پایین خوشبختانه عمه همون جا بود تو حال داشت تلویزیون نگاه می کرد .. رفتم جلو منو که دید گفت عزیزم چقدر خوشگل شدی خوب کاری می کنی با بچه ها برو دلت نگیره می دونم خیلی وقته جایی نرفتی … ایرج مواظب رویا باش ……
🌼🌸خم شدم و بوسیدمش اونم منو بوسید تورج یک فریاد زد و پرید بالا و گفت : شکوه خانم متحول شده ماچ می کنه و رفت و جلو و گرفت عمه رو چند تا ماچ کرد اونم هی سرشو می کشید ولی تورج می گفت تو رو خدا مامان یک ماچ بده فقط یکی … عمه همین طور که می خندید گفت خیلی بی چشم رو یی ولم کن تورج ..
🌸🌼برو ببینم ولم کن…. ایرج ماشین رو جلوی پله ها نگه داشته بود رفتیم و من نشستم عقب تورج گفت اگه ناراحتی بشین جلو گفتم نه بابا چه حرفیه همین جا خوبه ….تورج نشون میداد که چقدر خوشحاله ولی ایرج مثل من تو فکر بود …. هیچکدوم جرات حرف زدن نداشتیم ما بی صدا عشقی رو بهم ابراز کرده بودیم که خودمون هم انتظارشو نداشتیم خیلی دلم می خواست بدونم اون چی فکر می کنه…..
🌸🌼ایرج چند تا دور تو خیابون زد … و این فقط تورج بود که حرف می زد …. بالاخره کنار خیابون نیگر داشت …..تازه یک بستنی فروشی توی تهرون باز شده بود به نام الدورادو همیشه بچه ها تو مدرسه ازش حرف می زدن …. هر کس می تونست تا اونجا بره و از اون بستنی بخوره فردا تو مدرسه پز می داد ، ایرج جلوی همون بستنی فروشی وایساد خیلی بزرگ و زیبا بود با چراغهای رنگ و وارنگ .. ..تورج ازم پرسید الدورادو خوردی ؟
🌸🌼گفتم نه ولی شنیدم ..بچه ها خیلی ازش تعریف کردن فنجون اونو میاوردن مدرسه باهاش آب می خوردن و پز می دادن …گفت بَه نمی دونی چقدر خوشمزه اس شنیدن کی بود مانند خوردن … بیا بریم تو بخوریم …ایرج گفت نه میگیرم میام شما ها بشینین ….. گفتم میشه منم بیام توشو ببینم ….. فورا گفت آره …آره حتما بیا پس تورج تو بشین تو ماشین ما زود میام……
#ادامه_دارد
@tafakornab
@shamimrezvan
○°●○°•°♡◇♡°○°●°○
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#حدیث
🌹امام موسی کاظم علیهالسلام:
🔸🔶 لَیسَ مِنّا مَن لَم یُحاسِبْ نَفسَهُ فی کُلِّ یَومٍ فَإنْ عَمِلَ حَسَناً استَزادَ اللهَ و إنْ عَمِلَ سیّئاً اسْتَغفَرَ اللهَ مِنهُ و تابَ اِلَیهِ
🔹🔷 از مانیست کسی که هر روز حساب خود رانکند، پس اگر کار نیکی کرده است از خدا زیادی آن را بخواهد، واگر بدی کرده، از خدا آمرزش طلب نموده و به سوی او توبه نماید.
📚 اصول کافی، ج ۴، ص ۱۹۱
🌸ولادت امام موسیکاظم (ع) مبارک🌸
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh