هدایت شده از خانواده بهشتی
#آی_پارا
#پارت_چهلم
اونجاازهمه ادمهایی که بهت زخم زدن و منتظرن اذیتت کنن دور می شی. من خودم حمایتت می کنم که درس بخونی . حتی اگه آیناز هم راضی باشه اونم میارم پیش خودم . هنوز کلی لابه لای حرفاش موضوعات گنگ وجود داشت ولی ته دلم روشن شد. بدبینانه نگاهش کردم و گفتم : چرا فکر می کنید به یه پسر بی سرو همسر که تنها زندگی می کنه ، اعتماد می کنم و راه می افتم دنبالش ؟ لبخند خبیثی اومد گوشه ی لبش و گفت : تو مثل اینکه خیلی از خودت مطمئنی دختر. تو می دونی من کیم ؟ چه موقعیتی دارم ؟ کیا منتظر یه گوشه ی چشم منن. آخه من رو به تو چیکار؟ فکر می کنی من به چه هدفی باید تو رو کشون کشون با خودم ببرم دختر قحطه واسه من؟ اولا که تنها زندگی نمی کنم و به آشپز و به خدمتکار و یه باغبون تو خونه دارم . دارم می گم خواهرم رو هم می پارم. خونه ی من می شه شبیه خونه ای که الان هستی . مگه اونجا مرد مجرد نداره. کلی از خدمه ی پدرم مجرد هستن . پس باید از همه ی اونا بترسی. در ضمن هدف من فقط عمل به قولیه که به خواهرم دادم . اونقدری که باهاش صمیمی هستی شاید تا به حال برات گفته چرا پاهاش اینطوری شده . یه کم به فکر رفت و با صدای دورگه ای گفت : من مقصرم. من پاهای خواهرم رو ازش گرفتم واسه همین تا عمر دارم خودم نوکرشم . اگه ازم بخواد بمیر می میرم . حالا هم اون چشش تو رو گرفته و ازت نمی دونم واسه چی خوشش اومده . منم قول دادم ازت حمایت کنم . اینه که که از خواب شبم گذشتم و اومدم اینجا . اینم یادت باشه که اگه باهام بیای ، من تو بد مخمصه ای می افتم و اگه قضیه لو بره معلوم نیست خونواده ام باهام چطور برخورد کنن اما به خاطر آیناز ، حواست باشه و فقط به آخر آیناز حاضرم این کار رو بکنم . پس واسه من ناز نکن و تاقچه بالا ننذار که می دونم الان به خاطر خلاص شدن از اون خونه و همینطور این ازدواج زوری ، داره تو دلت قند آب می شه .
-------------------
••••●❥JOiN👇🏾
@tafakornab
@zendegiasheghaneh