🌸🍃🌸🍃
ابوحنیفه از جایی می گذشت.
کودکی را دید که پا در گل کرده است.
به کودک گفت مراقب باش که در گل نیفتی.
کودک گفت افتادن من چندان مهم نیست که اگر بیفتم، فقط خود را گلی و خاک آلود خواهم کرد؛ اما تو خود را نگه دار که اگر پای تو بلغزد و بیفتی، مسلمانان نیز بلغزند و بیفتند و گناه همه بر توست.
ابوحنیفه در شگفت شد و بگریست.
#تذكرة_الاوليا
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
داستانی کوتاه از دکتر الهی قمشه ای
هفت یا هشت سالم بودم، با سفارش مادرم برای خرید میوه و سبزی به مغازه محل رفتم. اون موقع مثل حالا نبود که بچه رو تا دانشگاه هم همراهی کنن!
پنج تومن پول داخل یه زنبیل پلاستیکی قرمز رنگ که تقریباً هم قد خودم بود با یه تکه کاغذ از لیست سفارش… میوه و سبزی رو خریدم کل مبلغ شد 35 زار. دور از چشم مادرم مابقی پول رو دادم یه کیک پنج زاری و یه نوشابه زرد کانادا از بقالی جنب میوه فروشی خریدم و روبروی میوه فروشی روی جدول نشستم و جای شما خالی نوش جان کردم.
خونه که برگشتم مادر گفت مابقی پولو چکار کردی؟ راستش ترسیدم بگم چکار کردم، گفتم بقیه پولی نبود… مادر چیزی نگفت و زیر لب غرولندی کرد منم متوجه اعتراض او نشدم. داشتم از کاری که کرده بودم و کسی متوجه نشده بود احساس غرور میکردم اما اضطراب نهفته ای آزارم می داد.
پس فردا به اتفاق مادر به سبزی فروشی رفتم اضطرابم بیشتر شده بود. که یهو مادر پرسید آقای صبوری میوه و سبزی گران شده؟ گفت نه همشیره.
گفت پس بقیه پول رو چرا به بچه پس ندادی؟ آقای صبوری که ظاهراً فیلم خوردن کیک و نوشابه از جلو چشمش مرور میشد با لبخندی زیبا روبه من کرد گفت : آبجی فراموش کردم ولی چشم طلبتون باشه.
دنیا رو سرم چرخ میخورد اگه حاجی لب باز میکرد و واقعیت رو می گفت به خاطر دو گناه مجازات می شدم، یکی دروغ به مادرم یکی هم تهمت به حاج صبوری!
مادر بیرون مغازه رفت. اما من داخل بودم. حاجی روبه من کرد و گفت: این دفعه مهمان من!
ولی نمی دونم اگه تکرار بشه کسی مهمونت میکنه یا نه؟! بخدا هنوزم بعد ۴۴ سال لبخندش و پندش یادم هست!
بارها باخودم می گم این آدما کجان و چرا نیستن؟
چرا تعدادشون کم شده آدمهایی از جنس بلور که نه كتاب های روانشناسی خوندن و نه مال زیادی داشتن که ببخشند؟
ولی تهمت رو به جان خریدن تا دلی پریشون نشه…!
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
#فرشته_و_شیطان🔥🧚♂
حاکمی ماهرترین نقاش مملکت خود را مامور کرد که در مقابل مبلغی بسیار ، از فرشته و شیطان تصویری بکشد که به عنوان آثار هنری زمانش باقی بماند.
نقاش به جستجوپرداخت که چه بکشد که نماد فرشته باشد؟ چون فرشته ای برایش قابل رویت نبود کودکی خوش چهره و معصوم را پیدا نمود و روزهای بسیاری آن کودک را کنارش می نشاند و تصویر او را می کشید تا اینکه تصویری بسیار زیبا آماده شد که حاکم و مردم به زیبایی آن اعتراف نمودند.
حال نوبت به کشیدن تصویر شیطان رسید،نقاش به جاهای بسیاری می رفت تا کسی را پیدا کند که نماد چهره ی شیطان باشد و به هر زندان و مجرمی مراجعه نمود ،اما تصویر مورد نظرش را نمی یافت چون همه بندگان خدا بودند هرچند اشتباهی نمودہ بودند...
سالہا گذشت اما نقاش نتوانست تصویر مورد نظر را بیابد.
پس از چهل سال که حاکم احساس نمود دیگر عمرش به پایان نزدیک شده است به نقاش گفت به هر طور که شده است این طرح را تکمیل کن تا در حیاتم این کار تمام شود.نقاش هم بار دیگر به جستجو پرداخت تا مجرمی زشت چهره و مست با موهایی درهم ریخته را در گوشه ای از خرابات شہر یافت.از او خواست در مقابل مبلغی بسیار اجازہ دهد نقاشیش را به عنوان شیطان رسم کند. او هم قبول نمود.
چند روز مشغول رسم نقاشی شد تا اینکه روزی متوجه شد که اشک از چشمان این مجرم می چکد.
از او علت آن را پرسید؟ گفت : شما قبلا هم از چهره ی من نقاشی کشیده اید،من همان بچه ی معصومی هستم که تصویر فرشته را از من کشیدی.امروز اعمالم مرا به شیطان تبدیل نموده
داستانی بسیار تامل بر انگیز است،خداوند همه ما را همانند فرشته ای معصوم آفرید،این ماییم که با اعمال ناشایست قدر خود را نمی دانیم و خود را به شیطان مبدل می کنیم...
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#داستانک
گویند:
دهقانی مقداری گندم در دامن لباس پیرمرد فقیری ریخت پیرمرد خوشحال شد و گوشه های دامن را گره زد و رفت!
درراه با پروردگار سخن می گفت:
( ای گشاینده گره های ناگشوده، عنایتی فرما و گره ای از گره های زندگی ما بگشای )
در همین حال ناگهان گره ای از گره هایش باز شد و گندمها به زمین ریخت!
او با ناراحتی گفت:
من تو را کی گفتم ای یار عزیز
کاین گره بگشای و گندم را بریز!
آن گره را چون نیارستی گشود
این گره بگشودنت دیگر چه بود؟
نشست تا گندمها را از زمین جمع کند درکمال ناباوری دید دانه ها روی ظرفی از طلا ریخته اند!
ندا آمد که:
🌾تو مبین اندر درختی یا به چاه
🌾تو مرا بین که منم مفتاح راه
#مولانا
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتے
🍌موز بخورید و راحت بخوابید
موز غنی از پتاسیم است که پاهای بی قرار را آرام و از گرفتگی ماهیچه ها در طول شب جلوگیری میکند
و حاوی منیزیم است که اعصاب را آرام و ماهیچه ها را شل میکند!
-------------------
••••●❥JOiN👇🏾
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
✨﷽✨
✨ #پندانـــــــهـــ
💫نه با صعود مغرور شوید ...
و نا با سقوط مبهوت!!
حواستان باشد که صعود
از پایین ترین نقطه شروع میشود
و فرود درست در نقطه اوج ...
هر برخواستنی ، نشستنی دارد
و هر فرازی ، فرودی!!
درس اول زندگی همین است ...
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای پناه بی پناهان پناه مان باش ...
ای یار و یاور تنهایی هایمان تنهایمان مگذار...
ای داننده نهان و آشکار از خطاهایمان در گذر...
ای مهربانترین مهربانان آرامش را به همه
عزیزان و دوستانم هدیه کن...
شبتون در پناه خالق مهربانمان❣
هدایت شده از درمان با آیه های نور الهی وذکرهای گره گشا
به نیت باز شدن #گره های زندگیت توسل کن به #امام_جواد_علیه السلام و روی کلمه #حرز لمس کن😍👇👇
⚫️ ⚫️
⚫ ⚫️ ⚫️
⚫️
⚫️ ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
⚫️ ⚫️
⚫️ ⚫️
⚫️ ⚫️
😍👆گنجینه سه حرز،سوره احزاب➕هدایا
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سر آغاز هر نامه نام خداست 💞
که بی نام او نامه یکسر خطاست
شروع روز را باعطر نامهای خدا 💕
آغاز میکنیم
🌸بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ🌸
🌸یا اَللهُ یا رَحْمنُ
🌸یا رَحیمُ یا خالِقُ
🌸یا رازِقُ یا بارِیُ
🌸یا اَوَّلُ یا آخِرُ
🌸یا ظاهِرُ یا باطِنُ
🌸یا مالِکُ یا قادِرُ
🌸یا حَکیمُ یا سَمیع
🌸ُیا بَصیرُ یا غَفورُ
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃❄️آخرین سه شنبه بهمن ماهتون
پر نور و برکت با
صلوات بر حضرت محمد (ص)
و خاندان پاک و مطهرش 🍃❄️
🍃❄️اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،
🍃❄️کَمَا صَلَّیْتَ عَلَی آلِ إِبْرَاهِیمَ
🍃❄️ إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
ادامه درس 👆
🌴🍃🌴🍃🌴
🍃🌴🍃🌴
🌴🍃🌴
🍃🌴
🌴
#تفسیر_سوره_نور
#لطفا_توجه_بفرمایید
👇👇👇
🌴برای جمع آوری و نوشتن
مطالب و #درس ها
وقت گذاشته می شود
درس #بیست_و_دوم
🌴در آیه ۱۴ سوره نور
می فرماید : 👇
وَ لَوْلا فَضْلُ اللهِ عَلَیکمْ وَ رَحْمَتُهُ فِی الدُّنْیا وَ الْاخِرَةِ
اگر نبود برای شما مسلمانها
فضل و رحمت الهی در دنیا و در آخرت،
🌴لَمَسَّکمْ فیما افَضْتم فیه
"عَذابٌ عَظیمٌ
هر #آینه میرسید به شما عذاب
عظیم،
هم در دنیا و هم در آخرت،
🌴 به خاطر چیزهایی که در آن
وارد شدید،
یعنی درباره آن چیزها
بدون دلیل حرف زدید.
🌴 فقط لطف #خدا جلو
عذاب دنیا و آخرت را گرفت.
پس متوجه باشید،
دیگر چنین کاری نکنید
🌴کدام #گناه و #افاضه؟
در چه چیزی ما فرو رفته بودیم
و
مرتب غور میکردیم
و حرفش را میزدیم؟
🌴آیه ۱۵ : 👇
﷼قرآن میگوید:
ای مسلمین،
هم با این زبان به زبان کردن،
دهان به دهان کردن،
#گناه بزرگی مرتکب شدید،
🌴 ولی #خدا از این گناهتان
میگذرد
و گذشت، متوجه باشید که
بعد از این دیگر
این کار را نکنید.
🌴در آیه ۱۵.
سوره نور خداوند
می فرماید: 👇
اذْ تَلَقَّوْنَهُ بِالْسِنَتِکمْ
آنگاه که به #زبان خودتان
تلقی میکردید،
یعنی زبان به زبان در میان
شما میگشت،
وَ تَقولونَ بِافْواهِکمْ ما لَیسَ
لَکمْ بِهِ عِلْمٌ
یک چیزی که اصلًا در دل شما
جا نداشت،
چون نمیدانستید، ولی در دهانهای شما میگشت
، وَ تَحْسَبونَهُ هَیناً
خیال میکردید یک امر
کوچکی است
اما
وَ هُوَ عِنْدَ اللهِ عَظیمٌ
و
حال آنکه این در نزد خدا
خیلی بزرگ است
🌴در آیه ۱۵ سوره نور
خداوند می فرماید: 👇
🌴صحبت آبروی مسلمین است
و
اینجا که مخصوصاً آبروی
پیغمبر است.
این آیه به سه قسم از گناهان
بزرگ اشاره می کند
1⃣ #پذیرش شایعه
2⃣ #دهان به دهان گرداندن
آن چیزی که هیچ #تحقیقی
در صحت وسقم
آن انجام نشده بود
3⃣ #دست کم گرفتن
وسبک انگاشتن این عمل
خطرناک است
🌴#حدیث امیرالمومنین
علیه السلام
فرموند : 👇
شدیدترین گناهان ،
گناهی است که صاحبش
آنرا سبک شمرد
🌴امروزه د.ر داخل
و
خارج کشور، دشمنان اسلام
و
مخالفان حکومت دائما #افراد
را از طریق رسانه های
صوتی وتصویری وجراید
مورد #تهمت قرار می دهند
و
حقایق را تحریف می کنند
🌴واین ما هستیم که
#طبق این آیه باید حواسمان
جمع باشد
با تحقیق کردن به یقین برسیم
و
با هوشیاری لازم توجهی
به شایعات آنها نکرده
و
#توطئه ها را خنثی کنیم
( این درس ادامه دارد 👆)
➖➖➖➖➖
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#حدیث_روز☝️ #خدایامرادوست_بدار
🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍
☀️امروز #سه_شنبه 28 بهمن ماه 1399
🌞اذان صبح: 05:26
☀️طلوع آفتاب: 06:50
🌝اذان ظهر: 12:18
🌑غروب آفتاب: 17:47
🌖اذان مغرب: 18:06
🌓نیمه شب شرعی: 23:37
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
ذکرروز "سه شنبه"﷽"
"۱۰۰مرتبه"
✨ #یا_ارحم_الراحمین✨
✨ای مهربان ترین مهربانان✨
🌙دیگرگناه نمی کنم #آقابیا🌙
✨سه شنبه های جمکرانی✨
#اللهم_عجل_لوليك_الفرج🌻
#نماز_سه_شنبه
✅هرکس نمــازسهشنبه را
بخواندبرایش هزاران شهرازطلا
دربهشت بسازند↯
دورکعت؛
درهر رکعت بعد از حمد یک بارسوره
تین توحید فلق ناس
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
ادامه درس 👆
💙💜💙💜💙
💜💙💜💙
💙💜💙
💜💙
💙
#سلسله_درس_های
#توحید_و_خداشناسی
#دومین_درس
💙دیگران را #ببخشیم
و به #نیت هر کسی که با
کلام و یا نگاهش و یا عملش
ما را آزار داده ،
#استغفار کنیم
💜استغفار کنیم که ان شاءالله
#خدا اورا ببخشد
#ببخش ،
تا خدا نیز مارا ببخشد 👌
💙#یقین دارم این #تمرین تاثیرات
بسیار مثبتی در زندگی شما خواهد گذاشت
#یادمان باشد ما از خدا #طلب
کرده ایم که به ما معرفتی بدهد
که از #زمین کنده شویم
و #آسمانی شویم
💜در #عفو لذتیست که در
#انتقام نیست 👌
بگذارید مردم هر چه می خواهند
بگویند
#اصلا مگر مهم است؟🤔
💙 مگر قرار است ما با #تعریف
مردم به بهشت و یا
با بدگویی آنان به جهنم برویم؟؟🤔
قرار است خدا ،
مارا به #میزان بندگی مان محک بزند ،
نه بندگان خدا
اثرات زندگی با این تکلیف : 👇
1⃣ احساس #سبکی
2⃣ #عدم پیروی از هوای نفس
3⃣پیروی از #سیره ی انبیاء
4⃣ داشتن #قلبی آرام
5⃣ نداشتن هیچ گونه توقع از دیگران
6⃣احساس دوست داشتن دیگران
💜زندگی با این حس که فقط خدا
برای من مهم است
و
من آنگونه زندگی می کنم که مورد توجه خداوند قرار گیرم
نه توجه بندگان خدا ،
آنچنان ارامشی را به شما هدیه میدهد ، ه
که با هیچ چیز آن را عوض
نخواهید کرد.
💙 میدانم که توجه بندگان خدا ،
نه در این دنیا و نه در ان دنیا دردی
را از من دوا نخواهد کرد.
پس من مانند خدایم و امامانم ؛
#دلم را بزرگ می کنم
و دیگران را می بخشم. 👌
💜به نیت دیگران زمزمه کنید 👇
🌹اَستَغفِرُاللَه رَبّی وَ اَتُوبُ اِلَیه
(ادامه دارد👆 )
✅ با ما همراه باشید
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتے
✅افراد دارای #درد_سیاتیک
🍃در وعده غذایی خود بویژه وعده صبحانه
یا میان وعده های صبح و عصر
از شیره انگور و مغز گردو
که از موادغذایی باطبع گرم هست ،
استفاده کنند.
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام 😊✋
به سه شنبه ۲۸ بهمن ماه خوش آمدید☕😊
❄️بهمن ماه یواش یواش
🌸داره به پایان میرسه
❄️منم از خدا
🌸براتون میخوام
❄️یواش یواش
🌸مشکلاتتون
❄️غم هاتون
🌸غصه هاتون
❄️گرفتاری هاتون به
🌸پایان برسه
#الهی_آمین❣
آخرین سه شنبه بهمن ماه تون گلبارون🌸
هدایت شده از داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
📚داستان کوتاه📚
⚡️مردی كه كمك میخواست⚡️
به گذشته پرمشقت خويش می انديشيد ، به يادش می افتاد كه چه روزهای تلخ
و پر مرارتی را پشت سر گذاشته ؛
روزهايی كه حتی قادر نبود قوت روزانه
زن و كودكان معصومش را فراهم نمايد.
با خود فكر میكرد كه چگونه يك
جمله كوتاه - فقط يك جمله - كه در سه نوبت پرده گوشش را نواخت ، به
روحش نيرو داد و مسير زندگانيش را عوض كرد ، و او و خانوادهاش را از
فقر و نكبتی كه گرفتار آن بودند نجات داد.
او يكی از صحابه رسول اكرم بود.
فقر و تنگدستی براو چيره شده بود .
در
يك روز كه حس كرد ديگر كارد به استخوانش رسيده، با مشورت و پيشنهاد
زنش تصميم گرفت برود، و وضع خود را برای رسول اكرم شرح دهد، و از آن حضرت استمداد مالی كند.
با همين نيت رفت، ولی قبل از آنكه حاجت خود را بگويد اين جمله از
زبان رسول اكرم به گوشش خورد:
«هرکس ازما كمكی بخواهد ما به او
كمك میكنيم، ولی اگر كسی بینيازی بورزد و دست حاجت پيش مخلوقی دراز
نكند، خداوند او را بینياز میكند» .
آن روز چيزی نگفت، و به خانه
خويش برگشت.
باز با هيولای مهيب فقر كه همچنان بر خانهاش سايه افكنده بود روبرو شد ؛
ناچار روز ديگر به همان نيت به مجلس رسول اكرم حاضر شد، آن روز هم همان جمله را از رسول اكرم شنيد:
«هر کس ازماكمكی بخواهد ما به او كمك میكنيم، ولی اگر كسی بی نيازی بورزد خداوند او را بینياز میكند».
اين دفعه نيز بدون اينكه حاجت خود را بگويد، به خانه خويش برگشت.
و چون خود را همچنان در چنگال فقر ضعيف و بيچاره و ناتوان میديد ، برای سومين بار به همان نيت به مجلس رسول اكرم رفت ؛
باز هم لبهای رسول اكرم به حركت آمد ، و با همان آهنگ - كه به دل قوت و به روح اطمينان
میبخشيد ؛
همان جمله را تكرار كرد .
اين بار كه آن جمله را شنيد ، اطمينان بيشتری در قلب خود احساس كرد .
حس كرد كه كليد مشكل خويش را در همين جمله يافته است .
وقتی كه خارج شد با قدمهای مطمئنتری راه میرفت.
با خود فكر میكرد كه ديگر هرگز به
دنبال كمك و مساعدت بندگان نخواهم رفت .
به خدا تكيه میكنم و از نيرو و استعدادی كه در وجود خودم به وديعت گذاشته شده استفاده میكنم ، واز او
میخواهم كه مرا در كاری كه پيش میگيرم موفق گرداند و مرا بی نياز سازد .
با خودش فكر كرد كه از من چه كاری ساخته است؟
به نظرش رسيد عجالة اين قدر از او ساخته هست كه برود به صحرا و هيزمی جمع كند و بياورد و بفروشد .
رفت و تيشهای عاريه كرد و به صحرا رفت، هيزمی جمع كرد و فروخت.
لذت حاصل دسترنج خويش را چشيد . روزهای ديگر به اينكار ادامه داد ، تا تدريجا توانست از همين پول برای خود تيشه و حيوان و ساير لوازم كار را بخرد .
باز هم به كار خود ادامه داد تا صاحب سرمايه و غلامانی شد .
روزی رسول اكرم به او رسيد و تبسم كنان فرمود:
«گفتم ، هركس از ما كمكی بخواهد ما به او كمك میدهيم ، ولی اگر بی نيازی بورزد خداوند او را بی نياز میكند.
منبع :
📚اصول کافی، ج۲، صفحه 139-باب القناعة. وسفينة البحار، ماده قنع.
.
.http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
هدایت شده از داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
چهـار نڪتـه ڪلیدے:
دیـر بـرنـجـیـم
زود بـبـخشیـم
ڪمـتر قـضـاوت ڪنـیم
بیـشتر فـرصـت بـدهـیم
سلام روزتون عالی🌹
👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان
هدایت شده از داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
🍒داستان آموزنده #همسر_دورو🍒
زن و شوهری نشسته بودند و یک لحظه شوهر به همسرش گفت : میخوام بعد از چندین ماه پدر و مادرم و برادرانم و بچه هایشان فردا شب به صرف شام دور هم جمع کنم و زحمت غذا درست کردن را بهت میدم .
زن با کراهیت گفت : ان شاءالله خیره میشه . مرد گفت : پس من میرم به خانواده ام اطلاع بدم .
روز بعد مرد سرکار رفت و بعد از برگشتن به منزل به همسرش گفت : خانواده ام الان میرسن شام آماده کردی یا نه؟
زن گفت : نه خسته بودم حوصله نداشتم شام درست کنم آخه خانواده تو که غریبه نیستند یه چیز حاضری درست میکنیم .
مرد گفت : خدا تو رو ببخشه دیروز به من ميگفتی كه نمیتونم غذا درست کنم آخه الان میرسن من چيکار کنم ....
زن گفت : به آنها زنگ بزن و از آنها عذر خواهی کن اونها که غریبه نیستند .
مرد با ناراحتی از منزل خارج شد . و بعد از چند دقیقه درب خانه به صدا در اومد و زن رفت در را باز کرد و پدر و مادر و خواهر و برادرانش را دید که وارد خانه شدند.
پدرش از او پرسید پس شوهرت
کجا رفته ؟
زن گفت : تازه از خانه خارج شد .
پدر گفت : دیروز شوهرت اومد خونمون و ما رو برای شام امشب دعوت کرد مگه میشه خونه نباشه ؟
و زن متحیر و پریشان شد و فهمید که غذایی که باید می پخت برای خانواده خودش بود نه خانواده شوهر ؟
و سریع به شوهر خود زنگ زد و بهش گفت که چرا زودتر بهم نگفتی که خانواده منو برای شام دعوت کرده بودی ؟
مرد گفت : خانواده من با خانواده تو فرقی ندارند .
زن گفت : خواهش میکنم غذا هیچی تو خونه نداریم زود بیا خرید کن .
مرد گفت : جایی کار دارم دیر میام خونه اینها هم خانواده تو هستند فرقی نمیکنه یه چیزی حاضری درست کن بهشون بده همانطور که خواستی حاضری به خانواده ام بدی ..
و این درسی برای تو باشه که به خانواده ام احترام بگذاری .
🍒 پس با دیگران همانطوری رفتار کن
که دوست داری دیگران باتورفتارکنند🍒
======================
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
======================
هدایت شده از داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
#انرژی_مثبت
✨اگر به مشکلی برخوردید،مهم نیست دفعۀ چندم است که زمین خورده اید،
💫بازهم بلند شوید وبرای حل آن مشکل تلاش کنید.
💫ممکن است کلید سالم باشد، فقط فشارش دهید.💝
هدایت شده از داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
☘🌼☘🌼☘🌼☘🌼☘🌼☘
🌼☘🌼
☘🌼
🌼
#نگرش
دو برادر بودند كه يكي از آنها معتاد و ديگري مردي متشخص و موفق بود. براي همه معما بود كه چرا اين دو برادر كه هر دو در يك خانواده و با يك شرایط بزرگ شده اند، سرنوشتي متفاوت داشته اند؟ از برادرِ معتاد، علت را پرسيدند. پاسخ داد: علت اصلي شكست من، پدرم بوده است. او هم يك معتاد بود. خانواده اش را كتك مي زد و زندگي بدي داشت. چه توقعي از من داريد؟ من هم مانند او شده ام. از برادر موفق دليل موفقيتش را پرسيدند. در كمال ناباوري او گفت: علت موفقيت من پدرم است. من رفتار زشت و ناپسند پدرم با خانواده و زندگي اش را مي ديدم و سعي كردم كه از آن رفتارها درس بگيرم و كارهاي شايسته اي جايگزين آن ها كنم. طرز نگاه هر کس به زندگی، دنیای او را می سازد.
✔️هر روز با بهترین #داستانهای_ڪوتاه و #خواندنۍ همراه ما باشید😊
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#داستان_واقعی
#نیکی_به_مادر
💎دهخدا مادری داشت بسیار عصبی بود و پرخاشگر؛ طوری که دهخدا بخاطر مادرش ازدواج نکرده بود و پیرپسر مجردی بود در کنار مادرش زندگی میکرد.
نصف شبی مادرش او را از خواب شیرین بیدار کرد و آب خواست. دهخدا رفت و لیوانی آب آورد مادرش لیوان را بر سر دهخدا کوبید و گفت آب گرم بود. سر دهخدا شکست و خونی شد. به گوشهای از اتاق رفت و زار زار گریست.
گفت: «خدایا من چه گناهی کردهام بخاطر مادرم بر نفسم پشت پا زدهام. من خود، خود را مقطوعالنسل کردم، این هم مزد من که مادرم به من داد. خدایا صبرم را تمام نکن و شکیباییام را از من نگیر.»
گریست و خوابید شب در عالم رؤیا دید نوری سبز از سر او وارد شد و در کل بدن او پیچید و روشنش ساخت. صدایی به او گفت: «برخیز در پاداش تحمل مادرت ما به تو علم دادیم.»
از فردای آن روز دهخدا شاهکار تاریخ ادبیات ایران را که جامعترین لغتنامه و امثال و حکم بود را گردآوری کرد و نامش برای همیشه بدون نسل، در تاریخ جاودانه شد.
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتے
🌿درمان بی خوابی با ترخون👇
برگ های ترخون دارای یک اثر آرام بخش قوی هستند
که می تواند استرس و اضطراب را کاهش داده
و به درمان بی خوابی شبانه کمک کند.
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
✨﷽✨
✨ #پندانـــــــهـــ
🌹زندگی خوب
✅سه ویژگی اصلی دارد:
🌷عشق
در آن جاری است
🌷دانش
بر آن حکمفرماست
🌷صبر و استقامت
در آن راه گشـاست
#زندگیتون_خوب_و_عالی
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب مانند پرده سیاهی؛
کل شهر را گرفته است
قلمی بردار و فردایت را
با ستاره های درخشان،
به تصویر بکش
بدان این" تو "هستی
که، فردایت رامیسازی
#شبتون_بخیــــــــر🌙✨
┄❊○🍃❤️🍃○❊┄