مردی نزد فقیهی رفت وگفت:
ای عابد سوالی دارم، عابد گفت بگو،
گفت:
نمازخودم را شکستم
عابد گفت دلیلش چه بود؟
مردگفت:
هنگام اقامه نماز دیدم دزدی کفش هایم را ربود و فرار کرد برآن شدم که نماز بشکنم و کفشم را از دزد بگیرم
و حال میخواهم بدانم که کارم درست است یا نادرست؟
عابد گفت: کفش تو چند درهم قیمت داشت؟
مردگفت: ۵ درهم
عابد گفت: ای مرد کار بجا و پسندیده ای کرده ای زیرا آن نمازی که تو میخواندی در حالی که حواست پیش کفشت بود ۲ درهم هم نمی ارزید…!
لک لک و گرگ
گرگی استخوانی در گلویش گیر کرده بود، بدنبال کسی می گشت که آن را در آورد تا به لک لک رسید و از او درخواست کرد تا او را نجات دهد و در مقابل گرگ مزدی به لک لک بدهد. لک لک منقارش را داخل دهان گرگ کرد و استخوان را درآورد و طلب پاداش کرد. گرگ به او گفت همین که سرت را سالم از دهانم بیرون آوردی برات کافی است.
وقتی به فرد نالایقی خدمت می کنی تنها انتظارت این باشد که گزندی از او نبینی
دنیا پر از تباهی است نه بخاطر آدمهای بد بلکه بخاطر سکوت آدمهای خوب !
#کم_فروشی
مرد فقیرى بود که همسرش از ماست کره مى گرفت و او آنرا به یکى از بقالى های شهر مى فروخت، آن زن کره ها را به صورت توپ های یک کیلویى در می آورد. مرد آنرا به یکى از بقالى های شهر مى فروخت و در مقابل مایحتاج خانه را مى خرید. روزى مرد بقال به اندازه کره ها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند. هنگامى که آنها را وزن کرد، اندازه هر کره ۹۰۰ گرم بود. او از مرد فقیر عصبانى شد و روز بعد به مرد فقیر گفت: دیگر از تو کره نمى خرم، تو کره را به عنوان یک کیلو به من مى فروختى در حالى که وزن آن ۹۰۰ گرم است. مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت: ما ترازویی نداریم، بنابراین یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر شما را به عنوان وزنه قرار دادیم. مرد بقال از شرمندگی نمیدانست چه بگوید.
یقین داشته باش که: به اندازه خودت برای تو اندازه گرفته می شود.
🔻رحمت خدا
🌴ﭘﯿﺮﻣﺮﺩی ﺗﻬﯽ ﺩﺳﺖ، ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻧﻬﺎﯾﺖ ﻓﻘﺮ ﻭ ﺗﻨﮕﺪﺳﺘﯽ ﻣﯽ ﮔﺬﺭﺍﻧﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺳﺎﺋﻠﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺯﻥ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﺶ ﻗﻮﺕ ﻭ ﻏﺬﺍﺋﯽ ﻧﺎﭼﯿﺰ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ.
🌴ﺍﺯ ﻗﻀﺎ ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺁﺳﯿﺎﺏ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﺩﻫﻘﺎﻥ ﻣﻘﺪﺍﺭﯼ ﮔﻨﺪﻡ ﺩﺭ ﺩﺍﻣﻦ ﻟﺒﺎﺱ ﺍﺵ ﺭﯾﺨﺖ ﻭ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﮔﻮﺷﻪ ﻫﺎﯼ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻢ ﮔﺮﻩ ﺯﺩ ﻭ ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺮ ﻣﯽ ﮔﺸﺖ ﺑﺎ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺧﻮﺩ ﺳﺨﻦ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﮔﺸﺎﯾﺶ ﺁﻧﻬﺎ ﻓﺮﺝ ﻣﯽ ﻃﻠﺒﯿﺪ ﻭ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ :ﺍﯼ ﮔﺸﺎﯾﻨﺪﻩ ﮔﺮﻩ ﻫﺎﯼ ﻧﺎﮔﺸﻮﺩﻩ ﻋﻨﺎﯾﺘﯽ ﻓﺮﻣﺎ ﻭ ﮔﺮﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﮔﺮﻩ ﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺎ ﺑﮕﺸﺎﯼ.
🌴ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺩﻋﺎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻣﯽ ﺭﻓﺖ، ﯾﮑﺒﺎﺭﻩ ﯾﮏ ﮔﺮﻩ ﺍﺯ ﮔﺮﻩ ﻫﺎﯼ ﺩﺍﻣﻨﺶ ﮔﺸﻮﺩﻩ ﺷﺪ ﻭ ﮔﻨﺪﻡ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺯﻣﯿﻦ ﺭﯾﺨﺖ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺷﺪﺕ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺷﺪ ﻭ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ:
🍂ﻣﻦ ﺗﻮ ﺭﺍ ﮐﯽ ﮔﻔﺘﻢ ﺍﯼ ﯾﺎﺭ ﻋﺰﯾﺰ
🍂ﮐﺎﯾﻦ ﮔﺮﻩ ﺑﮕﺸﺎﯼ ﻭ ﮔﻨﺪﻡ ﺭﺍ ﺑﺮﯾﺰ
🍂ﺁﻥ ﮔﺮﻩ ﺭﺍ ﭼﻮﻥ ﻧﯿﺎﺭﺳﺘﯽ ﮔﺸﻮﺩ
🍂ﺍﯾﻦ ﮔﺮﻩ ﺑﮕﺸﻮﺩﻧﺖ ﺩﯾﮕﺮ ﭼﻪ ﺑﻮﺩ؟!
🌴ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﻧﺸﺴﺖ ﺗﺎ ﮔﻨﺪﻡ ﻫﺎﯼ ﺑﻪ ﺯﻣﯿﻦ ﺭﯾﺨﺘﻪ ﺭﺍ ﺟﻤﻊ ﮐﻨﺪ ﻭﻟﯽ ﺩﺭ ﮐﻤﺎﻝ ﻧﺎﺑﺎﻭﺭﯼ ﺩﯾﺪ ﺩﺍﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﮔﻨﺪﻡ ﺭﻭﯼ مقداری ﺍﺯ ﺯﺭ ﺭﯾﺨﺘﻪ ﺍﺳﺖ!
ﭘﺲ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻓﻀﻞ ﻭ ﺭﺣﻤﺖ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﯼ ﺷﺪ ﻭ ﻣﺘﻮﺍﺿﻌﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺳﺠﺪﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﻃﻠﺐ ﺑﺨﺶ ﻧﻤﻮﺩ.
#حکایت
#پند
#رحمت
@tafakornab
#حکایاتبهلولوملانصرالدینضربالمثل👆
🌿🌿
#قصههای_قرآنی
قصه های مربوط به: #حضرت_ابراهیم علیه السلام #قسمت_چهاردهم
🔹ابراهیم علیه السّلام در خرمن آتش «۱»🔹
قوم نمرود تصمیم گرفتند ابراهیم را به جرم توحید و یکتاپرستی و دشمنی با بتها به آتش قهر خود بسوزانند. اعلان توحید و یکتاپرستی و دعوت علنی مردم به سوی چنین خدایی، خواب راحت را از یاغیان می گرفت و صفای زندگی آنان را به کدورت می کشاند. زیرا با دعوت یکتاپرستی، مردم از اسارت و بندگی ستمگران نجات می یافتند و پوچی اعتقاد آنها برملا می شد و مردم از همراهی ظالمان و درافتادن به دام آنها خودداری می کردند و درصدد دفع شر غارتگران بیت المال، برمی آمدند و بدون تردید این انقلاب فکری مردم به رهبری ابراهیم علیه السّلام، قدرت ستمگران را نابود می ساخت و از یاغیگری آنان جلوگیری می کرد.
گرچه فکر آتش زدن ابراهیم در روح آنان شعله می کشید ولی چطور این اندیشه را عملی سازند؟ آنان باید آتشی عظیم به بزرگی کینه دل هایشان روشن سازند و به جان ابراهیم بیفکنند. گرچه شعله کوچکی برای سوزاندن تمام شهر کافی است ولی جنون انتقام، آنها را وادار کرد آتش هولناکی فراهم کنند.
پیروان نمرود در هر جا به جمع آوری...
(ادامه دارد...)
#ابراهیم_علیه_السّلام_در_خرمن_آتش
منبع: کتاب قصه های قرآن؛ زمانی، مصطفی، پایگاه اطلاع رسانی حوزه
#نشـرپـیامصـدقهجـاریهاست💯
🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌺
@tafakornab
#حکایاتبهلولوملانصرالدینضربالمثل👆
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
انشالله بابه پایان
رسیدن پاییز
تمام،مشکلات و سختی ها
به پایان برسه
باامید به شروع بهترین ها
برای تک تک تون
#عصربخیرویلدامبارک🍎🍌🍉🍏🍍🍊
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#حدیث_روز
🌹حضرت عیسی علیه السلام:
🏩🚍به دارایی های دنیا پرستان منگرید
زیرا درخشش اموال آنان نور ایمان
شما را می برد
🍃❤🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃
🌹 حضرت عيسى عليه السلام:
خوشا آنان كه پاسى از شب را
به عبادت مى گذرانند ؛
آنان كسانى اند كه
نورى ماندگار به ارث مى برند .
📚 تحف العقول ، ص 510
🌹پیشاپیش میلاد حضرت مسیح(ع) مبارک
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#احکام_شرعی
‼️حدود اطاعت از والدین
🔷س 5370: #اطاعت_از_پدر و مادر در چه حدی لازم است؟
✅ج: اگر امر پدر و مادر نسبت به کاری باشد که از نظر #شرعی ممنوع نیست،
سزاوار است امر ایشان اطاعت شود
مگر اینکه #اطاعت نکردن موجب #اذیت قابل توجه آنها شود
که در این صورت نباید با امر آنها مخالفت شود.
#حقوق_والدین #اطاعت_ازوالدین #ایذایوالدین
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#هرروزیک_آیه
✨إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ
✨إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ
✨اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ
✨وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ ﴿۴۵﴾
✨ياد كن هنگامى را كه فرشتگان گفتند
✨اى مريم خداوند تو را به كلمه اى
✨از جانب خود كه نامش
✨مسيح عيسى بن مريم است مژده مى دهد
✨در حالى كه او در دنيا و آخرت آبرومند
✨و از مقربان درگاه خدا است (۴۵)
📚 سوره مبارکه آل عمران
✍ آیه ۴۵
پیشاپیش میلاد حضرت عیسی مسیح (ع) بر تمام رهروان پاکش مبارکباد....
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🌻 #فرقداناونادان
🔹روزی حضرت عیسی با گروهی از یارانش سخن می گفت. یکی از یارانش به او گفت:
⁉« ای پیامبر بزرگوار، شما به اذن خدای متعال قادرید مردگان را زنده کنید و بیماران را شفا دهید و کورها را بینا سازید. شما افرادی را شفا داده اید که به بیماریهای لاعلاجی مثل جذام مبتلا بوده اند، افراد فلج و زمینگیر را شفا داده اید به طوری که از بستر بیماری برخاسته اند و توانسته اند روی پای خود بایستند و راه بروند. آیا مرضی هم هست که نتوانسته باشید شفا دهید؟
🌸 حضرت عیسی پاسخ داد:
«آری من نتوانستم آدم های احمق را شفا دهم وبرای درمان آنها کاری بکنم.
⁉آن شخص گفت:« مگر حماقت هم بیماری است؟اگر بیماری است آدم احمق چه نشانه هایی دارد؟»
🌸حضرت عیسی در جواب گفت:
« فرد احمق از خود راضی و خود پسند است؛ نظریـّه ی خود و رفتار خود را بالاتر از نظریّه و رفتار دیگران می داند. او همواره خود را حق به جانب می داند، وهیچگاه خود را ناحق جلوه نمی دهد؛ چنین فردی احمق است و تا این حالت را دارد ،چاره ای برای درمان او نیست.
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتے
👈مصرف جوانه عدس، توان یادگیری دانشآموزان را افزایش میدهد؛
👈مصرف جوانهها به ویژه جوانه گندم در رشد سلولهای مغزی بسیار موثر است،
👈در سالاد یا ماست از جوانه ها استفاده کنید🌾
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
✨﷽✨
✨ #پندانـــــــهـــ
هرگز فکرنکنیدکه اگر
فلان مرحله زندگی بگذرد
همهچیز درست میشود
از همه چالشها لذت ببرید
هنر زندگی
دوست داشتن مسیر زندگی است
خوشبختی درمسیر است، نه در مقصد!
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماجرای حجره ای که هر کس واردش میشد شب جمعش از دنیا میرفت...
❤️مرحوم سراج
💠یا فاطمه الزهرا
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
#حکایت_آموزنده
🔹پیرمردی با پسر و عروس و نوه اش زندگی میکرد او دستانش می لرزیدوچشمانش خوب نمیدید و به سختی می توانست راه برود. هنگام خوردن شام غذایش را روی میز ریخت و لیوانی رابرزمین انداخت وشکست.
🔹پسروعروس از این کثیف کاری پیرمرد ناراحت شدند:باید درباره پدربزرگ کاری بکنیم وگرنه تمام خانه را به هم می ریزد. آنها یک میز کوچک در گوشه اطاق قراردادند وپدربزرگ مجبور شد به تنهایی آنجا غذا بخورد .
🔹بعد از این که یک بشقاب از دست پدر بزرگ افتاد و شکست دیگر مجبور بود غذایش را درکاسه چوبی بخورد هروقت هم خانواده او را سرزنش می کردند پدر بزرگ فقط اشک می ریخت وهیچ نمی گفت.
🔹یک روز عصر قبل از شام پدر متوجه پسر چهار ساله خود شد که داشت با چند تکه چوب بازی می کرد. پدر روبه او کرد وگفت:پسرم داری چی درست می کنی؟ پسر با شیرین زبانی گفت:دارم برای تو و مامان کاسه های چوبی درست می کنم که وقتی پیر شدید در آنها غذا بخورید!
🔹یادمان بماند که : زمین گرد است..."
@tafakornab
#حکایاتبهلولوملانصرالدینضربالمثل👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 " داستان حضرت سلیمان و ملکه سبا "
با تلاوت روح نواز و دلنشین استاد عبدالباسط عبدالصمد
#نشـرپـیامصـدقهجـاریهاست💯
#احادیث
#تفسیر_قرآن
🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌺
@tafakornab
#حکایاتبهلولوملانصرالدینضربالمثل👆
▫️طمع !
طمع همچون آب شوری است که هر چه بیشتر
خورده شود، تشنگی را افزونتر میکند ...!
👤 گوته
#اندکی_تفکر
@tafakornab
#حکایاتبهلولوملانصرالدینضربالمثل👆
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 #ارباب_حسیـــن_جانم
دِلِ پُرخواهِشِ مَن را
بِه حَریمَٺ وا کُن..
شَبِ جُمعِه
هَم نِشینِ مادَرَٺ زهرا کُن
مَن حَرَم لازِمَم اَرباب،
بِطَلَب ڪَربُبَلا
قَلَم وُ کاغَذَش اَزمَن،
تو فَقَط اِمضا کُن
🌹 #صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله
🌹 #اللهم_ارزقنا_کربلا
🌹 #شبتون_حسینی
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
همه یک شب یلدا دارند
اما من بعد تو تمام شبهایم که هیچ
تمام روزهایم یلدایی شدند ......
مادر ....
#شادیروحپدرومادراندرگذشتهفاتحهوصلوات
-•-•-------❀•🍂🍁🍂•❀ --------•-•
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🌛 #متن_شب🌜#شب_یلدا 🍉
بهتر نیست يلدارا اينگونه تعریف کنیم🤔
ی: یا صاحب الزمان❤️
ل: لِوایت راعَلَم کن🏳
د: دیگر جدایی بس است😔
ا: اللهم عجل لولیک الفرج
مطمئناً، میشود تعبیر این رویای
من
روزِ روشن میرسد بعد از شبِ یلدای من
"دائماً یکسان نباشد حالِ دوران غم مخور"
فالِ حافظ گفت: از ره میرسد آقای من!
یلدایتان مهدوی🍉✨
شب به شادکامی و خوشی🌟
🔰با ما همراه شوید 🔰
هدایت شده از درمان با آیه های نور الهی وذکرهای گره گشا
خوشمزگی پاییز 🍁به #ترشی و #شوریشه
با فیلم 🎥 های آموزشی ترشی های محلی درست کن👩🍳✨
هردستوری بخواین هست 😍💃👇
🥦#کلم_شور
🍅#ترشی_مشهدی
🥒#خیارشور_ترد
👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1526989136Ce02fd94c46
آموزش مرحله به مرحله و 💯در💯 تضمینی
لگد به گاو
معروف است که يک روز سفیر انگلستان در دهلی از مسیری در حال گذر بود که یک جوان هندی لگدی به گاوی زد
گاوی که در هندوستان مقدس است!
سفیر انگلیسی پیاده شده و به سوی گاو میدود و گاو را میبوسد و تعظیم می کند!
بقیه مردم حاضر که می بینند یک غریبه اینقدر گاو را محترم می شمارد در جلوی گاو سجده میکنند و آن جوان را به شدت مجازات می کنند .
همراه فرماندار با تعجب میپرسد:
چرا این کار را کردید؟!
فرماندار می گوید:
لگد این جوان آگاه می رفت که فرهنگ هندوستان را هزار سال جلو بیندازد، ولی من نگذاشتم!
🆔@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
✍ حکایتی بسیار زیبا و خواندنی
گویند: روزی ابلیس ملعون خواست
با فرزندانش از جایی به جای دیگر
نقل مکان کند، خیمهای را دید، و گفت:
اینجا را ترک نمیکنم
تا آنکه بلایی بر سر آنان بیاورم.
به سوی خیمه رفت و دید گاوی به
میخی بسته شده و زنی را دید
که آن گاو را میدوشد،
بدان سو رفت و میخ را تکان داد.
با تکان خوردن میخ، گاو ترسید و به هیجان
درآمد و سطل شیر را بر زمین ریخت و پسر
آن زن را که در کنار مادرش نشسته بود
لگدمال کرد و او را کشت.
مادر بچه با دیدن این صحنه عصبانی شد
و گاو را با ضربه چاقو از پای درآورد و او را
کشت.
شوهر آن زن آمد و با دیدن فرزند کشته
شده و گاو مرده، همسرش را زد و او را
طلاق داد.
سپس خویشاوندان زن آمدند و آن مرد را
زدند، و بعد از آن نزدیکان آن مرد آمدند و
همه با هم درگیر شدند و جنگ و دعوای
شدیدی به پا شد!!
فرزندان ابلیس با دیدن این ماجرا تعجب
کردند و از پدر پرسیدند: ای وای، این چه
کاری بود که کردی؟!
ابلیس گفت:
کاری نکردم فقط میخ را تکان دادم.
❣بیشتر مردم فکر میکنند کاری
نکردهاند، در حالی که نمیدانند چند
کلمهای که میگویند و مردم می شنوند،
سخن چینی است.
مشکلات زیادی را ایجاد میکند.
آتش اختلاف را بر میافروزد.
خویشاوندی را بر هم میزند.
دوستی و صفا صمیمیت را از بین میبرد.
کینه و دشمنی میآورد.
طراوت و شادابی را تیره و تار میکند.
دلها را میشکند.
بعدا کسی که اینکار را کرده فکر میکند
کاری نکرده است فقط میخ را تکان داده
است!
قبل از اینکه حرفی را بزنی، مواظب
سخنانت باش !
مواظب باش میخی را تکان ندهی !🦋
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
🔻 تربیت صاحب بن عباد
نوشته اند که صاحب بن عباد در دوران کودکی که به مسجد می رفت تا درس بخواند، مادرش هر روز یک دینار و یک درهم به او می داد و می گفت: «آن را به نخستین فقیری که برخورد نمودی بده.» این شیوه مادرش تا دوران جوانی او هم چنان ادامه داشت.
وقتی هم که او به مقام وزارت رسید، هر شب به خدمتکار خود که رخت خوابش را پهن می کرد سفارش کرده بود که یک دینار و یک درهم زیر بسترش بگذارد تا هنگام صبح فراموش نکرده و به فقیر بدهد.
این چنین بود که این مرد بزرگ بر اثر تربیت مادر در سخاوت و احسان و بخشندگی سرآمد عصر خود گردید.
در معجم الادبا آمده است که:
«صاحب» به نویسندگان، شاعران، فقیهان، زاهدان، ادبا و حتی ادیب زادگانی که در بغداد بودند کمک قابل توجهی می کرد و برای هر یک از آنان سالیانه مبلغی می فرستاد، نام برخی از این افراد در کتب رجال و تاریخ ثبت است. هر کس در ماه رمضان بعد از عصر وارد خانه او می شد، حتماً باید افطار می کرد و برمی گشت. هر شب از ماه رمضان در کنار سفره وی بالغ بر هزار نفر مهمان حاضر می شدند. خیرات و احسان هایی که او در ماه مبارک رمضان انجام می داد، برابر تمام احسان های سالیانه او بود.
«اسماعيل بن عباد معروف به «صاحب» از وزراى آل بويه و داراى فضل و علم، فصاحت و بلاغت و ديگر كمالات نفسانى بود. شيخ صدوق بزرگترين محدث و فقيه شيعى كتاب« عيون اخبار الرضا عليه السلام» را بعد از تأليف به صاحب بن عباد هديه كرد.»
📚وفيات الاعيان، ج 1، ص 207
#داستان
#صاحب
#بخشش
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این شب چله اگر از تو خبر شد یلداست....💚
#یلدا
#امام_زمان
•┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•