eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.3هزار دنبال‌کننده
22.3هزار عکس
15.8هزار ویدیو
109 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 پیامبر اکرم (ص) : بنده ای که مطیع ❤️پدر و مادر و پروردگارش باشد، روز قیامت در بالاترین جایگاه است💙 📚کنز العمال، ج 16، ص 467 ✍استاد فاطمی نیا : اى جوان عزيز كه به دنبال سير وسلوك مى باشى ، تو هنوز با پدر و مادرت تند هستى ، به ديگران پرخاش مى كنى ، آن وقت انتظار دارى سالك الى الله هم بشوى ؟ اگر ملا حسين قلى همدانى (ره) هم از قبر بيرون آيد و استاد سير وسلوكت شود ، اگر عاق والدين باشى ، به جايى نمى رسى ! @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
هدایت شده از خانواده بهشتی
#تربیت_فرزند 💠امام صادق علیه السلام: 🌷بهترین چیزی که پدران برای پسرانشان به ارث می گذارند #تربیت است نه مال چرا که مال می رود و تربیت می ماند. 📖کافی،ج۸،ص۱۵۰ @zendegiasheghaneh @shamimrezvan
✨﷽✨ ✨ ✅چهارنصیحت لقمان به فرزندش: درحال نماز مراقب دلت باش سرسفره مراقب شکمت باش در خانه ی مردم مراقب چشمت باش درميان مردم مراقب زبانت باش @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🎉در این شب زیبا ✨آرزو می کنم 🎉همه خوبی های دنیا ✨مال شما باشه 🎉دلتون شاد باشه ✨غمی توی دلتون نشینه 🎉خنده از لب قشنگتون پاک نشه ✨و دنیا به کامتون باشه 🎉و اوقاتتون همیشه ✨بر مدار خوشبختی بچرخه 🎉شبتون زیبـا و در پناه خدا ••••●❥JOiN👇 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸﷽🌸 🌸صبح آمده است برخیز وبگو :بسم الله سرشار ز نعمتی تو ماشاءالله 🌸بسپار به دوست هرچه را میخواهی لاحول ولا قوه الا بالله 🌸صبحتون بخیر و الهی دلتون زلال وآسمانی زندگیتون پاک وخدایی💖 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
دهانمان ،خوشبو باعطر صلوات 💜اللّهُمَّ ✨💜صَلِّ ✨✨💜عَلَی ✨✨✨💜مُحَمَّدٍ ✨✨✨✨💜وَ آلِ ✨✨✨✨✨💜 مُحَمَّدٍ ✨✨✨✨💜وَ عَجِّلْ ✨✨✨💜فَرَجَهُمْ ✨✨💜وَ اَهْلِکْ ✨💜اَعْدَائَهُمْ 💜اَجْمَعِین @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
💎 💎السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ 💎 یا اباصالحَ المَهدي 💎 یا خلیفةَالرَّحمن 💎 و یا شریڪَ القران 💎ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ 💎 سیِّدے و مَولاے 💎ْ الاَمان الاَمان ☀️روزتون مَهدوي☀️ 💚ألـلھم ؏ـجل لوَلـیِـڪ ألفرج💚 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
❤️ 🌸بہ یڪ سلام ثواب زیارت حرمش ❣بہ نوڪران خودازلطف بیڪران داده 🌸گداطلب نڪندهم ڪریم مےبخشد ❣تڪان نخورده لب حُربه او امان داده 🌷 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
👆 🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍 ☀️امروز 18 تیر ماه 1398 🌞اذان صبح: 04:11 ☀️طلوع آفتاب: 05:56 🌝اذان ظهر: 13:10 🌑غروب آفتاب: 20:23 🌖اذان مغرب: 20:44 🌓نیمه شب شرعی: 00:17 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
برائت از مشرکین یک فریضه است👆 "سه شنبه"﷽" "۱۰۰مرتبه" ✨یا ارحم الراحمین✨ ✨ای مهربان ترین مهربانان✨ 🌙دیگرگناه نمی کنم 🌙 🌻 ✅هرکس نمــازسه‌شنبه را بخواندبرایش هزاران شهرازطلا دربهشت بسازند↯ دورکعت؛ درهر رکعت بعدازحمدیک بارسوره تین توحیدفلق ناس @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✅فواید آب پز در صبحانه 💠 عضله سازی 💠 کاهش چربی خون 💠 دریـافت کافی امگا ۳ 💠 بهبود وضعیت پوست و مو 💠 کم شدن خطر بیماری های قلبی @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
‍ امروز☀️ روز مهربونی خداست 💖 بیایید خوبی هاراجمع بدی ها راتفریق شادی هارا ضرب غم هارا تقسیم ونفرت ها را از قلب هایمان فاکتور بگیریم! ســـ😊ــلام✋ به سه شنبه خوش آمدید ☕ 😊 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
📗 ✍در زمان موسي خشكسالي پيش آمد. آهوان در دشت، خدمت موسي رسيدند كه ما از تشنگي تلف مي شويم و از خداوند متعال در خواست باران كن. موسي به درگاه الهي شتافت و داستان آهوان را نقل نمود .خداوند فرمود: موعد آن نرسيده است. موسي هم براي آهوان جواب رد آورد. تا اينكه يكي از آهوان داوطلب شد كه براي صحبت و مناجات بالاي كوه طور رود. به دوستان خود گفت: اگر من جست و خیز کنان پایین آمدم بدانيد كه باران مي آيد وگرنه اميدي نيست. آهو به بالاي كوه رفت و حضرت حق به او هم جواب رد داد. اما در راه برگشت وقتي به چشمان منتظر دوستانش نگاه كرد ناراحت شد ، شروع به جست و خیز کرد و با خود گفت: دوستانم را خوشحال مي كنم و توكل مي نمایم. تا پایین رفتن از کوه هنوز امید هست. تا آهو به پائين كوه رسيد باران شروع به باريدن كرد!... موسي معترض پروردگار شد. خداوند به او فرمود: همان پاسخ تو را آهو نیز دریافت کرد با این تفاوت که آهو دوباره با توکل حرکت کرد و اين پاداش توكل او بود.. 👌 یادمون باشه در همه حال ناامید نشیم و توکل به خدا داشته باشیم http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
#درسنامه اگر🔥آتش🔥می دانست که سرانجامش خاکستر است هرگزبا اينهمه غرور زبانه نمی کشید وقتی عصبانی هستید مواظب حرف زدنتان باشید عصبانیت شمافروکش خواهدکرد ولی حرفهایتان یک جایی توذهن وقلب کسی می ماند @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌸🍃🌸🍃 اکبر شاه، یکی از معروفترین پادشاهان سلسله ی گورکانی هند بود که در بالا بردن فرهنگ و رفاه زندگی مردم سرزمینش بسیار تلاش کرد. او انسانی فرهیخته و علاقه مند به ادب و دانش بود و همواره اجازه می داد که متکلمان و دانشمندان از مذاهب مختلف در قصر او آزادانه و بدون ترس به بحث و مناظره بپردازند . اکبرشاه خودش هم قریحه ی شاعری داشت و گاهگاه به فارسی شعر می سرود. آورده اند که، شاه بعد از یک شب خوشگذرانی که در مصرف مسکرات افراط کرده‌بود ،بامدادان با سردرد شدیدی از خواب بیدار شد، آنچنان حال شاه بد شد که به ناچار ان روز را در بستر به استراحت پرداخت و چون ندیمان وخدمتگزاران برای عیادت به نزد او می رفتند این شعر را مکرر در پاسخ انها می گفت که دوشینه ز کوی می فروشان پیمانه ی می به زر خریدم اکنون ز خمار سرگرانم مصرع انتهایی شعر اکبرشاه یعنی "زر دادم و دردسر خریدم"، بعدها به صورت مثل در آمد و کنایه از ان است که هرگاه کسی کاری را نسنجیده و بدون فکر انجام دهد که منجر به ناراحتی و آسیبی برای شخص شود، این مصرع را جهت عبرت و پشیمانی گوید. http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تزریق انرژی مثبت➕ تکرارکنیم🌷 اکنون شگفتی‌های زندگیم ازحرکت باز نخواهند ایستاد،و عشق مرا به سمت هدفم سوق میدهد.من باور دارم به هر آنچه تصور میکنم خواهم رسید خدایاسپاسگزارم❣ @tafakornab #انرژی_مثبت👆
👌🏻 ✍🏻یه نفرمیگفت:پدربزرگم یه نیسان داشت که گفته میشد اولین نیسانیه که وارد ایران شده. با راست و دروغش کار ندارم،خیلی نیسانشو دوست داشت و روشم تعصب داشت و باهاش هم تو جاده کار میکرد .یادمه یه بار نشستم کنارش گفتم من هیچی نمی بینم اینقد که شیشه شکسته شده و خورد شده شما چجوری رانندگی میکنی؟ گفت به این خوبی دیده میشه چی رو نمی بینی؟ گفتم چجوری این شکلی شد؟ 🍃🌸گفت یه بار داشتم تو جاده رانندگی میکردم که یه تیکه سنگ کوچیک از ماشین کناری پرت شد اولش یه ترک کوچیک بود بعد کم کم بر اثر زمستون و تابستون و سرماگرما،بزرگ و بزرگ تر شد تا اینکه کل شیشه رو گرفت میگفت پدربزرگم حاضر نبود قبول کنه که ترک داره و تعمیرش کنه بس که دوسش داشت. 🍃🌸ما آدمام اینجوریم...عیبامونو قبول نمی کنیم،ایرادامونو نمی پذیریم و اصلاحش نمیکنیم تا اینکه بزرگ و بزرگ تر میشن... 🍃🌸میگفت اگه میخواید عاقبت پدربزرگمو بدونید،یکی از همون شب ها تو جاده بدلیل دید کم تصادف کرد و فوت کرد. همین عیبامون باعث نابودیمون میشن...همینایی که نمی پذیریمشون! http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
وقتی آدم ها به هنگام نیاز به یاد شما می افتند، ناراحت نشوید. به خودتان ببالید که مانند یک شمع در هنگام تاریکی به ذهن آن ها خطور می کنید. @tafakornab @shamimrezvan 👆 ─═इई🍁ईइ═─
🌸🍃🌸🍃 در زمان پهلوی می‌خواستند در منطقه بهارستان تهران، اطراف ساختمان مجلس، شوراى ملّى را بسازند و بايد ۳۵ خانه خراب می‌شد، به اطلاع صاحبان خانه‌ها رساندند كه خانه شما را مترى فلان مقدار می‌خریم. هر كس اعتراض دارد، بنويسد تا رسيدگى شود، هيچكس به‌جز مرحوم آیت الله حسینعلی راشد تربتی اعتراض نكرد، اين جريان خيلى بر مسؤولين گران آمد و گفتند: فقط یک آخوند، اعتراض كرده، بعد مرحوم راشد را دعوت كردند و آماده شدند تا به بهانه این اعتراض او را تحقیرش نمايند. نزد ایشان آمدند، بعد از سلام و احوالپرسى پرسيدند اعتراض شما چيست؟ گفت: حقيقتش اين است اين خانه را من سال‌ها قبل و به قيمت خيلى كم خریده‌ام و در اين مدت‌زمان طولانى مخروبه شده و به نظر من قيمتى كه شما پيشنهاد کرده‌اید، زياد است! من راضى نيستم از بیت‌المال مردم قيمت بيشترى براى خانه‌ام بگيرم. بهت و تعجّب همه را فراگرفت و يكى از اعضاى كميسيون كه از اقلیت‌های دينى بود، از جا برخاست و مرحوم راشد را بوسيد و گفت: اگر اسلام اين است، من آماده‌ام براى مسلمان شد. 📚 با اقتباس و ویراست از کتاب جرعه‌ای از دریا http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
💎امام سجّاد عليه السلام : حَقُّ سائِسِكَ بِالعِلمِ ، التَّعظيمُ لَهُ و التَّوقيرُ لِمَجلِسِهِ و حُسنُ الاِستِماعِ إلَيهِ ؛ حق استاد تو اين است كه بزرگش دارى و محضرش را محترم شمارى و با دقّت به سخنانش گوش بسپارى . 📚كتاب من لايحضره الفقيه ، ج 2 ، ص 620 . 〰➿〰➿〰➿〰➿〰➿ 💎امام باقر علیه السلام: نیکی کردن به پدر و مادر و صله رحم، عمر را طولانی می کند 📚بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۸۲ 〰➿〰➿〰➿〰➿〰➿ 💎 : 🔸كُلُّ ذِي صَناعَةٍ مُضْطَرٌ إلى ثَلاثِ خِلالٍ يَجتَلِبُ بِها الكَسبَ وهُوَ أن يَكونَ حاذِقا بِعِلمٍ، مُؤَدِّيا لِأَمانَةٍ فيهِ، مُستَميلاً لِمَنِ استَعمَلَهُ. 🔹«هر پيشه‌ورى بايد از سه ويژگى برخوردار باشد تا با آن بتواند كسب روزى نمايد: دانش آن كار را به كمال بداند؛ در آن پيشه امانتدارى پيش گيرد؛ و به زيردستانش محبت ورزد.» 📚 بحار الأنوار ج ١٧ ص ١٨٢ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
°❀°🌺°❀°‌🌺°❀°🌺°❀°🌺 📖داستان زیبا از سرنوشت واقعی 📝 (( چراهای بی جواب)) 🌹من سعی می کردم با همه تیپ و اخلاقی دوست بشم. بعضی رفتارها خیلی برام آزاردهنده بود، اما به همه چیز، به چشم تمرین نگاه می کردم . 🍃تمرین برای برقراری ارتباط، تمرین برای قرار گرفتن در موقعیت های مختلف و برخوردهای متفاوت ،تمرین برای صبر، 🌹تمرین برای مدیریت دنیایی که کم کم وسعتش برام بیشتر می شد. شناخت شخصیت ها، منشا رفتارها، برام جالب بود . اگر چه اولش با این فکر شروع شد؛ 🍃– چرا بعضی ها دست به گناه میزنن؟ چه چیزی باعث تفاوت فکر و انتخاب انسان ها حتی در شرایط مشابه میشه؟ و بیشترین سوال ها رو هم ، تفاوت رفتاری و شخصیتی من با پدرم برام درست کرده بود. خیلی دلم می خواست بفهمم به چی فکر می کنه. 🌹و من خیلی راحت با احسان دوست شده بودم .برای یه عده سخت بود که اون به وسایل شون دست بزنه. 🍃مادر احسان، گاهی براش ساندویچ های کوچیکی درست می کرد. ما خوراکی هامون رو با هم تقسیم می کردیم و بعضی ها من رو سرزنش می کردن . حرف هاشون از سر دوستی بود، 🌹اما همین تفاوت های رفتاری ،بیشتر من رو به فکر می برد و من هر روز با احسان بیشتر گرم می گرفتم. تنها بود و می خواستم این بت فکری رو بین بچه ها بشکنم. 🍃اما دیدن همین رفتارها و تفکرها ،کم کم این فکر رو در من ایجاد کرد تا چه اندازه میشه روی دوستی و ثبات ارتباط بین آدم ها حساب کرد؟ 🌹بچه هایی که تا دیروز با احسان دوست بودن ، امروز ازش فاصله می گرفتن. و پدری که تا چند وقت پیش علی رغم همه بدرفتاری هاش در حقم پدری می کرد،کم کم داشت من رو طرد می کرد . 🍃حس تنهایی و غمی که از فشار زندگی و رفتارهای پدرم در وجودم ایجاد شده بود، با این افکاراز حس دلسوزی برای خودم، حالت منطقی تری پیدا می کرد. اما به عمق تنهاییم بیشتر از قبل اضافه می شد 🌹رمضان از راه رسید و من با دنیایی از سوال ها که جوابی جز سکوت یا پاسخ های سطحی ، چیز دیگه ای از دیگران نصیب شون نمی شد به مهمانی خدا وارد شدم ✍ادامه دارد...... °❀°🌺°❀°‌🌺°❀°🌺°❀°🌺 📖داستان زیبا از سرنوشت واقعی 📝 سوختــه (( توشاهد باش )) 🙏یه ساعت قبل از اذان از جا بلند می شدم و می رفتم توی آشپزخونه کمک مادرم. حتی چند بار قبل از اینکه مادرم بلند بشه من چای رو دم کرده بودم. پدرم ، ۴ روز اول رمضان رو سفر بود. 🌹اون روز سحر نیم ساعت به اذان با خواب آلودگی تمام از اتاق اومد بیرون تا چشمش بهم افتاد ، دوباره اخم هاش رفت توی هم .حتی جواب سلامم رو هم نداد. سریع براش چای ریختم ، دستم رو آوردم جلو که با همون حالت اخموی همیشگی نگام کرد. 🍃– به والدین خود احسان می کنید؟ جا خوردم، دستم بین زمین و آسمون خشک شد، با همون لحن تمسخرآمیز ادامه داد. 🌹– لازم نکرده ، من به لطف تو نیازی ندارم، تو به ما شر نرسان، خیرت پیشکش بدجور دلم شکست دلم می خواست با همه وجود گریه کنم. 🍃– من چه شری به کسی رسونده بودم؟ غیر از این بود که حتی بدی رو با خوبی جواب می دادم؟ غیر از این بود که . 😢چشم هام پر از اشک شده بود. یه نگاه بهم انداخت ،نگاهش پر از حس غرور و پیروزی بود. 🌹– اصلا لازم نکرده روزه بگیری ، هنوز ۵ سال دیگه مونده ، پاشو برو بخواب. – اما… صدام بغض داشت و می لرزید. ✨– به تو واجب نشده ، من راضی نباشم نمی تونی توی خونه من روزه بگیری. 🍃نفسم توی سینه ام حبس شده بود و اون مثل پیروز میدان بهم نگاه می کرد. همون جا خشکم زده بود. مادرم هنوز به سفره نرسیده از جا بلند شدم. ✨– شبتون بخیر 🌹و بدون مکث رفتم توی اتاق . پام به اتاق نرسیده اشکم سرازیر شد تا همون جا هم به زحمت نگهش داشته بودم. در رو بستم و همون جا پشت در نشستم. 🍃سعید و الهام خواب بودن . جلوی دهنم رو گرفتم ، صدای گریه کردنم بیدارشون نکنه. – 🌹خدایا ، تو شاهد بودی که هر چه در توانم بود انجام دادم . من چه ظلمی در حق پدرم کردم که اینطوری گفت؟ من می خواستم روزه بگیرم اما پدرم نگذاشت. 🍃تو شاهد باش چون حرف تو بود گوش کردم .اما خیلی دلم سوخته ، خیلی … 😭گریه می کردم و بی اختیار با خدا حرف می زدم. 🕌صدای اذان رادیوی مادرم بلند شد . پدرم اهل نماز نبود. گوشم رو تیز کردم ببینم کی میره توی اتاقش دوباره بخوابه، برم وضو بگیرم. می ترسیدم اگر ببینه دارم نماز می خونم ، اجازه اون رو هم ازم صلب کنه.،که هنوز بچه ای و ۱۵ سالت نشده. 🔺تا صدای در اتاق شون اومد، آروم لای در رو باز کردم و یواشکی توی حال سرک کشیدم. از توی آشپزخونه صدا می اومد، دویدم سمت دستشویی که یهو اونی که توی آشپزخونه بود، پدرم بود…. ادامه_دارد ✍ادامه دارد...... @tafakornab @shamimrezvan 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 http://eitaa.com/joinchat/2767126539Cf9cc9852b1 حجاب فاطمی مخصوص بانوان👆آقا❌ °❀°🌺°❀°‌🌺°❀°🌺°❀°
‼️راه دادن بچه به مسجد 🔷س 3154: آیا راه دادن بچه‌های کوچک به کراهت دارد؟ ✅ج: به مسجد اگر به گونه ای باشد که موجب برای نمازگزاران باشد یا احتمال دهند مسجد را کند است و در غیر این دو صورت اگر باعث علاقه مندی آنان به مسجد و نماز شود مستحسن و نیکو است. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✨وَإِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى الْإِنْسَانِ ✨أَعْرَضَ وَنَأَى بِجَانِبِهِ ✨وَإِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ فَذُو ✨دُعَاءٍ عَرِيضٍ ﴿۵۱﴾ ✨و چون انسان را نعمت بخشيم ✨روى برتابد و خود را كنار كشد ✨و چون آسيبى بدو رسد دست ✨به دعاى فراوان بردارد (۵۱) 📚سوره مبارکه فصلت ✍آیه ۵۱ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🌺🍃ﻣﺮﺩﯼ ﺩﺭ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺗﻮﺯﯾﻊ ﮔﻮﺷﺖ ﮐﺎﺭ ﻣﯽ‌ﮐﺮﺩ. ﯾﮏ ﺭﻭﺯ که به تنهایی ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺮﮐﺸﯽ ﺑﻪ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺭفته بود در ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺑﺴﺘﻪ ﺷﺪ ﻭ او ﺩﺭ ﺩﺍﺧﻞ سردخانه گیر افتاد. آخر وقت کاری بود. 🌺🍃ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺟﯿﻎ و ﺩﺍﺩ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﺑﻠﮑﻪ ﮐﺴﯽ ﺻﺪﺍﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﻮﺩ ﻭ ﻧﺠﺎﺗﺶ ﺑﺪﻫﺪ ﻭﻟﯽ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﮔﯿﺮ ﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺶ ﺩﺭ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﻧﺸﺪ.ﺑﻌﺪ ﺍﺯ 5 ﺳﺎﻋﺖ، ﻣﺮﺩ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻣﺮﮒ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺩﺭ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻣﺮﺩ ﺭﺍ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﺍﺩ. ﺍﻭ ﺍﺯ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﮐﻪ ﭼﻄﻮﺭﺷﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺳﺮ زدند؟! 🌺🍃ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ: «ﻣﻦ 35 ﺳﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﯽﮐﻨﻢ ﻭ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﻣﯽ‌ﺁﯾﻨﺪ ﻭﻣﯽ‌ﺭﻭﻧﺪ. ﻭﻟﯽ ﺗﻮ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﻌﺪﻭﺩ ﮐﺎﺭﮔﺮﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﻭﺭﻭﺩ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺳﻼﻡ ﻭ ﺍﺣﻮﺍﻟﭙﺮﺳﯽ ﻣﯽﮐﻨﯽ ﻭ ﻣﻮﻗﻊ ﺧﺮﻭﺝ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ ﻣﯽﮐﻨﯽ و ﺑﻌﺪ ﺧﺎﺭﺝ ﻣﯽﺷﻮﯼ. 🌺🍃ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﮔﺮﻫﺎ ﺑﺎ ﻣﺎ ﻃﻮﺭﯼ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ. ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻫﻢ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﻗﺒﻞ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺳﻼﻡ ﮐﺮﺩﯼ ﻭﻟﯽ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ ﮐﺮﺩﻥ تو ﺭﺍ ﻧﺸﻨﯿﺪﻡ. 🌺🍃برای همین ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﺎﻓﺘﻦ ﺗﻮ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺳﺮﯼ ﺑﺰﻧﻢ. ﻣﻦ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺍﺣﻮﺍﻟﭙﺮﺳﯽ ﻫﺮ ﺭﻭﺯﻩ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﻢ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺗﻮ ﻣﻦ ﻫﻢ ﮐﺴﯽ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻡ.» 🌺🍃ﻣﺘﻮﺍﺿﻊ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﭘﯿﺮﺍﻣﻮﻧﻤﺎﻥ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺸﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﺍﺳﺖ. ﺳﻌﯽ ﮐﻨﯿﻢ ﺗأﺛﯿﺮ ﻣﺜﺒﺘﯽ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻃﺮﺍﻓﯿﺎﻧﻤﺎﻥ ﻣﺨﺼﻮﺻﺎً ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻣﯽﺑﯿﻨﯿﻢ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ. ❤️ما یکی هستیم. پس به خودمان نیکی کنیم. @zendegiasheghaneh @shamimrezvan
✅عجیبه اما تخـم شـربتی ⬅️5 برابر کلسیم بیشتر از شیر ⬅️7 برابر ویتامین C بیشتر از پرتقال ⬅️3 برابر آهن بیشتر از اسفناج ⬅️2 برابر پتاسیم بیشتر از موز ⬅️8 برابر امگا 3 بیشتر از ماهی دارد ❣ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh