eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.3هزار دنبال‌کننده
22.7هزار عکس
16هزار ویدیو
109 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
|👣راهِ عاشِقے♡| قَدَم می زَد🚶،در کوچهِ بَچِگی هایِ مادَر بِه دَرِ خانهِ مادَربُزرگ که رسید ؛ کولهِـ👝 بارِ سفَرِش را سفت چَسبید و مُحکَم کَرد. دَر چوبیِ هَمیشهِ نیمهِ بازِ خانه را بِه عَقب هول داد و بی صدا وارِد شد. به خیالَش کِه مادَربزرگ خوابـ😴 است. پَس ساعاتی بَرایِ وِداع از دایی وَقت داشت. عَطرِ خوش بویِ گُلِ مُحَمَدیـ🌺 را بِه ریِه اَش کِشید از کِنارِ دِرَختِ ها گُذشتِ و به آن سَمتِ حیاط رَفتِ. گوشهِ به گوشهِ این خانهِ برایش پُر بود از خاطراتش. از دو پِله بالا رَفت و روبرویِ دَرِ نیمه باز اُتاقِ دایی ایستاد. نَفَسی تازه کَرد.دَستَش را بهِ سَمتِ دَرِ نیمه باز بُرد با دیدَنِ صَحنهِ مُقابِلَش دَستَش را به دیوارِ کناریِ دَرِ اتاق گِرفت و نشستـ🙇 سَرش را کَج کرد تا تصویرِ مُقابلَش را واضِحتر ببیند. مادَربُزرگِ سُفرهِ صُبحانهِ را در اُتاقِ داییـ چیدهِ بود. از هَر وسیلهِ ای دوتایَش بَر سَرِ سُفره بود. 2لیوان چایی،2لیوان شیر و2...2️⃣ عَکسِ قاب شُدهِ یِ داییِ شَهیدِمفقودالاثَرَشـ🕊 تکیهِ داده شُدهِ به پشتی کِنارِ سُفرِه بود چِشمانِ مادَربُزرگ تَر بود، صدای نجواهایَش به گوشش می رسید _: تُـ♥️ کهِ رَفتی چِشمم به دَر سِفید شُد، آب مُروارید گِرِفته م، دُکتر می گُفت باید عَمل بِشم اما تَن به این عَمل نمیدَم؛ می تَرسم مادَر می تَرسم بعد از 35سال تو را ندیدهِ از دنیا بِرم 35سال دَرِ خونه رو نَبستَم به امید بَرگشتت 35سال هَر روز خونه رو آب و جارو کَردم نذاشتم گَرد و خاک روی وسایِلت بیفته به امید برگشتنت همیشه یک بشقابِ اضافه سَرِ سفره گذاشتم برای سلامتیتِ کلی نذر کَردم مادر😭 اِنگارِ کِه تصویرِ آیندهِ ی زندِگی مادَرَش را برایَش به تماشا گذاشته باشند؛ اشک هایَش را با دَست های قدرتمندش پاک کَرد. ساکِ ایمانَش را برداشت و تنها زیرِ لب گُفت : یاحُسینِ می رَوم تا مراقِبِ حریمِ حَرَم خواهرت باشم، مراقبِ قَلبِ مادرم باشـ♥️ @tafakornab @shamimrezvan
بهترین راه برای پیش بینی آینده این است که خودت آن را خلق کنی. 👤داکر @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان👆
. فرد بیسوادی در تبریز زندگی میکرد و تمام عمر خود را در بازار به حمالی و بارکشی می گذراند تا از این راه رزق حلالی بدست آورد. یک روز که مثل همیشه در کوچه پس کوچه های شلوغ بازار مشغول حمل بار بود، برای آنکه نفسی تازه کند، بارش را روی زمین می گذارد و کمر راست می کند. صدایی توجه اش را جلب می کند؛ میبیند بچه ای روی پشت بام مشغول بازی است و مادرش مدام بچه را دعوا میکند که ورجه وورجه نکن، می افتی! در همان لحظه بچه به لبه بام نزدیک می شود و ناغافل پایش سر میخورد و به پایین پرت میشود. مادر جیغی میکشد و مردم خیره میمانند. حمال پیر فریاد میزند "نگهش دار"! کودک میان آسمان و زمین معلق میماند، پیرمرد نزدیک می شود، به آرامی او را میگیرد و به مادرش تحویل میدهد. جمعیتی که شاهد این واقعه بودند همه دور او جمع میشوند و هر کس از او سوالی میپرسد: یکی میگوید تو امام زمانی، دیگری میگوید حضرت خضر است، کسانی هم میگویند جادوگری بلد است و سحر کرده. حمال که دوباره به سختی بارش را بر دوش میگذارد، خطاب به همه کسانی که هاج و واج مانده و هر یک به گونه ای واقعه را تفسیر می کنند، به آرامی و خونسردی می گوید: " خیر، من نه امام زمانم، نه حضرت خضر و نه جادوگر، من همان حمالی هستم که پنجاه شصت سال است در این بازار میشناسید. من کار خارق العاده ای نکردم، بلکه ماجرا این است که یک عمر هر چه خدا فرموده بود، من اطاعت کردم، یکبار من از خدا خواستم، او اجابت کرد. اما مردم این واقعه را بر سر زبان‌ها انداختند و این حمال تا به امروز جاودانه شد و قبرش زیارتگاه مردم تبریز شد. 🔹تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن 🔸که خواجه خود روش بنده پروری داند @tafakornab @shamimrezvan
🌙⭐️🌙⭐🌙⭐🌙⭐️ #درسنامه هوای یکدیگر را داشته باشید دل نشکنید قضاوت نکنید هنجارهای زندگی کسی را مسخره نکنید به غم کسی نخندید به راحتی ازیکدیگر گذر نکنید آدم ها !! دنیا دو روز است هوای دلتان راداشته باشید.... 💫اللهمَّ‌عَجّل‌لِوَلیکَ‌ِالفَرَج‌💫 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
📲 نگران هیچی نباش خدا حواسش به همه چی هست ! شبتون پراز آرامش خدا @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بانام ویادخدا میتوان بهترین روز را برای خود رقم زد... پس باعشق وایمان قلبی بگوییم "بسم الله الرحمن الرحیم " خدایا به امیدتو نه به امیدخلق تو @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صـلوات🌹 هم مـداد است وهم پاك ڪن! یعنے هم حسنہ مینویسد! وهم گناه راپاڪ ميڪند! روزتون روبایک صلوات شروع کنید. 🌹اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم🌹 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
👆 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَة القُرآن @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh 👇صوت صفحه 20👇
آخرهفته تون شاد ان شالله همه روزها پربرکت توام باسلامتی عشق وامید پرازاتفاقات زیبا پرازحس خوش زندگی به حرمت: 🌹اللهم صل علی محمد وآل محمدوعجل فرجهم @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پنجشنبه است صلوات🌷وفاتحه ای بفرستیم برای تمام آنهایی که دربین ما نیستند ولی دعاهایشان هنوز کارگشاست و یادشان همیشه با ماست روحشان شاد 🌸 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍒داستان آموزنده و واقعی 🍒 👈قسمت سوم مختصر بگویم: نسبت به همه چیز سهل انگار شده بودم حتی نسبت به شوهرم!! قبلا که خانه نبود ده‌ها بار به او زنگ می‌زدم تا صدایش را بشنوم اما پس از آمدن اینترنت دیگر صدای مرا نمی‌شنوید مگر برای سفارش خرید. کم کم شوهرم نسبت به اینترنت احساس بدی پیدا کرد. شش ماه به همین صورت گذشت، با نام‌هایی مستعار رابطه پیدا کرده بودم که نمی‌دانستم مردند یا زن. هر روز با کسانی که در چت با من حرف می‌زدند ساعت‌ها گفتگو می‌کردم حتی اگر می‌دانستم طرف مقابلم مرد است، اما در میان همه‌ی آن‌ها به حرف زدن با یک نفر بیشتر علاقه داشتم، از طرز حرف زدنش از شوخی‌هایش و جوک‌هایی که می‌گفت خوشم می‌آمد. آدم «باحالی» بود هرچه بیشتر می‌گذشت رابطه‌ی ما هم بیشتر می‌شد، این رابطه تقریبا طی سه ماه شکل گرفته بود. همیشه مرا غرق حرف‌های شیرین و عاشقانه‌اش می کرد، شاید هم سخنانش آنقدر زیبا نبود اما شیطان آن را اینقدر برایم زیبا جلوه می‌داد. اوایل فقط از طریق چت متنی با هم ارتباط داشتیم. یک روز از من درخواست کرد صدایم را بشنود اما نپذیرفتم، اصرار کرد، تهدیدم کرد، آنچه رخ داد، رخ داد... به هوش آمدم... به شدت می‌ترسیدم... همه بدنم می‌لرزید...فقط گریه می‌کردم... که ترکم کند و دیگر در چت و ایمیل به من محل ندهد... تا اینکه قبول کردم... به شرط اینکه فقط همان یک بار باشد، از یک برنامه گفتگوی صوتی استفاده کردیم هر چند کیفیت صدا خیلی خوب نبود اما صدایش بسیار زیبا بود و سخنش شیرین، به من گفت: صدایت از طریق اینترنت خیلی واضح نیست شماره تلفنت را به من بده! 👈ادامه_دارد⬅️⬅️⬅️ ====================== http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆 http://eitaa.com/joinchat/815792139C7badb43017 ღـگشادرایتا👆👆 ======================