eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.3هزار دنبال‌کننده
22.3هزار عکس
15.8هزار ویدیو
109 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
داستان کوتاه و پندآموز ✍شخصی برای اولین بار یک کلم دید. اولین برگش را کند،  زیرش به برگ دیگری رسید و زیر آن برگ یه برگ دیگر و... با خودش گفت: حتما یک چیز مهمیه که اینجوری کادوپیچش کردن...!  اما وقتی به تهش رسید و برگها تمام شد متوجه شد که چیزی توی اون برگها پنهان نشده، بلکه کلم مجموعه‌ای از این برگهاست... حکایت زندگی هم این چنین است! ما روزهای زندگی رو تند تند ورق میزنیم و فکر می کنیم چیزی اونور روزها پنهان شده، در حالیکه همین روزها آن چیزی ست که باید دریابیم و درکش کنیم... و چقدر دیر میفهمیم که بیشتر غصه‌هایی که خوردیم،  نه خوردنی بود نه پوشیدنی، فقط دور ریختنی بود...! 💥زندگی، همین روزهایی است که منتظر گذشتنش هستیم ‌‌ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تزریق انرژی مثبت😍 🍃امید همیشه هست در جایی که حس میکنی 🤔 بر روی لبه پرتگاهی هستی😔 🍂زمانی که فکر میکنی یک قدم تا نیستی و نابودی فاصله است😟 🍁او همیشه هست کنار تمام دلت ❤️ ❣خدایا بارها گمان میکردم که مرا رها کردی😔 ✨اما فهمیدم تو بودی که من هنوز هستم💫 🍁تو هستی و خواهی بود 😇 💌خدایا از این امید تازه ی قلبم ❣ازت ممنونم🍁🍂 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🔅 : 🔸 «إنَّ اللَّهَ أجَلُّ وأَعظَمُ مِن أن يَترُكَ الأَرضَ بِغَيرِ إمامٍ عادِلٍ .» 🔹 «خداوند، جليل‏ تر و بزرگ‏تر از آن است كه زمين را بدون امامى عادل رها كند.» 📚 الکافی ج ۱ ص ۱۷۸ ح ۶ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
❇️حکم فقهي مظالم که از دو صورت برخوردار است، از اين قرار است: ♦️صورت اوّل: صاحب حق و مظلمه را مي‌شناسید در اين صورت واجب است با مراجعه به او يا حق او را بپردازد و يا از او رضايت بگيرید به اين معنا که صاحب حق، او را بريء الذمه کند و حق خود را ببخشد. 💠البته اگر پرداخت حق به طور مستقيم به او محذوري دارد مانند اينکه موجب آبروريزي مي‌شود مي‌توانید به هر کيفيتي حق او را به او برسانید و لو به اينکه به عنوان بدهي بابت قرض به او پرداخت کنید يا به حساب بانکي او واريز کنید. ♦️صورت دوم:صاحب حق را نمي‌شناسید در اين صورت واجب است آن را از طرف صاحبش به فقير صدقه دهید و به احتياط واجب به اجازه مرجع تقلید تون باشد. 💠و نسبت به مقدار آن، اگر اطمينان ندارید، پرداخت مقدار متيقّن کافي است 👈 و نسبت به مقدار مشکوک وظيفه‌اي ندارید... 💻 سایت اسک احکام @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ ✨فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ✨ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ ✨إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۲۰﴾ ✨بگو در زمين بگرديد و بنگريد ✨چگونه آفرينش را آغاز ✨كرده است‏ سپس باز خداست ✨كه نشاه آخرت را پديد مى ‏آورد ✨خداست كه بر هر چيزى تواناست (۲۰) 📚سوره مبارکه العنكبوت ✍آیه ۲۰ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یہ روزایے هست آدم اینقدر حالش خوبہ 🥰 هیچ اتفاقے نمیتونہ حال خوبشو خراب ڪنہ🌸🍃 امیدوارم امروز از همون روزها باشہ براتون😉🌸 شیرینی بندگی 🍰 و مناجات با خداوند متعال💕 گوارای وجود پاکتون 🌸🍃 عصر زیبای آدینه تون بخیر🍰☕️ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
اولین فاتح اورست پس از اولین تلاش ناموفقش برای صعود به اورست گفت: من برمی‌گردم و بالاخره تو را فتح می‌کنم؛ تو به عنوان یک کوه نمی‌توانی رشد کنی، اما من چرا ...😌 @tafakornab داستان وضرب المثل 👆👆
داستانی زیبا از حضرت عیسی(ع) ✍ عيسی بن مريم عليه السلام دنبال حاجتی می رفت. سه نفر از يارانش همراه او بودند. سه خشت طلا ديدند كه در وسط راه افتاده است. عيسی عليه السلام به اصحابش گفت: اين طلاها مردم را می كشند؛ مبادا محبت آنها را به دل خود راه دهيد. آن گاه از آنجا گذشته و به راه خود ادامه دادند. يكی از آنان گفت: ای روح الله! كار ضروری برايم پيش آمده، اجازه بده كه برگردم. او برگشت و دو نفر ديگر نيز مانند رفيقشان عذر و بهانه آوردند و برگشتند و هر سه در كنار خشتهای طلا گرد آمدند. تصميم گرفتند طلاها را بين خودشان تقسيم نمايند. دو نفرشان به ديگری گفتند: اكنون گرسنه هستيم. تو برو بخر. پس از آنكه غذا خورديم و حالمان بهتر شد، طلاها را تقسيم می كنيم. او هم رفت خوراكی خريد و در آن زهری ريخت تا آن دو رفيقش را بكشد و طلاها تنها برای او بماند. آن دو نفر نيز با هم سازش كرده بودند كه هنگامی كه وی برگشت او را بكشند و سپس طلاها را تقسيم كنند. وقتی كه رفيقشان طعام را آورد، آن دو نفر برخاستند و او را كشتند. سپس مشغول خوردن غذا شدند. به محض اينكه آن طعام آلوده را خوردند، مسموم شدند. حضرت عيسی عليه السلام هنگامی كه برگشت ديد، هر سه يارانش در كنار خشت های طلا مرده اند. با اذن پروردگار آنان را زنده كرد و فرمود: آيا نگفتم اين طلاها انسان را می كشند آنها که پشیمان از کرده خود بودند و از حضرت تشکر میکردند آنهارا دوباره کشت😂😂😂 ┅❅❈❅┅ http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 💯👆 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
مطالعات نشان می دهد که افراد بخشنده خوشحال تر از افراد خودخواه هستند، کمک کردن به دیگران هر چند کوچک میزان شادی را افزایش می دهد🙂 http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
@ba_khodabas 💕 روزی هارون الرشید از بُهلول خواست چهل حرامزاده برایش حاضر کند. جناب بُهلول فورا رفت و بعد از چند دقیقه به همراه چهل نفر برگشت! هارون با تعجب پرسید: چطور به این زودی توانستی اینها را جمع کنی؟! بهلول در جواب گفت: آسان بود ای خلیفه! به روی باروی قصر رفتم و صدا زدم: چه کسی دشمن علی بن ابی طالب است؟ با این ندا بیش از هزار نفر! آمدند و من تنها 40 نفر آنها را آوردم همانطور که خواسته بودید. http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
🍁ای کاش بجز رنگ خدا رنگ نباشد 🍂در ملک خدا فقر و بلا ، جنگ نباشد 😔 🍁ای کاش که در سینۀ کس غصّه نبینند 🍂با این همه نعمت ، دل کس تنگ نباشد😔 🍁ای کاش وفا جای جفا شیوۀ ما بود 🍂اندیشۀ کج ، حقه و نیرنگ نباشد😔 🍁ای کاش دلی در قفس نفس نبینی 🍂تا سینه چو آیینۀ پر زنگ نباشد😔 🍁ای کاش اگر دست نیازی به تو رو کرد 🍂از لطف بگیری ، دلت از سنگ نباشد😔 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
ثروتمندزاده اى را در كنار قبر پدرش نشسته بود و در كنار او هم فقيرزاده اى كه در كنار قبر پدرش بود. ثروتمندزاده با فقيرزاده مناظره مى كرد و مى گفت : صندوق گور پدرم سنگى است، و نوشته روى سنگ، رنگين است . مقبره اش از سنگ مرمر فرش شده و در ميان قبر، خشت فيروزه به كار رفته است ، ولى قبر پدر تو از مقدارى خشت خام و مشتى خاك ، درست شده ، اين كجا و آن كجا؟ فقيرزاده در پاسخ گفت : تا پدرت از زير آن سنگهاى سنگين ولایه های خشت فیروزه ای بجنبد، پدر من به بهشت رسيده است ( گلستان سعدى ) http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
زن طلخک فرزندی زایید؛ سلطان محمود او را پرسيد: كه چه زاده است؟ گفت: از درويشان چه زايد؟ پسری يا دختری! سلطان گفت مگر از بزرگان چه زايد؟ گفت: "ظلم و جور و خانه براندازی خلق! 🆔 @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
گدای مشهوری بود به نام «جهانگیر دَوس» که در گدایی مشهور بود. روزی در حمام جوانی به نزد او آمد و گفت: «می‌خواهم از تو گدایی یاد بگیرم و شاگرد تو باشم» جهانگیر دَوس گفت: «گدایی شاگردی نمی‌خواهد، فقط سه قانون مهم دارد: ۱- گدایی کن از هر کسی که باشد ۲- گدایی کن هرجا که باشد ۳- حاصل گدایی را قبول کن هرچه باشد» سپس جهانگیر دَوس وارد حمام شد و به نوره‌خانه رفت تا موهای زائد بدنش را از بین ببرد. ناگهان همان جوان به در زد و گفت: «در راه خدا به من کمک کنید!!!» جهانگیر گفت: «من جهانگیر دوس ، استاد همه‌ی گدایان هستم. از من هم گدایی می‌کنی؟!! گفت: «خودت گفتی گدایی کن از هر کسی که باشد!!! پرسید: «آخر در نوره‌خانه‌ی حمام که من لخت مادرزادم؟» گفت: «خودت گفتی گدایی کن هرجا که باشد!!» پرسید: «فعلاً مقداری نوره(واجبی) و موی زائد!! بدنم موجود است. قبول می‌کنی؟» جوان دستش جلو آورد و گفت: «قبول می‌کنم!! خودت گفتی حاصل گدایی را قبول کن هرچه باشد!!» جهانگیر دوس گفت: «احسنت که یک روزه توانستی تمام درس‌های من را یاد بگیری!» @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
شاه فریدون به وزیرش جهانگیر دستور داد که تمام شترهای کشور را به قیمت ده  سکه طلا بخرند. وزیر تعجب کرد و گفت: اعلیحضرت حتماً بهتر می دانند که اوضاع خزانه اصلاً خوب نیست و ما هم به شتر نیاز نداریم. شاه فریدون گفت: فقط به حرفم گوش کن و مو به مو اجرا کن. وزیر تمام شترها به این قیمت را خرید. شاه گفت حالا اعلام کن که هر شتر را بیست  سکه می خریم. وزیر چنین کرد و عده دیگری شترهای خودشان را به حکومت فروختند. دفعه بعد سی  سکه اعلام کردند و عده‌ای دیگر وسوسه شدند که وارد این عرصه پر سود بشوند و شترهای خود را فروختند. به همین ترتیب قیمت‌ها را تا هشتاد سکه بالا بردند و مردم تمام شترهای کشور را به حکومت فروختند. شاه فریدون به وزیر گفت: حالا اعلام کن که شترها را به صد سکه می خریم و از آن طرف به عوامل ما بگو که شترها را نود سکه بفروشند. مردم هم به طمع سود ده  سکه ای بار دیگر حماسه آفریدند و هجوم بردند تا شترهایی که خودشان با قیمت های عمدتاً پایین به حکومت فروختند را دوباره بخرند. وقتی همه شترها فروخته شد، حکومت اعلام کرد به علت دزدی های انجام شده در خرید و فروش شتر، دیگر به ماموران خود اعتماد ندارد و هیچ شتری نمی خرد. به همین سادگی خزانه حکومت از سکه های مردم ابله و طمع کار پر شد و پول کافی برای تامین نیازهای ارتش و داروغه و دیوان و حکومت تامین شد. وزیر اعظم هم از این تدبیر شاه به وجد آمد و اینبار کلید خزانه ای را در دست داشت که پر بود از درآمد. این وسط فقط کمی نارضایتی مردم بود که مهم نبود چون اکثرا اصلا نمی فهمیدند از کجا خورده اند. 🆔 @tafakornab داستان👆
یکی از دانشمندان، آرزوی زیارت امام زمان را داشت. مدتها ریاضت کشید و کوشید ولی نشد. سپس به علوم غریبه و اسرار حروف رو آورد، اما نتیجه نگرفت. ✨روزی در یکی از این حالات معنوی به او گفته شد: «دیدن امام زمان برای تو ممکن نیست، مگر آنکه به فلان شهر بروی». او نیز رفت و در آنجا چلّه گرفت و به ریاضت مشغول شد. روزهای آخر بود که به او گفتند: «الان امام زمان، در بازار آهنگران، در مغازه پیرمرد قفل سازی نشسته اند». سریعا به آنجا رفت. وقتی رسید دید امام زمان نشسته اند و با پیرمرد گرم گرفته اند و سخنان محبت آمیز میگویند. سلام کرد، حضرت پاسخ دادند و اشاره به سکوت کردند. ✨دید پیرزنی قد خمیده با عصا آمد و قفلی را داد و گفت: اگر ممکنه برای رضای خدا این قفل را از من سه شاهی بخرید که به سه شاهی پول محتاجم. پیرمرد قفل را دید سالم است و گفت: این قفل هشت شاهی ارزش دارد... من کلید این قفل را میسازم و ده شاهی، قیمتش خواهد بود! پیرزن گفت: نه، نیازی ندارم. ✨پیرمرد با سادگی گفت: تو مسلمانی، من هم مسلمانم، چرا مال مسلمان را ارزان بخرم و حقت را ضایع کنم؟ این قفل اکنون هشت شاهی ارزش دارد، من اگر بخواهم سود ببرم، به هفت شاهی میخرم، زیرا بیش از یک شاهی منفعت بردن، بی انصافیست. باز تکرار میکنم: قیمت واقعی آن هشت شاهی است، چون من کاسبم و باید سود ببرم، یک شاهی ارزانتر میخرم! پیرزن باورش نمیشد. پیرمرد هفت شاهی به او داد و قفل را خرید. ✨همین که پیرزن رفت، امام به من فرمودند: «این منظره را تماشا کردی؟! اینطور شوید تا ما به سراغ شما بیاییم. چله نشینی لازم نیست، به جِفر متوسل شدن سودی ندارد. عمل سالم داشته باشید و مسلمان باشید تا من بتوانم با شما همکاری کنم! از همه این شهر، من این پیرمرد را انتخاب کرده ام، زیرا این مرد، دیندار است و خدا را می شناسد، این هم امتحانی که داد. از اول بازار... همه میخواستند که ارزان بخرند و هیچ کس حتی سه شاهی نیز خریداری نکرد و این پیرمرد به هفت شاهی خرید. هفته ای بر او نمیگذرد، مگر آنکه من به سراغ او می آیم و از او دلجوئی و احوالپرسی میکنم.» 📚 ملاقات با امام عصر ‌‌↶【به ما بپیوندید 】↷ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
هرسبزی یک خاصیت شگفت انگیز : 👈ترخون :جانشین نمک 👈گشنیز :کاهنده قندخون 👈تره :کاهنده کلسترول 👈تربچه :ضدسرطان 👈ریحان :آرامبخش ،خواب آور 👈شاهی :فعالیت کلیه ها 👈جعفری :خون ساز ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌@tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✨﷽✨ ✨ خوشبختی از آن كسی است كه در فضای شکرگزاری زندگی كند، چه دنيا به كامش باشد و چه نباشد... ✨چه آن زمان كه می دود و نميرسد و چه آن زمان كه گامی برنداشته، خود را در مقصد می بيند. ❣چرا كه خوشبختی چيزی جز آرامش نيست و هر كس كه اين موهبت الهی را دارد، خوشبخت است و خوشبختی را جذب می ‌کند . . . @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh ─┅─═ঊ🥀ঈ═─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب نیز پایان خواهد یافت و خورشید خواهد درخشید روزهای خوب خواهند آمد به امید فردایی روشن باز شدن همه گره ها و به آرزوهای امروزمان برسیم 🤲 شبتون پر از نشانه های خدایی @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 خــــداوندا به نـام تـو که زیباترین نـام‌هاست روزمان را آغـاز می‌کنیم.. روزی که با نـام و یـاد تـو باشد سراسر شـادی است سراسر عشـق و مهـربانی و سراسر خیـر و برکت است. 🌸 بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ 🌸 الهـی بـه امیـد تـو @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹سه چیز بلا را دور می‌سازد: ۱- دعا: مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُم. اگر دعای شما نباشد پروردگارم به شما اعتنایی نمی‌کند 📖 سوره فرقان: ۷۷ ۲- شکر نعمت: لَئِن شَكَرْتُمْ لأَزِيدَنَّكُمْ اگر واقعا سپاسگزاری کنید [نعمت] شما را افزون خواهم کرد. 📖 سوره ابراهیم: ۷ ۳- یاری ضعیفان: رسول الله ﷺ می‌فرماید: «آیا جز این است که به واسطهٔ ضعیفانتان یاری و روزی داده می‌شوید؟» 📖 بخاری: ۲۸۹۶ 🌸شروع هفته تون با صلوات 🌸 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّـدٍ 🌸 و آلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
روزگار ظهور می‌آید یار ما غرق نور می آید صبر کن ای دل و صبوری کن مایه ی هر سرور می‌آید از دو دیده ز شوق دیدارش اشک ناب بلور می‌آید 🤲اَللّٰهُمَّ عَجِّلِ لْوَلیِّکَ الْفَرَجْ🤲 🌹تعجیل درفرج صلوات🌹 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
ادامه درس 👆 🌴🌸🌴🌸🌴 🌸🌴🌸🌴 🌴🌸🌴 🌸🌴 🌴 👇👇👇 🌴برای جمع آوری و نوشتن مطالب و ها وقت گذاشته می شود درس 🌴يَوْمَ تَشْهَدُ عَلَيْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَأَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٢٤﴾ 🌴[در] روزی که زبان ها و دست ها و پاهایشان بر ضد آنان به گناهانی که همواره انجام می دادند، شهادت دهند. (سوره نور آیه ۲۴) 🌴 صرف نظر از مجازات حدّ وآبرو ریزی آنها مجازات کلی آنها را در آخرت خاطرنشان می سازد. 🌴عالَم آخرت ، عالَم‌زنده است‏ 🌴 همه چیز عالم آخرت زنده است و در آن دنیا هر چیزی و هر بر هر عملی که مرتکب شده است گواهی می‌دهد... 🌴 گواهی می‌دهد من چه کردم... 🌴 گواهی می‌دهد من چه کردم... 🌴 و هریک گواهی می‌دهند من چه کردم... 🌴 بدن (حدیث است که کنایه از عورت است) گواهی می‌دهد من چه کردم؛ 🌴حتی به مُهر می‏زنند: 😔 ای زبان! تو ساکت باش، بگذار خود اعضا و جوارح حرف بزنند؛ 🌴 هم [فقط]به گناهانی که خودش مرتکب شده است گواهی می‌دهد. ❤️ می‌فرماید: 👇 در روزی که زبانهای این افراد (چون گناه اینها گناه زبان بوده) و دستها و پاهایشان علیه ایشان به همان اعمالی که مرتکب شده‌اند گواهی بدهند. 🌴یوْمَئِذٍ یوَفّیهِمُ اللهُ دینَهُمُ الْحَقَ‏ در چنین روزی است که آن جزای حقی را که باید به اینها برسد، به طور کامل به آنها می دهد👇 🌴يَوْمَئِذٍ يُوَفِّيهِمُ اللَّهُ دِينَهُمُ الْحَقَّ وَيَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِينُ  آیه ۲۵/نور 🌴در آن روز خدا کیفر به حق آنان را به طور کامل می دهد، و خواهند دانست که خدا همان حقّ آشکار است. 🌴 و صلّی الله علی محمّد و آله الطاهرین باسمک العظیم الاعظم الاجلّ الاکرم یا الله.. 🌴 دلهای ما را به نور قرآن منوّر بفرما، نیتهای ما را خالص کن، ما را با حقایق آشنا بگردان." 🤲 ( این درس 👆) @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh ➖➖➖➖➖