eitaa logo
⌈ࡅߺ߳ܦ߭ܝ‌ࡅ࡙ߺܟߺࡏަߊ‌‌ܘ⌋
9.3هزار دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
2.9هزار ویدیو
886 فایل
از جهان ماندہ فقط جان ڪہ مرا تَرڪ ڪند من چنانم ڪہ محال است ڪسے درڪ ڪند!.☕ ح‌ـرف‌هاے‌در‌گوش‌ـی↓☕ @Fh1082 ناشناسمـوטּ↓☕ https://daigo.ir/secret/51970196 تبلیغاتمـوטּ↓☕ @tabligh_haifa دراین کانال رمان هم گذاشته میشود فرق دارد با کانال فقط رمان! ×کپی×
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام بابت تاخیر عذر میخوام
💚✨💚✨💚✨💚✨💚✨💚 💚✨💚✨💚✨💚✨💚✨ 💚✨💚✨💚✨💚✨💚 💚✨💚✨💚✨💚✨ 💚✨💚✨💚✨💚 💚✨💚✨💚✨ 💚✨💚✨💚 💚✨💚✨ 💚✨💚 💚 《به نام خالق عاشقی》 💚کوله بار عشق💚 : 🍁زهرا🍁 همراه با دخترا وارد مغازه ی تسبیح فروشی و اینا شدیم. یه تسبیح رنگ سفید که میدرخشید چشممو گرفت. با ذوق ورداشتمش...یه مهر دایره شکل کوچیک و یه جانماز سفید و طلایی بردم. گیره ی روسری و پیکسل سرباز امام زمان هم بردم.. سنگ و ان یکاد هم بردم و حساب کردم. هلما هم یه چیزایی گرفت و آوا برای خودش و امیر دوتا تسبیح ست خوشکل گرفت. از مغازه بیرون اومدیم.. =بریم برا خرید مانتو. هلما:اوکیه. _با دخترا تو بازار راه میرفتیم.. یه مغازه ی خیلی بزرگ دیدم که کلی مانتو داشت.. ظاهرا هم دوطبقه بود. به دخترا گفتم:بچه ها بریم داخل این مغازه احتمالا مانتو های قشنگی داره. هلما:باشه. =اره چند باری ازش مانتو خریدم. _همراه دخترا وارد مغازه شدیم. مانتوهای قشنگ و رنگارنگی داشت. یه مانتوی مشکی نظرمو جلب کرد..استیناش از پایین کش دار و وسطش پفکی و بالای پفکی پاپیون با پارچه بسته شده بود.
💚✨💚✨💚✨💚✨💚✨💚 💚✨💚✨💚✨💚✨💚✨ 💚✨💚✨💚✨💚✨💚 💚✨💚✨💚✨💚✨ 💚✨💚✨💚✨💚 💚✨💚✨💚✨ 💚✨💚✨💚 💚✨💚✨ 💚✨💚 💚 《به نام خالق عاشقی》 💚کوله بار عشق💚 : 🍁زهرا🍁 روبه فروشنده گفتم:ببخشید میتونید اینو بیارید پایین پرو کنم.. *بله. هلما:خانم رنگ بندی هم داره؟ *اره عزیزم..رنگ طوسیش..کاربنیش هم هست. =بی زحمت کاربنیشو بدید. _اوا! اوا:مشکیشم بدید. *چشم. _اروم در گوشش گفتم:خره من مشکیشو میخوام. =بشین بینم بابا.. _فروشنده مانتو هارو داد و رفتم اتاق پرو. اول از همه مشکیشو پوشیدم بهم میومد.بعدش کاربنیشو پوشیدم و اوا رو صدا زدم.. =واای محشره. _مشکیم میبریم. =ببین منم از این کاربینشو میبرم ست بشیم. چطوره؟ _عالیه.. آوا هم پرو کرد و خیلی به تنش نشست. مشکی سر حساب خودم و کاربینیشو آوا حساب کرد. هلما هم یه مانتو گرفت و حساب کرد و اومدیم بیرون. رفتیم پاساز کفش فروشی... یه کفش اسپرت مشکی که یه لایه ی سفید داشت گرفتم.. آوا هم یه نیم بوت قهوه ای گرفت و هلما یه کفش اسپرت سفید گرفت. هلما:دخترا واسه امشب چیزی ندارم..بریم یه پیرهن مجلسی ساده خوشکل بگیریم.. =باش. _بزن بریم. رفتیم و رسیدیم مغازه ای که پیرهنای مجلسی میفروخت. پیرهناش خیلی خوشکل بودن..
شبتون بخیر✨
「🗞🌸」 •• ••❁| شبتۅن‌حسینۍ‌ ••❁| دࢪ‌پناه‌حق🖐🏻 •• ╦══════════════┈ ╰❥⿻  @tafrihgaah⋆ ࿐ ๋ ꤫ ࣪
⌈ࡅߺ߳ܦ߭ܝ‌ࡅ࡙ߺܟߺࡏަߊ‌‌ܘ⌋
#شکرگزارباشیم🤲🏻 حالا هی نق بزن زندگیم اینجوریه اونجوریه! اصن زندگی بالا پایین نداشته باشه و روزای ب
ـآنچھ‌گذشت‌بر‌احوال‌‌مـآ!!"🌎" ـشبتـون‌بخـیر‌اهالـــــی‌‌جـان"🦋" ـبی‌گمان‌لحظه‌ی‌خلق‌تــ‌ط‌ُـو‌"آرھ‌رفیق‌خود‌تـ‌طُ‌ـو" ـخداعاشق‌بود...!!-"🚎" -🚎-𝑴𝒚𝒄𝒉𝒏𝒍↷ ❁¦➺@tafrihgaah•°~•
بہ نام چاره ساز و حےّ سرمد✨ خداۍفاطمہۜ دخت محمدﷺ-🌹-
ـتا‌خـدآهسـت،به‌مخلوق‌دمی‌تڪیه‌مڪن..(: ـسلآم‌وعرض‌ادب‌اھالـی‌جـان...!!"❤️"
ای کہ‌ از ما انتظاری بیش‌ از این‌ داری ســلام..🖐🏻 السلام‌علیک‌یا‌حجة‌اللهـ‌فی‌أرضه♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‹🕊♥️› •• به‍ به‍ چـه‌گلــی چشـم‌ودلـت فاطـمه‍ روشــن ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•• ╦══════════════┈ ╰❥⿻  @tafrihgaah⋆ ࿐ ๋ ꤫ ࣪
⌈ࡅߺ߳ܦ߭ܝ‌ࡅ࡙ߺܟߺࡏަߊ‌‌ܘ⌋
🌹✨
حَ‌ـضرَت‌؏ِـشق🌱😍 ࢪوزپـٰاسدآر‌مبـٰاࢪڪ😍 ╦══════════════┈ ╰❥⿻  @tafrihgaah⋆ ࿐ ๋ ꤫ ࣪